eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
525 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
اومدم تنهای تنها.من همون تنهاترینم اومدم تواین غریبی.زیرسایتون بشینم اومده دوباره اونکه.بیقراروسربه زیره همه حاجتش همینه.پای پرچمت بمیره اومدم باآه وگریه.این قشنگ ترین سلامه همه ی داروندارم.اشک روی گونه هامه ازخودم گلایه دارم.منوازخودم جداکن روم سیاهه یابن زهرا.توبرای من دعاکن نکنه توالتهابه. روسیاهی هابمونم. امروزم بگذره ومن.ازرفیقام جابمونم دله من هوات وکرده.من  هواموازتومیخوام اومدم بگم که امروز.کربلاموازتومیخوام 🍀🍀🍀 (ع) به غیر ماتم تو ماتمی ندارد دل اگر تو باب نجاتی غمی ندارد دل هوای مملکت سینه ام هوای شماست چرا که غیر شما محرمی ندارد دل دمم حسین ولی بازدم حسن جان است به غیر این دو دمه که دمی ندارد دل به یاد زخم تن تو اگر نریزد اشک برای زخم خودش مرهمی ندارد دل به غیر پرچم "لبّیک یا ابالاحرار" به روی شانه ی خود پرچمی ندارد دل به غیر مجلس ذکر حسین ع انصافاً هوای محفل دورهمی ندارد دل بیا و باز دل خسته را هوایی کن دلم شکسته مرا نیز کربلایی کن 🍀🍀🍀 ‏(ع) یاحسین درمانده وغریبم روزگاریست که غم شده نصیبم تویی دستگیروکشتی نجاتم حسین حسین برس به دادم وقتی ازتومیخونم آرومم توروضه هات ازغمه تومیخونم دلم توروضه هات جلامیگیره روح وروانم که صفامیگیره تورابحق علی اکبرت نزاردلم بی کربلابمیره تورابحق سه ساله دخترت جواب نکنی منوازپشت درت هرجایی که شادی اومدم سراغم هرجایی که غمی نشست توجانم توشادی وتوهرغمی حسین جان صدازدم تورابه حق احسان موقع جون دادن نکن رهامون غیرتویاری نداریم حسین جان حسین آرام جانم.حسین روح وروانم حسین درمون دردم.حسین دورت بگردم حسین ماهه شبه من.حسین ذکرلبه من حسین جانم حسین جان......... 🍀🍀🍀 خوانی قبل شروع زیارت عاشورا دردمن عشق است درمانم حسین دین من عشق است ایمانم حسین باالفبای جنون بردفترم مینویسم عشق میخوانم حسین آمدم من بردرت ای جانه جان توبحق دخترت مارامران آمدم بااشک وباچشمان تر جان اصغراشکهایم رابخر آمدم باقلب خسته سوی تو جان اکبرکربلاماراببر 🍀🍀🍀 اول شروع زیارت عاشورا یا مجلس روضه* *حسین آرامِ جانم* *حسین روح ؤ روانم* *روح ؤ رِیحانم* *حسین سالارِ زینب* *حسین غمخوارِ زینب* *حسین دردم دعوا کن* *حسین حاجت وام کن* *حسین کرببلا را نصیبِ جمع ما کن حسین جان* 🍀🍀🍀 متن زمزمه قبل از سلام زیارت عاشورا *سلامِ به خاکِ کربلای تو حسین جان* *سلامِ ما به صحن ؤ بارگاهِ تو* *سلامِ ما به تلِ زینب یه ات* *سلامِ ما به ناله ی سکینه ات حسین جان* *سلامِ ما به همت ؤ به صبرِ تو* *سلامِ ما به زائرین قبرِ تو* *سلامِ ما به اکبر ؤ به اصغرت* *سلامِ ما به نازنین برادرت عباس* *سلامِ ما به آهِ جانگدازِ تو حسین جان* *سلامِ ما به آخرین نمازِ تو حسین جان* *سلامِ ما به قلبِ همچو لالهِ ات* *سلامِ ما به دخترِ سه سالهِ ات* *سلامِ ما به جِسمِ پارهِ پارهِ ات* سلامِ ما به طِفلِ شیرخوارهِ ات* *عِشقت حسین تا بهِ خدا میبرد مرا* *با یک سلام تا بهِ کرببلا میبرد مرا* 