eitaa logo
سردار دلها
928 دنبال‌کننده
73.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
695 فایل
آهای بسیجی می دانی چه موقع وقت استراحت توست؟! یک روز ایجاد امنیت،یک روز غربالگری سلامت،یک روز اردوی جهادی سیل و زلزله،یک روز رزمایش کمک مؤمنانه، همیشه برای تو کار هست.... @hemmat7265
مشاهده در ایتا
دانلود
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | پاسخی کوتاه و کامل به یک شبهه مشهور ⁉️ چرا آرزوی می‌کنید؟! ♨️ بمانی و خدمت کنی بهتر است یا نباشی؟! 🔸 مواظب باش چه دعایی می کنی!!! _____________________ 🗓 برشی از سخنرانی به مناسبت ۲۰ اسفندماه، روز @roshana_esfahan
💠 إِنِّی أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ✨ (ای موسی) من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدّس «طوی» هستی! سوره طه / ۱۲
🔰 | 🔻امام‌ خامنه‌ای:همه وظیفه داریم نامهای نورانی شهیدان را تکریم کنیم و عظمت جایگاه آنان را در یادها ماندگار سازیم. افتخاری است برای کوی‌ها و برزن‌ها که نام شهید و عنوان شهادت بر فراز آنها بدرخشد؛ این موهبت هم‌اکنون در سراسر کشور وجود دارد و باید ادامه یابد.»  ۹۸/۰۷/۰۳
برگزاری جلسه با فرماندهان پایگاه در خصوص موارد زیر: ثبت نام راهیان نور جهت اعزام در ۱۵تیر هفته افشای حقوق بشر آمریکایی ۶تا۱۲ تیر نصب سیر نمایشگاهی و پخش کلیپ در پایگاه و مساجد هفته عفاف و حجاب ۱۸تا ۲۴ تیر و نصب بنر نحوه ثبت کارکرد و حضور پایگاه ها در مراسمات حلقات صالحین و گشت رضویون جشنواره تابستانی نسل فیروزای نهضت روشنگری : ایران جوان بمان(فرزندآوری و ازدواج)، افشای حقوق بشر امریکایی تقویت رسانه محله به خصوص تشکیل رسانه محله در موغار
🔸 مقام به جايي مي رسد كه منا مي شود 💠 ثبت نام سراسری خادمی افتخاری شهدا (ویژه داوطلبان جدید) و 15 لغایت 22 آذرماه 1401 ثبت نام فقط از طریق آدرس: khademin.koolebar.ir 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا استان اصفهان zil.ink/khademin_esf
🔸 مقام به جايي مي رسد كه منا مي شود 💠 ثبت نام سراسری خادمی افتخاری شهدا (ویژه داوطلبان جدید) و 15 لغایت 22 آذرماه 1401 ثبت نام فقط از طریق آدرس: khademin.koolebar.ir 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا استان اصفهان zil.ink/khademin_esf
🔸 مقام به جايي مي رسد كه منا مي شود 💠 ثبت نام سراسری خادمی افتخاری شهدا (ویژه داوطلبان جدید) و 15 لغایت 22 آذرماه 1401 ثبت نام فقط از طریق آدرس: khademin.koolebar.ir 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا شهرستان اردستان 🆔https://eitaa.com/joinchat/893517859Cc636eb4059
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
های شهدا 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 حوزه شهید فهمیده یک اردستان @hadiar 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 سازمان بسیج دانش آموزی اصفهان @amre_vali 🌻🌼🌹🌸🌷🌻🌼🌹🌸🌷
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحد بسیج دبیرستان ابن سینا بسیج دانش آموزی اردستان 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 حوزه شهید فهمیده یک اردستان @hadiar 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 سازمان بسیج دانش آموزی اصفهان @amre_vali 🌻🌼🌹🌸🌷🌻🌼🌹🌸🌷
