رزق روضه مادر
📝مهناز کوشکی
تو شهادت شهید رئیسی یادم میاد یکی از راویها، کارتخوان را گرفت و گفت: "بزار ببینم چقدر دستم میره و دلم میلرزه، تا دلت نلرزه، به درد نمیخوره"
برای ما خانمها، طلا یکی از آن چیزهاییست که دلمان خیلی برایش میلرزد. با شوق و ذوق خریدش میکنیم، میشود یک تیکه از وجودمان. هر دقیقه نگاهش میکنیم و دلمان غنج میرود برای سلیقهای که داشتیم.
وقتی به عکس نگاه کردم، یاد حرف اون راوی افتادم. مطمئنم صاحبش دلش حسابی لرزیده.
من برای این لرزیدن ارزش قائلم.
این لرزیدن، ترس از دست دادن نیست.
ترس از گم شدن نیست.
ترس از بدبخت شدن نیست.
ترس از هیچی شدن نیست.
این لرزیدن، جنسش شبیه، دیدن معشوق هستش یا تمام کردن کاری که چند وقته درگیرت کرده.
آره!
یکسال گریههای کودکان غزه را دیدی و نتوانستی برایشان مادری کنی. نتوانستی از روی زمین بلندشان کنی و رد زخمهایشان را بوسه باران کنی.
اما یهویی روضه مادر، رزقت میشود. یهویی یاد انگشترت میافتی. یاد همان قطعهای که برای روز مبادا کنار گذاشتهای.
از دستانت درمیآوری تا سوخت یک موشک را، تو بدهی.
نمیدانم که با چه ذوق و شوقی این را خریدهای و با چه ذوقی از دستت درآوردهای، اما من با غرور دستم میکنم.
#روضه_مقاومتی
#رزق_روضه
#مزایده_طلا
#طلاهای_اهدایی_به_جبهه_مقاومت
#لبنان
#کودکان_غزه
@meshkat_norr
✊ امام خمینی(ره):
اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد. ۱۳۵۸/۰۵/۲۴
💠حامیان جبهه مقاومت در سبزوار🔻
✊@sarbedar_moghavemat