🍀🍀🍀 در  میان  روضه ها گشتم عزادارت حسین کی  شود در کربلا  آیم به  دیدارت حسین نذر  کرده  مادرم   مشکی  محرم  تن  کنم تو چه کردی با دلم گشته گرفتارت حسین گفته   بابایم   که   زنجیر  تو  بر شانه زنم شانه ام زنجیرخوردوگشته بیمارت حسین از غم  هجران تو روضه به روضه می روم   آفرین  و  مرحبا   گرمست   بازارت حسین قسمتم  کن  تا  که بینم کربلایت یا حسین تشنه  دیدار   تو  من  (بیقرارت) یا حسین 🍀🍀🍀
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی سلحشور اگه دردم یکی بودی چه بودی اگه غم اندکی بودی چه بودی ای وای‎ ای وای ای وای ببالینم طبیبی یاحبیبی‎ ‎ ازاین هردویکی بودی چه بودی‎ ‎ یا زهرا یا زهرا... (قمر از ابر غم باشد سیه پوش)۲ چراغم کرد سوسو گشته خاموش، تااومد بدن راتوقبربذاره گفت:زمین ازاین بدن چیزی نمانده زمین ازاین بدن چیزی نمانده، بگیرای قبر جان من درآغوش، تااومدبدن راتوقبربذاره، یه وقت دیددوتا دست، شبیه دستای پیغمبر‎) ‎ص) از قبر بیرون اومد کنایه ازاین که علی امانت منوبه من برگردون، جاداره بگه علی 9سال پیش این امانتو به تودادم پهلوش شکسته نبود، بازوش ورم کرده نبود، 🏴 یازهرا‎....
حضرت زهرا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم _امشب دلم گـــرفته از آن گـریه می کنم _هم ناله با امام زمان (عج)گریه می کنم چه خبره امشب ؟،،، _یا رب رســــیده شام غریبان یاس و من _رنگِ غــــروبِ فصلِ خزان گریه می کنم ( اینجا نباش ، دلهامون رو ببریم توو خونه ی امیرالمومنین ، چه خبره امشب ؟ از فردا دیگه خونه ی فاطمه ، مادر نداره ، از فردا یه دختر سه چهارساله ، باید توو خونه مادری کنه ، باید خونه داری کنه ، این مدتی که فاطمه بیمار بود ، هر موقع می اومد توو خونه ، هر چی غم و غصه داشت با دیدن فاطمه فراموش میکرد ، اما از فردا هر کی میآد توو این خونه ، زانوی غم بغل میگیره ... _با اشکِ غسلِ نیمه شـب و گریه یِ کفن _با تُربتی که مــانده نهـان گریه می کنم _با رازِ سر گشوده یِ یک جسمِ پُر گریز _با طفل آســـتین به دهان گریه می کنم امیرالمومنین فرمود : مبادا بلند گریه کنید ، مبادا همسایه ها خبردار بشن ... مقتل میخوندم ، یه همچی شبی ، حتی اون دوتا نامرد ، اومدند درِ خونه ی امیرالمومنین ، گفتند ما شنیدیم کار فاطمه تموم شده ؟ فردا ، حتما ما باید بر فاطمه نماز بخونیم ها ... یاعلی نکنه بدون حضور ماها ، بخواهی برفاطمه نماز بخونی ؟ حالا ببین امیرالمومنین چه غُصه هایی داره امشب ؟ _همراهِ کوه صبر که امرِ سکوت کرد ( فرمود کسی بلند بلند گریه نکنه ، بچه ها ، آستین به دهان بگیرید ... ) _همراهِ کوه صــبر که امرِ سکـوت کرد _اما گریست مویه کنان گریه می کنم اسماء میگه ، من آب میریختم ، یه مرتبه دیدم صدای ناله علی بلند شد ، سر به دیوار گذاشته داره بلند بلند گریه میکنه ، آقاجان خودتون فرمودید که کسی بلند گریه نکنه ؟ صدا زد اسماء : _تو زهـــرا بینی و مـــن روی نیلی _تو صورت بینی و من جای سیلی تازه فهمیدم چرا فاطمه وصیت کرده منو شبانه غسل بدهید ؟ شاید نمیخواسته زخم ها و کبودی ها رو علی ببینه ... _تو می بینی علی را زار و خسته _نمی بینــــی تو پهلوی شکـــسته الان دستم به بازوی شکسته خورد ، تازه فهمیدم چرافاطمه از من رو میگرفت ؟ تازه فهمیدم دست بانو چرا بالا نمی اومد ؟ کار غسل فاطمه رو هر طوری بود به اتمام رسوند ، بندای کفن رو بست ، بعد صدا زد یتیمای فاطمه بیائید ... سیدا ، خدا نکنه توو این مجلس طفلی باشه ، مادرش از دنیارفته باشه ، صدا زد ، یتیمای فاطمه بیائید ، حسنین اومدند خودشون رو انداختند روی سینه ی مادر ، هر دوتا آنچنان ناله ی جانسوزی میزنند ، امیرالمومنین میگه دیدم بندهای کفن باز شد ، هر دو تا دستای فاطمه از کفن بیرون اومد ، این دوتا آقازاده رو در آغوش گرفت ... یه مرتبه دیدم از زمین و زمان یه ندایی بلند شد ، یاعلی ، بچه هارو از مادر جدا کن ، آه ، ملائکه طاقت دیدن این صحنه رو ندارند ... اما ... من یه بچه یتیمِ دیگه رو هم سراغ دارم ، نیمه های شب از خواب بیدار شد ، هی گریه میکرد ، هی ناله میزد ، هر چی عمه التماسش میکرد ، رقیه آرام باش ، گریه نکن ، صدا میزد عمه الان بابام رو توو خواب دیدم ، منو بغل گرفته بود ، خودش گفت الان میام پیشت ... لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، هر جا نشستی ، سه مرتبه ، از سُویدای دلت ، صدا بزن ، یا زهرا یازهرا یازهرا،،، یکشنبه28/10/1399 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ . همه رفتند و من جا ماندم اي دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست * عزيز بي گناهم كي مي آيي پناه بي پناهم كي مي آيي به در مانده هنوز اي يار چشمم رفيق نيمه راهم كي مي آيي * ببين از داغ تو درهم شكستم شكستم كه چنين از پا نشستم شكسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم كه نشناسي كه هستم * به يادت در نواي آب آبم چنان تو زير تيغ آفتابم تو راحت خفته اي در خانه ي قبر ولي من از غمت خانه خرابم لباس تو در آغوشم برادر صدايت مانده در گوشم برادر تو ماندي بي كفن بر خاك صحرا چگونه من كفن پوشم برادر ببين در ديده سوي ديدنم نيست توانِ دادنِ جان در تنم نيست چنان آبم نموده آتش تو گمانم جسم در پيراهنم نيست * من وكابوس شمشير و تن تو تماشاي به غارت رفتن تو تورا سر نيزه ها بردند و مانده براي من فقط پيراهن تو * سراسر نيزه ميبينم به خوابم سر و سرنيزه ميبينم به خوابم همين كه پلك بر هم مي گذارم تورا بر نيزه ميبينم به خوابم * دلم هر روز سوي نيزه ميرفت كه خونت در گلوي نيزه ميرفت چه مي شد مثل سرهاي شهيدان سر من هم به روي نيزه ميرفت * ۱۲ (حضرت زهرا س) ‏(۷ شام غریبان)
❣﷽❣ ⚫️ حضرت رقیه س ⚫️ رقیه_س ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ الله الرحمن الرحیم ◼️ ولاقوة الاباالله العلی_العظم ◼️ علیک یابقیه الله فی ارضه ◼️ یاصاحب الزمان_عج 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ختم وترحیم .مادر .