eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
525 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
مؤمن باشی بعد از مرگ به وادی‌السلام میری العرنی روایت‌ می‌كند: روزی امیرمؤ‌منان‌ در وادی‌ السلام ایستاد و شروع‌ كرد به زمزمه کردن، گویی‌ با كسی‌ سخن‌ می‌گفت. به‌ احترام‌ آن‌ حضرت‌ مدتی‌ ایستادم‌ تا خسته‌ شدم، پس‌ نشستم، تا حوصله‌ام‌ سر رفت، به حضرت گفتم: ای‌ امیرمؤ‌منان! از طول‌ قیام‌ شما نگران‌ شدم، ساعتی‌ استراحت‌ بفرمایید. پس‌ عبای‌ خود را روی‌ زمین‌ پهن‌ كردم‌ تا بر روی‌ آن‌ بنشینند. فرمودند: صحبت‌های من چیزی‌ جز گفت‌وگو و انس گرفتن با مؤ‌من‌ نمی‌باشد. گفتم: آیا آن‌ها نیز با یكدیگر چنین‌ گفت‌وگویی‌ دارند؟ : آری، اگر پرده‌ از مقابل‌ دیدگانت‌ كنار برود، خواهی‌ دید كه‌ آن‌ها، حلقه‌ حلقه‌ نشسته و با یكدیگر سخن‌ می‌گویند. پرسیدم‌ آیا ارواح‌ مؤ‌منان‌ در این‌جا گرد آمده‌اند یا پیكرهای‌ آن‌ها؟ فرمودند: ارواح‌ مؤ‌منان‌، #و ادامه دادند: هیچ‌ مؤ‌منی‌ در هیچ‌ بقعه‌ای‌ از بقعه‌های‌ روی‌ زمین‌ از دنیا نمی‌رود جز این‌ كه‌ به‌ روحش‌ گفته‌ می‌شود: به‌ وادی‌ السلام‌ بپیوند، به‌ راستی‌ آن جا بقعه‌ای‌ از بهشت‌ برین‌ می‌باشد. ، ج‌ 3، ص‌ 243 / مرآه العقول،ج‌ 14،ص‌ 218
مرد عارف و خطاب او به جمادات نزد خدا بر عارفى وارد شد و ديد سخن مى گويد و حال آنكه كسى با او نيست جز اينكه مشتى زر در نزد او ريخته و شيشه و شمعى نهاده و دسته اى از نى آتش زده و حال آنكه چراغ مى سوزد. پس مرد، داخل حجره شد. بعد از سلام پرسيد كه : جناب شما با كه تكلم مى كنيد؟ : با اين اشياء كه مى بينى . عرض كرد: اينها كه جمادند و قابل مخاطبه نيستند. فرمود: تو غافلى زيرا كه همه اشياء ناطقند و گويا، اما به زبان بى زبانى . پس فرمود: از زر پرسيدم كه تو اين عزت از كجا يافتى ؟ گفت : من چون در معدن بودم ، جميع حيوانات مرا لگد مى كردند و ذليل بودم و چون ذلت را اختيار كردم ، خداوند مرا عزيز كرد به طورى كه در نزد همه طبقات عزيزم . در ذيل كريمه و لله العزة و لرسوله (449) حق تعالى اءنا العزيز و من اءراد العزة فليطع العزيزپس از شيشه پرسيدم : چرا هر جا شربت مرغوبى و روغن محبوبى و جوهر لطيفى است در تو مى ريزند و تو را عزت نموده ، در جاى بلند مى گذارند؟ در جواب گفت : ظاهر و باطن من يكى است و طينت من صاف و غل و غش ندارد و با مردم راست مى گويم ؛ يعنى آنچه در دل من است به آنها مى نمايانم . اينجا توجه فرماييد به حديث قدسى : اذا ساوت سريرة المومن علانيته فقد باهى الله بملائكته و يقول هذا عبدى حقا يعنى : اگر مساوى شد ظاهر و باطن مومن ، خداوند به ملائكه مباهات مى فرمايد و مى گويد: بنده من است از روى حقيقت . پس از شمع پرسيدم كه : چرا تو مى سوزى ؟ جواب داد: من از موم و از زنبور به عمل آمده ام و آنچه مى خورد زنبور از گل و گياه ، آنچه حرام است موم مى شود و هر چه حلال و پاكيزه است عسل مى شود. چون من از حرام به عمل آمدم ، ناچار بايد بسوزم . پس از فتيله سوال كردم : كه از جنس موم نيستى پس چرا بايد بسوزى ؟ در جواب گفت : من به جهت مصاحبت با ناجنس مى سوزم كه يك دم با او رفاقت كردم ، حقير و ذليل گرديدم . مى گويد: از نى سوال كردم تو چرا مى سوزى ؟ گفت : به جهت ادعاى دروغى كه از من مى بينند مى گويند: اى كذاب تو مى گويى : نيم . پس اين شاخ و برگ چيست از تو كه جلب نظر مى كند؟ كسى كه اظهار هستى مى كند دعوى نيستى او دروغ است «يقولون بافهواههم ما ليس فى قلوبهم (450)» «لم تقولون ما لا تفعلون (451)» کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
