#وَفدیناهُ_بذبح_عظیم
ای صبا از من
بہ اسماعیل قربانی بگو
زنده برگشتن ز ڪوی یار
شرط عشـــق نیست
عاشقِ دلداده آن باشد
ڪہ از ڪوی حبیب
تن بہ خاڪ و سر جدا
سوی محبـوبش رود
#شهید_محسن_حججی
#صبحتون_شھدایـی 🌷🕊🕊@sardarbakery
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ زیبای «نگاه آخر...»
🌷شهید محسن حججی/
[اون نگاه آخرت از جلو چشمام نمیره...
کی میگه تو اسیری؛
دنیــــا به چشمات اسیــره...]
#شهید_محسن_حججی🕊🌹🕊
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
رفیقش مۍگفت''
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند📖''
ونورۍهمبرایخوانندهآیاتقرآن
فرستادهمۍشود..
#شهید_محسن_حججی🌱
#شهیدانه🕊️🌷
تو بخاطرِ پدرش چیکار میتونی انجام بدی ؟💔 [علی حججی پسر شهید محسن حججی]
#شهیدانه
_ #شهید_محسن_حججی _🌱
#چادرانه
#تلگرانه
#حجاب
♥️🥀••
ڪمڪماسارتمحسنرابہهمہاطلاعدادیم
رفتمخانہ،پیراهنمحسنراروےزمینپہنڪردم
سرمراروےآنگذاشموضجہزدم.↴💔
امازمانزیادےنگذشتڪہاحساسڪردم،
محسنآمدڪنارمدستشراروےقلبمگذاشت ↴🫀
ودرگوشمگفت:
[ زهرا،سختیشزیادهولےقشنگےهاشزیادتره! ]
ـ ـ ـــ ـ ـ
💗¦⇠#شہید_محسن_حججے
🎙¦⇠#بہنقلازهمسر
🪴¦⇠#شہیدانـﮫ
◖♥️🌿◗
"بعدازشھادتآقامحسن؛دیدمعلیهمشمیوفته
میخواستمببرمشدڪتر…
شبمحسناومدتوخوابـمبھمگفت
خانم،علیچیزیشنیست..
منومیبینہمیخوادبغلمڪنهنمیتونہ!
بہنقلازهمسرشھید؛🥲
◖♥️🌿◗#شهیدانه
◖♥️🌿◗#خاطرات_شهید
◖♥️🌿◗#شهید_محسن_حججی
❣یک بار با محسن سوار ماشین بودیم. گرم حرف بودیم که یک توپ بادی افتاد جلویمان. نتوانستم بکشم کنار. رفت زیر ماشین و ترکید. محسن گفت: بزن کنار! پیاده شد رفت سمت بچه ای که سر کوچه دمغ شده بود. دست کشید روی سرش و گفت: ناراحت نشو! برو با دوستات یه بازی دیگه بکن تا من برات توپ بخرم. جلوی یک مغازه ترمز کردم. دو تا توپ بادی خرید؛ مثل همان توپی که ترکیده بود. خوشحال بود که در این دوره و زمانه هنوز بچه هایی پیدا می شوند که دست از موبایل و بازی کامپیوتری بکشند و بیایند در کوچه خودشان را سرگرم کنند.
#شهید_محسن_حججی🕊🌹🕊
#عاشقانه_های_شهدایے❤️
●موقع پرو لباس مجلسی بهم گفت:«هنوزنامحرمیم.تابپسندی برمیگردم» رفت با سینی آب هویج بستی برگشت.برای همه خریده بود جز خودش!گفت میل ندارم.
●وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لوداد که روزه گرفته است.ازش پرسیدم حالا چرا امروز؟!گفت میخواستم گره ای تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.
✍راوی: همسرشهیدمحسن حججی
📎پ ن: فرازی از وصیت نامہ #شهید_حججی
نمیدانم چہ شد ڪہ سرنوشت مرا بہ این راه پُرعشق رساند
بدون شڪ ،
شیر حلال مادرم ...
لقمہ حلال پدرم ...
و انتخاب همسرم ...
در آن اثر داشتہ
#شهید_محسن_حججی
#سالروز_ولادت🌷
●ولادت : ۱۳۷۰/۴/۲۱ نجف آباد ، اصفهان
●شهادت : ۱۳۹۶/۵/۲۱، سوریه 🕊🌹🕊
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ زیبای «نگاه آخر...»
به مناسبت سالگرد اسارت
🌷شهید محسن حججی/
[اون نگاه آخرت از جلو چشمام نمیره...
کی میگه تو اسیری؛
دنیــــا به چشمات اسیــره...]
#شهید_محسن_حججی🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید
●شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
●طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
●موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
●مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. میخواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
●من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🕊🌹🕊
خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید كه آن روز خیلی نزدیک است.🪴
#امام_زمان
#شهید_محسن_حججی
✍خودتان را برای ظهور ِ
امام زمان عجل الله
و جنگ با کفاࢪ
بخصوص اسرائیݪ
آماده کنید ك آن روز
خیلی نزدیک است
#شهید_محسن_حججی