eitaa logo
|🇵🇸シ︎جَـنّٺ‌اݪحُسِـيݩ|
903 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
126 فایل
بسم‌الله...💕 اَللهم‌عجل‌لوليڪ‌الفرج✨! گمنام بگو:)↓ https://daigo.ir/secret/655612503 براے‌تبادل‌ و...آیدےمدیر کانال 🌸🕶️↓ @t_p001 چیزایی که شاید ندونی🤫↓ @poshte_pardehh تلگرام مون🗿 https://t.me/nasle_z80 کپی؟! آزاده، همه جوره 🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرک فلافل فروش_100170031310.pdf
3.73M
نام کتاب: پسرک فلافل فروش موضوع: زندگی نامه 🌸 کاری از: گروه فرهنگی شهید هادی🦋 فرمت: pdf 📖
نام کتاب : تو شهید نمی شوی نویسنده : آقای احمدرضا بیضایی انتشارات : نشر معارف تعداد صفحات : ۱۵۱ خلاصه ای از کتاب : این کتاب خاطراتی از شهید مدافع حرم محمدرضا بیضایی است که توسط برادر ایشان نوشته شده است . بخشی از کتاب : ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میز نشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن ، نیروی قدس را انتخاب کرده بود . بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد ، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود : تو شهید نمی شوی ...
بِسْـــــمِ رَبِّ الْشُهـــــدا ۅَ صــدّیـقـــ🦋ــݩ اومدم واستون یه کانال معرفی کنم کانال شهدایی و فوق العاده مذهبی😉 اونایی که شوق شهادت دارند این کانال برای شما واجبه‼️ هر چی بخواین داریمااا😁 (دام‌شیطانی)😈 و کلی چیزای دوست داشتنی😜 تازه کپی از تمامی مطالبش آزاده😱 یه چیز دیگه❗️ کلی چالش که جایزش پرداخت ایتاس🎁😱🤪 بدو بیا تا پاکش نکردم😁 اینم لینکش 👇👇 🕊عا‌‌شــقـان شــــــهادتツ🕊 💚@fatemey_hvv💚
معرفی کتاب:)🌿 سرباز کوچک امام پاره ای از کتاب:🙂 ..._چندسالته مهدی ؟ _تا چهارده سالگی راهی نداشتم براهمین گفتم چهارده _اهل کدوم شهری ؟ _اردستان..مال استان اصفحان گفت:مهدی اخه مگه تو چند سالته؟کدوم بی انصافی تو رو فرستاده جبهه؟ _کسی من رو نفرستاده..خودم با خواهش و التماس اومدم.... _یعنی چی؟درست حرف بزن _یعنی چون سنم کمتر از هجده بود،من رو راه نمیدادن:) . پیشنهاد مطالعه...فوق العلاده س🌱 🌷خاطرات آزاده ی پر آوازه اسیر13ساله ی جنگ تحمیلی 🌙⃟🌸↯¦‹
این همون کتابه که واقعا مثل یه معجزه بود برام تو زندگیم تو رفتارم، گفتارم، اخلاقم و... امیدوارم تو هم لذت ببری رفیق جان 🖐🏻♥️
کتاب خوبیه تهش برمیگرده به حاج قاسم دم دستتون بود بخونید!
🌸 خون دلی که لعل شد! خاطرات آیت الله خامنه ای، از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی. .. '..'.. '..'.. '..'.. '..'.. '..'.. '..'.. '..'.. '..'.. '.. پیش از ظهر روز بعد یکی از ماموران آمد و گفت: وسایل خود را جمع کن. گمان کردم می خواهند مرا آزاد کنند؛ وگرنه جمع کردن وسایل در نخستین روزی که در زندان هستم، چه معنی ای دارد؟! و... 📚 🔥
کتاب پسرک فلافل فروش داستان زندگی شهید شهید محمد هادی ذوالفقاری(:
📚🌱 • خواب دیدم امدادگری که امام زمان ‹عج› است، اشاره کرد به دستی که کنار من افتاده است و گفت: « دست عباس شاکری است...» و خود به سرعت پیش آمد. سرعت او صدای قلب من شد که به هر تپش انگار منفجر می شد و پوم پومش شلیک هم‌زمان هزاران گلولهٔ توپ بود. و او که صاحب‌زمان بود، با آنکه لبخند به لب داشت، محزون بود.من دانستم که حُزن احساس همیشهٔ اوست از بندی که بشر دست و پای خود را به آن بسته است. آنقدر پیش آمد که از من گذشت. نه من می توانستم از سر راه او کنار بروم نه او از کنار من گذشت.هوای من طوفانی شد به تندبادی که از او به من وزید. احساس من تعجبی عظیم بود از اینکه او چگونه به یک ثانیهٔ من هزار ساعت کار می کند! تا بیدار شدم، دست را برداشتم و دوان دوان شروع کردم به جست‌و‌جوی عباس. بی هوش افتاده بود و دست راست نداشت... ♥️ 🔥