eitaa logo
روضه سردار سلیمانی وشهید اکبرلو
525 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
532 فایل
اشعار مناسبت‌های مختلف مذهبی وسردار سلیمانی وشهید اکبرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) 🌾ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر مهمان حسینیم  بگو یا علی اصغر این کودک شش ماهه گل باغ رباب است پرپر شده درگلشن زهرا علی اصغر ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر طفلش مشماری که بود باب الحوائج پرونده ما را کند امضاء علی اصغر السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ.. المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ... المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ 🌾بریم در خانه ی باب الحوایج ، 🌾شیرخواره ابی عبدالله .. بریم کربلا... 🌾کنار قبر شش گوشه ارباب بی کفن ... 🌾اون آقایی که پایین پاش علی اکبر ع خوابیده... 🌾آخ رو سینه اش علی اصغر ع ... 🌾امان از دل حسین ... 🌾یا حسین 3 🌾در حالات میرزای قمی نوشتن گاهی 10 روز روضه می‌گرفت سفارش میکرد .. میگفت هر 10 روز روضه علی اصغر رو بخونند .. (گفتن آقا کسای دیگه هم بودند کربلا که شهید شدند.. علی اکبر بوده .. قاسم .. ابالفضل بوده چرا هر ده روز روضه علی اصغر (چرا؟؟)) 🥀فرموده بودند..برا اینکه علی‌اصغر مظلوم بود.. 🥀اونایی که تو کربلا بودن زبون داشتند.. از عطش ناله میکردند.. 🥀شمشیر داشتن جنگ میکردند.. 🥀اما علی اصغر شش ماهه زبون برای حرف زدن نداشت ... 🥀آخ مرد جنگ نبود .. لباس رزم به تن نکرد.. تو آعوش ابی عبدالله پرپر شد.. 🥀بعد فرمودند اگه مشکل دارید اگه هر دری میزنید مشکلتون حل نمیشه.. روضه علی اصغر ع بگیرین .. خیلی در خونه علی اصغر امام حسینو بزنید .. امان از دل ابی عبدالله .. بمیرم برا دل داغدارت یا حسین .. 🥀آی حاجت دارا... جوون دارا ..آی مریض دارا... ( یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ☆هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم ☆جزخداوند به عمرم به کسی رو نزدم ☆روی دستم گل بی برگ و برم را کشتن ☆رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن ☆حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود ☆کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود (راوی میگه دیدم ابی عبدالله زیر عبا قنداقه ی خونی پنهان کرده ..متحیره) 🥀آخ یه قدم سمت خیمه برمیداره دو قدم برمیگرده .. (میگه اینقده دلم برای حسین سوخت منم براش گریه کردم) 🥀با خودم گفتم چرا نمیره سمت خیمه ها .. 🥀دیدم یه عده زن و بچه جلوی خیمه ها منتطرند .. چشم براهند علی برگرده .. ◾️بچه ها دست بابا خونی شده ◾️گمونم شیش ماهه قربونی شده ◾️عبارو طوری رو اصغر کشیده ◾️معلومه خیلی خجالت کشیده ◾️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند .. این بدن مطهرو دفن کرد.. (یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..) ◾️آقا جان زخمی ندیده بود این بدن .. (فقط یه تیر خورد ،، ) ◾️نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،، نخواستی خواهراش ببیننه .. ◾️آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه .. ◾️نخواستی عمه اش زینب ببینه .. آقا جان ... ◾️بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه... دیگه حرف یه زخم نبود.. (تو ناحیه مقدسه داریم) فرقةٌ بالسيوفِ .. فرقةٌ بالرماح .. فرقةٌ بالحجارةِ .. فرقةٌ بالخَشَبِ والعصا .. ◾️یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا چه کردند با عزیز برادر زینب ... 🌾خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان 🌾جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله یا لیتنا کنا معک فافوز فوزا عظیما 🌾دعا اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِه ِوَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ الفائزینَ بلِقائه 🌾جهت شادی روح امام و دو فرزند امام علما صلحا شهدا 🌾گذشتگان علی الخصوص گذشتگان این جمع و بانی محترم مجلس 🌾بخوانید رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات
🥀🥀🥀🥀🥀 (ع) (3) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. 🔸اماروز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی مولا امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..وارد نمیشم همه تعجب کردند گفتن این خانمی که روز اول زندگیش چه شرطی داره) 🔸صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..همه تعجب کردند چه می خواد بگه این مادر خانم زینب آمد در آستانه در به نقل تاریخ دختر هفت ، هشت ساله تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاد دم در. خانم زینب تو آستانه ی دَره. میدونی این مادر چه کرد. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. نیومدم خانم جان جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند 🔸 ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره.. (دلتو آماده کن) همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه. آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست.. همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه.. هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی.. اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه.. اونم قبر مادر ادب ام البنینه.. 😭 امروز بریم کنار قبر بی‌بی ام البنین.. 🔸قربون مقامت برم بی‌بی جان.. ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم. 🔸همین قدر از ادب خانم برات بگم. امیرالمومنین وارد منزل شد.. دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه.. (امان از دل امیرالمومنین) صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی. صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم.. (چی شده) آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید.. 