4_6041913452300077023.ogg
979.6K
◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚
﷽
#یاصاحب الزمان(عج)
#مداح_سزاواری_نیست
#مهدیم من که مرا گرم بازاری نیست
#بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
#مه گویند که در حسرت دیدار هستند
#لیک در گفته این طایفه کرداری نیست
#ای که دائم به دعایی که ببینی رخ من
#تاکه خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
#دیدن روی من ای دوست نه سهل است نه سخت
#لیک در بین شما محرم اسراری نیست
#غیبت وتهمت وفحشاو دروغ ونیرنگ
#همه جا خیمه زده هیچ جلو داری نیست
#شاعران جمله به توصیف درو دیوارند
#غافل از آن که هوادار و عزاداری نیست
#مادحین غرق ریاو پی انبان زرند
#دل من درد که مداح سزاواری نیست
#مدح هاگفتن وگریاندن مردم یکسو
#سوی دیگرکه بود اصل طرفداری نیست
#هرچه در جمع همه مدعی ومنتظرند
#لیک تنها به زبان باشد و رفتاری نیست
#هر که خواهد که بیاید به در خانه ی ما
#درها باز ولی جای ریا کاری نیست
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#التماس دعای فرج*
◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚◍⃟💚
ما را نشاندهاند سر سفرهٔ کریم
یکباره خواندهاند سر سفرهٔ کریم
از عرش هم تمام ملائک یکی یکی
گیسو فشاندهاند سر سفرهٔ کریم
از بس کریم بود که انگشت بر دهن
یک عده ماندهاند سر سفرهٔ کریم
حاتم که هیچ، طایفهٔ حاتمان همه
خود را رساندهاند سر سفرهٔ کریم
مهمانِ خوانده هست ولی باز بیشتر
خیل نخواندهاند سر سفرهٔ کریم
...
اصلاً بهشت را به پشیزی نمیخرند
آنها که ماندهاند سر سفرهٔ کریم
شاعر:مهدی صفی یاری
********************************
نام حسن روی حسن خو حسن
نور خدا چارمی پنجتن
آیة تطهیر به شأن شماست
حکم شما امراوللامر ماست
سینه سینای شما طور وحی
نور شما شاخهای از نور وحی
در رمضان ماه نشاط و سرور
ماه دعا ماه خدا ماه نور
نورفشان شد ز دوسو آسمان
در دو افق تافت دو خورشید جان
وحی خدا از افق ایزدی
نورحسن از افق احمدی
مشگ و گلابی بهم آمیختند
در قدح اهل ولا ریختند
ابرمضان از تو شرف یافته
نور تو بر جبهه او تافته
نیمه ماه رمضان عزیز
گیسوی مشگین تو شد مشگ بیز
نورخدا تافت در آن رویماه
خاصه از آن چشم بدشت سیاه
سرخی گل عکس گل روی تست
ظلمت شب سایه گیسوی تست
روز که خورشید درخشان صبح
سر زند از چاک گریبان صبح
ای رخ تو در رمضان بدر ما
هرسر موی تو شب قدر ما
دیده که بینور تو شد کور به
سرکه به پای تو نه، در گور به
بعد علی شاخص عترت توئی
وارث میراث نبوت توئی
مصلحت ملت اسلام و دین
کرد ترا گوشة عزلت نشین
هیچ گذشتی چو گذشت تو نیست
آنکه زشاهی بکشد دست کیست
صبر هم از صبر تو بیتاب شد
کوزه شد و زهر شد آب شد
بعد شهادت نکشید از تو دست
تیر شد و بر تن پاکت نشست
سبزه برآمد زگلستان دین
تارخ تو سبز شد از زهر کین
ریشة دین گشت همایون درخت
تا زتو خورد آن جگر لخت لخت
ملت اسلام که پاینده باد
مشعل توحید که تابنده باد
هر دو رهین خدمات تواند
شکر گذارنده ذات تواند
تا ابد ایخسرو والا مقام
بر تو و بر دین محمد سلام
کلک ریاضی که گهر ریز شد
زان نظر مرحمت آمیز شد
********************************
-مدح
در وصف ذات، صحبت ما احتیاج نیست
زیرا که در صفات خدا «احتیاج» نیست
باید به بال رفت و درآورد گیوه را
دربارگاه قرب تو پا احتیاج نیست
تو بیوسیله هم بلدی معجزه کنی
دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست
بوی طعام سفره، خودش میکشد مرا
تاخانهٔ تو راهنما احتیاج نیست
خواهش نکرده اهل کرم لطف میکنند
اینجا به التماس گدا احتیاج نیست
اصلا پی معالجهٔ این جگر مباش
«بیمارعشق رابه دوا احتیاج نیست»
محشر برای رو شدن اعتبار توست
کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی
تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
***
وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم
دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست
شاعر:علي اكبر لطيفيان
پادشاهیِ تو و من نیز همان مسکینی
که به جز عشق تو در سینه ندارد دینی
قدمت بر سر چشمم اگرای مرد کریم
سحری هم به کنار دل من بنشینی
مستجاب است دعای من آلوده اگر
پای هر برگ دعا از تو بود، آمینی
به صف مشتریانت نظر اندازی، گر
ته صف یوسف دل باخته را میبینی
کوه کن میشوم از شوق شکر خندهٔ تو
آب افتاده دهانم چه قدَر شیرینی!