حسن اکبرلو: امیرالمؤمنین(ع) عباس گفت: در خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم نشسته بودیم که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام وارد شد و گفت: سلام بر شما یا رسول‌الله! صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: سلام بر تو ای امیرالمؤمنین و رحمت و برکات خدا بر تو باد! علیه‌السلام عرض کرد: یا رسول‌الله شما زنده‌اید و ما را به‌عنوان امیرالمؤمنین خطاب می‌فرمایید؟! : یا علی دیروز درحالی‌که من با جبرئیل مشغول صحبت بودم، از نزدیک من گذشتی و سلام نکردی، جبرئیل گفت: اگر امیرالمؤمنین سلام می‌کرد، پاسخ او را می‌دادیم. علیه‌السلام گفت: «یا رسول‌الله من دیدم شما با دحیه کلبی خلوت نموده، سرگرم صحبت هستید، خوش نداشتم رشته‌ی صحبت شما را با سلام کردن قطع نمایم.» (چون پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرموده بود: هرگاه دیدید دحیه‌ی کلبی نزد من است؛ کسی بر من وارد نشود، زیرا جبرئیل به‌صورت دحیه ی کلبی که زیبا صورت و هم شیر (برادر رضاعی) پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بود، بر پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم ظاهر می‌شد.) پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: او دحیه ی نبود، جبرئیل بود؛ از او پرسیدم چگونه علی علیه‌السلام را امیرالمؤمنین نامیدی؟ گفت: «خداوند در جنگ بدر به من وحی فرمود: بر محمّد فرود آی و او را امر کن که امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب را دستور دهد درصحنه‌ی جنگ بین دو کوه جولان دهد و کرّ و فرّ نماید؛ چه آن‌که ملائکه دوست دارند، او را در حال جولان بین دو صف (مسلمانان و مشرکان) ببینند، پس در آن روز خدای تعالی از عالم امر او را امیرالمؤمنین نامید.» تو یا علی امیر کسانی باشی که در آسمان هستند و امیر کسانی که در زمین هستند و امیر کسانی که درگذشته‌اند و آنانی که باقی هستند. پس نه پیش از تو امیری بوده و نه بعد از تو امیری خواهد بود. از این رو جایز نیست کسی که خدای تعالی او را به این نام نام‌گذاری نکرده (امیرالمؤمنین) خوانده شود. مردم این‌گونه برخورد کنیم، ص 41 -غایه المرام، ص 18، ح 12 کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
دعای مشکل گشای امام علی برای گره گشایی و مشکل گشایی شده : خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام شكايت كرد از دير شدن جواب دعايش فرمود چرا نميخوانى دعاى سريع الأجابه را پرسيد كه آن كدام دعا است بگو: اِنّی اَسْئَلُکَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْأجَلِّ الْأَکْرَمِ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبینِ. ! من از تو درخواست می کنم به نام بزرگ اعظم، اجل اکرم و گرامی‌ات که مخزون و مستور است، آن نامی که نور و حق و برهان روشن است. هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ فی نُورٍ وَ نُورٌ عَلی کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضیی ءُ بِهِ کُلُّ ظُلْمَهٍ وَ یُکْسَرُ بِهِ کُلُّ شِدَّهٍ وَ کُلُّ شَیْطانٍ مَریدٍ وَ کُلُّ جَبّارٍ. نامی که نور است و با نور و از نور و نور در نور است، و نور است به روی هر نوری، روشنی است بالای هر نوری، نوریست که با