شب قدر
وقتی از تیغ غمت حکم مماتم دادند
شهد شیرین تو را با صلواتم دادند
با اذان لب تو اذن صلاتم دادند
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
در شب قدر قرین برکاتم کردند
فکری از راه وفا بهر نجاتم کردند
ساکن بارگه صبر و ثباتم کردند
بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلّی صفاتم دادند
آمد از جانب گل جلوه تابنده شبی
سحر از چهره او ساخته زیبنده شبی
بود بر عاشق دلباخته بالنده شبی
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
می برد نام تو از دیده و دل گرد ملال
چکد از لعل لبت در همه جا آب زلال
پرده از چهره بینداز که شد وقت وصال
بعد ازین روی من و آینه وصف جمال
که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند
ای که دادی به جگر سوخته منزل چه عجب
برده ای جان مرا جانب ساحل چه عجب
شده ای راهبر گم شده محمل چه عجب
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
کرم و لطف تو ای دوست مرا خجلت داد
عشق تو آمد و بر عاشق تو عزت داد
جلوه ات باز مرا جرأت این صحبت داد
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
شبنم از دیده ی تو در چمنم می ریزد
شمعم و شعله ز افروختنم می ریزد
عطر از مهر تو بر جان و تنم می ریزد
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبری ست کزان شاخ نباتم دادند
ای حرمخانه وصلت همه جا رشک جنان
آمدم جانب درگاه تو جاروب کشان
تا کنم بنده گی کوی تو را از دل و جان
کیمیایی ست عجب بنده گی پیر مغان
خاک او گشتم و چندین درجاتم دادند
ماه و خورشید در آیینه او پنهان بود
هر سخن با نفسش آیه ای از قرآن بود
آنچه «یاسر» ز طلوع رخ او بر جان بود
همت «حافظ» و انفاس سحرخیزان بود
که ز بند غم ایّام نجاتم دادند
**
محمود تاری «یاسر»
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🌾🥀
#نوحه
#شهادت مولا علی (ع)
ای مسجد کوفه کو یار و حبیب ات
محبوب دو عالم مولای غریب ات
کو آینه ی صوم و صیامت
کو حیدر کرار امامت
مظلوم علی جان .....
ای منبر و محراب کو سجده گزارت
افتاده خزان ها در باغ و بهارت
کو حیدر و کو راز و نیازش
دیگر نرسد صوت نمازش
مظلوم علی جان .....
ای چاه پر از غم همراز شبت کو
مولای غریبان آن تاب و تبت کو
در سینه دگر تاب نداری
جز اشک علی آب نداری
مظلوم علی جان .....
بعد تو علی جان در کوفه صفا نیست
در سفره ی ایتام خرما و غذا نیست
ای یار یتیمان جگر خون
مانده به رهت کودک محزون
مظلوم علی جان .....
هم زینب و کلثوم با غصّه قرین اند
عباس و حسین ات گریان و حزین اند
از داغ تو در ناله حسن شد
جاری ز سما اشک مِحن شد
مظلوم علی جان .....
✍#محمود تاری
🥀🌾🥀
حسن اکبرلو:
#ای_حسن_جان_الوداع_زین_خانه...
