دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
*" حافظ "*
*پروردگارا ؛*
ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ،
*ﻫﺮ* ﺭﻧﺠﯽ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ
*ﻫﺮ* ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ
*ﻫﺮ* ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ ﻭ آﺳﺎﻧﯽ
*ﻫﺮ* ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ
*ﻫﺮ* ﻗﻬﺮﯼ ﺑﻪ آﺷﺘﯽ
*ﻫﺮ* ﺯﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
*ﻫﺮ* ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ و
*ﻫﺮ* ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰه ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ
*معبودا ؛*
ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ هستی ماﻥ ﺭﺍ ، آﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﺠﺰﻩﮔﺮ خودت ﺑﻔﺮﻣﺎ .
*🌷يا حَيُّ يا قَيُّوم🌷*
*🙏الهی به امید جود و بخشش تو🙏*
*سلاااااااااام*
صبح چهارشنبه چهاردهمین روز آذر ماه تان بخیر
*امیدوارم خدای مهربان امروز ؛*
*به* فکرتان منطق
*به* قلبتان آرامش
*به* روحتان پاکی
*به* وجودتان آزادی
*به* دست هایتان قدرت
*به* چشمهایتان زلالی
*به* زندگیتان عشق
*به* دوستی هایتان تعهد و
*به* تعهدتان صداقت عطا بفرماید .
◾️◾️◾️◾️▪️▪️▪️▪️◾️◾️◾️◾️
🏴ما گوشه نشینان غم *فاطمه (س)* هستیم
محتاج عطا و کرم *فاطمه (س)* هستیم
🏴یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است
دل سوخته عمر کم *فاطمه (س)* هستیم
*🏴ایام سوگواری شهادت خانم فاطمه الزهرا🏴*
*🏴(س) تسلیت باد🏴*
کانال روضه
شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو
@sardar_solaymany
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
السلام علیکِ یافاطمةالزهراء سلام الله علیها 🏴🏴
🕯ما گوشه نشینان غم
🖤فاطمه هستیم
🕯محتاج عطا و کرم
🖤فاطمه هستیم
🕯یک عمر چو شمع
🖤گر بسوزیم کم است
🕯دل سوخته عمرکم
🖤فاطمه هستیم
🕯ایام سوگواری
🖤خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها تسلیت باد🏴🏴🏴🏴🏴🏴🌹
.
🔊 روضه و توسل جانسوز،
حضرت زهرا سلام الله علیها
⚫️ #فاطمیه 🚩
****
خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است
مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است
(بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان)
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!)
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده"
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ...
گفت فاطمه،یادته ...
میان کوچه تو را پیش من کتک میزد
یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است
یازهرا ...
*بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده*
فاطمه جان...
سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار)
عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟
اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ...
صدا زد فاطمه جان ...
ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده
هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه)
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است
یا زهرا ...
به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ...
بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه"
میخوام گریز بزنم ...
اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف
کربلا ...
کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟!
مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ...
اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ...
نزن ظالم،حسین مادر نداره
حسین ...
قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد:
دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو
پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو
دخترم ...
خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من
خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو
تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر"
دخترم...
خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟)
صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو
میخوای بازش کنم ؟!
خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟)
عمه را از بین نامحرم ببر
گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ...
حسین ...
گفت دخترم ...