او هر تاریکی روشن و شکسته شود. با آن شدتی و هر شیطان سرکشی . هر جبار با عنادی که قرار نگیرد. لاتَقَرُّبِهِ اَرْضٌ وَ لایَقُومُ بِهِ سَماءٌ وَیَاْمَنُ بِهِ کُلُّ خائِفٍ وَیَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ کُلِّ ساحِرٍ وَبَغْیُ کُلِّ باغ وَحَسَدُ کُلُّ حاسِدٍ وَیَتَصَدَّعُ. آن زمینی پایدار نماند به آن آسمانی و با آن هر خلاف و ترسویی در امان است و با آن جادوی هر جادو گری باطل شود، ظلم و حسد هر حسادت کننده ای به زحمت و سختی افتد. الْبَرُّوَ الْبَحْرُ وَیَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْکُ وَ حَتّی حینَ یَتَکَلَّمُ بِهِ الْمَلَکُ فَلایَکُونُ لِلْمَوْجِ عَلَیْهِ سَبیلٌ وَ هُوَ اسْمُکَ الْأَعْظَمُ الْأَعْظَمُ الْأَجَلُّ الْأَجَلُّ النُّورُ الْأَکْبَرُ. عظمتش هر خشکی،دریا و مستقل و کشتی پایدار شود تا وقتی که فرشته با آن سخن گوید، پس در این هنگام موج دریا بر او راهی ندارد و آن نام اسم اعظم اجل و نور اکبر تو است. سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ وَاسْتَوَیْتَ بِهِ عَلی عَرْشِکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ اَسْئَلُکَ بِکَ وبِهِمْ اَنْ تُصَلَّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا. نامی که خود را با آن نام گذاری کردی و بر عرشت قرار گرفتی، روی کنم به سوی تو به وسیله محمد و خاندانش. و از تو درخواست می کنم به خودت و به فرستادگانت میفرستم به حاجت اینکه.. حاجت خود را طلب کنید. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
(ع) حبابه والبيه مى گويد: اميرالمؤ منين على عليه السلام را در محل پيش تازان لشكر ديدم ، در دستش ‍ تازيانه دو سر بود و با آن ، فروشندگان ماهى بى فلس و مار ماهى و ماهى طافى (كه حرامند) را مى زد و مى فرمود: اى فروشندگان مسخ شده هاى بنى اسرائيل و لشكر بنى مروان ! فرات بن احنف عرض كرد: يا اميرالمؤ منين لشكر بنى مروان كيانند؟ حضرت فرمود: مردمى بودند كه ريشهاى خود را مى تراشيدند و سبيلهايشان را تاب مى دادند. حبابه مى گويد: من گوينده اى را خوش بيان تر از على عليه السلام نديده بودم ، به دنبالش ‍ رفتم تا در محل نشيمن مسجد كوفه نشست . عرض كردم : يا اميرالمؤ منين ! خدا رحمتت كند! نشانه امامت چيست ؟ امام على عليه السلام در پاسخ - به سنگ كوچكى اشاره كرد - و فرمود: آن را بياور! من سنگ كوچك را به حضرت دادم ، امام با انگشتر خود به آن مهر زد، سپس فرمود: اى حبابه ! هر كسى ادعاى امامت كرد و توانست مثل من اين سنگ را مهر زند، بدان كه او امام است و اطاعت از او واجب مى باشد و نيز امام كسى است كه هر چه را بخواهد از او پنهان نگردد. مى گويد: از محضر اميرالمؤ منين رفتم . مدتى گذشت حضرت به شهادت رسيد، نزد امام حسن عليه السلام كه در مسند اميرالمؤ منين نشسته بود و مردم از او سؤ ال مى كردند، رفتم . هنگامى كه مرا ديد، فرمود: اى حبابه والبيه ! عرض كردم : بلى ، سرورم ! : آنچه همراه دارى بياور! من آن سنگ كوچك را به حضرت دادم با انگشتر خود با آن مهر زد همچنان كه اميرالمؤ منين مهر زده بود. پس از امام حسن ، خدمت امام حسين عليه السلام كه در مسجد پيامبر خدادر مدينه بود - رسيدم مرا نزد خود خواست و به من خوشآمد گفت و فرمود: در ميان دليل امامت ، آنچه را كه تو مى خواهى موجود است . آيا دليل امامت را مى خواهى ؟ عرض كردم : بلى ، سرور من ! فرمود: آنچه همراه دارى بياور! من آن سنگ را به حضرت دادم امام مهر خود را بر آن زد و مهر در آن سنگ نقش بست . پس از شهادت امام حسين به خدمت امام زين العابدين رسيدم . آن چنان پير شده بودم ضعف و ناتوانى اندامم را فرا گرفته بود و من آن وقت خود را صد و سيزده سال مى دانستم ، امام را ديدم در حال ركوع و سجود بوده و مشغول عبادت است . - و به من توجه ندارد، من هم توان آنجا ماندن را نداشتم - از دريافت نشانه امامت ، نااميد شدم . در اين وقت حضرت با انگشت سبابه خود به من اشاره كرد به محض اشاره آن حضرت جوانى من برگشت . منتظر شدم امام نماز را تمام كرد. عرض كردم : سرور من ! از دنيا چقدر گذشته و چقدر باقى مانده است ؟ فرمود: نسبت به گذشته آرى ، اما نسبت به آينده نه . (گذشته را مى توان معلوم كرد، به آن آگاهيم ، ولى باقى مانده را كسى آگاه نيست ، آن را خدا مى داند). آنگاه فرمود: آنچه همراه خود دارى بياور! من سنگ كوچك را به امام سجاد دادم آن حضرت نيز مهر زد. سپس محضر امام باقر رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد. بعد از آن خدمت امام صادق رسيدم آن حضرت نيز بر آن سنگ مهر زد. پس از آن سنگ را به خدمت امام كاظم عليه السلام تقديم نمودم . او نيز مهر كرد. سپس محضر امام رضا عليه السلام رفتم آن حضرت نيز همان سنگ كوچك را مهر زد. حبابه والبيه پس از آن ، نه ماه زندگى كرد و در سن 236 دار دنيا را وداع نمود. 📚بحار: ج 25، ص 175.
حضرت فاطمه(س) حجاب فاطمه زهرا (س) : خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. (بحارالانوار:ج43، ص54، ح48)  بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد. مرد نابینائی وارد منزل شد و حضرت زهرا(س) پنهان گشت، وقتی رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله علّت آن را جویا شد؟ فاطمه(س) پاسخ پدر اظهار داشت : .... إنْ لَمْ یَکُنْ یَرانی فَإنّی اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح. (بحارالانوار:ج 43، ص91، ح16، إحقاق الحقّ:ج10، ص258)   اگر آن نابینا مرا نمی بیند، من او را می بینم، دیگر آن که مرد، حسّاس است و بوی زن را استشمام می کند.  حدیث حضرت فاطمه(س) درباره پذیرش دین اسلام فاطمه(س) : یا ابَاالْحَسَنِ، إنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إلَیَّ وَ حَدَّثَنی أنّی اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالی وَ ارْضَ بِقَضائِهِ. (بحارالا نوار:ج43، ص200، ح30)  ای ابا الحسن! همسرم، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود:من اوّل کسی هستم از اهل بیتش که به او ملحق می شوم و چاره ای از آن نیست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهی خوشنود باش.  حدیث حضرت فاطمه(س) درباره آمرزش گناهان فاطمه زهرا (س) : إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا وَلایُبالی. (تفسیر التّبیان:ج9، ص37، س16)  همانا خداوند متعال تمامی گناهان بندگانش را می آمرزد و از کسی باکی نخواهد داشت.  إلهی وَ سَیِّدی ، اءسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتی ، وَشیعَةِ ذُرّیتَی .(کوکب الدّریّ:ج 1، ص 254)  خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانی که آنها را برگزیده ای، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائی من با ایشان، از تو می خواهم گناه خطاکاران شیعیان و پیروان ما را ببخش 🌴🌴🌴🌴🌴 کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