😭 (هاا ناله داری یا نه) (چرا فاطمه نگم) مگه از اسم فاطمه بدت میاد (نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم 🔸آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند. 😭 یاد مصیبتای مادر میافتن. تن و بدن بچه ها میلرزه. زینبم ناراحت میشه محزون میشه. دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم. آقا فرمود پس از این به بعد ام‌البنین صدات میزنم . 🔸صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها. من که پسری ندارم. فرمود ام البنین. خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر.. ولی گل سر سبدشون یه پسره.. ( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه.. 🔸ای وای 3 (آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید 😭 🔸همین قدر برات بگم.. همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت 4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد. مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🔸ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر 🔸گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم 🔸زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس 🔸من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم 🔸آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد 🔸من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید. من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم. دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم 😭 میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات ✍ مداح اهل بیت(ع) احمد بهزادی شادی روح پدرومادرم 🥀🥀🥀🥀🥀
(س) 🌴بر أحمد و بر آل محمّد صلوات 🌴بر هشت و چهار نور سرمد صلوات 🌴هر کس صلوات می فرستد یکبار 🌴ده بار خدا بر او فرستد صلوات 🌾با مهر نبي دولت سرمد داريم 🌾با عشق علي عيش موبّد داريم 🌾هر نعمتي امروز خدا داده به ما 🌾از مرحمت آل محمد داريم (دعای‌_فرج) [[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] (السلام علیک یا ام کلثوم س یا بنت امیرالمومنین ع یا بنت فاطمه الزهرا س) 🌾ای آینه دار پنج معصوم 🌾در بحر عفاف دُر مکتوم 🌾پروردهٔ دامن  ولایت 🌾مظلومهٔ خاندان مظلوم 🌾تو زینب دومی علی را 🌾نامند تو را به ام کلثوم 🌾آئینهٔ آفتاب و ماهی 🌾یا سیدتی به  ما نگاهی 🌾تو محنت بی شماره دیدی 🌾غم، بیشتر از ستاره دیدی 🌾مه پاره ی دشت کربلا را 🌾در خاک، هزار پاره دیدی 🌾هم بردل پاره پاره اززهر 🌾هم پیکر  پاره پاره  دیدی 🌾پامال تن عزیز  خود را 🌾ازمرکب ده سواره دیدیم 🌾بردست حسین غرق درخون 🌾قنداقه ی شیرخواره دیدی 🌾آئینهٔ آفتاب و ماهی 🌾یا سیدتی به ما نگاهی 🥀امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود.. 🥀قربون دلت برم خانم جان.. 🥀قربون غربتت بشم بی‌بی جان.. این خانم هم مثل بی‌بی زینب خیلی چیزهارو دیده.. خیلی مصیبت هارو دیده.. میخ در و آتش کشیدن در رو دیده.. اگه اونجا بی‌بی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده.. دیده مادر به بستر افتاده.. غسل شبانه مادر دیده.. 🥀آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره 🥀او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.. 🥀بمیرم برا دردای دلت خانم جان.. (دیگه چی دیده) سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند.. (دیگه چی؟) اگه زینب پاره های جگر برادر دیده،  خانم ام کلثوم هم دیده.. آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده.. اسارت دیده.. 🥀خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد، 🥀غضواابصارکم 🥀ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای.. 🥀خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند.. 🥀فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما.. یه لحظه هم تو کربلا خانم ‌گریه کرده.. 🥀شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره.. رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی.. (اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم) بی‌بی زینب پسراشو آماده میکنه.. یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته ◾️صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی.. ◾️فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو... رباب علی اصغرو.. ◾️اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم.. ◾️میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر.. ◾️خواهرم گریه نکن منم غریبم.. فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه،  غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن.. ◾️گفت خواهر بگو به اهل حرم ◾️ام کلثوم یاور آورده ◾️ام کلثوم هم برای خودش ◾️یک ابالفضل لشکر آورده (دیگه کجا گریه کرده خانم..) بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه.. زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی.. (چی شده خواهر) (تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی) 🌾صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه.. (چیه ام کلثوم) 🌾صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم.. 🌾قربون ناله های دلت بی‌بی جان.. 🌾کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد.. ▪️آخ به قربان سرت بابا ▪️بگردد دخترت بابا ▪️کدامین دست کین آخر ▪️بریده حنجرت بابا ▪️تُرا ای لالهٔ زهرا ▪️که از شاخه جدا کرده ▪️مرا چون بلبل شیدا ▪️به داغت مبتلا کرده ▪️الهی بشکند دستی ▪️که رگهای تو ببریده ▪️نداده گوئیا آبت ▪️ که لبهای تو خشکیده 🌾خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن 🌾دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین.