#نوحه_شهادت_امام_علی_ع
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
ای حسن جان الوداع باحال مضطرمیروم
بـاسـربشکسته دارم سـوی مـادر مـی روم
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
گـوئیـا اهـل زمیـن دیگـر نمی خـواهد علی
کوفه هم ای نازنین دیگرنمی خواهد علی
هم زمانه بیش ازاین دیگرنمی خواهد علی
بـا دلی پُـر غصه و قلبی پُـر آذر می روم
ای حسن جانم توراهم بی بهانه می کُشند
هـم غریبانه بـه دست یـار خانـه می کُشند
چــون کبــوتـر در میـان آشیــانـه مــی کُشند
من زفرط غربتت با دیده ی تر می روم
مـزد خـوبیهای مـن بین تیغ زهر آلوده شد
درب پرفیض شهادت سوی من بگشوده شد
هم علی زین بی ولایت مردمان آسوده شد
شُکرُ لِلَّه نـزد مولایم پیمـبر مـی روم
ای چه شبهانان وخرمابرده بودم بی نشان
می شنیدم از همـه جای دعا نفرین شان
گـوئیا نفـرین بـر مـن شـد دگـر آییـن شـان
شد مدال افتخار این زخم خنجر می روم
بعدزهرادروجودم ای پسرجان همهمه است
روزوشب عجل وفاتی برلب من زمزمه است
طاقت ماندن ندارم سینه تنگ فاطمه است
شادمانم سوی زهرای مطهر می روم
زانــوان قهـرمـان خیبـری شـد بـی رمـق
من نبودم این چنین ظلم وجفا رامستحق
دفــتر عمــرم نــدارد انــدر ایــن عـالم ورق
نوحه ی«مداح» رافردای محشرمی خرم
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
🥀🌾🥀
#مکن ای صبح طلوع
آخر عمر علی گشته و دلها خون است
مکن ای صبح طلوع
چشم زینب ز غم شیر خدا گلگون است
مکن ای صبح طلوع
سفره ی خیل یتیمان شده از نان خالی
منتطر بهر علی
هر یتیم از غم جانسوز علی محزون است
مکن ای صبح طلوع
با حسین بن علی عرش خدا می لرزد
ای فلک خیز و ببین
امشب از داغ علی اشک فشان گردون است
مکن ای صبح طلوع
ام کلثوم ز هجران پدر می گرید
آسمان می نالد
ناله های حسن از داغ پدر افزون است
مکن ای صبح طلوع
🥀🌾🥀
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
حضرت علی)
خدا نگهدار گریه های نیمه شب
خدا نگهدار ای یتیمای عرب
خدانگهدار بچه هایی که بودین
منتظره سفره های نون و رطب
خداحافظ سفره ی نون و نمک
خداحافظ غصه ی تلخ فدک
خدا حافظ چاه غم های علی
خداحافظ کوچه و صبر و محن
خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار
خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار
بابا حیدر بابایی …
*
پلک های بستت تنمو میلرزونه
فرق شکسته ات تنمو میلرزونه
صدات میلرزه تا با من حرف میزنی
صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)2
خداحافظیت جوابم میکنه
*امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد*
دوباره خونه علی غوغا شده
زخم سر مولای کوفه وا شده
صدای ناله ضعفش نیمه شب
مثل شبای آخر زهرا شده
*هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچههای زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست …
*
اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه ….
زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما ….حسین …
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
╰──➤ ⃟༺•💔࿐❥᭄ٖٜ
╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄ٖٜ
﷽
#نوحه_سینه زنی_شهادت
#امام_علی(ع)
#شب_های_قدر
#سبک_سنتی
آسمان شد از غمت نقش زمین
یا امیرالمومنین
دیده بگشا اشک زینب را ببین
💔یاامیرالمونین
