eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
279 دنبال‌کننده
31هزار عکس
22.6هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ دعای_شهادت...🌷 عبدالصالح تنها یک آرزو در دنیا داشت و برای آن بسیار تلاش میکرد، قبل از عقد به من گفت دعایی دارن که حتما وقت عقد آن را برایم بخواه❤️، وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم، آن لحظات تمام دغدغه ام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم چه دعایی داشت🙊؟ حتما او هم نمی توانست با صدای بلند خواسته اش را بگوید، تا لحظاتی دیگر خطبه جاری میشد و من از خواسته صالح بی خبر بودم. نمیدانستم چه کنم😣، در همین اثنا، خواهر آقا صالح، جلو آمد و یک دستمال کاغذی تا شده به من داد و گفت این را داداش فرستاد،💐 دستمال را باز کردم و روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: «دعا کن ، من شهید شوم»🕊🌺 عبدالصالح زارع🌷 ✨❤🌹
متعدد، نیروهای جنگل را در جنگلهای آلیان وادار به عقب‌نشینی کردند که بعضی از سران تسلیم یا مخفی شدند. میرزا بعد از ده روز پنهان شدن نهایتاً همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت می‌کرد، به طرف کوه‌های تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در روز جمعه ۱۱ آذر ۱۳۰۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفته‌بود، از پای درآمد. خبر درگذشت میرزا به گوش محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر تالش که از بدخواهان میرزا بود، رسید. نامبرده به همراه شماری تفنگچی به خانقاه گیلوان خلخال رفت و اهالی را از دفن اجساد منع کرد. سپس دستور داد یکی از همراه وی به نام رضا اسکستانی از اهالی روستای اسکستان خلخال، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کند. محمدخان سپس سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال و از آن‌جا به رشت برده و تسلیم فرماندهان نظامی‌کرد. جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون مردم در گورستان دهکده به خاک سپرده شد. سر میرزا کوچک‌خان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدت‌ها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران، نزد سردار سپه فرستاد. سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسن‌آباد (ایستگاه آتش نشانی کنونی)دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد. در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه (حدوداً پس از گذشت بیست سال از مرگ میرزا) آزادیخواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه خلخال به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را به‌طور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند. از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در محل دفن او در سلیمان داراب رشت برگزار می‌شود. ✨❤🌹
🌹 💠نصف حقوقش را صرف خیریه میکرد
💠


عباس نصفی از حقوق ماهانه‌اش را صرف امور خیریه می‌کرد. در واقع او بخشی ا
ز حقوقش را به دو خانواده‌ای می‌داد که یکی‌شان بیمار سرطانی و دیگری بچه یتیم داشتند. باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمره‌اش  و بخشی را خرج هیئات و مراسم مذهبی می‌کرد. در طول ماه شاید 20 روزش را روزه می‌گرفت و غذایی که محل کارش به او می‌دادند، به خانواده‌های مستمند می‌داد. یکبار که می‌خواست به مأموریت برود، دو، سه غذا توی خانه گذاشت و به پدرمان گفت شما برای فلان خانواده ببر. بابا گفت من خجالت می‌کشم دو غذا دستم بگیرم و ببرم. اما عباس اصرار داشت که اگر کم هم باشد باید به مردم کمک کرد و باری از دوش کسی برداشت. راوی:خواهر شهید 🌹 ✨❤🌹
🌷🌷 🍀حسین در سال ۱۳۴۲ در اصفهان به دنیا آمدند.پدر او محمدکشاورز بود.حسین تا کلاس دوم راهنمایی درس خواندن بعد ترک تحصیل کردند وچون علاقه زیادی به درس طلبگی داشتند برای همین در مسجد مداحی وسخنرانی میکردند.در دوران انقلاب بسیار فعال بود.ودر راهپیمایی ها شرکت فعالانه داشت.جوانان را آگاه میکردند.در نماز جماعت وجمعه شرکت میکردند وهمیشه خانواده را دعوت میکردند به خواندن نماز جماعت وجمعه،در کار کشاورزی نیز به پدر بسیار کمک میکردند تا اینکه به جبهه اعزام شد ودر سال ۱۳۶۵/۱۰/۴به آرزوی خودکه بود نائل شدند💔🥀😔😭 ✨❤🌹
🥀فراز هایی از 🌷🌷🌷🥀💔😔 🍂شما وظیفه داریدبه جای عزاداری واشک ریختن برای من راه مرا که تجلی بخش نهضت عاشورا واعتلاء وابقاء یافتن دین اسلام است ادامه دهید.🌷🌷 ✨❤🌹
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حقيقتا چهره های برجسته   همین حالا مثل✨✨دارند می‌درخشند 🌷🌷 ❤شادی ارواح مطهر شهدا صلوات ❤ شاد ویاد ونامشان گرامی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