#اطلاعیه
#فروش
باسلام قابل توجه اهالی محترم روستاهای بخش مرکزی و ارسک و مردم شهر بشرویه
کارگاه پرورش مرغ بومی تحت حمایت بسیج سازندگی در نظر دارد در راستای حمایت از تولید و اشتغال،فروش مرغ بومی ۲ماهه نژاد گلپایگان را با قیمت مناسب توزیع نماید
لذا متقاضیان می توانند جهت هماهنگی و خرید با شماره تماس
091-533-53137
09906938475
تماس حاصل نمایند
روابط عمومی بسیج سازندگی سپاه بشرویه
سقف برداشت خودپردازها در مرز مهران ۱ میلیون شد
رئیس شورای هماهنگی بانکهای استان ایلام:
🔹خدمات مختلف بانکی طی ایام اربعین در مرز مهران به صورت شبانهروزی به زائران ارائه میشود.
🔹۹۰ دستگاه خودپرداز ثابت و سیار در مرز مهران مستقر و سقف برداشت از این دستگاهها در روز یک میلیون تومان شد.
🔹این خودپردازها در پارکنیگ اربعین ،برکت، پایانه مرزی و خود شهر مهران جانمایی شده است.
🔹نقدینگی این خودپردازها نیز در حال تامین است و تعدادی از این دستگاهها وارد استان شده و تعدادی نیز از استانهای دیگر در حال ورود به استان است.
#اربعین۱۴۰۲
🔰 آفتابی که به زائر حسین(ع) میتابد، گناهانش را از بین میبرد.
🔹امام صادق(ع): زائر حسین(ع) وقتی به قصد زیارت از خانهاش خارج میشود، سایهاش بر چیزی نمیافتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا میکند.
و هنگامی که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین میبرد، همانطور که آتش، هیزم را از بین میبرد.
🔻کاملالزیارات، ص ۲۷۹
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تواضع رهبر کبیر انقلاب اسلامی (ره).
👌👌👌
✅ داستانک
🔻 شیخ احمد جامی، عالم اهل سنت بر بالای منبر گفت: مردم هر چه میخواهید از من بپرسید.
زنی فریاد زد: ای مرد! ادعای بیهوده نکن! خداوند رسوایت خواهد کرد.هیچ کس جز امیرالمومنین علی (علیه السلام) نمی تواند بگوید که پاسخ تمام سؤالات را میداند.
شیخ گفت: اگر سؤالی داری بپرس !
زن گفت: مورچه ای که بر سر راه سلیمان نبی آمد، نر بود یا ماده ؟
شیخ گفت: سؤ ال دیگری نداشتی؟ این دیگر چه سؤالی است؟ من که نبوده ام ببینم نر بوده یا ماده.
زن گفت: نیازی نبود آنجا باشی. اگر با قرآن آشنایی داشتی میدانستی. در سوره نمل آمده که "قالت نمله" مشخص میشود مورچه ماده بوده.
مردم به جهل شیخ و زیرکی زن خندیدند.
شیخ(از روی عصبانیت) گفت: ای زن آیا با اجازه شوهرت در اینجا هستی یا بدون اجازه؟ اگر با اجازه آمده ای که خدا شوهرت را لعن کند و اگر بی اجازه آمده ای، خدا خودت را لعن کند.
زن گفت: ای شیخ بگو بدانیم آیا عایشه با اجازه پیامبر به جنگ امام زمان خود، علی (علیه السلام) رفته بود و یا بدون اجازه؟
🔹 شیخ بیچاره در سکوت فرو رفت و از جواب عاجز ماند...