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو
زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله)
زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من
هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو
قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید)
قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله)
غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو
قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو
حسیــــــن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب
کانال روضه
شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو
@sardar_solaymany
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
4_5915744415703376461.mp3
2.08M
زمزمه شام غریبان و تشیع جنازه حضرت زهرا(س)
◾️نوحه زمزمه
◾️تشیع جنازه
◾️بنداول
سلمان بیا کمک کن بی یار و یاورم من
زهرا ز دست رفته بی یاس پرپرم من
آیینهام شکسته مشغول کفن و دفنم
با قلب خون گرفته با دیدهی ترم من
واویلتا واویلا واویلتا واویلا
واویلتا واویلا واویلتا واویلا
◾️بنداول
یک سو حسین و زینب از دیده خون ببارند
چادر نماز مادر بر سینه میگذارند
کلثوم من غمین و گریان حسن به ناله
از بیکسی در امشب طاقت دگر ندارند
واویلتا واویلا واویلتا واویلا
واویلتا واویلا واویلا واویلتا
◾️بندسوم
تشیع جنازه گشت و شد مرتضی عزادار
شهر مدینه در خواب تنها علیست بیدار
با کودکان گریان همراه فضه امشب
گوید که جسم زار پهلو شکسته بردار
واویلتا واویلا واویلتا واویلا
واویلتا واویلا واویلتا واویلا
شاعر: #مرتضی_محمودپور
314.2K
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_فاطمه سلام الله
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شد فاطمیه ، دل کربلا شد
در سوگ زهرا ، غرق عزا شد
همراه زینب قلب ما ماتم سرا شد ۲
هم مادری کرده برای نوکرانش
هم میرود محشر پی گریه کنانش
عالم همه گریان قبر بی نشانش
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا» ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بعد از پیمبر ، بر او جفا شد
در راه حیدر ، زهرا فدا شد
آن مادر قامت کمان حاجت روا شد ۲
آن مادری که شب به شب پهلو به پهلو
میشد، ولی حرفی نزد از درد بازو
اما علی دارد خبر از غصه او
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا» ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مادر نموده ، قصد جدایی
خانه ندارد ، بی او صفایی
جز فاطمه حیدر ندارد آشنایی ۲
او را خدا محبوبه خویش آفریده
حالا زمان وصل شیرینش رسیده
عالم شبیه او دگر مادر ندیده
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا»
بانوای کربلای..........فیاض😔😔😔😭😭😭😭😭😭😭🥀🥀
🕌 کاروان زیارتی الغدیر
سفر ۴روزه عتبات (با قیمت استثنایی)
رفت : دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۲۰:۳۰
از ترمینال جنوب تهران به مرز مهران
برگشت: جمعه ۳۰ آذر
۰۰:۰۱ بامداد از کربلا » نماز صبح در مرز ، شب یلدا تهران .
▪️سه شنبه: سید محمد » سامرا ۱ شب
▪️چهارشنبه: نماز ظهر کاظمین » سیده شریفه » نجف ۱ شب
▪️ پنجشنبه: نماز ظهر در نجف » کربلا در شب جمعه
💶 فقط ۲/۸ میلیون از تهران بابت:
▪️لب مرزی فقط ۱/۹ میلیون برای شهرستانی ها و افرادی که خودشان تا مرز مهران میایند
▪️ اتوبوس ایران ۴۴
عراق ۵۲نفره
▪️اسکان در شبستان و استراحتگاه حرم
▪️سه شنبه شب در سامرا، چهارشنبه ظهر در کاظمین، پنجشنبه ظهر در نجف مهمان مضیف حرم ها و شب جمعه در کربلا مهمان نذری عراقی ها(غذا با زائر)
🛑 ثبت نام: 👈 مهندس امینی
📴 Iran: 09124915789
📳 Iraq: 009647871543841
🆔 @EA_09124915789
https://eitaa.com/joinchat/4098032097C2b8603b4bd
#اجل گم کرده..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲
🎧#به نفس حاج مهدی سماواتی
"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسولالله و یا زوجة ولی الله.."
*آخرین روزهای عمر حبیبه خداست بریم کنار بسترش..*
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا بگیرم بهر گریه راه صحرا را
ز تو ای دست ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها تو بشکسته من افتاده همه دشمن
خدا را پس که یاری میکند آن یار تنها را
من از بهر علی گریان علی از بهر من گریان
به نوبت زینبِ غم دیده دلداری دهد ما را
بگیر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
*اینم مال شهدا و امواتمان امام راحلمان
همشون بهره ببرن..*
عدو سیلی زد و پهلو شکست و من در آن حالت
گهی دیدم به پهلو گه به صورت دست بابا را
*"ثمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا كَسَرَ مِنَ الْلَطْم"امام صادق علیه السلام می فرماد: سپس لطمه زد انگار میبینم گوشواره در گوش مادرم شکست.. وای مادرم مادرم مادرم.. *
*خدا لعنتشون کنند چنین بنای ظلمی را گذاشتن حسینا، کربلای ها، گریه کنا، دلسوخته ها..کربلا هم... *
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