(ع) (ع) 🌴براحمدوبرجمال حیدرصلوات          🌴بر فاطمه پاک و مطهر صلوات 🌴بر مِهر وجود یازده نور جلی       🌴برجمله شافعین محشرصلوات (دعای فرج) عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ  عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ  وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ 🌾فرمود و قبره فی قلوب من والاه …قبر حسین تو قلب هر کسیه که دوستش داره دستتو بزار رو قلبت بیاد ضریح شش گوشه اباعبدالله … از دور سلام بدیم … 🌾السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ع (به نیت اموات گذشتگان از این جمع و بانی محترم مجلس یه بار دیگه همه فیض ببرند ) 🌾السلام علی الحسین و…   🥀سبک : گلی گم کرد ام 🌾آخ 🌾سرم خاک کف پای حسینه 🌾دلم زیر قدم‌های حسینه 🌾به وقت مرگ چشمم را نبندید 🌾که چشم من به سیمای حسینه 🌾چراغ از بهر قبر من نیارید 🌾چراغم روی زیبای حسینه (ان شاالله این حرف برا همه مون باشه) 🌾بود پرونده ام چون برگ گل پاک 🌾آخ در این پرونده امضای حسینه 🌾بهشت ارزانی خوبان عالم 🌾بهشت من تماشای حسینه 🌾خوش بحال هر کی قیامت این صحنه رو میبینه خوش بحال هر کی جزو حسینیون کربلاست (هر کی برا ابی عبدالله گریه کرده باشه ان شاالله محشرم با حسینه…نگاه می‌کنه نامه عملش میبینه جزو گریه کتای حسین امضا خورده) ملائکه میان می‌بینند یه عده دم در بهشت جمع شدند… هر چی ملائکه میگن بهشت منتظرتونه بیایید برید داخل … (کسی وارد بهشت نمیشه…سوال میکنند چرا وارد بهشت نمیشین) میگن آخه ◼️بهشت ما تماشای حسین است… تا حسین وارد نشه ما وارد نمیشیم… ( ما بهشتمون این آقاست ) ندا میاد حسین جان،، عاشقاتو معطل نکن وارد بهشت شو , تا عاشقات و حسینیا وارد بهشت بشن ان شالله اسم مارو هم جزو گریه کتای حسین بنویسند … ◼️در حالات مقدس اردبیلی مینویسند… تا زنده بود از آب فرات ننوشید وقتی رو به قبله اش کردند ظرفی از آب فرات دستش دادن ( گفتن آب فرات و تربت ابی عبدالله ست یه خورده از این آب بخور ) صدا زد تا زنده بودم از آبی که به حسین ندادند نخوردم … حالا دم مرگ هم از آبی که به عزیز زهرا ندادند، نمی‌خورم بعد سه مرتبه صدا زد صل الله علیک یا اباعبدالله چشماشو رو هم گذاشت و از دنیا رفت (…دلتو ببرم کربلا...) آی کربلاییا… آی حاجت دارا آی جوون دارا …آی مریض دارا... (بریم کربلا) امروز برا ارباب تشنه لبت گریه کن ((بعضی مصیبت های روز عاشورا خیلی سنگینه مثل تشنگی ابی عبدالله به چند علت خیلی ابی عبدالله تشنه بود … هم جنازه هارو به خیمه می آورد … هم بچه ها رو آروم میکرد … هم علقمه رفت … هم بالا سر علی اکبر گریه کرد … زیر آفتاب گرم کربلا جنگ میکرد … زخمی شده بود بیشتر تشنگی رو حس کرد)) 🌾اربعینم وقتی بچه های حسین رسیدند کربلا اولین کاری که کردند رفتن کنار شط الفرات …کاسه هارو پر آب کردن 🌾اومدن کنار قبر ابی عبدالله گفتن بابا... پاشو بابا… بابا برات آب آوردیم بابا (اوج )آخ قربون اون آقایی که لب تشنه سر از بدنش جدا کردن 🌾اینقدر مصیبت تشنگی ابی عبدالله سنگینه …که حضرت زینب هم وقتی اربعین اومد کربلا برا این مصیبت روضه خوند و گریه کرد صدا زد داداش … آخ عزیز برادرم … حسین جان… 🌾من بقربونت که لب تشنه جون دادی آخ بقربونت که داغ دیدی و جون دادی قربون دل داغدارت یا ابا عبدالله… یا حسین3 (میتونید روضه هلال بخونید) 🥀انشاءالله کنار حرمش ناله بزنی قربون اشکای چشمتون ، قربون دلای کربلایی تون (اگر کسی داغ عزیز ببینه بین ماها اینجور رسمه فامیل میان دوستان میان زیر بغلاشو می گیرند ، آرومش میکنند … تسلا میدن) 🥀اما میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا … 🥀می‌خوام بگم تو کربلا کنار جنازه علی اکبر… کسی نبود زیر بغلای حسینو بگیره کسی نبود تسلیت بگه… لشکر شروع کرد کف و هلهله… یه وقت دیدن یه خانمی هی به سر و سینه می زنه … میدوه… فریاد می زنه : واحبیباه، یااُخَیّاه وَابنَ اُخیّاه 🥀وای عزیز برادرم ، وای پسر برادرم 🥀اینجا زینب اومد کمک حسین …حسینو دلداری داد اما کنار بدن ابی عبدالله کسی نبود زینب رو دلداری بده ..یه عده با تازیانه و کعب نی اومدن 🌾یه وقت دیدن حسین عبا رو پهن کرد 🌾جوانان بنی هاشم بیایید 🌾علی را بر در خیمه رسانید 🌾خدا داند که من طاقت ندارم 🌾علی را بر در خیمه رسانم 🌾بگویید عمه اش زینب بیاید 🌾تماشای رخ اکبر نماید المظلوم بکربلا … به ناله های دل زینب کبری … به جگر سوخته ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین …کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