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅یادمان نهر خین و روایتگری سردار احمدیان برای کاروان مدارس متوسطه دختر 🌏 خبرگزاری بسیج شهرستان اردستان 🇮🇷 🔉@Basijnews_bsj
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون  به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان وبا سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلام دلنوشته هایم را به خط میبرم . . . مینویسم از رفیقامون مینویسم از برادرامون مینویسم از پسر بچه هامون مینویسم از پسران مادرانی که حسرت به دل ماندند که پسرهایشان رادر لباس دامادی ببینن مینویسم از پدری که دختر چشم به راهی را رها کرد و جان بر دست در راه اسلام جنگید مینویسم از تازه دامادی که طعم دامادی را نچشید و قول برگشت داد و برنگشت، برگشت . . . اما در کفن . به خاک خرمشهر پا گذاشتیم به خاک خونین شهری که با خون جوانان سرزمینم به ان ریخته شد و ازادی خونین شهر را مدیون انانیم و خرمشهر نام گرفت . . . رمق در پاهایم نبود ترس داشتم که با چکمه به خاکی ک خون برادرانم به ان ریخته شده بود پا گذارم هوا به ریه هایم نمیرسید هوای سنگینی بود بغض بر گلویم چنگ میزد و تا خفگی چیزی نمانده بود به منطقه ی شلمچه رفتیم انگار صدای خوش آمد گویی آنان به گوشم میرسید انگار تمام خاطره هایشان داشت مرور میشد بعداز سخنان راوی کنجی از شلمچه را در برگرفتم و گوشه گرفتم انگار تمام خاطره هایشان به تصویر کشیده میشد انگار در تمامی این صحنه ها حضور داشتم و شاهد تمامی ان اتفاقات بودم اشک هایم برپهنای صورتم جاری شد . . . باریدم به حال زارم ، باریدم به خود که تا به الان زندگی نکرده ام و چقد از این دنیا عقب مانده بودم حال که متوجه شدم در دفتر سرنوشتم با تصمیم قاطعانه ای محکم و با اقتداردرهمان مکان معنوی درهمان لحظه ی پرغم نوشتم صدق الله العلی العظیم بسم الله الرحمان الرحیم برگ جدیدی از دفتر زندگی ام را باز کردم لحظه ی ترک کردن شلمچه فرار رسید سرهنگ همه را صدا کرد دل کندن سخت بود با نگاه اخر به شلمچه با چشمان پراشک نگاهم راگرفتم و به راهم ادامه دادم به اردوگاه رفتیم هیچ یک از بچه ها ارام و قرار نداشتند زیرا که ان شب اخرین شبی بود که در خرمشهر بودیم، دران مکان معنوی، در ان مکان جنگی ، در ان لاله زار... هر یک به کنجی از اسایشگاه رفتیم وداع سختی بود حال طعم دل خانواده ی شهدا را چشیدم ... گونه هایم خیس شد ارام و قرار نداشتم درهمان حالت نا ارام و بی قرار به خواب رفتم . صبح فرار رسید با حالتی غمگین و گریان چمدان هایم را بستم کوله را به دوش کشیدم و از اسایشگاه دوری کردم با هر قدمی که برمیداشتم همانند ماهی میشدم که از اب بیرون پریده و لحظه ی جان دادنش فرارسیده... رسیدیم درب خروجی اردوگاه ساک ها و وسایل هارا داخل اتوبوس گذاردیم با نگاهی پراشک به ان اردوگاه و ان منطقه نگاه دوختم و گفتم هیچوقت خداحافظی را دوست نداشتم کاش ادامه داشت کاش به جای خداحافظی جزو یکی ساکنان این شهر مقدس بودم خوشا به حال انان که در این سرزمین زندگی میکنند زین پس نگاهم را به زمین دوختم به سجده رفتم و به ان خاک سرزمین سرنهادم و گفتم خداحافظ باکری ها خداحافظ همت ها خدا حافظ برادرانم . . . به پا خواستم و به اتوبوس داخل شدم و دل خود را در شلمچه جا گذاشتم . 🖤🌹🍂🥀