#معرفی_شهید
نــام :جواد
نـام خـانوادگـی :تیموری
نـام پـدر :هیبت اله
تـاریخ تـولـد :۱۳۷۰/۵/۱۷
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۶ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل :پاسدار
مـلّیـت :ایرانی
تـحصیـلات :لیسانس
تـاریخ شـهادت :۹۶/۳/۱۷
کـشور شـهادت :ایرن
مـحل شـهادت :مجلس شورای اسلامی
نـحوه شـهادت :ترور
#شهید_جواد_تیموری
#زندگےنامه_شهدا
شهید جواد تیموری متولد سال 1370 و از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده که مسئولیت حفاظت از مجلس شورای اسلامی را بهعهده داشت. او سال 90 وارد سپاه انصار شد. شهید تیموری اولین شهید مجلس است. برادرش «شهید رضا تیموری» سال 67 در عملیات مرصاد بهدست کوردلان منافق به شهادت رسید و حالا بعد از گذشت 29 سال از شهادت برادر بزرگش او نیز توسط عدهای دیگر از ضدانقلابان کوردل و تروریستهای تکفیری در 26سالگی شهید شده و بهسوی برادرش میرود. او از ناحیه چشم چپ و فک مورد اصابت گلوله تروریستها قرار گرفت.
#شهید_جواد_تیموری
#خاطرات_شهدا
به مسئولین اعتراض داشت، آمده بود جلو و داد و بیداد میکرد. من جلو رفته بودم تا او را آرام کنم.
«یک نفر آمده بود جلوی در مجلس، خیلی به مسئولین اعتراض داشت. آمده بود جلو و داد و بیداد می کرد. من جلو رفته بودم تا او را آرام کنم، اما او مرا میزد...»، اینها را پاسدار شهید جواد تیموری برای برادرش تعریف کرده بود، محافظ بیادعایی که ساعتها با مردمی سر و کله میزد که از راههای دور و نزدیک برای دیدار با نمایندگان و حل مشکلاتشان به مجلس میآمدند، همه تلاشش را میکرد تا هم مراعات حال مردم گرفتار را بکند و هم اصولی از حفاظت زیر پا نرود، محافظی که از «شخصیت نظام» حفاظت میکرد. شهید تیموری عاشق شهادت بود و دوست داشت برای دفاع از حرم راهی سوریه شود، اما شهادت پیشقدم شد و در همین تهران بهسراغش آمد.
#شهید_جواد_تیموری
وقتۍ که شما از این و آن طعنہ میخورید و با عکسھاۍ ما سخن میگویید و اشک میریزید !
بھ خُدا قسم اینجا کربلاء میشود ...
و برایِ ھریک از غم ھای دلتان اینجا
ھمہ شھیدان زار میزنند :)
『-شھید سید مجتبۍ علمداࢪ 』
#رفیقپسنگوتنهام! #شهداخیلیحواسشونهست!🌱
📙علمدار
《اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🔻فرار شهید هادی از وسوسه شیطان🔻
🟡ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟
اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...!
🟢 رفتم تو فکر یدفعه خندیدم!
ابراهیم گفت: خنده داره؟
گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست!
🔵 گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…!
🟣 روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود...
🔴 ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد...
📚سلام بر ابراهیم1
#فرار_شهید_ابراهیم_هادی_از_وسوسه_شیطان
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
♦️ ما باید قدر نعمت ولایت فقیه را بدانیم. به شفاعت شهدا امیدوار نباشید.
❌ شهید با کسی قوم و خویشی ندارد، اگر راه شهدا که همان راه اسلام است را ادامه دادید از ما هستید و گرنه خیر.
من از جانب خودم و دوستانم می گویم:
از یکایک شما بازخواست میکنیم که با خون ما چه کردید، آیا در مقابل کفر، منکرات و فساد فاسدان ایستادید یا گذشتید و گفتید به ما چه؟ اگر بی تفاوت بودید منتظر غضب ما باشید. اگر اشکی دارید، بر مظلومیت خاندان اهل بیت (علیهمالسلام) و سالار شهیدان بریزید».