«صل الله علیک یا ابا عبدالله »
👇👇👇
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1348.mp3
11.27M
#تا چند دسته گل...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده
🎧#به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاکِ مزار تو
مادر ز جای خیر که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قراره گرمِ زیارت حسین توست
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشته ام جگرم را نگاه کن
*خیلی جات خالیه مادر..*
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیع را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هرروز آب میشود از غصه در برم
برسینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
از لحظه ای که رفته ای از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم دربرابرم
آیا تو برحسین جوابی نمیدهی
تشنه رسیده کاسه ی آبی نمیدهی
برخیز و باحسین ز بازو سخن بگو
از درد زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت
بهبود یافته، آن چشمِ کم سویت
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست وپا زدنت
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
*از جا بلندشو مادر خونه امون دیگه تاریکه
نه کسی غذا میخوره،نه کسی میخوابه، نه کسی حرف میزنه، همه جای خانه بوی تو میاد مادر..اما اگرم ابی عبدالله ،همه ی بچه ها کنار این قبر اومده باشن و اینجور درد و دل کرده باشن یقینا اوج درد و دلشون برا علی بوده، مادر به داد بابا برس..دیشب یادته مادر چه حالی داشت بابا.." فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ"همچین که دست و تکون داد یعنی کار دیگه تموم شده" هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْهِ، أمّا حُزني فَسَرمَدٌ، وَ أمّا لَيلي فَمُسَهَّدٌ"*
*تو بعضی نقل ها داره ظاهرا عمار وارد خانه ی مولا شد مدت ها از،رفتن بی بی گذشته بود. میگه یه صحنه ای دیدم تو خونه ی علی هیچی نگفتم منم یکساعت گریه کردم.دیدم مولا نشسته وسط خانه همه ی این بچه ها این یتیما کنار بابا، علی اشک میریزه بچه ها گریه میکنن.هیچکی نمیتونه کسی دیگه رو آرام کنه اومدم جلو همه رو آرام کُنَم دلداری بدم علی جان میدونی چند وقته مسجد نیومدی؟میدونی چند وقته ندیدیمت آقاجان؟ بیا بریم بیرون از، این خانه..هرجوری بود دست علی رو گفت تا رسیدن به در خانه دوباره ناله علی بلند شد..*
یادم نمیـره نامَردُمان از حرمت کوثر گذشتن
در روی زهرا بود و از در هم گذشتن
*تا آورد علی رو تو کوچه...*
یادم نمی رود که همه داد میزدن
طوری لگد بزن که علی بی پسر شود
*بمیرم برا دلت آقاجان...از همینجا ببرمت کربلا؟مگه آدم یادش میره با عزیزش چه کردن یادش میمونه کی زد چطور زد،چقدر زدن، چی گفتن..بمیرم برل اون خواهری که یک سال ونیم یادش نرفت چی دید تو گودال..*
یادم نرفته دوُر تو جنجال کردن
جمیعتی را وارد گودال کردن
حسین!....ببخش زینب رو
دیر آمدم، کاری ز دستم برنیامد
سر نیزه ی ،شمر از تن تو در نیامد
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمامه ی پیغمبرت دست کسی رفت
ضجه زدن هایم مرا راضی نمیکرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمیکرد
«حسین....حسین....حسین....»
👇👇👇
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1721.mp3
11.71M
#روضه_فاطمیه ۱
انس بن مالک ميگويد: به مادرم-که فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) را درک کرده بود- روزی گفتم: زهرا را برای من توصیف کن.
سَاَلتُ اُمی عن صفةُ فَاطِمَةُ(س)
فقالت: کانَتْ کاءنَّها اَلقَمَرُ لیلةُ
البدر..
صورت زهرا مانند شب چهارده نورانی و درخشان بود.
او الشمس کُفِرَت غماماً او خَرَجَت من السَّحابِ، یا مانند خورشید... (شاهد روضه این فراز است) و کانت بیضاءِ بضَّةُ.
علامه مجلسی در توضيح این فراز مینویسد: "والبضَّهُ رِقَّه اللّون و صَفاوءهُ الذی یوثِرُ فیه ادنی شیءٍ"
معنی بضاضت عبارت است از نازکی و لطافت پوست، به گونهای که کمترین چیزی در آن از خود اثر باقی میگذارد، یعنی پوست بدن بیبی به قدری نازک و لطیف بود که حتی اگر کسی انگشتش را به او میزد جای انگشت روی پوست میماند!!!
(از همینجا میشود گریزهایی به مصائب ایشان زد.)
(بحارالانوار، ج43،ص6)
#روضه_فاطمیه ۲
وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا رفته بود
و پیکر مطهر ایشان روی زمین بود، «لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)» آنگاه که زهرا درگذشت، امیرالمؤمنین کنار پیکر مطهر ایشان ایستاد..
«وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي رَاضٍ عَنِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ» اینطور دعا کرد:
خدا! من از دختر پیغمبرت راضی هستم.
«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا»؛
خدا! اکنون که فاطمه تنها شده، تو خودت همدم او باش.
«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلهَا»
خدایا! فاطمه جدا شد، ولی تو وصلش کن.
