eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
163 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
614 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید سید احمد تلاتری ۱ خرداد ۱۳۴۰ در تنکابن چشم به جهان گشود. پدرش سیدقاسم و مادرش مریم نام داشت. کلاس سوم متوسطه در رشته انسانی بود. ۲۳ مرداد ۱۳۵۷، در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه به شهادت رسید. پیکر او در آرامستان رشیدیه تنکابن به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید گرانقدر احمد نائیجی در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۳۰ در یک خانواده مذهبی و متدین و در تنگه لاویج از یک خانواده کارگر چشم به جهان گشود. احمد از کودکی بچه ای ساکت و آرام بود و به گفته خانواده کمتر موقعی  پیش آمده بود که موجب ناراحتی پدر و مادر شود. شهید بزرگوار وقتی به سن هفت سالگی رسید چون در روستای دور افتاده و فاقد مراکز آموزشی زندگی می کردند و خانواده ایشان چون به درس علاقه خاصی داشتند و دوست داشتند شهید عزیز باسواد شود و به یکی از روستاهای اطراف و در منزل عمویش ساکن شدند. شهید در خانواده ای پرورش یافتند که در ایشان روحیه ای خاص ایجاد کرده بود که و روزه ایشان ترک نمی شد و هر چه بیشتر ایمان فطری اعتقادیش را در برخورد با مسائل اسلامی عمیق تر نموده و وارد مدرسه شدند ایشان تا پایان ششم ابتدایی قدیم به تحصیل ادامه دادند و بعد از ترک تحصیل به روستا برگشت و به پدرش در کارها کمک می کرد و در سال ۱۳۵۰ به خدمت سربازی اعزام شدند و دوران سربازی را در شهر مقدس مشهد گذراندند و بعد ازخدمت سربازی به برگشت و به شغل رانندگی و مسافرکشی پرداخت و در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرده و پسری از ایشان به یادگار مانده است. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید منصور مسلمی ۸ تیر ۱۳۳۸ در تنکابن به دنیا آمد. پدرش حسنعلی و مادرش ام‌البنین نام داشت. دوره کاردانی در رشته برق بود. هنگام شرکت در علیه مجروح شد و 23 مرداد 1357، در رامسر به شهادت رسید. پیکر او را در امام‌زاده شیرعلی(ع) روستای میان‌ناحیه، از توابع تنکابن به خاک سپردند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
#شهید_انقلاب شهید منصور مسلمی ۸ تیر ۱۳۳۸ در تنکابن به دنیا آمد. پدرش حسنعلی و مادرش ام‌البنین نام دا
شهید منصور مسلمی فرزند حسن على در تاریخ هشتم تيرماه ۱۳۳۸ در خانواده ای مذهبی و از در شهرستان تنکابن بدنیا آمد، که از طریق جد مادری به سلسله متصل بود. او شش ساله اول زندگانی را در کنار خانواده همراه با آموزش اخلاقی و دینی سپری کرد و را در پنج سالگی فرا گرفت و به اقامه آن همت گماشت. از هفت سالگی پا به عرصه تعلیم و تربیت گذاشت دروره ابتدایی به علت علاقه زیاد به سبب گردید که در رشته برق ادامه تحصیل دهد. او همزمان با فراگیری تحصیل در به علت استعداد زیاد به تدریس مشغول گردید. پس از کسب ، در رشته برق فنی ساری مشغول به ادامه تحصیل شد که  با آغاز پیروزی شکوهمند او همانند دیگر مبارزین از طریق مطالعه کتب و با و انقلاب آشنا گردید به گونه ای که تمام زندگی خود را وقف مبارزه علیه نمود. در آن ایام