عباس ع دلم تنگ و غم بسیار دارم امروز با ابالفضل کار دارم امروز از ابالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.. حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله... با چه نیتی اومدی تو مجلس عباس مشکل گشاست.. گشایی میکنه. درد بی درمونو دوا میکنه.. 🌴الا ای یارو دلدارم ابالفضل 🌴شدم خسته ز افکارم ابالفضل 🌴گرفتارم مدد باب الحوائج 🌴گره افتاده در کارم ابالفضل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا. امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم حرم امام حسینو ببینم 🌾الهی حسرتش به دلت نمونه زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات. دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات سوز/اوج هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل 🌾آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم اما آقا ببین با من چه کردند آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی تو که امید ناامیدایی آقا دستمو بگیر آقا به دادم برس تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه. 🌾مادر .......ای مادر. من عباسم مادر اومدم دستتو بگیرم مادر. چرا؟ صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم امیدم ناامید شد. هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده. امان امان 🌾آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا آقا کی امیدش ناامید شد. ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن چرا آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🌾 طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. 🌾 دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر مادر ابالفضلم مادر 🌾مادر نبودم کربلا مادر اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر میکرد گریه میکرد 🌾یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد فرود گفت مادر ابالفضلم مادر مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر اوج 🌾مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره حالت سینه زنی 🌴مسلمانان حسین مادر ندارد 🌴غریب است و کسی بر سر ندارد 🌴ز جور ساربان بی مروت 🌴دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
عباس ع دلم تنگ و غم بسیار دارم امروز با ابالفضل کار دارم امروز از ابالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.. حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله... با چه نیتی اومدی تو مجلس عباس مشکل گشاست.. گشایی میکنه. درد بی درمونو دوا میکنه.. 🌴الا ای یارو دلدارم ابالفضل 🌴شدم خسته ز افکارم ابالفضل 🌴گرفتارم مدد باب الحوائج 🌴گره افتاده در کارم ابالفضل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا. امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم حرم امام حسینو ببینم 🌾الهی حسرتش به دلت نمونه زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات. دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات سوز/اوج هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل 🌾آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم اما آقا ببین با من چه کردند آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی تو که امید ناامیدایی آقا دستمو بگیر آقا به دادم برس تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه. 🌾مادر .......ای مادر. من عباسم مادر اومدم دستتو بگیرم مادر. چرا؟ صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم امیدم ناامید شد. هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده. امان امان 🌾آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا آقا کی امیدش ناامید شد. ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن چرا آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🌾 طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. 🌾 دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر مادر ابالفضلم مادر 🌾مادر نبودم کربلا مادر اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر میکرد گریه میکرد 🌾یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد فرود گفت مادر ابالفضلم مادر مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر اوج 🌾مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره حالت سینه زنی 🌴مسلمانان حسین مادر ندارد 🌴غریب است و کسی بر سر ندارد 🌴ز جور ساربان بی مروت 🌴دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