آخرین جمله اش اینست: «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»[1]
*خدایا! به فاطمه ستم شد، خودت دادِ او را بستان که تو بهترین دادستانی.*
علی چه میخواهد بگوید؟ یک ستم این بود که فدکش را غصب کردند. اما ستم بالاتر چه بود؟ ستم بالاتر روایتی است که از خود فاطمه(س) نقل شده است.
میگوید: من پشت درب بودم، درب خانهام را آتش زدند؛ شعله آتش زبانه میکشید؛ «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ»؛ چنان لگدی به این درب نیم سوخته زد که این درب روی من افتاد؛ «وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ در حالی که من باردار بودم؛ «فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي »[2] با صورت به زمین خوردم... در این حال فاطمه دو نفر را صدا کرد. اوّل گفت: «يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»؛
ای پدر، آیا با دخترت اینطور رفتار میکنند؟!
نفر دوم فضّه بود؛ گفت: «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل»[3]
فضه بیا، محسنم را کشتند..
#منابع:
[1].بحارالأنوار، ج 100،ص 256 .
[2].بحارالأنوار،ج 30،ص 349.
[3].بحارالأنوار،ج 30،ص 293
#بسوزیم وبسوزانی....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲
🎧#به نفس سید رضا نریمانی
بسوزیم و بسوزانیم با گریه دو عالم را
که سوزاندند ناموس رسول الله اعظم را
لگد بر شاخه خورد و بار افتاد از درختی که
به زیرِ سایه اش گیرد از آدم تا به خاتم را
شبِ تشییعِ زهرا در سکوتِ کوچه هایِ شهر
علی می بُرد روی شانه اش عرشِ معظم را
*به عزت و شرف لااله الا الله
محمد است رسول و علی ولی الله...*
علی زهرای خود را خاک کرد و زیر لب میگفت
از امشب میکِشم من انتظار ابن ملجم را
به قدری گریه کرد آن شب به بالای سرِ قبرش
ز قلبش شُست با اشکش خوشی هایِ مجسّم را
شتابِ دستِ سنگین را فقط مقداد می فهمد
چِشیده صبحِ دفن فاطمه سیلیِ محکم را
تمامِ نخل ها هستند هر شب شاهدِ اینکه
علی در چاه می ریزد تمامِ دردِ عالم را
زنش را عده ای نامرد کوبیدند بر دیوار
به که باید بگوید مردِ عالم، این چنین غم را
*این غم کجا برم که تو را مردا زدند....
مادرتون رو بد زدند...جوری هم زدند که سه ماه خوابیده بود دیگه نمی تونست بلند بشه...*
بمون،کم نیار...
چی شد روزگار؟
باید ذوالفقار غلاف کنم...
به دورم نگرد،تنت داره درد
منم که باید طواف کنم به دور تو
رو مردت حساب کن
تو مرگُ جواب کن...
نذار رو مرگت حساب کنند...
بگو بهتری که...
یه وقتی نری که...
علی رو خونه خراب کنند...
«حبیبه،نرو علی غریبه....»
کنارم بشین،علی رو ببین
*تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی..*
یه دستی به این خونه بکش...
یه حرفی بزن،تو رو جونِ من
به موی حسن شونه بکش..
زهرای من...
تو این شهر نامرد،تو هر روز با این درد
درُ وا می کنی،سلام کنی....
یه کم خوب نگاه کن،بلند تر سلام کن
نگن که میخوای رهام کنی...
«حبیبه،نرو علی غریبه....»
تو اون روزِ بد، لگد تو لگد...
مغیره می زد، قنفذ می زد...
تو کوچه مدام، جلوی چشام
با تیغ و نیام، قنفذ می زد...
ای وای من...
شدی نیمه جون که...
سر پا نمون که ...
یه وقت به پهلوت فشار نیاد...
پر از زخمه پهلوت
میدم حق به بازوت
بخواد با دستت کنار نیاد...
ای واای من...بد زدنت...
حلالم کن چون حیدر نیومد
می زدنت کاری ز دستم بر نیومد
همسایه ها دیدند،صداشون در نیومد
حیدر نیومد...
*اینجا اگر در خونه لگد زدند،کربلا تو گودال هر کی داره با هر چی دستشه،می زنه....*
با یارب یارب کشتی مادرو
با مادر مادر کشتی خواهرو
با بی رحمی زدن تیر آخرو
حسین جانم...
آه ای مادر من بمیرم
می کشی آه...
با فرود هر نیزه
من بمیرم دیگه جا نیست
شده نیزه در نیزه
نیزه رو نیزه....
👇👇👇