مبارز هدایت و روشنگری مردم در مسجد ولی عصر(عج) تنکابن می نمود که همزمان با مردم استقبال خوبی می کردند و در صحنه و تظاهرات مردم به کشیده شد که این جریان سه نفر از جمله شهید مسلمی بدست نیروهای دژخیمان پهلوی تیر خوردند و توسط مردم به رامسر انتقال داده شدند. پس از ۲۴ ساعت غیبت با پیگیری خانواده متوجه بستری شدن منصور در بیمارستان رامسر گردیدند پدر و خواهر و داماد بر بالین وی حاضر گشته و شهادت را در چهره ی او مشاهده نمودند.  شهید منصور بیان کرد که نگران من نباشید من  در راه خدا را انتخاب کرده ام. هنگامی که در بیمارستان به او آب تعارف کردند و با توجه به شرایط جسمی گفت من ام و از آب خوردن امتناع کرد. آری روح بلند شهید منصور مسلمی با هدایت امام خویش همچون سید و سالار شهیدان با جسمی خونین و چون مولای متقیان علی (ع) در حالت روزه به اعلی پیوست. او بهمراه شهید «سید احمد تلاتری» و «شهید ابراهیم کربلایی بابایی» جزء اولین در شهرستان تنکابن مى باشند که در ۲۳ مرداد سال ۱۳۵۷ به شهادت رسيدند. که پیکر پاک و مطهر ايشان در جوار میان ناحیه به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهیده ندا باقری رودسری تاریخ تولد :۱۳۴۸ نام پدر :محمدعلی تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۳/۱۳ محل تولد :مازندران(تنکابن) طول مدت حیات :۱۶ محل شهادت :تهران مزار شهید :گلزارشهدای تنکابن سال ۱۳۴۸ خانه محمدعلی رودسری با صدای گریه فرزندش شور و حال دیگری یافت. ندا در سایه‌ی نداشت که جغد شوم مرگ بر فراز خانه‌شان سایه افکند و ندا در روز سیزدهم خردادماه سال ۱۳۶۴ در جریان شهر تهران به همراه پدر و مادر و خواهرش (رقیه مهدی پوررودسری، نغمه باقری رودسری و محمدعلی باقری رودسری) به $شهادت رسید. مزار پاکش در گلزار شهدای تنکابن قرار دارد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید فرامرز یوسفی نام پدر : خلیل تاریخ تولد :۱۳۳۹/۰۱/۰۲ تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۹/۰۸ محل شهادت : کرخه نور / دزفول شهید فرامرز یوسفی (۱۳۳۹ تنکابن _ ۱۳۵۹ کرخه) متولد شهرستان شهید پرور تنکابن در استان مازندران است. فرامرز یوسفی سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در لشگر ۲۱ حمزه به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۵۹/۹/۸ هجری شمسی در منطقه کرخه نور / دزفول شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای نعمت آباد به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. وصیت نامه: ۱_ چون وظیفه شرعی هر فرد می باشد که از دین و میهن و ناموس خود در هر برهه از زمان  دفاع کند من نیز این واقعیت را پذیرفته ام . ۲_ اگر به امید خدا در این راه کشته شدم از شما می خواهم که هیچ ناراحت نباشید و برای برقرای شعار (( آزادی – استقلال جمهوری اسلامی )) جانم چیز کم ارزشی است . 