ای که بر خیل جوانان بهشت آقایی
اولین سید آل علی و زهرایی
حسنی، چون که از احسان خدا بودی تو
میوۀ عرشیِ پیغمبر ما بودی تو
لقب سبزترین نور برازندۀ توست
قد یک عرش پر از عشق و صفا بودی تو
چند باری همه دارایی خود بخشیدی
از ازل در کرم، انگشت نما بودی تو
شبی افطار بیا خانهٔ ما مهمان باش
چون که همسفرۀ بزم فقرا بودی تو
اهل این خاک نبودی و نگفتی آخر
مرد خاکی زمین اهل کجا بودی تو؟
ماورای همه افکار نگاه تو بُود
آخر عرش خدا، اول راه تو بود
گاه سوگند خدا گشتی و انجیر شدی
گاه با آیۀ طفلین تو تفسیر شدی
گاه با صلح زدی در دل دشمن، تنها
گاه در جنگ جمل دست به شمشیر شدی
زانو از غم به بغل گیری و سر بر زانو
به گمانم دگر از زندگیت سیر شدی
آه، آقای غریبم چه به روزت آمد
چه شد آخر که تو در کودکیت پیر شدی؟
قاب شد در نگهت چهره یاس نیلی
زده چشمان تو را برق شدید سیلی
محسن امیر خالقی
اشعار ولادت امام حسن علیه السلام
ولادت امام حسن مجتبی (عليه السلام)
می نویسم جگر حیدر و زهرا آمد
آفتاب سحر حیدر و زهرا آمد
جلوه ای از هنر حیدر و زهرا آمد
اولین تاج سر حیدر و زهرا آمد
نیمة ماه خدا،قرص قمر پیدا شد
روزه ام با رطب نام ((حسن جان)) وا شد
چه جلال و جبروتی چه جمالی دارد
گوشة لعل لبش وه که چه خالی دارد
برترین سید دنیاست چه شالی دارد
زینت دوش نبی سیر کمالی دارد
مادرش فاطمه با خندة او می خندد
دور بازوش علی حرز نجف می بندد
کوری چشم حسودان چقدر ماه شده
یوسف از دیدن او معتک
به گورستان گذر کن تا ببینی
چه خوردند وچه پوشیدند وبردند
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
دو روزی زندگی کردند وآخر
به هرحالی که بودندجان سپردند
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
طمع بسیار کردند مال دنیا
ز روزی بیشتر هرگز نخوردند
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
همانانی که بودند نورچشمی
تنش را در لحد محکم فشردند
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اگر شاه وگدا،نادار و دارا
اجل آمد نفس بگرفت مُردند
2. تمرین ای دو جهانت فدا.mp3
2.34M
#مدح_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_ماهور
#گوشه_نصیر_خوانی
ای دو جهانت فدا
یا حسنِ بنِ علی
مظهرِ صبرِ خدا
یا حسنِ بنِ علی
شیر خدا را خلف
دُرّ سه بحرِ شرف
آینه ی کبریا ،
یا حسنِ بنِ علی
#اوج
حایِ تو حُسنِ ازل
سین تو سرّ ابد
نون تو نورُ الهدی
یا حسنِ بن علی
#فرود
مِهر رخ دلربات
لعل لب جانفزات
بوسه گهِ مصطفی
یا حسنِ بنِ علی
گه سرِ دوشِ رسول
گه روی دست پدر
گه به برِ مرتضی
یا حسنِ بنِ علی
#اوج
هم به سکوت و پیام
هم به قعود و قیام
بر همه ای مقتدا
یا حسنِ بنِ علی
شاعر: #استاد_سازگار
#طلوع_در_ذربه
ابوذر برای دشمن خیلی مهم بود. به شهادت رساندن ابوذر را یکی از فتوحات شان می دانستند. فردای شهادتش شبکه های معارضين با افتخار زیرنویس کردند: «فرمانده ابوذر را زدیم!»