(ع) 🌴به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌴برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌴برای سید سجاد آن امام همام 🌴که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌴بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🌴در بین مناجات برای حاجات 🌴زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🌴برخاتم الانبیا محمد صلوات الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ◼️جانم حسین جانم حسین ◼️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ◼️جانم حسین جانم حسین ◼️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادَمو بی قافله افتاده دنبال گَله خ من هم به دنبال قافله چشمم به قرص نان تو ◼️جانم حسین جانم حسین ◼️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ◼️جانم حسین جانم حسین ◼️ای جان جانانم حسین ◼️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سال‌های مدام گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... مردم میدونی برا که داری گریه می کنی....   اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده..  برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست.... آقای قبر زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . ....  ◼️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ◼️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ◼️آن یکی بر مطربان شاباش داد ◼️دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ◼️دیگری بر مرتضی دشنام داد  ◼️این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ◼️کافران را جا به کرسی داده بود ◼️عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباهاح های شما را کشته، روز روز تلافیه ... دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سرما اهل بیت  ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🌾امان امان... از دل امام سجاد... 🌾امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید داذن سر می‌بُرن  گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد ....... یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند...... 🥀من داغ خواهر دیده ام 🥀داغ برادر دیده ام 🥀دیدم که سیلی خورده بود 🥀کُنج خرابه مُرده بود 🥀ای وای دلم، ای وای دلم 🥀بر نوک نِی باشد گُلم 🥀من داغ اکبر دی؛ده ام 🥀من داغ اصغر دیده ام 🥀با ناله های یا ربَم 🥀من همنوا با زینبم 🥀آنقدر مرا کتک زدند 🥀بر زخم من نمک زدند 🥀بر زخم دل نمک زدند 🥀رقیه را کتک زدند 🥀ای وای دلم، ای وای دلم 🥀بر نوک نی باشد گُلم 🥀ناله داری دلتو ببرم کربلا     🥀روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسن.... چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس.... امان امان ..... یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید مت این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 🌾بنی اسد بیایید 🌾کفن با خود بیارید 🌾مگر خبر ندارید 🌾حسین کفن ندارد 🌾لاله و گُل بیارید 🌾سر قبرش گذارید 🌾مگر خبر ندارید 🌾حسین مادر ندارد 🌾حسین مادر ندارد..... ((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...))
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت_ام_البنین سلام الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات 🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀 اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🤞 روضه حضرت_ام_البنین سلام الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم 🍀منم گدای کویت حضرت ام البنین اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
❣﷽❣ 🌹 به مناسبت 💐 ای مظهر مظهرالعجایب الغوث مظلوم‌ترین حاضرغایب الغوث جز دیدن‌تو چه آرزویی داریم؟ ای رغبت لیلةالرغایب الغوث! ( ) 💐🌹💐 سر رشته ناب گفتگوها، فرج است بغضی که نشسته در گلوها، فرج است سوگند به لیلة‌الرغائب ای دوست سرفصل تمام آرزوها، فرج است ( ) 💐🌹💐 خواهم که مرا حال کبوتر بدهند دل را به هوای وصلِ گل، پَر بدهند ای کاش به لیلة‌الرغائب ای دوست گل نغمه و مژده‌ی فرج سر بدهند ( ) 💐🌹💐 به یاد روی تو هستم، چه آرزو دیگر چه خوب می‌گذرد لیلة‌الرغائب من () 💐🌹💐 از درد زمانه‌ی فلج می‌خوانم از ساحت آخرین حجج می‌خوانم در خلوت لیلةالرغائب قطعاً عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج می‌خوانم ( ) 💐🌹💐 گر غفلتی کنیم دل، آزرده می‌شود از کف بهار رفته، گل افسرده می‌شود در لیلة الرغائب از الله ذوالجلال حاجات خود بخواه، بر آورده می‌شود ( ) 💐🌹💐 ای یار ز دیده گشته غایب برگرد ای هجر تو اعظم مصائب برگرد امشب ز خدا فقط تو را می‌خواهم ای آرزوی شب رغائب برگرد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
نوحه امام کاظم علیه السلام کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم غریب آقام، غریب آقام میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد غریب آقام، غریب آقام فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد غریب آقام، غریب آقام گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان غریب آقام، غریب آقام شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده غریب آقام، غریب آقام شهید راه دین گشت و ، تنش تشییع شد آنجا بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا غریب آقام، غریب آقام کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک غریب آقام، غریب آقام موضوع: علیه السلام سبک: شاعر: کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