eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
525 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
حسن اکبرلو: غصه‌ات هاجر شبیه غصه ی لیلا نشد عید قربانت شبیه روز عاشورا نشد تو خراشی بر گلوی نوجوانت دیده‌ای تار مویی از سرش برگو که کم شد یا نشد روی دامان تو سر بنهاده و آرام بود چون عزیز من سرش بر نیزه ی اعدا نشد گرچه با پای خودش راهی قربانگاه شد لیک سویت بازگشت و مادرش تنها نشد گرچه در گرمای مکه اندکی آزار دید پیکرش دیگر پراکنده در آن صحرا نشد جای اسماعیلِ تو ذبحی دگر آمد زِ حق  من دعا کردم ولیکن دیگری پیدا نشد در منا تکبیرگو جبریل با شادی رسید کربلا جز خنده ی دشمن نصیب ما نشد در منا خنجر به فرمان خدا گردید کُند از چه رو این ماجرا در کربلا اجرا نشد دلبر تو شادمان آمد به همراه پدر اکبرم از صدر زین افتاد و دیگر پا نشد پیکر فرزند من از بس که قطعه قطعه بود در حصیری جای دادند و تمامش جا نشد خواستم تا بوسه‌ای گیرم ز ماه روی او جای یک بوسه میان تیر دشمن‌ها نشد خواستم با یک نظر جانی دهد بر مادرش چشم زیبای علی دیگر به رویم وا نشد خواستم تا آخرین دفعه بگیرم در برش تیغ و تیر و نیزه را سازم جدا اما نشد تا نگاه من به عمق زخم پهلویش فتاد ذکر لب‌هایم به جز ای وای یا زهرا نشد دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین گوسفند نفس را با تیغ تقوا سر ببر پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین سفره ی مهمانی خاص خدا گردیده باز لاله ی لبخند و اشک شوق مهمان را ببین دیو نفس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن هم شکست نفس را، هم مرگ شیطان را ببین تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح حنجر تسلیم بنگر، تیغ بُرّان را ببین کارد تیز و دست محکم، حلق نازک‌تر ز گل پای تا سر چشم شو، اخلاص و ایمان را ببین خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان در دل تفتیده ی صحرا، گلستان را ببین گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر چشمِ دل بگشا جمال حی سبحان را ببین خیمه ی حجاج را با پای جان یک یک بگرد آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مِناست گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای سیر کن تا بنگری گم‌گشته ی زهرا کجاست لحظه‌ای آرام منشین هرکه را دیدی بپرس یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟ حیف یاران در منا رفتم ندیدم روی او عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست خوش بود «میثم» همیشه سوگواری بر حسین حاجی آن باشد که اشکش هست جاری بر حسین کانال اشعارآیینی برای تمام مناسبتها مذهبی روضه خوانی مقتل خوانی مرثیه خوانی ومولودی خوانی وختم خوانی ایتا👇 کانال روضه شهید سلیمانی واکبرلو @sardar_solaymany
(س) از کوفه تا شام بلا / جونم رسیده بر لبم تو این همه مصیبتا/ منم شریک زینبم برا سر بریده گریه کردم برا مشک دریده گریه کردم منزل به منزل در کنار زینب با قامت خمیده گریه کردم 🔳واویلتا واویلتا واویلا از خیمه گاه به قتلگاه/ رسیدم و دلم شکست رو سینه ی برادرم / دیدم یه بی حیا نشست تو قتلگاه افتاده بود امیدم من ناله های مادرو شنیدم حسینمو تو ازدحام گودال به زیر تیغ و تیر و نیزه دیدم 🔳واویلتا واویلتا واویلا اون شب تو ویرونه ی شام / کار من آه و گریه بود دلیل اشک و ناله هام / تشنگی رقیه بود گرسنه بود یه ذره نون نداشتیم مرهم برای زخم پاش نذاشتیم تنش رو با همون لباس پاره با چشم خون میون خاک گذاشتیم 🔳واویلتا واویلتا واویلا ✍