#غواصشهید_مهدی_دباغ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🔷 شهید آوینی: «سه نسل در کنار یکدیگر: پدران، پسران و کودکانی که عهدهدار بارِ این نهضت عظیم تا فرداهای روشن ما هستند و در این میان وظیفه مادران از همه سنگینتر است.
🔹دامن پاک آنان حریم قدسی است که فرزندان امروز و آینده این امت ابراهیمی از آن به معراج عشق میروند. وجود پُربرکت آنان قلب تپندهای است که خون صبر و استقامت وفاداری را در تن این امت بزرگی میدواند و این چنین، حیات ما دَم به دَم با نفخات جان بخش روحالقُدُس تجدید میگردد.»
🌷 _چشمان همیشه منتظر
مادران #شهدا
✍من مادرت اینجا هستیم
درست است با سکوت حرف می زد
اما از نگاهش به روی قبر
می شه فهمید که داره در دل می کنه
می گه نیگا نکن با عصا راه می روم
مادربزرگ به پدربزرگ نگاه می کنه
می گه علی اکبر یادته
وقتی مجتبی می خواست بره
جبهه نگذاشت صورتش را ببوسم
حتی وقتی رفت می رفت گفت
دیگه نمی اید
دلیل ان را هیچ وقت نفهمیدم
مرد حرفهای زن را گوش داد
فقط یک مرثیه دل انها را شاد می کرد
یاد امام وشهدا دل می بره کربلا
ارام دست هایش را به اسمان برد
به پسرش گفت این مثل تو در جبهه بودند
اشک در چشمان پدر بزرگ ومادربزرگ جاری می شد
چقدر پدر بزرگ ومادربزرگ دعا می کردند دایی مجتبی پیدا شود
🔖بعد از ۳۵ سال با آزمایش dna شناسایی شد
مزارش در استان شهدای گمنام شهرک ولایت است
🌾 ارسالی
از خواهر زاده#شهید_مجتبی_کریمی
شادی روح پاک همه شهدا صلوات🌾
#کلام_شهید🌹
حاج قاسم میگفت :
دفاع از فلسطین برای ما افتخار است
وبه هیچ وجه از انجام این وظیفه شانه
خالی نخواهیم کرد .
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی🥀🥀
#فلسطین
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#سرداران_بی_نشان🌹
﷽
امام زمان کیست ⁉️
داشتم ازش سوال مهدوی میپرسیدم هر سوالی میپرسیم جواب میداد
تعجب کردم 😮 گفتم : چطور انقدر مطالب مهدویت خوب شده ⁉️
گفت از وقتی رفتم داخل این کانال 👇🏻 بینظیر هست به تو هم پیشنهاد میکنم بیای 💫
╔═════════════╗
🌸 @zoher99313 🌸
╚═════════════╝
امام صادق علیه السلام : هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت 😱 مرده است
#معرفی_شهید
نام: محسن
نام خانوادگی: حججی
تاریخ تولد: ۲۱ تیرماه ۱۳۷۰
محل تولد: نجف آباد، اصفهان
تاریخ شهادت: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶
طول عمر: ۲۶سال
محل شهادت: گذرگاه مرزی الولید، سوریه
نحوه شهادت: اسارت و بریده شدن سر
مزار: نجف آباد، اصفهان
شاخه نظامی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
درجه:سروان
یگان: لشکر ۸ نجف
جنگها و عملیاتها: جنگ داخلی سوریه (داعش)
وضعیت تأهل: متاهل با یک فرزند به اسم علی
نام جهادی: جابر
#شهید_محسن_حججی
#خاطرات_شهدا
همیشه طلبش را داشتم؛ طلب مسیر زندگی مهدوی را. مرتب سر نماز دعا میکردم و از خداوند میخواستم کسی را در زندگی من قرار بدهد که حضرت زهرا(س) تاییدش کرده باشد.