دختر وخواهر: 🍁 🕊 🍁 🕊 🕊 امون ای دل ای دل امون ای دل ای دل خدایا بر دلی ماتم نباشد دوچشم خواهری نم نم نباشد سراسر غصه و اندوه هر جا که فرزندی به پیکر خم نباشد نبارد اشک دیده همچو باران مصیبت بر دلی هر دم نباشد همه باید سفر کرد از زمانه غمی بر سینه ی عالم نباشد خوشا بر آنکه درمان دلی و غمی بر ماتمی هر دم نباشد بیا تا قدر یاران را بدانیم به روی دیده ای شبنم نباشد همه غم ها برای ماست سنگین غمی چون ماتم اعظم نباشد ببارد دیده چون ابر بهاری الهی سایه از سر کم نباشد بگردی گر تمام عرش و کُرّات غمی چون ماتم آدم نباشد به درب خانه و کوچه و بازار نبینم حجله و پرچم نباشد الهی سینه ی مجذوب عشقی خدایا غرق در ماتم نباشد ------------------------------ شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) 🍁🕊 مناسب برای مجلس ختم ها مادر پدر خواهر برادر در جهار سبک دشتی مداح پیرزاده 🔅بر نور جمال پاک احمد صلوات 🔅برعطر وجود حی سر مد صلوات 🔅بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول 🔅بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات 💥() ((اَلسَلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا)) 🔘آخ غمت خواهر نشسته بر دل من داد بیداد   🔘به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد  🔘دوا بودی به دردم بیادورت بگردم  🔘همه حاصلم،شکسته دلم کجایی خواهر من (۲)  🔘 گل بی خار من خواهرکجایی داد بیداد  🔘 نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد  🔘تویی ماه منیرم برات خواهربمبرم  🔘همه حاصلم، شکسته دلم کجایی خواهر من (۲)  🔘 شده خاموش و خواهرخانهٔ ما ای داد بیداد  🔘 تو رفتی خواهر از کاشانه ات ای داد بیداد  🔘همه حاصلم، شکسته دلم کجایی خواهرمن (۲) 💟مجلس و محفل بیاد یه عزیز خواهره...حرف دل خواهرشا بخونمو نالشو بزنی.. 🕊آخ خدا داغ تو را کرده نصیبم 🕊که من در حسرت روی تو باشم آخ عزیز دلم 🕊خدا خواسته که من دور از تو باشم 🕊همیشه مایل کوی توی باشم   ⬅️بیاد همه عزبزایی که بین ما بودندو از ما جدا شدند.. بیاد پدر مادرایی که اسیر خاکها هستند.. ان شاالله که روح این عزیز خواهرم فیضشو ببره بگو.. 💥() ⬅️ عزیزُم  جاتو خالی جاتو خالی  ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آخ به دل داغ گُلی درخاک دارم ⬅️روضه برات بخونم نالشو بزنی.. امروز اشک چشمت رو هدیه کن به روح این عزیز خواهر.. ☀️میخوام بگم دست همه تون درد نکنه...اگه (نام بانی)داغ خواهر دید....همه اومدن زیر بغلاشو گرفتن...تسلیت دادند..سرسلامتی گفتن...آرامتون کردند...نازنین بدن خواهر رو غسل دادین. کفن کردین. آخ تشیع کردین.. ⏪اما من بمیرم برای اون خانمی که تو دل شب علی بدنشو غسل داد... (ناله داری یانه) 🔹بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته  🔹به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  🔹بریز آب روان تا من بشویم مخفی از دشمن  🔹تنش از زیر پیراهن ولی آهسته آهسته  🔹ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش  🔹تو خود ریز آب بر رویش ولی آهسته آهسته ⬅️نمیدونم اون لحظه ای که بدن عزیز خواهرو غسل و کفن میکردند خواهرش بود یانه... عزیزاش بودند یا نه... اما من بمیرم برا دل امیرالمومنین چه کشید امیرالمومنین ... (اولین مظلوم عالم علیه...) 