🖤 امام صادق علیه السلام:
❄️ أنَّ زَائِرَهُ لَيَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا يَقَعُ فَيْئُهُ عَلَى شَيْءٍ إِلاَّ دَعَا لَهُ فَإِذَا وَقَعَتِ اَلشَّمْسُ عَلَيْهِ أَكَلَتْ ذُنُوبَهُ كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ وَ مَا تُبْقِي اَلشَّمْسُ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَيْئاً فَيَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَيْهِ ذَنْبٌ.
🌼زائرِ حسین(علیه السلام) وقتى به قصد زیارت از خانهاش خارج میشود، سایهاش بر چیزى نمیافتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا میکند. و هنگامى که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین میبرد، همانطور که آتش هیزم را از بین میبرد.
📚 کامل الزیارات (باب الثالث عشر)
جلد ۱ صفحه ۲۹۷
#امام_حسین #اربعین #ماه_صفر🥀
17.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صوت گوش کن
روزتو میسازه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بترسید و از این ترس بمیرید😎💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم آمریکا بداند هم...
#انتقام
وقتی چادرت را
روی سرت می کشی
وباغرورازانبوه نگاه
نامحرمان عبورمیکنی🤍
آنگاه تومیمانی و"نورُعلیٰ نور"
وچه زیباست انعکاس حیا
ازپشتِ این سنگـرِساده..
#چادرانه
الهی ؛
گفتم : ز پا افتادهام
گفتی : بلندت می کنم!🙂
گفتم : نظر بر من نما ،
گفتی : نگاهت میکنم!
گفتم : بهشتم می بری؟!
گفتی : ضمانت میکنم!
گفتم : که ادعونی بگم؟!
گفتی : اجابت می کنم!
گفتم : که من شرمندهام ،
گفتی : که پاکت میکنم!
گفتم : که یارم می شوی؟!
گفتی : رفاقت می کنم!:)
گفتم : دردمندم خـدا
گفتی : مداوایت کنم!
گفتم : پناهی نیست مرا
گفتی : پناهت می دهم.🙂🌱
خدایا شکرت...🙂❤️🩹
#خداےمن
فقط خدا❤️
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشقیعنیبهتورسیدن🫀🤍
#محمدحسینپویانفر
#امامحسین
{🖤🥀}
•
•
خاطرات شهدا
يکي از مسئولين کاروان شهدا ميگفت:
پيکر شهدا رو واسه تشييع ميبردن...
نزديک خرم آباد ديدم جلو يکي از تريلي ها شلوغ شده
اومدم جلو ديدم...
يه دختر 14،15 ساله جلو تريلي دراز کشيده، گفتم: چي شده
گفتن: هيچي اين دختره اسم باباشو رو اين تابوت ها ديده گفته تا بابامو نبينم نميذارم رد شيد
بهش گفتم :
صبر کن دو روز ديگه ميرسه تهران معراج شهدا، برميگردوننشون...
گفت: نه من حاليم نميشه، من به دنيا نيومده بودم بابام شهيد شده،بايد بابامو ببينم
تابوت هارو گذاشتم زمين پرچمو باز کردم يه کفن کوچولو درآوردم
سه چهارتا تيکه استخوان دادم
هي ميماليد به چشماش، هي ميگفت بابا،بابا...
ديدم اين دختر داره جون ميده گفتم: ديگه بسه عزيزم بذار برسونيم
گفت: تورو خدا بذار يه خواهش بکنم؟
گفتم: بگو
گفت: حالا که ميخوايد ببريد به من بگيد استخوان دست بابام کدومه؟
همه مات و مبهوت مونده بودن که ميخواد چيکار کنه اين دختر
اما...
کاري کرد که زمين و زمانو به لرزه درآورد..
استخوان دست باباشو دادم دستش؛ تا گرفت گذاشت رو سرش و گفت:
"آرزو داشتم يه روز بابام دست بکشه رو سرم..."
✨ یازهرا (س)
تو رو خدا
یه جور زندگی کنیم
که فردای قیامت بتونیم جواب این جور چیزا رو بدیم
•
•
{🥀🖤}
#شهیدانه
هر وقت در نمـاز عجله کردی
خواستی زودتـر تمومش کنی
به یاد بیار
همـه ی آنچـه که می خواهی
بعداز نماز بروی به آن برسی؛
و همـه ی آنچه که می ترسی
در این مـدت از دسـت بدهی
به دست همان کسۍاست که
در مقابلش ایستاده ای....!💚
پس برای حرف زدن با خـدا
بیشتر وقت بزار(:
#حـاجقاسم سلیمانی 🙂