📚الغدیر علامه امینی. ج 11
👌👌👌
#صالحین_قدر_شناس_روستا
#شهادت_حضرت_رقیه
#بزرگداشت_روز_جهانی_مسجد
#دوشنبه شب مورخ ۳۰ مردادماه ۱۴۰۲ با حضور ریاست محترم اداره تبلیغات اسلامی شهرستان حجتالاسلام نودهی ،فرماندهی حوزه امام جعفر صادق (ع) جناب سرگرد حامدی ،امام جماعت روستا، و معتمدین و تعدادی از اعضای حلقات صالحین برگزار گردید:
#مراسم شهادت سه ساله امام حسین (ع) و همچنین گرامیداشت روز جهانی مساجد و تقدیر از فعالین مسجد جامع موردستان
#این_مراسم ابتدا با زیارت عاشورا شروع و در ادامه مداحی ذاکرین اهل بیت و سپس سخنرانی حجت الاسلام صفایی پور در باره مسجد و احیا داشتن آن و در ادامه سخنرانی حجت الاسلام نودهی در رابطه با تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب سرباز روز نهم و ویژگی های مسجد طراز انقلاب از دیدگاه رهبری و شهید حاج قاسم سلیمانی انجام شد.
رهبر انقلاب: مصطفیصدرزاده یک الگو برای جوانان امروز و فردای ماست
#مثل_مصطفی دو تقریظ رهبر انقلاب بر کتابهای «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم»
#در_پایان از امام جماعت ، موذنین ، خادمین مسجد ، قاریان قرآن و ادعیه خوان و جوانان و نوجوانان و نونهالان فعال مسجد به طور ویژه تقدیر بعمل آمد.
#پایگاه بسیج حضرت ابوالفضل ع موردستان
#حوزه بسیج امام جعفر صادق ع ارسک
#ناحیه بسیج سپاه شهرستان بشرویه
سلام بر بانوی جاماندگانِ اربعین!
همه برگشتند به زیارت حسین؛ عمه جان زینب،برادر والامقامش سجاد، رباب، سکینه!
اما او جاماند در خرابه،بهتر است بگویم،جسمش جا ماند در خرابه، اما با جانش به سوی امامش شتافت؛ به بهشتی در جوار حسین! 🥀
بانوجان؛ رقیه خاتون!
حس و حال عجیبیست اینکه حتی دو به شک هم نباشی که میروی یا نه!
اصلا انگار حتی امید رفتن را هم از من گرفته اند!
به تعداد سالهایی که بقیه رفتند، من جاماندم؛ جا ماندم در خرابهای که خود بنا کرده ام، در خرابههای گناهانم!
༻دیگران سالهای اربعین رفتنشان را میشمارند و من سالهای نرفتنم را! ༻
اصلا انگار، عادت شده برایم این:
«کـــــــــربلا نرفتنها»!!!!
اربعین رسید و باز من جاماندم اما؛
اما «حسین» هوای همه را دارد؛ هیچکس را رها نمیکند،دست همه را میگیرد،حتی جاماندگان را!
...
و شما جاماندید و شُدید بانوی جاماندگان!
اما...
اما شما کجا و من رو سیاه کجا!
جسم شما جاماند از همراهی کاروان به سوی کربلا، زیرا پیش از رفتن شما، امام زمانتان به دیدارشما آمد و شما جان دادید برای امام زمانتان!
من کجا و شما کجا!!!
کاش آنقدر لایق بودم که امام زمان من نیز،نه دیدار، که دست کم، گوشه چشمی به دل حسرت زدهی جامانده ام داشته باشند!
کاش امام زمانم، این نرفتن ها را ببینند و این حسرتها را!
بانو جان؛
دیدار پدر، نه، که دیدار امام زمانتان، در کنج خرابه، مرهمی شد بر زخم های جانتان؛
و امروز، امید ما مادران جامانده، سرباز پروری برای امام زمانمان است و این تنها، مرهم برای قلب های زخم خوردهیمان!
میشود با گوشه چشمی، خرابه های دلهایمان را آباد کنید؟
میشود شما برایمان، نزد امام زمانمان شفاعتی کنید؟
ای امید دل جاماندگان اربعین؛
«یا رقیـــــــــــــه»!