🔹آخ چو امشب مي‌كُند منزل گل ياس علي در گِل 🔹ببار اي ديده خون از دل ولي آهسته آهسته ⬅️آخ نمیدونم چطور با عزیزت خداحافظی کردی؟؟؟آخ...گفتی دیگه هر وقت دلم برات تنگ بشه میام مزارتو غرق بغل میگیرم.. لحظه آخر صورتشو بوسیدی یا نه؟ گفتی عزیز دلم میری دلم برات تنگ میشه؟ آخ وعده دیدارمون قیامت.. ☑️میدونی بچه های فاطمه چطور با مادر وداع کردند؟ میدونی حسین چطور وداع کرد؟ زینبش چطور وداع کرد؟ ⬅️امیرالمومنین نازنین بدنِ حبیبه ی خدارو تو دل شب غسل داد.. حنوط کرد.. کفن کرد.. اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته.. یتیمان فاطمه رو صدا زد.. (( هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ ..))  یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید.. آخرین دیدارتون با مادره.. حسنین اومدند.. خودشونو روی سینه ی مادر انداختند.. ناله میزنند.. ((کَلِّمینی یا اُماه ..)) آخ دیدن امام حسن خودشو انداخت رو سینه مادر..هی میگه من حسنم مادر.. ابی عبدالله صورت کف پای مادر گذاشت...مادر من حسینم مادر..مادر اگه باهام حرف نزنی دق میکنم مادر.. زینبین دور بدن مادر..هی ناله میکردند.. 🔹ای مادر جوونم 🔹جوون قد کمونم 🔹ای یاس ارغوانی 🔹وای وای وای 🔹داری میری پناه من 🔹ای تنها تکیه گاه من 🔹مادر بی گناه من 🔹وای وای وای علی مرتضی میفرمایند:خدارو شاهد میگیرم، یه لحظه دیدم، ندای کفن زهرا باز شد.. زهرا دستاشو از کفن بیرون آورد.. حسنین رو تو آغوش گرفت..
. چه غمگین و چه تنها شد دل من ببین ماتم سرا شد منزل من بابام رفته ز دستم تا قیومت دیگه چاره نداره مشکل من 🥀 بسوز ای دل به حال روزگارم بنال ای دل کسی را من ندارم بسوز ای شمع امشب در کنارم که درخاکه همه دار و ندارم 🥀 قسم بر تو که تا دنیاست دنیا فراموشت نخواهم کرد بابا گوای من خدای می و قهار تو رفتی شدم بعد تو بی یار 🥀 شب از ره میرسد بابا کجایی شدم بی مونس و تنها کجایی به لانه پر کشند مرغان ز گلشن ولی بابا نیاید در پر من 🥀 بنال ای دل که دائم بی قرارم غریب و بی کس و بیمار و زارم بنال ای دل که مو از داغ بابام هوای های های گریه دارم 🥀 فلک دیدی چه آوردی به روزم گرفتی بابای خوب و دل سوزم یقین دارم که تقدیرم همین بود سزاوارم خودم تنها بسوزم 🥀 مسلمونون دل زارم ببینید جدایی من و بابام ببینین نمی خاستم من از بابا جدا شم جدایی با پدر هرگز نبینید ⬅️ توک نیستی دلوم شوری نداره چراغ خونمون نوری نداره اخ بابا باابا 🥀 بیا بابا بیا تا زودبرگرد دله من طاقت دوری نداره 🥀 زهجران تو پر پر میزند دل زدلتنگی به هر در میزند 🥀 چوبلبل در فراق رویت ای گل به دیوار قفس سر میزند دل 🥀 فلک دادو فلک داد و فلک داد فلک از کودکی دست غموم داد فلک نگداشت ک من سامان بگیرم کلید شهر ماتم را به من داد 🥀 خدا مادرم را کجا میبرند2 گمانم برای شفا میبرند منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2 نماز شبت شد قضااا مادرم گرفتم برایت عزاااا مادرم منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2 گهی چادرت راااا بسر می کنم 2 گهی