یکی از بچه ها که طاقت نداشت آمد پیش من و با گریه و ناراحتی گفت: استاد شهید شد! زینبیون به فرمانده شان «استاد» می گفتند. من هم اصلا توی حال خودم نبودم. نمیدانستم باید چکار کنم. فقط گفتم: « استاد را نگذارید آنجا بماند! استاد را با خودتان بیاورید.
بچه های زینبیون، پیکر شهید را از معرکه خارج کردند. یکی از آنها بدن ابوذر را روی دوش انداخته بود و آمد تا رسید به من.
ابوذر را بعد از شهادتش دیدم؛ انگار صد سال بود که خوابیده است. وقتی پیکر شهید را شخصا دیدم و مطمئن شدم که خود ابوذر است، گفتم: «حالا ببریدش عقب!»
چهارشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۵ در منطقه ی «ذربه ی سوریه، خورشید شهادت بر عمر ابوالفضل «طلوع» کرد و فدایی بی بی زینب سلام الله علیها شد.
در آن شرایط خدا کمک کرد سرپا بمانم؛ اگر خودم را می باختم قضیه را نمی شد جمع اش کرد؛ عین سیصد نفر مان همه شهید می شدیم. تکفیری ها، دور تا دور ما، سنگرهای کمین داشتند. مثل مور و ملخ اطراف مان ریخته بودند. وسطشان گیر افتاده بودیم. خدا بود که توانی خاص به من داد تا بتوانم مصیبت شهادت ابوذر را تحمل کنم. به دفاع ادامه دادیم و با استقامت و پای مردی بچه ها توانستیم پیروز شویم. با آن همه آتش سنگینی که بر سر ما ریختند، فقط چند تا مجروح داشتیم. از خطر گذشتیم، اما بدون داشتن ابوذر.
ابوذر پرواز کرده بود ...🥀
دو روز بعد، وقتی توانستم حال آن روزم را با روز شهادت ابوذر، مقایسه کنم، به خوبی، تفاوت را احساس کردم. خیلی فرق کرده بودم! آخه دو روز پیش ابوذر بین ما بود و طنین صدای مردانه اش چنان صلابتی را به وجود ما تزریق می کرد که وصف ناپذیر است.(همرزم شهید)
🥀شادی روحشان صلوات🥀
#بر_گرفته_از_کتاب_صندوقچه_گل_رز
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
🌷🌷
@shahidrahchamani
﷽
#سرود_میلاد
#امام_حسن_مجتبی(ع)
روزه داران گل بریزید، ماه زهرا رو نما شد
تا سحر ذکر لب ما، یا امام مجتبی شد
فلک دیوانه اش. ملک پروانه اش
هزاران دل کند. طواف خانه اش
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن ( ۲ )
👏👏👏
امشب از بیت ولایت، ماه مولا جلوه گر شد
فاتح خیبر علی بن، ابيطالب پدر شد
سماء غوغا شده دل ما وا شده
رسیده این خبر علی بابا شده
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن ( ۲ )
👏👏👏
اي جماعت قدّر و شمس، آیت الكرسي بخوانيد
عِیدی خود را شما از، حضرتِ زهرا ستانید
بگویم با همه. به شور و زمزمه
هزاران تهنيت. به آل فاطمه
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن ( ۲ )
👏👏👏
قلبِ ما را ای علی جان، غرقِ در شور و شعف کن
تو به جان مجتبایت، قسمت ما را نجف کن
شوم مهمان تو کنار خوان تو
دلم پر میزند برا ایوان تو
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن. ( ۲ )
👏👏👏
این سرود من همه ای، روزه داران این دو بيت است
اهل عالم اهل عالم، این کریم اهل بیت است
دلم پا بست او. شده سر مست او
دو چشمانم بُوَد. به لطف و دست او
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن. ( ۲ )
👏👏👏
با قیام و صلح تو شد، جاودان آیین سرمد
ای کریم آل احمد، بر تو می نازد محمد
عدو شد مبتلا. به رنج و درد بلا
اگر صلحت نبود. نميشد کربلا
حسن جانم حسن، حسن جانم حسن. ( ۲)
👏👏👏
صل علی محمد امام حسن خوش آمد...👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
4. مروارید شوق.mp3
8.76M
#سرود_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
🎧#حاج_محمود_کریمی
پُر مرواریدِ شوقه
تو صدف هایِ دریا
رویِ دستا گل میباره
از بالا بالا ...