3-    ... تنها وصیتم این است که در راه برقراری حکومت عدل اسلامی از هیچ چیز حتی از جان و مال خود دریغ نورزید . سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید احمدعلی بخشعلی نژاد فرزند محمدعلي متولد ۱۳۴۲/۰۶/۱۵ محل تولد : تنکابن تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۹/۱۴ محل شهادت : سقز -پايگاه قوچاق مذهب : شیعه دین : اسلام تحصیلات : ابتدایی درجه : سرباز استان سکونت : مازندران شهر سکونت : تنکابن نوع استخدام : سرباز تاریخ حادثه : ۱۳۶۱/۰۹/۱۴ استان حادثه : كردستان سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید سیدابوالفضل میرکریمی فرزند سيدعباس متولد ۱۳۴۱/۰۹/۰۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۹/۱۳ محل شهادت : كردستان مذهب : شیعه دین : اسلام درجه : سرباز استان سکونت : مازندران شهر سکونت : تنکابن استان حادثه : كردستان سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
محرمعلی مرادخانی» فرزند «باقر» در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۴۵ به‌واسطه‌ی اشتغال پدر در شرکت شیر «پگاه»، در تهران متولد شد. تقارن تولد مرادخانی با ماه خون و شمشیر، یعنی محرم موجب شد تا پدر، نام محرم علی را برای نورسیده‌اش برگزیند. در سال ۵۸ و در ۱۳ سالگی به همراه خانواده، به روستای زادگاه پدری خود، «چلاسر» تنکابن عزیمت کرد و با خانواده در آنجا سُکنی گزید. پدر محرمعلی، هیئت تنکابنی‌های مقیم مرکز را اداره می‌کرد و محرمعلی از نوجوانی در این هیئت، نوکری امام حسین (ع) را می‌کرد. در سال ۵۷، در مدرسه‌ی راهنمایی «نظام مافی» واقع در چهارراه «تفرشی مهرآباد جنوبی» تهران، تحصیل کرد. با این‌که ۱۲ سال بیشتر نداشت، مدیریت انقلابی بچه‌های مدرسه را بر عهده داشت تا جایی که کادر مدرسه، مادرش را به مدرسه فراخواندند و تهدید کردند که محرم‌علی را اخراج خواهند کرد. در سال ۱۳۵۷ در سن ۱۲ سالگی در جریان اعتراضات مردمی علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برای مدت کوتاهی بازداشت شد، اما در ادامه با قید وثیقه آزاد شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
در سال‌های دفاع مقدس به‌واسطه‌ی سن کم، با دست‌کاری شناسنامه، توانست مجوز حضور در جبهه را از مسئولین مرتبط اخذ کند و در نخستین حضور خود در آزادسازی بستان شرکت کرد. با اخذ تجارب گران‌بها در جنگ تحمیلی، محرمعلی سرانجام در سال ۶۱ به عضویت سپاه تنکابن درآمد و در سال ۶۲ در محور «دزلی» مریوان، مسئولیت ادوات و آتش را عهده‌دار شد. در سال ۶۳، دست سرنوشت، عقد او را با دختری از خانواده‌ی یونسی‌ها رقم زد و در سال ۶۴، زندگی مستقل او آغاز شد که ثمره‌ی این پیوند آسمانیِ ۳۳ ساله، سه فرزند به نام‌های فاطمه، روح‌الله و محمدعلی بود؛ البته پیش از این، با وجود شرایط خاص شغل پاسداری و احتمال جانبازی و شهادت، پدر همسر ایشان، بنای مخالفت گذارد، اما در برابر استدلال‌های مادر و برادر همسر، سرانجام موافقت خود را اعلام کرد و این‌چنین زمینه برای مراسم عقد او مهیا شد. چهار روز بعد از عقد به جبهه شتافت و در همان ایام ازدواج، در لشکر ۵ نصر حضور یافت و در عملیات بدر شرکت کرد. در ادامه، الویت مساله‌ی جنگ، مانع از آن شد تا با فراغ بال در جشن عروسی‌اش شرکت کند. در همین راستا، برادر بزرگش احمد، او را به‌زور از جبهه به شهرستان آورد تا در مراسم عروسی شرکت کند. در سال ۶۵ در گردان مکانیزه لشکر ۲۵ کربلا، فعالیت خود را در رسته‌ی گردان مکانیزه تداوم بخشید. در طی روز‌ها و ایام حضور در میادین پرمخاطره‌ی جنگ تحمیلـی، از ناحیـه فک، صورت، گوش، بینی و پا دچار مجروحیت شد و در همین راستا، هفت بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از پایان جنگ و در ادامه‌ی خدمت، همراه با خانواده به بابلسر منتقل شد و جانشینی یگان دریایی را بر عهده گرفت. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، جانشین یگان دریایی لشکر ۲۵، جانشین تیپ دریایی ۳۰ القارعه سپاه کربلا، فرمانده گردان ادوات تیپ امامت، فرمانده گردان امام رضا تیپ ۳ امامت، فرمانده عملیات تیپ ۳ امامت، جانشین فرمانده تیپ عملیاتی ۳ امامت، جانشین قرارگاه تاکتیکی سرپل‌ذهاب، از جمله سوابق او در طول سال‌های دفاع مقدس تا مرحله بازنشستگی بود. در ادامه در رشته‌ی علوم نظامی دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد و سپس توانمندی دانشی خود را در رشته حقوق، در مقطع کارشناسی، محک زد. به‌واسطه‌ی همت و هوش نظامی، در سیر مراحل سازمانی خود تا مقطع بازنشستگی تا جایگاه جانشینی تیپ ۳ ویژه لشکر ۲۵ کربلا و نیز کارشناسی ارشد امور نظامی گردان‌های امام حسین (ع) سراسر کشور، پیش رفت. شهید مرادخانی همچون زمان جنگ که در راه دفاع از میهن اسلامی پا به عرصه جهاد گذاشته بود، بعد از جنگ نیز با شرکت در طرح محرومیت‌زدایی و با هدف رفع محرومیت و دستگیری از مستضعفان، به منطقه سرپل‌ذهاب و شهرستان «ثلاث باباجانی» عزیمت کرد و صحنه‌های زیبایی از نوع‌دوستی را به نمایش گذارد. در سال ۹۱ به شرف بازنشستگی نائل شد، اما بنا به نیاز مبرم سازمان به تجربه‌ی محرمعلی، خدمتش، ۳ سال تمدید شد؛ از این رو می‌توان گفت که ایشان بعد از سی‌وسه سال خدمت، بازنشسته شد. در همین راستا پیش از بازنشستگی، مدتی به کرمانشاه عزیمت کرد و مدتی هم از او دعوت شد تا در ستاد مشترک نیروی قرارگاه امام حسین (ع) مشغول به خدمت شود؛ از این رو به تهران منتقل شد. در کارنامه‌ی سوابق نظامی و فرهنگی شهید محرمعلی می‌توان موارد پیش رو را اشاره کرد: عضو شورای تأمین شهر‌های نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر، ثلاث باباجانی، جوانرود در کرمانشاه، مشاور فرهنگی امام‌جمعه چالوس، راوی دفاع مقدس در جنوب و غرب کشور، جانشین هیات رزمندگان چالوس، موسس و رئیس مجمع رزمندگان شهرستان تنکابن و عباس‌آباد، مدیر و مجری نمایشگاه‌های دفاع مقدس و یادواره شهدای غرب مازندران، مدرس نظامی با گرایش دریایی در دانشکده علوم دریایی جوادالائمه چالوس، کارشناس نظامی و دبیر هیات نظارت آمادگی رزم جهادی گردان‌های امام حسین (ع) قرارگاه مرکزی ستاد کل سپاه. با وقوع اتفاق نامبارک فتنه ۸۸ که منجر به فرصت‌طلبی عده‌ای در قالب اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شد، محرمعلی وارد صحنه شد تا جلوی هتاکی فتنه‌گران را بگیرد که در این مُنازعه، مورد ضرب و شتم فتنه‌گران سودجو و فرصت‌طلب قرار گرفت و از ناحیه فک و صورت دچار جراحت شد. ۲۸ اسفند سال ۹۳ به جبهه مقاومت پیوست. با حضور در سوریه، علی‌رغم برخورداری از سمتِ فرماندهی، همچون یک نیروی عادی در نوک پیکان حمله حضور داشت که در طول مسیر به سمت اهداف از پیش تعیین‌شده، در سوم فروردین، پای چپش آسیب جدی دید، اما برای حفظ روحیه‌ی نیروها، درحالی‌که مجبور بود