eitaa logo
سرباز فرهنگی انقلاب🌹
228 دنبال‌کننده
119 عکس
166 ویدیو
3 فایل
سید مرتضی ظریف حسینیان فعال فرهنگی و بصیرتی در مشهد مقدس راه ارتباطی @jahedu
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لهجه شیرین مشهدی و بیان کرامات حضرت زهرا(س) از ایشان که مجاهد صادقی بودند، شنیدن داره.... ۲۳ اسفند سالگرد شهادت شهید برونسی بر او مبارک باد 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌐 سربازفرهنگی انقلاب|عضوشوید👇 🆔 @sarbazyesardar https://eitaa.com/sarbazyesardar
این عکس معروف را عکاس فرانسوی به نام ژان پاولوفسکی در آستانه‌ی بهار سال ۱۳۶۴ مصادف با ۱۸ مارس ۱۹۸۵ گرفته است. آن روز استخبارات عراق، خبرنگاران را به منطقه‌ی عملیاتی شرق دجله بُرده بود و این عکس، معروفترین یادگار آن‌ روز شد: یک جوان ایرانیِ شهید شده در جنگ عراق علیه ایران که میان گل‌های بهاری آرمیده بود... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌐 سربازفرهنگی انقلاب|عضوشوید👇 🆔 @sarbazyesardar https://eitaa.com/sarbazyesardar
سال جدید امام رضایی تان مبارک🌸🌷💐🌺❤️ 🔴 مرد اگر مثل امام رضاش غیور باشد چه شود! 📖 در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضا علیه‌السلام شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابینا بود و حتی به او کربلا رضای عاجز می‌گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی‌ها به نابینا عاجز می‌گویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می‌آمد و تکبیر می‌گفت. ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. 🔹پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می‌خواستند خودشان ببینند. من هم آن‌جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می‌آمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر می‌شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. 🔸 ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم دختر بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. 🔺روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. 🔹 او به امام رضاعلیه‌السلام عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. 🔸در خواب، حضرت رضاعلیه‌السلام او را شفا می‌دهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده‌ام. 📚منبع: بیانات حضرت آیت‌الله مصباح در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷ 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌐 سربازفرهنگی انقلاب|عضوشوید👇 🆔 @sarbazyesardar https://eitaa.com/sarbazyesardar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شب اعدام به امام رضا گفتم من ترسیدم تو که فقط امام خوبا نیستی! 🔹قصه عجیب «فری دیوونه» در برنامه پناه که شب اعدام با زیارت پرچم گنبد امام رضا(ع) شد شیخ فرشید 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌐 سربازفرهنگی انقلاب|عضوشوید👇 🆔 @sarbazyesardar https://eitaa.com/sarbazyesardar