برای دل های عاشق
صلواتی شد رفتنِ
تا عرش اعلا ...
مادرِ عالَم مادر شد
پدر امت شد بابا
( تکرار بند اول )
آسمونی ، بی کرونی
یابنَ حیدر یا مجتبی
یا حبیبی یا طبیبی
یابنَ حیدر یا مجتبی
نیمه ی ماه و شب ِ
عاشق شدن شد
اسم سفره ی خدا
بیتُ الحسن شد
سرخ و سبزِ سفره ی
افطارم امشب
سفره دار مرشدِ
حسین و زینب ...
( تکرار بند اول )
ای که نورِ سیمای تو
آتیش طور موسی
توو مدینه خونت عرشِ
معراجِ عیسی
شده با دستِ ابراهیم
به اشاره ی ابروی تو
کعبه مُهیا
تو حکومت داری آقا
بعدِ حیدر بر این دنیا
توی جام دستِ من
پُر از شرابه
از شمیمِ این شراب
حالم خرابه
دل من میگه که این
مستی حلاله
عاشقی کردن بدون تو محاله
عطر یادت ، جاریه با
عطر کوثر یابنَ زهرا
یابنَ یاسین ، یابنَ طاها
یابنَ حیدر ، یابنَ زهرا
( تکرار بند اول )
یه ستاره بعد از خورشید
میشه توو عالَم پیدا
پسرِ اول میرسه از نسل مولا
روزی کلِ هستی رو
خدا میبخشه
بعد از هر لبخند زهرا
دیدنش احساسی داره
که لطیفه مثل رویا
این تویی
که پیر مکتب حسینی
این منم ، پیروِ مکتب خمینی
ای دلیلِ آیه های قل هو الله
بی قرار تو منم ، اَلحمدُ لله
عاشقونه ، بی بهونه
بی قرارم یابنَ زهرا
آرزومه ، روی پاهات
سر بذارم یا مجتبی ...
( تکرار بند اول )
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
4_5962908293394337208.mp3
6.47M
﷽
#مولودی_امام_حسن ع
🎧#آفای_نریمانی
امشب رو دستای زهرا
خورشیدِ طٰهٰ میتابه
سبط اکبرِ رسولالله
برادر بزرگ اربابه
ماه کنعانه، حسن جانه
تفسیر قرآنیِ لؤلؤ و مرجانه
«پسر علی و فاطمه
ماشاالله ، ماشاالله ، ماشاالله
کریمترین عالمه
ماشاالله ، ماشاالله ، ماشاالله»
سوزِ قرآنش دل برده
کوچه میشه باز راهبندون
همتای زهراست توو رأفت
همتای حیدر توو میدون
پورِ کرّاره، سپهداره
استاد رزم عباس علمداره
مرجع میر علقمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
کریمترین عالمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
«پسر علی و فاطمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
کریمترین عالمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله»
هرچی از مرتضی میگیم
حتما مجتبی هم داره
هم کریم ابن کریم و
هم کرّار ابن کرّاره
هرچی که خواستیم ٫ حسن داده
دومین حیدر اولین امامزاده
پسر بزرگه حیدره
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
امیر و دلیر و صفدره
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
«پسر علی و فاطمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
کریمترین عالمه
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله»
هرکی نوکر حسن شد
ثوابش رو حسین میده
هرکی صدا زد یا حسن
جوابش رو حسین میده
عشق داداشه، خاطرخواشه
خوش به حالش هرکی نوکر این آقا شه
به دوتا امام عالمین
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
هم به حسن هم به حسین
ماشاالله، ماشاالله، ماشاالله
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
✍#داود_رحیمی
#امیرحسن_سالارون
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
درماه رحمت جلوهی توحید آمد
نومیدی از دل رفته و اُمید آمد
ماهِ فَلک نقرهفشانی کرد از شوق
در نیمهی ماه خدا، خورشید آمد
خورشید بر دستان مولا دیدنی بود
از این کرامت شوق زهرا دیدنی بود
این گلشن توحید چشمانداز دارد
چون باغ جنت جلوهای ممتاز دارد
از عرشِ اعلا تا همین باغ بهشتی
جبریل چون پروانهای پرواز دارد