جاااانب در نظر میکنم منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 نسیم وفاااا از سحر میرود 2 صفای مدینه سفر میرود منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 خداایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود ز دل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا یا گل من که نیلی نبود جواب پیمبر که سیلی نبود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا حافظ ای یااااس نیلوفری گمانم مرااااا هم رهت میبری قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه خدایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود کی زدل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدایا گل من که نیلی نبووود جواب پیمبر که سیلی نبوووود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 ⬅️ خوانی ختم فلک دیدی چ خاکی برسروم کرد زهجرون عزیزون بدتروم کرد ک از روزی مو چشمونم گشودم غم دوری بچشمون تروم کرد 🥀 فلک دیدی ب حال مو چها کرد مرا هم از عزیزووم جداکرد میون منزلی خرم ک بودیم نصیب هرکدوممون دوتا کرد 🥀 مو تاب دوری از جونوم نداروم ندارم طاقت هم خونوم نداروم دوتامون توی غربت بی نصیبن دوتامون توی شهر خود غریبن 🥀 بسیل اشک ازدوری بنالم زدوری عزیزونوم بلالوم من اشفته حیرونم ندونم ک تاکی باید از غصه بنالوم 🥀 تش هجرون نشسته روی سینم عزیزوم گشته اواره غمینم نصیبوم سرزنشهای مصیبت شده غم روز اول همنشینم 🥀 اسیر محنتم ازادیم نیس خراب غصهام ک شادیم نیس مو بادرد وستمها خوگرفتم ک بار اخری دگر ازادیم نیس 🥀 عزیزونوم شدن اواره ای وای دل تنگوم شده بیچاره ای وای عجب بخت سیاهی شد نصیبوم ندارم یکتنی غخواره ای وای 🥀 زبس اشک از دوچشمونم رون کرد جگر از درد هجرون غرق خون کرد سوای دوری از روی عزیزام کلام دشمنون دردم فزون کرد 🥀 زبس بادوری وغم خو گرفتم زچشمونم زگریه سو گرفتم شووروز افراق وغم بنالوم مثه مادر ب غم پهلو گرفتم 🥀 طلای ناب دورهم نشستن نباشد بوتر از قلبی شکستن خوشانروزی ک باهم مینشستیم بدان اقبال ک از خوبون گسستن 🥀 زاحوال خرابم نی خبردار اگ باشه بسوزه برمن زار بپاشین برجگر ابی روان تا شود قلب شکستم معدن یار 🎧🎤 👇 به سبک دشتی چطوری رفتنت باور کنم من چطوری با فراغت سرکنم من توبودی همدم شبهای تارم چطور یاد کس دیگر کنم من جوونم هجله شادی ندیده شده کبک از میون ماپریده تموم قوم وخویشون جمع گردین برا جوونم هجله مشکی ببندین لالا لالا گل پونه لالای لای جوونم رفته ازخونه لالای لای جوونم گرمی خونم لالای لای بلندبالای چارشونم لالای لای توای دنیا دلارامم گرفتی عزیز بهتر ازجونم گرفتی گلی پرورده بودم درگلستون توآن را از گلستونم گرفتی فلک چیدی گل رعنای مارا ببردی ارزش دنیای مارا ندانستی مگر کاکا عزیزه که پژمردگی گل زیبای مارا توگل بودی نه وقت چیدنت بود جوون بودی نه وقت مردنت بود توگل بودی میون باغ وبستون نه وقت زیر خاک خوابیدنت بود مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد هرآن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد.
