eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
523 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله💚🕊️ بفرست برای رفیقِ امام حسینیت🌱 دلتنگی#کربلا ۰۹۱۲۴۹۱۳۵۶۳تماس کربلایی حسن اکبرلو هتل یسر کربلا بهترین کیفیت ممکن درجه الف هتل رسل نجف اشرف درجه الف اتوبوس ۲۵نفره وی آی پی رفت و برگشت زمینی ۸الی ۹روز قیمت مصوب ۸۵۰۰ هشت میلیون پانصد هزار تومان اعزام ۲۷ اردیبهشت ثبت نام عرفه
🔹️خبر شهادت آخرین تماس اش روز دوشنبه بود بهم گفت: «شاید تا یک هفته نتوانم تماس بگیرم. » سه شنبه که تماس نگرفت خیلی نگران نشدم. آخر شب که می خواستم بخوابم آرامشی داشتم این آرامش کمی برایم عجیب بود. چهارشنبه بر خلاف همیشه اصلاً به گوشی نگاه نکردم دوستانم مدام زنگ می زدند و از حالم می پرسیدند. همین مسئله موجب تعجب من شده بود. گوشی آقا ابوالفضل دست من بود؛ تعدادی از دوستانش زنگ می زدند اما جواب نمیدادم با خودم میگفتم با من که کاری ندارند. اما همچنان شگفت زده بودم با خودم گفتم اینها که میدانند آقا ابوالفضل مأموریت است. پس چرا زنگ می زنند؟ مشغول خوردن ناهار بودیم که خاله ام آمد توی حیاط و گوشه ای ایستاد. چهره اش در هم کشیده بود. داداشم رفت بیرون و شروع کرد با خاله صحبت کردن بعد از چند دقیقه مادرم را صدا کرد که: «بیا خاله با شما کار دارد. دیدم صدای گریه خاله ام می آید بی خبر از همه جا رفتم بیرون؛ پرسیدم چی شده خاله؟» گفت: «پدر بزرگ به شدت مریض است ناراحت او هستیم.» مامان قبول نکرد که گریه ی خاله به خاطر مریضی پدر بزرگ باشد یک دفعه مامان گفت: «ای وای ابوالفضل ؟» خاله ام گفت: «آره! ولی زخمی شده؟» مامانم گفت: «نه! حتماً شهید شده.» بعد گریه کرد. شوکی به من وارد شد که نگو و نپرس فقط میگفتم: «دروغه! دروغه!» با این که شهادت برایم یه چیز طبیعی بود و میدانستم راهی هست که خودمان انتخاب کرده ایم، ولی باورم نمیشد به این زودی اتفاق بیافتد. دلم می سوخت اما چشمم اشکی نداشتم. خانم همکار آقا ابوالفضل، صبح تماس گرفت صدایش گرفته بود. پرسیدم:« چرا صدایت گرفته؟» گفت: «سرما خورده ام.» اما سرما نخورده بود؛ به قدری گریه کرده بود که صدایش در نمی آمد. دوباره زنگ زد. دید حالم خوب نیست فهمید که متوجه شده ام، باهاش کلی دعوا کردم؛ گفتم: «چرا همان صبح به من نگفتی؟» گفت: «بنده ی خدا بهت چی می گفتم؟ میگفتم ابوالفضلت دیگه توی این دنیا نیست؟ » پدر و مادرش توی راه مشهد به سبزوار بودند آنها هم خبر شهادت را شنیده بودند. سر راه آمدند ما را سوار کردند و به سمت پاکدشت حرکت کردیم. پدر و مادرش خیلی ناراحت بودند. وقتی همدیگر را دیدیم، اصلاً نمی توانستیم حرفی بزنیم کم کم به پاکدشت نزدیک میشدیم اما هنوز باور نکرده بودم همه اش منتظر بودم توی کانال مدافعان حرم عکس آقا ابوالفضل را ببینم، مدام به گوشی ام نگاه میکردم تا این که بالاخره خبر را دیدم پرواز پرستویی دیگر «شهید مدافع حرم ابوالفضل راه چمنی» انگار با دیدن عکس روی سرم آب سرد ریخته اند. باز امیدی داشتم. هنوز به خانه ای که جای زندگی ابوالفضل بود نرسیده بودم میگفتم همه ی اینها خواب و خیال است. الآن درب منزل پدری اش را که بزنم، حتماً ابوالفضل، در را باز می کند. با این افکار کمی آرام شدم وارد کوچه که شدیم مملو از جمعیت بود. آقایان منزل پدرش بودند و خانم ها منزل همسایه روبرویی. دیگر باورم شد آقا ابوالفضل نیست. خاطرات شهید بزرگوار " ابوالفضل راه‌چمنی" به روایت از همسر شهید 🔸️ادامه دارد... ✍️نویسنده:هاجر پورواجد https://eitaa.com/shahidrahchamani
📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۱۲۶-۱۲۷-۱۲۸ خاطرات شهید بزرگوار 🌹ابوالفضل راه‌چمنی🌹 دفعه ی آخر که با خبر شدیم ابوالفضل میخواهد برود سوریه، خواهرم گفت:« این دفعه اجازه نده ابوالفضل به سوریه برود.» گفتم: «چکار کنم وقتی خودش دوست دارد برود، من که نمیتوانم مانع اش بشوم » گفت: «این بار بهش بگو اگه بروی حلالت نمیکنم اگر این حرف را بگویی به احترام تو که مادرش هستی دیگر نمی رود.» ابوالفضل آمد سری بهم بزند کنارم نشست و کمی صحبت کردیم. لا به لای حرفها بهش گفتم که دیگر راضی نیستم بروی سوریه، گفت:« مامان این حرف حرف خودت نبودها» گفتم: «آره پسرم! راست میگویی. خاله بهم یاد داد که این حرف را بهت بزنم اما اگر می خواهی بروی، برو! من حرفی ندارم.» گفت: «میگم آخه شما از این حرف ها نمی زنید.» دیدم خواهرم راضی نیست که ابوالفضل برود سوریه رفتم به عروسم گفتم مهناز جان من مادر هستم نمیتوانم به پسرم بگویم که نرود. اما تو زنش هستی؛ از ابوالفضل بخواه که دیگر نرود بهش بگو « هفت بار رفته ای، بس است. دیگر!» طفلک عروسم هم حرف من را زد گفت:« نه خاله! من نمی توانم جلوی پیشرفت ابوالفضل را بگیرم.» زهرا ابویسانی مادر شهید عروسم ایام عید را نزد پدرش به جوین (ابویسان) رفته بود. سیزده بدر مشهد بودم. ابوالفضل تماس گرفت و گفت: «بابا برگشتنی خانمم را به همراه خودتان ببرید تهران من که بیایم خسته هستم و نمیتوانم بروم دنبالش شما زحمت بکشید و او را بیاورید. سر راهمان موقع برگشتن رفتیم روستای ابویسان عروسم را برداشتم و رفتیم مرکز خرید. حالا شده بود هجدهم فروردین آن جا کمی خرید کردیم؛ میخواستیم بیرون بیاییم که گوشی ام زنگ خورد. دیدم شماره ی ابوالفضله. هر چه گفتم: «الو! الوا» دیدم صدایی نمی آید گفتم: «چرا حرف نمی زنی بابا؟ حرف بزن!» کسی گفت: «علی اصغر راه چمنی؟» گفتم: «نه!» یکی از آن طرف گفت: « نگو! نگو! حاجی خودشه باباشه.» گوشی را قطع کردم همسرم پرسید چی شده؟ کی بود زنگ زد؟ گفتم: «هیچی نگو! این تلفن اعصابم را خورد کرد خودم هم نمی دانم چه شده.» زنگ زدم به پسرم علی اصغر پرسیدم « چی شده بابا؟ اتفاقی افتاده؟» گفت: «می گویند ابوالفضل مجروح شده و دارن میارنش تهران» همان جا متوجه شدم که ابوالفضل من شهید شده است. گوشی را قطع کردم مادر ابوالفضل پرسید: «چی شده؟» گفتم: «ابوالفضل مجروح شده» تا این را گفتم مادر ابوالفضل هم گفت:« نه پسرم شهید شده، من میدانم!» اعصابم به هم ریخته بود نمی توانستم رانندگی کنم. داداشم نشست پشت فرمان و ما را تا تهران آورد. دوازده شب بود رسیدیم دم منزل دیدم الله اکبر! چه جمعیتی، خیابان، کوچه، حیاط، همه جا مملو از جمعیت است. به قدری شلوغ بود که یک لحظه فراموش کردم چه اتفاقی افتاده است. یکی تسلیت میگفت، یکی تبریک می گفت. تا دیر وقت مردم نشسته بودند و با ما هم دردی می‌کردند. فردا صبح شد اما هم چنان از این اتفاق مات و مبهوت بودم صبح اول وقت دوباره رفت و آمدها شروع شد. مسئولین از ارگانهای مختلف آمدند و رفتند. همسایه ها، اقوام و آشنایان از راه های دور و نزدیک می آمدند و میرفتند منزل ما همین طور پر از جمعیت می‌شد و خالی می‌شد. مردم خیلی لطف داشتند و ابراز همدردی می کردند. علی اکبر راه چمنی پدر شهید نویسنده: هاجر پورواجد https://eitaa.com/shahidrahchamani
اگر مردم می‌دانستند زیارت کربلا چه فضیلتی دارد، از شوق... 😢صلی الله علیک یااباعبدلله الحسين(ع)😢 کانال مارا برای دوستان و همکاران بفرستید. شایدبه واسطه شمایک نفرکربلایی شد تاریخ اعزام زائر زمینی هتل یسر کربلا درجه الف اتوبوس ۲۵نفره وی آی پی ۸.۵۰۰.۰۰۰زمینی هتل رسل نجف اشرف ۰۹۱۲۴۹۱۳۵۶۳تماس کاروان زیارتی عتبات 📞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کانال شهید سلیمانی و شهید اکبرلو خوش آمدید کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی و شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
📖 تقویم شیعه ☀️ دوشنبه: شمسی: دوشنبه - ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ میلادی: Monday - 06 May 2024 قمری: الإثنين، 27 شوال 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️13 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️32 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️39 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️41 روز تا روز عرفه
18811_1624282300691.mp3
345.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حاج رضا یعقوبیان ز لطف خالق منان مدینه گشته چون گلشن بگو بر موسی جعفر آقا چشم شما روشن به دنیا آمده امام هشتمین بود او هدیه ای زخلاق مبین رضا جانم رضا (۲) ز بیت نجمه امشب عاشقان نور جلی آمد به دنیا از کرامات خدا سوم علی آمد مدینه عاشقان شده غرق سرور زیمن مقدمش. شده وادی طور رضا جانم رضا گلی از بوستان آل احمد وا شده امشب امام هفتمین از لطف حق بابا شده امشب زیمن مقدمش. جهان زیبا شده ولایش شامل. همه دنیا شده رضا جانم رضا زلطف خالق یکتا دوباره گشته عید امشب صفابخش تمام عالم هستی رسید امشب شده محو رخ و. قد و بالای او ببوسد مادرش رخ زیبای او رضا جانم رضا ز اکرام تو و لطف تو و احسان تو امشب تمام عالم هستی شده مهمان تو امشب تویی مولای من. تمام هست من شدم مهمان تو. بگیری دست من رضا جانم رضا گلی از گلشن دینی منم ذره تو خورشیدی به دلهای محبین تا به محشر نور امیدی تو بعد از مصطفی امام هشتمی در این عالم رضا پناه مردمی رضا جانم رضا جهان پر شد شب میلاد تو از عطر و بوی تو بودچون حیدرو زهرا رضا جان خلق وخوی تو امام مهربان تو ذره پروری بد و خوب جهان ‌ تو درهم می خری رضا جانم رضا شب میلاد تو مهمانم و دستم به دامانت حسابم کن مرا مولایم از خیل محبانت نگر دل خسته ام. به تو دل بسته ام چو سائل بر سر رهت بنشسته ام رضا جانم رضا امام رضا (ع) سرود
‍ ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قلم کربلایی صابر ثمودی سبک ای صفای قلب زارم 🌿🌿🌿🇦🇿💐🌹🌺💐🌺💐🌻🌻🌹🌹🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌹 ای صفای خاک ایران یادگار شاه مردان جشن میلادت مبارک خواهر شاه خراسان یگانه گوهری...به موسی دلبری عزیز جان ما...رضا را خواهری مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿🇦🇿💐🌹🌺💐🌺 ای گل باغ پیمبر ای ضیاء چشم جعفر ای کریمه ای نجیبه زاده ی زهرای اطهر جلالت فاطِمی...جمالت فاطمی ایا گنج ادب..جمالت فاطمی مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿💐🌹🌺💐🌹🌺 گلدی ایام کرامت لطف ائدیب خلاق رحمت شاد اولوب جنّتده زهرا گول آچوب گلزار عصمت گلوب بیر مه لقا..تا پوب عالم صفا عزیز فاطمه....   ائدر درده دوا مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿💐🌹🌺💐🌹🌺 گلدی عالملر صفاسی فاطمه نون دلرباسی عالمی ائتدی منوّر موسیِ جعفر بالاسی گلوب کنز حیا..گل باغ ولا اولوبدی شادمان..بو گون اهل ولا مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿🇦🇿🌺🌹💐🇦🇿 شاد و مسرور اولدی شیعه زینب ثانی گلوبدی برج عِفّتلن حیانین ماهِ رخشانی گلوبدی گَلون ای عاشقان ..اولوب عالم جنان اورکدن شادیدور..بو گون صاحب زمان مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿🌹🌺💐💐🌹🌺 ای رضایه روح و ریحان زینت باغات رضوان شاد اولار دلدن (ثمودی) شهر قمدا اولسا مهمان یوخومدور طاقتیم..خانیم وار حاجتیم بو تئزلیقدا اولا..مزارون قسمتیم مدد یا فاطمه مدد یا فاطمه 🌿🌿🌿🌺🌹🌹🌺🌹💐🌺🌺
❣هر صبح روزمان را با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام منور و متبرک کنیم. ❣بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ج ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته ❣️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته ❣️السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته ❣️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته ❣️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته ❣️السلا‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته ❣️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته ❣️السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته ❣️اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته ❣️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته. ❣السلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته ❣❣❣❣❣❣❣❣