• عجیب روی این دعا اصرار خاصی داشتم و همیشه هم از خدا آن را میخواستم.
• هرچند برای این طلب زمان تعیین نکرده بودم ولی خدا لطف کرد و خیلی زود مرا به خواسته و آرزویم رساند.
• و جالب اینجاست زمانی که آقا محسن به خواستگاری من آمد، عنوان کرد که او نیز همیشه از خدا همسری را طلب میکرده که نامش هم نام حضرت زهرا(س)، از خانواده سادات و مورد تایید ایشان باشد.
• اینجا بود که متوجه شدم محسن هم ارادت خاص و ویژهای به خانم حضرت زهرا(س) دارد و از همان ابتدا وساطت حضرت زهرا(س) را در ازدواجمان احساس کردم.
راوے:همسر شهید
#شهید_محسن_حججی
#وصیت_نامه_شهید
قسمتی از وصیت نامه شهید حججی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنهای نائب بر حق امام زمان است.از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید:
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید...خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود.
#شهید_محسن_حججی
بیحجابییعنیرایگاندراختیاردیگران
قراردادنخود...‼️
اونیکهحجابدارهوآرایشنمیکنه
ضعیف،زشتویاعقبافتادهنیست🚫
اتفاقااونیکهبیحجابهخودشهضعیف
فرضکردهوبهراحتیزینتهایخودشو
جلودیدچشمایمردایهوسرانقرار
میده...🍂
خانومهایمحترمقدرجایگاهدرجهخودتون
روبدونید🌸
اسلامزنرومحدودنکرده!!
بلکهبهشگفتهتوارزشتبالاترازاینهاست
کههرکیازراهبرسهببینتت✔
زیباییتوبرایهمسرهتوهستکهبرای
بهدستآوردنتتلاشمیکنه🎈
اسلاماتفاقادنبالآزادیشماهست⛓
اونمآزادیازنگاههرزهیمردهاییکه
بهشمابهعنوانوسیلهرفعنیازشون
نگاهمیکنن🚶♀🍂
پسهمینالانخودتوازاینوضعیت
بکشبیرونبذاربهتبگنضعیف...🤷♀
#تلنگرانه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تا چشم کار می کرد جای تو خالی بود ...💔
به یاد لبخندت..
#سردارقلبم
#یادمانشهدایبازیدراز
#مناطقعملیاتیغربکشور
🌹 @Sardareghalbam
مثل طفلی که زمین خورده دویدم سویت...
آمدم گریه کنم،حوصله ام را داری؟
#یادمانشهدایبازیدراز
#مناطقعملیاتیغربکشور
🌹 @Sardareghalbam
رفیقتان شدم تا
شبیه تان شوم
شبیه تان که شدم
شهید می شوم
#یادمانشهدایبازیدراز
#مناطقعملیاتیغربکشور
🌹 @sardareghalbam
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🌼کاش تعجیلی شود
🍃یک سه شنبه بین سه شنبه ها
🌼یک ملاقات خصوصی
🍃جمکران ، وقت دعا
🌼گوشه ای خلوت
🍃نگاه بی قرار و اضطراب
🌼می شود یعنی؟
🍃من و تصویر چشمان شما
🌼همه هست آرزویم
🍃 که ببینم از تو رویی
🌼چه زیان تو را که من هم
🍃 برسم به آرزویی...
صبحت بخیر آقای من🌼🍃
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🌤
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
کسی که در نماز سستی کند، در قبر به غصه شدید و تاریکی، تنگی قبر و عذاب قبر تا قیامت و محرومیّت از بشارت ملائکه رحمت مبتلا میشود، حشر او در محشر بصورت الاغ خواهد بود نامه عملش را به دست چپ میدهند و حسابش طولانی میشود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن حدیثی در باب احوالات برزخی مردم فرمودند:
« پس از آن بر جمعیتی گذشتم که سر و صورت هایشان را با سنگ شکسته و له میکردند.
