eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
281 دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
23.5هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتند: طرف از آب گِل‌آلود ماهی می گیرد! دلم آب گل‌آلود می‌خواهد با آن ماهی‌های گمگشته‌اش... 🕊🌹🕊
به یاد شهدای کوهستان از شانه‌های برفی آناهیتا تا بلندی‌های ماووت ... ذهنت یخ می زند گاهی... وقتی بخش‌هایی از خاطرات جنگ را می‌شنوی که سرمای سختی‌اش، سینه‌ات را می فشرد...! انگار خودمان بادگیر به تن کرده‌ایم و شال گردن و کلاه هم بسته ایم تا در پیچ‌وخم‌های عملیات بیت‌المقدس۲ ، با پای لرزان و در سرمای ماووت راه برویم. خودمان را پوشانده‌ایم شاید که سردمان نشود اما سرمای واقعیت‌های جنگ و سختی هایش گاهی جانسوزتر از این حرف هاست! دندان هایمان گاهی از ترس، گاهی از فشار و گاهی از سرمای استخوان سوز بهم میخورد شاید خیال می‌کنیم اندکی از حال آن روزهایِ رزمندگان‌مان را درک کرده ایم اما... سخت در اشتباهیم! تصور بستن جنازه و بدن یخ زده شهدا بر روی الاغ و شکستن استخوان هایشان، چیزی نیست که قابل درک هر ذهنی باشد!... فکر میکنیم ای‌کاش دروغ‌بود این سختی‌هایی که رفت بر آن‌ همه نوجوان و جوان!... بر آن همه مجروح و شهید ... و بر بدن‌های زیر پا مانده...‌! همچون سیدالشهداء...! لا یوم کیومک یا اباعبدالله 🕊🌹🕊
برف که می‌بارد یاد تو را هم می‌آورد ... ۲۷ دی‌ماه ۱۳٦٦ منطقه‌ ماووت عراق عملیات بیت المقدس۲ پیکر قهرمان آرمیده روی برف شهید محمد کولیوند 🕊🌹🕊
کسی که اهل دنیا نیست! فقط با «شهادت» آرام می‌گیرد عکاس: ذاکر اهلبیت حاج محمدرضا طاهری 🕊🌹🕊
دیدار به قیامت یعنی همین لحظه ... شهید حسین مسافر در حال بوسه زدن بر پیشانی شهید مهدی ابراهیمی سه راهی شهادت؛ سال ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج 🕊🌹🕊
سلام ای اهالی خون ای بیدهای مجنون! فصل بی‌تلاطم، اکنون مدیون شماست... این شهدا در عید سال ۶۴ دیگر به خانه‌هایشان برنگشتند حتی پیکر بعضی از آن‌ها، تا به امروز هم پیدا نشده است! آنها رفتند تا ما بمانیم و بهار را ببینیم... 🕊🌹🕊
هرکس که به نام خدا ؛ به یاد خدا ، برای خدا زندگی کرد آخرش "شهید" می‌شود... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یکی از تلخ‌ترین لحظات جبهه‌ها همین لحظه بود لحظه‌‌ ی تلخ وداع ؛ خدا کند که مادَرش ندیده باشد.. ۲۸ فروردین ۱۳۶۶ شمالغرب بانه ، بوالحسن از راست نشسته: شهید احمد قندی بالایِ سر خواهرزاده‌اش "شهید خیام‌نیا" 🕊🌹🕊
هرکس که به نام خدا ؛ به یاد خدا ، برای خدا زندگی کرد آخرش "شهید" می‌شود...
هر سربازی ؛ در جیب‌ هایش در موهایش و لای دکمه‌های یونیفورمش زنی را به میدان جنگ می‌برد  آمار کشته های جنگ  همیشه غلط بوده است! هر گلوله دو نفر را از پا در می‌آورد! سرباز و دختری که در سینه‌اش می‌تپد 🕊🌹🕊
ابراهیم خلیل(ع) یک اسماعیل به قربانگاه بُرد ندا آمد بازگرد! اما پدران شهداء دسته گلها به مقتل فرستادند گاهی فقط پیکر می‌آمد گاهی اِرباً اِربا می‌آمد و گاهی همان ‌هم دیگر نمی‌آمد... 🕊🌹🕊
به این قشنگی که تو شهید شده‌ای ما حتی نمی‌توانیم بخوابیم .... شهادت : ۱۳۶۵/۲/۱۲ عملیات سیدالشهداء / فکه 🕊🌹🕊