از غمت در آسمانها محشر کبرا شده
گوئیا امشب شهادت نامه ات امضا شده
بعد زهرا روز و شب کار تو اشک و آه بود
آشنا با ناله هایت ماه بود و چاه بود
حل شد امشب مشکلت
واشده کار دلت
وای من شد عاقبت
داغ زهرا قاتلت
💔یا امیرالمومنین
طاقت بار عزایت را ندارد آسمان
پیش پایت ای علی سر میگذارد آسمان
شعله آه تو زد بر خرمن خاموش شب
آه، مانده بار سنگین غمت بر دوش شب
ای صفای سینه ها
رونق آئینه ها
سوخت آخر جان تو
از شرار کینه ها
💔یا امیرالمومنین
لیله القدر غم است و مطلع الفجر عزا
تیره گشته عالم از داغ علی مرتضی
دیده مالامال اشک و سینه مالامال درد
شیعیان دیدید با ما دشمن زهرا چه کرد؟
شعله ور شد باغ دل
تازه تر شد داغ دل
عدل و ایمان شد نهان
مرتضی رفت از جهان
💔یا امیرالمومنین
ای زمین، ای آسمان هرروز و هرشب گریه کن
در عزای مرتضی همراه زینب گریه کن
میچکد خون دل از زخم سر خونین او
کس نشد جز یاد زهرا مایه تسکین او
زخم دیرین وا شده
راحت از غمها شده
میزبان مرتضی
حضرت زهرا شده
💔یا امیرالمومنین
ای دریغا زندگی معنا ندارد بی علی
آه، حتی بندگی معنا ندارد بی علی
بی علی کار زمین و آسمان ها زار شد
چشم حق بین ملک از این مصیبت تار شد
تیره شد هفت آسمان
باغ دین بی باغبان
کشته شد شیر خدا
از جفای روبهان
💔یا امیرالمومنین
تا علی مولای عالم، قبله اهل دل است
بی وضوی عشق او کار عبادت باطل است
ای دریغا بعد زهرا یک شبی راحت نخفت
در ازای نیکی و مردانگی نفرین شنفت
نوبت درد و غم است
محشری در عالم است
شعر نیسی پرچم
بزم اشک و ماتم است
💔یا امیرالمومنین
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
1402/1/20
╰──➤ ⃟༺•💔࿐❥᭄ٖٜ
╰──➤ ⃟༺•👇࿐❥᭄ٖٜ
4_5875467823014215997.mp3
492.3K
# هم مناسب سوم و هفتم
#شهادت حضرت علی ع هست
#هم برای مجلس ترحیم پدر کاربرد داره
#نوحه امام علی علیه السلام
خدایا خونه بدون بابا چقدر سرد و دلگیره
خدا میدونه که زینب دیگه از این زندگی سیره
آروم آروم نیمه ی شب دو نیمه جون باباشونو غسل میدن
بند نمی یاد خون سرش گل می کنه لاله به روی کفن
یکی غرق اشک و آه، داره می سوزه از تب
همه زیر لب می گن، امون از دل زینب
غریب آقام، غریب آقام، وای وای
دل آسمون پر از غربته زمین تیره و تاره
حسن مشکی پوش حسین بیقرار اباالفضل عزاداره
امشب دارن فرشته ها یه تابوتُ روی شونه می برن
یه تابوتُ از این خونه غریبونه باز شبونه می برن
دل آسمون تنگه، پر از ابر و بارونه
چقدر غربت حیدر، دلا رو می سوزونه
غریب آقام، غریب آقام، وای وای
#موضوع: امام_علی علیه السلام
#سبک: خدایا_خونه
✍#شاعر: یوسف_رحیمی
🥀💦🥀💦🥀💦🥀
483.3K
--❅ೋ❅💚♡💚❅ೋ❅--
﷽
#نوحه_شبهای_قدر
#شور_مجلس🌴
بودو نبودم علی سوره ی هودم علی
#علی علی یاعلی ۲
💚💚
دردت بجونم علی
سرو روونم علی
جان محمد علی
سرورو حیدر علی
#علی علی یاعلی ۲
💚💚
اهل یقینم علی
ماه منیرم علی
همسر زهرا علی
ساقی کوثر علی
#علی علی یاعلی ۲
💚💚
بعد پیمبر علی
حیدر و سرور علی
شافع محشر علی
شیر دلاور علی
#علی علی یاعلی ۲
💚💚
مهر سجودم علی
دردت بجونم علی
مهرتودارم علی
عشق تو دارم علی
دوست میدارم علی
رهبر عالم علی
شمس ولایت علی
امام اول علی
#مناسب_برای_شورآخر_مجلس
#مخصوص_اموزش_مداحی
#امیری_حسین ونعم الامیر
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
1402/1/20
--❅ೋ❅💚♡💚❅ೋ❅--
4_507224140030148922.ogg
251.6K
#شب_بیست_و_یکم