از جبرائیل پرسیدم: آنها کیستند؟ گفت: جمعی
از امت تو هستند که نماز عشاء را نخوانده، از روی غفلت و اهمیّت ندادن به نماز آن را ترک کرده اند.
📚 نصایح، ص ۱۰۸، ح ۵۲.
📚 لئالی، ج ۵، ص ۸۸.
★•┈••❈﴿﷽﴾❈••┈•★
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
👌 #مقایسه_دو_قشر_از_جوانان_ما
🕊❤️جوانی سر نماز برای گناهش
درحضور اللهﷻ گریه می ڪند
🔥😱جوانی بخاطر اینڪه دوست
نامحرمش جوابش ڪرده گریه
می ڪند
🕊❤️جوانی تا صبح قرآن میخواند
و به تفڪر میپردازد
🔥😱جوانی نامه نامحـــــرمی را تا
صبح نگاه میڪند و تفڪـــــــر
میڪند
🕊♥️دختری چادرش را محڪـــــم
میگیرد تا باد شرمگینش نڪند
🔥😱دختری جلـــــوی باد میرود تا
دیگران به او بنگرند
🕊❤️جوانی ڪسی بهش فحـــــش
میده , ولی در جوابش میگوید:
من روزه ام
🔥😭جوانی مادرش را بخاطــر دیر
آوردن غذا فحش میدهد
🕊❤️جوانی خونش در دفاع از دین
بر زمین خون میریزد
🔥😱جوانی سر قاچاق مواد مخدر
تیر میخورد و خون آلود میمیرد
🕊❤️جوانی ریش میگزارد تا سنتی
را زنده ڪند
🔥😱جوانی ابـرو میگیرد تا فتنه اى
را زنده ڪند
🕊❤️جوانی دست مادرش را میبوسد
🔥😭جوانی دست روی مـــادرش بلند
میکند
🕊❤️جوانی پدر پیرش راڪول میکند
و به حج میبرد
🔥😭جوانی پدرش راڪول میڪند و
به خانه سالمندان میبرد
✍️ #و_پروردگارمﷻ_میفرماید :
۞هرگز اهل جهنم و اهل بهشت
یڪسان نیستنداهـــــــل بهشت
رستگارانند.۰۲
سوره مبارڪه الحشر آیه۰۲
#توهم_انتخاب_دست_خودته
#از_ڪدامـــــين_دسته_باشى
🌷🕊
#زندگی_بهسبک_شهدا
توصیه بسیار جالب از شهید طهرانی مقدم برای نماز اول وقت
🔹️ قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت.
به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.»
◇ او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.»
🔸 اتفاقا نتیجه تست مثبت شد.
بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر.
◇ بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برایشان بگوید
◇ اما مطلب دیگری گفت:
«بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
◇ بعداً فهمیدم با توجه به اینکه بعضی وقت ها در کارهایمان زمان را از دست میدادیم و معطوف کار بودیم و یکی از بچه ها به حاج حسن در خصوص توصیه به بچه ها برای نماز اول وقت سفارش کرده بود
🔻 البته همه فهمیدیم که حاج حسن این حرف را برای ما می گفت ؛وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود.
📚 «با دست های خالی»
بقلم مهدی بختیاری - نشر یا زهرا (س)
#شهیدحسنطهرانیمقدم
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
ـ ـ ـ ــــــــ«𑁍»ــــــــ ـ
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#نان_کپکزدهای_که_اشتهایم_را_باز_کرد!!
🌷....خیلی ضعیف شده بودم هنوز لباس پرواز تنم بود. ۷۲ ساعت به ما هیچی ندادند، تا به زندان استخبارات رسیدیم. هر کدام از ما را داخل یک اتاق کوچک انداختند، در را بستند و رفتند. چشمانم سیاهی میرفت. متوجه شدم که نگهبان هم دم در هست. هیچی تو اتاق نبود. اتاقی که خاک گرفته بود و معلوم بود غیرقابل استفاده هست. به زحمت متوجه شیء سیاهی شدم که در گوشهای از اتاق افتاده بود. به سمتش رفتم و آن را برداشتم. پاکش کردم. نان کپک زدهای بود که سیاه شده بود. نان کپک زدهای که اشتهایم را باز کرد!! دیدن آن هم به من قوت داد. تا اینجا که آمدیم آب هم به ما نداده بودند!
