#داستان_های_بحار_الانوار
#شکایت از مشکلات
#مفضل می گوید: محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و از مشکلات زندگی شکایت کردم. امام علیه السلام فرمودند کیسه ای که چهار صد درهم در آن بود، به من بدهند و فرمودند: با این پول زندگیت را سامان بده.
#عرض کردم: فدایت شوم! منظورم از شرح حال این بود که در حق من دعا کنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: دعا هم می کنم.
#و در آخر فرمودند: مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای مردم پرهیز کن! اگر چنین نکنی نزد مردم ذلیل و خوار می شوی. بنابراین برای دوری از ذلت، درد دلت را هرگز به کسی نگو!
#بحار ج 74، ص 76
#یا صاحب الزمان...
اگر که آمدی من رفته بودم / اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم / بیایم در رکاب تو بمیرم...
#مُفضّل گوید:
در محضر إمام صادق علیهالسلام ، یادی از قائم آل محمد «صلی الله علیهم اجمعین» کردیم و شیعیانی از دوستانمان را که منتظر او بودند و مُردند، یاد نمودیم.
در این هنگام امام صادق علیه السلام رو به ما کردند و فرمودند:
إِذَا قَامَ أُتِیَ الْمُؤْمِنُ فِی قَبْرِهِ فَیُقَالُ لَهُ یَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُکَ
#وقتی حضرت قائم «عجّلاللهفرجه» قیام کند، به نزد مؤمن در قبرش میروند و به او میگویند: ای فلانی! امام و صاحب تو ظهور کرده است؛
فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تُقِیمَ فِی کَرَامَةِ رَبِّکَ فَأَقِمْ
#اگر میخواهی به او ملحق شوی، به پاخیز و به او ملحق شو و اگر دوست داری در کرامت پروردگارت بمانی، در قبر خود بمان.
#الغیبة،شیخ طوسی،ص۲۹۱