4_5897880036106570042.mp3
7.44M
لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه 🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
❣﷽❣ ⚫️ حضرت رقیه س ⚫️ رقیه_س ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ الله الرحمن الرحیم ◼️ ولاقوة الاباالله العلی_العظم ◼️ علیک یابقیه الله فی ارضه ◼️ یاصاحب الزمان_عج 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ملیکه مخدره رباب سلام الله علیها نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من بگذاريد كه  چون  سـايه  كنارش  باشم  شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم بگذاريد كنون شـمع مـزارش  باشم  غصه خون كرد دل  فاطمـه را بگذاريد تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا بگذاريد  ز  جـان  ابر بـهـارش باشم صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد مهلتي  تا  كه دمي آيـنـه دارش باشم به مدينه مبريدم به چه دلخوش  دارم بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم  اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك بگذاريد  كه  ماه  شـب  تـارش  بـاشـم * جانم.یا حضرت رباب امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭 با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم (مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود 😭😭😭 ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره) روضه* ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی، فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم 😭😭 آخر روضه*👇👇 خداوندا اگر زهرا نمی سوخت اگر مسمار در جسمش نمیدوخت اگر درب حرم نشکسته بودن اگر دست علی نابسته بودند دگر تیری گلویی را نمی دوخت شبانه دامن طفلی نمی سوخت دگر زینب غریبانه نمی رفت رقیه کنج ویرانه نمی رفت 😭😭😭 از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین یا مظلوم یا ابا عبدالله بابی انت و امی یاحسین به فدای لب عطشان حسین این سر ما و قدمت یاااحسییین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
عباس ع دلم تنگ و غم بسیار دارم امروز با ابالفضل کار دارم امروز از ابالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.. حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله... با چه نیتی اومدی تو مجلس عباس مشکل گشاست.. گشایی میکنه. درد بی درمونو دوا میکنه.. 🌴الا ای یارو دلدارم ابالفضل 🌴شدم خسته ز افکارم ابالفضل 🌴گرفتارم مدد باب الحوائج 🌴گره افتاده در کارم ابالفضل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا. امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم حرم امام حسینو ببینم 🌾الهی حسرتش به دلت نمونه زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات. دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات سوز/اوج هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل 🌾آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم اما آقا ببین با من چه کردند آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی تو که امید ناامیدایی آقا دستمو بگیر آقا به دادم برس تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه. 🌾مادر .......ای مادر. من عباسم مادر اومدم دستتو بگیرم مادر. چرا؟ صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم امیدم ناامید شد. هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده. امان امان 🌾آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا آقا کی امیدش ناامید شد. ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن چرا آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🌾 طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. 🌾 دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر مادر ابالفضلم مادر 🌾مادر نبودم کربلا مادر اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر میکرد گریه میکرد 🌾یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد فرود گفت مادر ابالفضلم مادر مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر اوج 🌾مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره حالت سینه زنی 🌴مسلمانان حسین مادر ندارد 🌴غریب است و کسی بر سر ندارد 🌴ز جور ساربان بی مروت 🌴دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
عباس ع دلم تنگ و غم بسیار دارم امروز با ابالفضل کار دارم امروز از ابالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.. حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله... با چه نیتی اومدی تو مجلس عباس مشکل گشاست.. گشایی میکنه. درد بی درمونو دوا میکنه.. 🌴الا ای یارو دلدارم ابالفضل 🌴شدم خسته ز افکارم ابالفضل 🌴گرفتارم مدد باب الحوائج 🌴گره افتاده در کارم ابالفضل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا. امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم حرم امام حسینو ببینم 🌾الهی حسرتش به دلت نمونه زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات. دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات سوز/اوج هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل 🌾آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم اما آقا ببین با من چه کردند آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی تو که امید ناامیدایی آقا دستمو بگیر آقا به دادم برس تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه. 🌾مادر .......ای مادر. من عباسم مادر اومدم دستتو بگیرم مادر. چرا؟ صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم امیدم ناامید شد. هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده. امان امان 🌾آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا آقا کی امیدش ناامید شد. ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن چرا آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🌾 طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. 🌾 دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر مادر ابالفضلم مادر 🌾مادر نبودم کربلا مادر اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر میکرد گریه میکرد 🌾یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد فرود گفت مادر ابالفضلم مادر مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر اوج 🌾مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره حالت سینه زنی 🌴مسلمانان حسین مادر ندارد 🌴غریب است و کسی بر سر ندارد 🌴ز جور ساربان بی مروت 🌴دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