🌷آب روی سرمان میریختند، اما به ما نمیدادند! در زدم، سرباز با آن لهجهی تند عربی چیزی گفت. دوباره در زدم با حال عصبانی در را باز کرد. گفتم به من آب بده، اعتنا نکرد دوباره در زدم بالأخره آنقدر زدم تا در را باز کرد. شاید هم دلش سوخته بود. دیدم یک لیوان آهنی در دستش هست. درحالیکه اطرافش را میپایید لیوان را به من داد و دوباره در را بست. آب را گرفتم. حالا هم تشنه بودم و هم گرسنه. نان کپک زده را انداختم داخل آب. اول آت و آشغالهاش آمد بالای آب و یواش یواش خیس شد. هنوز خوب خیس نشده بود که نگهبان در زد. باز کردم، میخواست سریع بخورم و لیوان را بهش بدهم. نمیدانست من یک تکه نان گیر آوردم.
🌷یکجوری بهش حالی کردم که باشد. و بعد آت و آشغالهای روی آب را با انگشت گرفتم و ریختم بیرون. دیدم نان پف کرد. درآوردم و تیکه تیکه با انگشت انداختم داخل دهانم. شاید باور نکنید هنوز مزه آن غذا داخل دهان من هست. لذتی که آن تکه نان داشت شاید هیچ غذایی برای من نداشت. این لذت شاید هیچوقت از بهترین غذایی که خورده بودم به من حاصل نشد. نان کپک زده به من نیرو داد. آنجا به یاد یکی از فیلمهای خارجی افتادم که یک زندانی در داخل زندان سوسک را برمیداشت و میخورد. من هم اگر آن روز سوسک گیر میآوردم، میخوردم...
#راوی: جانباز و آزاده سرافراز سرهنگ خلبان محمدابراهیم باباجانى
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
در جریان بیماری و تجربه نزدیک به من مرگ، مطالب شگفتانگیز بسیاری را متوجه شدم. من خودم را انسان وارسته ای می دانستم و فکر می کردم بهترین جای بهشت قرار می گیرم
مسئول چند نهاد خیریه بودم. اما نشانم دادند که میل به شهرت، هیچ چیزی برایم باقی نگذاشته
من مداح اهل بیت بودم. فکر می کردم این کار من با اخلاص است. وقتی مرور اعمالم را دیدم، بسیار ناامید شدم، هیچ کار خالصی برای خدا انجام نداده بودم.
پرسیدم: من این همه مداحی انجام دادم، از این هیئت به اون هیئت و هیچ پولی بابت آن نگرفتم، پس چرا هیچ کدام در نامه عملم نیست!
به من گفته شد: خالص ترین و بهترین جلسه مداحی شما کی بود؟
فکر کردم و گفتم شب آخر ایام فاطمیه در سال گذشته
آن جلسه را کامل به من نشان دادند. آن شب بعد از مداح اصلی هیئت، با سوز خاصی اشعار را خواندم. بعد از اتمام جلسه، تمام دوستانم می گفتند خیلی عالی بود دیگه فلانی را به عنوان مداح دعوت نمیکنم خود شما برای ما بخوان.
من خیلی از این مطلب خوشحال بودم. هفته های بعد نیز در هیئت تلاش می کردم خودم را اثبات کنم!
📙نسیمی از ملکوت
اللهم عجل لولیک الفرج
💔
اگر بنا بود آمریکا را سجده کنیم انقلاب نمیکردیم،
ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می کنیم💪🏻
اگر مارا قطعه قطعه کنند
و زیر تانک ها از بین ببرند
ما قطعه قطعه بدنمان میگوید:
"مرگ بر آمریکا"
#شهید_علی_چیت_سازیان
#سیزده_ابان