کروبیان در آسمان، آئینه بستند
یک گل به یاد مجتبی بر سینه بستند
آمد به دنیا و سپس یا ربنا گفت
با لهجهی شیرین خود نام خدا گفت
او برخدای خود گواهی داد و دیدند
او اشهدش را زبتدا تا انتها گفت
آری امام است و زخود اعجاز دارد
بر کل خلقت افتخار و ناز دارد
وقتی علی با فاطمه در گفتگو بود
وقتی پیمبر غرق در انوار او بود
جبریل از سوی خداوند جلی گفت
نام حسن زیبندهی این ماه روبود
آری حسن او را خداوند مبین گفت
باید براین حُسن آفرین، صدآفرین گفت
گفتم حسن، عشق تو در دل شعلهور شد
گفتم حسن، حُسن پیمبر جلوهگر شد
گفتم حسن، دل میل سائل بودنش کرد
گفتم حسن، دل تا مدینه رهسپر شد
تو جلوهای از رحمت ربّ رحیمی
من سائلم اما تو مولای کریمی
در راه دین امر تو قانون است مولا
دل برشما شیدا و مفتون است مولا
صُلحت زمینهساز عاشورای عشق است
اسلام برصلح تو مدیون است مولا
فرمان تو جلوهگر از آیات نور است
این صلح، سازش نیست، تدبیر امور است
پیوسته در حُسن عمل تو جلوه کردی
صدبار در جنگ جمل تو جلوه کردی
در کربلا گرچه نبودی، قاسمت بود
در بانگِ احلی من عسل تو جلوه کردی
گلهای باغت را که خیراندیش کردی
دو شیر را نائب مناب خویش کردی
بر لوح هستی خط زرینی به عالَم
احیاگر این مکتب و دینی به عالَم
کلک «وفایی» با خط زر می نویسد
تو افتخار آل یاسینی به عالَم
نیکو شده با مدحت تو حالم امشب
مُهری بزن بر نامهی اعمالم امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
🌷 جانم حسن (ع) ... 🍃
نوکــری کار من و کار تو ذاتا کـرم است
خار هم بین گلستـــان شما محترم است
بی نیـــــازم ز همــه عالــــم و آدم زیــــرا
لطف سرشار شما سایه روی سرم است
اینکـــه هر روز فقط از تو سخـن میگویم
اثــر لقمـــه ی پــاک پـدر و مــادرم است
حسنی زاده شـــدم ، پس حسنی میمیرم
گُــــل ذکر تو فقط در نفس آخــــرم است
من به انــدازه ی یک عمر ، بدهکــار توام
نامتان ذکـر طپشهـای دل مضطرم است
حــــــرم خاکی تو غصه برایم شده است
فکر و ذکرم به خدا ساختن یک حرم است
#جانم_امام_حسن_مجتبی
#حسن_را_عشق_است
#رضا_قاسمی
ا
یا ارحم الراحمین:
#سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام#سیدرضا نریمانی #شب میلاده خیلی دلم شاده..
🌺🍃💐🌺🍃💐🌺🍃💐
شبِ میلاده ، خیلی دلم شاده
به علی که آقای جهانه خدا داده آقازاده
حاتم امشب میشینه درِ خونه
میکائیلم کاسهشو میرسونه
پهنه بزمِ ولیمهی کریمونه
گداها که بیکَسَن
با ملائک میرسن
بگیرن عیدی از بابای حسن
ما گدایی بلدیم
شب میلاد اومدیم
توی دنیا تنها این در رو زدیم
«مولا، مولا یا حسن جانم»
پدرت حیدر ، مادرِ تو کوثر
خودم و پسر و پدر و مادر من واسه تو نوکر
آقا جز تو من کسی رو ندارم
خونوادهم، یارم و کس و کارم
نوکر بودن همهی ایل و تبارم
تو که آقای منی
به دلم سر میزنی
تو خودت خواستی که باشم حسنی
تو سراغم اومدی
درِ خونهم رو زدی
تو گدانوازی رو خوب بلدی
«مولا، مولا یا حسن جانم»
سَر و سرداری ، زادهی کرّاری
شجاعت و دلاوری و جَنَمی مثل بابات داری
شیر صفّین، سردار جملی تو
مثل حیدر، پهلوون و یلی تو
طوفان میشه، تا که میگی یاعلی تو
تیغ صُلحت میبُره
سَرِ تسلیم نداره
سکوتت عینِ تیغ ذوالفقاره
عزت دنیا حسن
ما عزیزیم با حسن
تو مُعِزُالمومنینی یا حسن
«جانم، جانم یا حسن جانم»
✍شاعر: داود_رحیمی
*سبک: محمدجواد_صادقیان
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
1_1062120004.mp3
4.6M
⏯ شور احساسی
🍃زدم آقا باز به شما رو
🍃دلم رو کردم آب و جارو
🎤 مهدی_رسولی
🕋