#ماه_رمضان🌙
# نوحه جالب در شب شهادت علی(ع)
ننه یا فاطمه گل یار وفادارون ئولوب
غملرین چاهه دین غملی عزادارون ئولوب
هارداسان ای حسنینین آناسی " ئولدی مسجدده یتیملر آتاسی
علی لایلای علی لایلای علی لایلای
سن گیدندن بابامین گولمدی دنیاده یوزی
بیزه آندیرمادی امّا گجه آغلاردی ئوزی
قانلی دیواریده یانمیش قاپودا قالدی گوزی
قوللاری باغلی قالان یاور بی یارون ئولوب
درد هجرون اونا شادلیق یولونی باغلاردی
هر زمان نسگیلوه سینه سینی داغلاردی
گجه دفن اولماقوی یاده سالوب آغلاردی
قلبی غمدن یورولان محرم اسرارون ئولوب
پیشواز ایله نگارون سنه مهمان گلوری
یاریلوبدور باشی باشیندن آخوب قان گلوری
اهلبیتین ایلیوب زار و پریشان گلوری
زینت عرش خدا یاره لی دلدارون ئولوب
بورویوب کوفه نی اندوه و محن آه و نوا
آتاسیز قالدی آنا پادشه کرب و بلا
دوت عزا عرشیده بو یاره لی مهمانه آنا
قبروین اوسته گلن هر گجه زوّارون ئولوب
آهیله ایله نوا سینوی داغلا آناجان
او سنه آغلادی سنده اونا آغلا آناجان
اینجیدوبدور یاراسی باشینی باغلا آناجان
گله درمان آلا سندن ننه بیمارون ئولوب
🥀
.
#شام_غریبان
پیرمرد نابینا ی خرابه نشین
وقتی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) از تشیع جنازه پدر بزرگوارشان امام علی (ع) باز می گشتند به خرابه ای رسیدند، در این خرابه بیماری افتاده بود و ناله می کرد. آن دو بزرگوار به خرابه رفتند و سر بیمار را که پیرمردی علیل بود به دامان گرفته و احوالش را پرسیدند.
پیرمرد گفت: در این دنیا هیچ کس به فریاد ما نمی رسد، مگر یک نفر که به اینجا می آمد و در دهان من غذا می گذاشت، اما اکنون سه روز است که او به اینجا نیامده و من گرسنه و تشنه هستم.
فرزندان امام علی (ع) فرمودند: آیا او را می شناختی؟
پیرمرد جواب داد: من کور هستم اما روزی از او پرسیدم: آقا اسم شما چیست؟
فرمود: من بنده خدا هستم.
فرزندان امام علی (ع) پرسیدند: آیا نشانه ای از او به خاطر داری؟
پیرمرد جواب داد: هر گاه آن بزرگوار در خرابه ذکر خداوند را می گفت تمام سنگ و کلوخ و دیوار اینجا او را همراهی می کردند و خداوند را تسبیح می گفتند. در این موقع صدای گریه امام حسن (ع) بلند شد و فرمودند: او پدر ما امام علی (ع) بود که ما اکنون از تشیع جنازه او می آییم. بیمار با شنیدن این خبر گریان شد و التماس کنان عرض کرد: ای آقازاده ها بر من منت بگذارید و مرا بر سر قبر او ببرید. فرزندان امام (ع) او را بر سر قبر امام (ع) بردند. پیرمرد آنقدر بر سر قبر امام (ع) گریه کرد تا جان از بدنش خارج شد.
#پیرنابینا #پیر_نابینا #پیر_مرد_خرابه
منبع : « بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی (ع) »
.
کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی
وختم خوانی ایتا👇
کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو
@sardar_solaymany
بسم الله الرحمن الرحیم
قابل توجه مردم شریف شهرستان پاکدشت
بفرمایید افطاری
ان شاالله امشب هم طبق معمول شبهای قدر
افطاری سبک و آسان در محله مقداد شهرستان پاکدشت بیت الحسین علیه السلام سفر پهن است
ان شاالله این روش در شبهای قدر ۲۳ هم ادامه دارد ان شاالله
کسانی که دوست دارند در این مراسم شرکت کنند موقع افطاری حاضر
واگر می شریک باشند نذری خود را تحویل گروه خادمین جهادی بیت الحسین علیه السلام شهرستان پاکدشت بدهند