پای خود را بکشد، به راه خود ادامه داد. خبر مجروحیتش را از خانواده پنهان نگاه داشت و در منطقه باقی ماند و پزشک جراح، عمل جراحی را روی پای او انجام داد. در پایان مأموریت اعزام اول، یعنی چهارم اردیبهشت ۹۴ که برای عروسی برادرش به ایران بازگشت، اعضای خانواده، متوجه مجروحیتش شدند. بعد از کمی استراحت، پیگیری‌های خود را برای پیوستن دوباره به جبهه‌ی مقاومت آغاز کرد. با آغاز حرکت عظیم اربعین حسینی، همراه با دو پسرش برای پیاده‌روی اربعین ثبت‌نام کرد، اما شرایط به‌گونه‌ای شد که فرزندان، زودتر از پدر به پیاده‌روی اربعین عزیمت شدند، اما پس از چند روز، در کاظمین به یکدیگر مُلحق شدند. یک روز پیش از اربعین، تماسی با او حاصل شد و از او برای پیوستن به جبهه مقاومت دعوت شد. با اینکه در چند کیلومتری کربلا بود، بازگشت و در آذرماه ۹۴، به سوریه شتافت. شهید «محرمعلی مرادخانی» در جریان مقابله با جبهه‌ی تکفیری، از ناحیه‌ی گوش، هدف تیر قناسه‌ی دشمن قرار گرفت و در حالی‌که روی خاک زانو زده بود و سر به سجـده داشت، در ۲۵ صفر - مقارن با ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ - به خیل شهیدان پیوست. لازم به یادآوریست، بعد از شهادت، افتخار شرفیابی و دیدار خانواده‌ی برخی از شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب، نصیب همسر و فرزندان شهید مرادخانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
🔰 شهید جاوید رستکارکردلر نام پدر : احمدعلی تاریخ تولد :۱۳۴۸/۱۲/۰۱ محل تولد:تنکابن تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۹/۳۰ محل شهادت : هفت تپه وصیت نامه ۱_به جهان خواران شرق و غرب بگوئید اگر خانه و کاشانه ام را به آتش بکشید , اگر گلوله های شما قلبم را سوراخ کند , آرزوی یک کلمه ضعف و زبونی و آرزوی فروختن دینم را بگور خواهید برد . ۲_اگر پیکرم را زنده زنده پاره کنید و پاره تنم را در آتیش بسوزانید و خاکسترم به دریا بریزید از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم : اسلام پیروز است ٬ منافق نابود است . ۳_ نه برا ی انتقام بلکه برای احیای دینم و تداوم انقلابم و امنیت میهنم و سلامتی رهبرم و ادامه را شهدا ٬ پا به جبهه می گذارم .  ۴_پیام بنده به تمامی برادران و خواهران در پایان این است که مسجد ها و سنگرهای پشت جبهه را خالی نکنند و امام عزیز را تنها نگذارند . سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
🔰 شهید موسی شورمیج نام پدر : محرمعلی تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۶/۰۱ محل تولد:تنکابن تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۰۹/۳۰ محل شهادت : فکه وصیتنامه: از شما عزیزان می‌خواهم فقیران را دوست بدارید و به آن‌ها کمک کنید تا خداوند از شما راضی باشد. در نماز جمعه شرکت کنید تا دشمن با دیدن وحدت تان بهراسد.حق دیگران به خصوص همسایه ها را پایمال نکنید؛ چرا که خداوند از حق الناس نمی‌گذرد. اوقات فراغت خود را با ورزش کردن پر کنید. همچنین از نوجوانان و جوانان می خواهم به دنبال تحصیل علم باشند تا در آینده بتوانند فرد مفیدی برای جامعه شوند و به مردم خدمت کنند.   سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar