#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
✅نوجوانی که می خواست #حاج_قاسم_سلیمانی را فریب دهد!
✍بخشی از کتاب📖 "آن بیست و سه نفر"؛ کتابی که مورد تمجید #رهبر_انقلاب قرار گرفت و ✨خواندن آن را توصیه کردند.
روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را به عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم میزد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرو می افتادند.
فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت.
زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد.
در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم.
این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدّم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سنّ کمی نیست! دلم می خواست جرئت داشتم بایستم جلویش و بگویم: "آقای محترم! شما اصلا می دونید من دو ماه #جبهه دارم؟.." اما جرئت نداشتم.
با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل🧔🏻 غبطه می خوردم! لعنت بر نوجوانی!🤦🏻♂
که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش.
اما قدّم چه؟ یک سر و گردن پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم.
باید برای آن دندانه شکستی فکری می کردم... از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
شهید حاج قاسم پیش از سفر به سوریه در سفر به قم و زیارت حضرت معصومه(س) گفته بودند :
اگر #شهید شدم انگشترم را به همراه خودم دفن کنید زیرا به دلیل قرائت همه نمازهای من و تبرک حرم های مطهر ائمه و دیگر مکان های مقدس که به همراهم بوده ارزش معنوی بسیار بالایی برای من دارد.💚
در یکی از ماموریتهای اعزامی به غرب کشور از حاج قاسم سوال کردم که اگر به شما پست و مقام بالاتری پیشنهاد کنند چه تصمیمی خواهید گرفت؟
گفت:
فرماندهی نیروی قدس #سپاه آخرین مسئولیت من است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
ว໐iภ ↬@Sardare_kerman
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
#سردار_بی_مرز
#شهید
📜خاطره شنیدنی در مورد محل دفن #سردار_شهید_سلیمانی
یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف میکند:
به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار #شهید_یوسف_الهی حاضر شده بودم و میدانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد به شهید حاج قاسم عرض می کردم؛
که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود.
حال که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبهرو شده ایم و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیازنیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شده ام.
@sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#دلنوشته 🖌دختر گرامى #شهيد_مدافع_حرم_مرتضى_عطايى (ابوعلى) براى دختر معزز #سردار_شهيد_قاسم_سليمانى؛
💚و لا تحسبنّ الذین قُتِلوا فی السبیل اللّه امواتاً بلْ احیا عِند ربِّهِم یُرزقونْ سوره آل عمران، آیه ١٦٩
زینب عزیزم، دختر گرامی #سردار_دلها، حاج قاسم سلیمانی
سردرگمی شما را درک میکنم ولی به شما تسلیت نمیگویم.
من هم این روزها را پشت سر گذاشتهام و در آن روزها که به من تسلیت میگفتند، ناراحت میشدم😔.
با #شهادت عمو قاسم، روز شهادت پدرم برایم تداعی شد.
میخواهم #شهادت پر افتخار و سرافراز پدر سپهبدتان را تبریک بگویم و میدانم که پدرتان یکی بودند برای نمونه و دیگر مثل ایشان تکرار نمیشود.
عمو قاسم به آرزوی دیرینهاش رسیده است، اما حس میکنم یک جهان یتیم شده اند.😔
چرا که پدر گرامی شما به جز ایران🇮🇷، افتخاری بودند برای دیگر کشورها🌏...
پدران ما روحیهای مجاهد و شجاعانه داشتند، به طوری که تفکرات دشمن پذیرای آنها نبود.
دشمنان، شهادت را پایان راه میدانند و از آن با لفظ هلاکت یاد میکنند ولی با این اقدام گور خود را کندهاند.
چرا که حاج قاسم اگر قبلا یک نفر بودند و در یک زمان فقط در یک مکان میتوانستند حضور پیدا کنند، حالا با گوشه چشمی و بدون حضور فیزیکیشان چندین کار را همزمان رهبری میکنند.👌🏻
دشمنان اسلام از این واقعه خوشحال هستند، اما نمیدانند مسیر #شهادت راهی به جاودانگی دارد.
هنگامی که پدرم (شهید مرتضی عطایی) به شهادت رسید، دختر #شهید_مصطفی_صدرزاده فقط یک جمله برایم گفت: [از اینکه پدرت شهید شده ناراحت نباش. اگر قبلا در برخی موقعیتها حضورش را در کنارت داشتی اما بدان با شهادتش، دیگر او همیشه در کنارت میماند.]
پیشترها جملهاش را درک نمیکردم ولی بعدها معنی جمله یک دختر شهید هفت ساله را درک کردم.
روزی میرسد که با نابودی❌ آمریکا انتقام پدرانمان را می گیریم.
@sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه یازدهم
سال ۱۳۸۴؛ در منزل #شهید_محمدرضا_عظیم_پور
📃داماد بزرگ خانواده، جواد روحاللهی، از رهبر انقلاب درخواست میکند:
که انشاءالله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید.
🔸امام خامنهای میگویند: ما چهکارهایم که شما را شفاعت کنیم؟
پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند....
🌱ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این #شهدا و امثال اینها باشیم.
🔸بعد آقا خم شدند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی گفتند:
این آقای حاج قاسم هم از آنهاییست که شفاعت میکند انشاءالله....
#حاج_قاسم_سلیمانی سر پایین میاندازد و با دو دست صورتش را میپوشاند.
🔸- بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند!
همه میخندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالتزده☺️ سر به زیر انداخته.
#رهبر_انقلاب ادامه می دهند :
چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است.(یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشتهاند؛ خیلی خوب است.
👌🏻این هم یک هنریست که ایشان دارند...
بعضیها خیال میکنند که در دوره پیشرفته و سازندگی و توسعه و نمیدانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بندهایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره ای که عوض میشود، تکلیفها و نوع مجاهدت عوض میشود؛ اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود.
روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم میشود مثل آدمهایی که وقتی جنگ بود، در خانههایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم🎥 خارجی تماشا میکردند.
لحظاتی سکوت میشود و جمعیت حاضر به فکر میروند.
🔸جواد روحاللهی میگوید:
چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول شفاعت خواستم.
حاجی میخواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمانها میگویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ حاج قاسم که دید اوضاع ناجور میشود؛ گفت: باشد، قول میدهم؛ فقط صدایش را در نیاور!
🌸ثبات قدم:
یعنی ایمانت محکم تر ،روحیه جهادیت مستدام تر،اخلاصت بیشتر،رشد فکری و بصیرتت افزون تر شود .
یعنی متکبر نشوی،متواضع بشوی.
یعنی دچار شک وشبهه نشوی، خسته ودلزده نشوی،غرنزنی وادامه راه را پشت سر #ولی_فقیه بروی.
نه جلوتر ونه عقب تر!
📚منبع کتاب:حاج قاسم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه دوازدهم
دانشگاه #شهید_بهشتی تهران درس می خواند.
به کسی نگفته بود دختر #حاج_قاسم_سلیمانی است.
استادی در روند تحصیلش مشکل درست کرد.
حاج قاسم وقتی مطلع شد،پدری را تمام و کمال اجرا کرد:
_دخترم برای حل مشکلت،نگویی که دختر من هستی!
🌿خیلی ها تلاش می کنند برای رسیدن به شهرت!
شهرت هم پول می آورد،هم مقام وجایگاه،هم قدرت!
شهرت یک جور شهوت است...
شهوت مقام و پول و قدرت!این آدم ها ذلیل اند .کوتوله اند .قابل این نیستند که حتی به عنوان دوست انتخاب شوند.
✨اما یک کسانی را خدا عزت می دهد!
آن وقت،شهرتشان عالم گیر می شود!
پناه می شوند برای بی پناهان!
چون بندگی کرده اند در پناه خدای عالمیان!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع کتاب: حاج قاسم
@sardare_kerman
🕊
#سردار_بی_مرز
خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷
#قسمت_دوم
۲۱ساله شده بود فرمانده گردان.
اسمش ناصر بود و حاج قاسم #فرمانده لشکرش بود.
جانبازشد. جانباز قطع نخاع. مهمان دائمی بستر وخانه.
شاید خیلی ها سراغش نرفتند چون گرفتار زندگی کردن خودشان را.
اما؛حاج قاسم دم دم های عید که می شد، وقتی میخواست سری به کرمان و اقوام بزند، حتما یک زنگ می زد و به خانه ناصر و می گفت:
_ من دو روزی می آیم خانه شما!
خرید هم می کرد.
لباس نو وسایل تهیه می کرد و می رفت خانه ناصر.
همسر ناصر را هم به قول خودشان، می فرستاد مرخصی.
می شدند دو رفیق شفیق!
کار آشپزخانه می کرد و غذا آماده می کرد.
با ناصر بگو ، بخند و یاد ایام و...
حمام را گرم می کرد وناصر را نونوار تحویل تخت همیشه ساکتش می داد و...
می رفت سراغ ماموریت بعدیش...
راستی، ناصر دی ماه ۱۳۹۲ #شهید شد...
📚منبع کتاب:حاج قاسم
🆔 @sardare_kerman
سردار شهید سلیمانی
🕊
#سردار_بی_مرز
خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷
#قسمت_اول
حاج قاسم می گوید:
_ یک بار برای جلسه خدمت حضرت آقا بودیم.
جلسه هنوز شروع نشده بود چون منتظر بقیه دوستان بودیم.
آقا من را صدا کردند. خدمتشان رسیدم؛
آقا کتابی دستشان بود، نشانم دادند همراه چند عکس از #شهدا.
وقتی دیدم، آقا فرمودند:
_اگر شما هم رفته بودید (شهید شده بودید) این ماموریت های سخت را نمی توانستید انجام دهید!
من آن موقع بود که (از بودن وماندن) بسیار خوشحال شدم!
📚منبع : کتاب حاج قاسم
🆔 @sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه نوزدهم
اسمش آرشیدا بود.
دختر دایی زینب بود.
زینب دختر #شهید_محرابی بود که در دیدار خانواده شهدای مدافع حرم از حاج قاسم دعوت کرده تایک وقتی بیاید خانه شان!
#حاج_قاسم قول داد و در برنامه زیارت مشهد، به خانه شهید محرابی سری زد.
دل دو دختر یتیم را پدرانه شاد کرد وکنارشان حرف ها را شنید و با جملاتی لبخند بر لبشان نشاند.
حالا حاج قاسم، عمو قاسم آن ها بود وبرایشان یادگاری می نوشت و می خواست برای #شهادتش دعا کنند!
قبل از آن که از خانه بیرون بیاید، والدین آرشیدا هم یک خواسته ای داشتند ؛اسمی پرمعنا ودلنشین ....
حاج قاسم نگاهی کرد وگفت: زینب!
🌿اسم ها رسم ها را رقم می زنند اگر صاحب اسم بخواهد.
خوش به حال #حاج_قاسم که رسم های زیادی را در دنیا پایه گذاری کرد؛ رسم های نیکو.
قطع کرد ریشه های غلط را!
رسم سرکشی به خانواده #شهدا ،رسم یتیم نوازی ،رسم محبت پدرانه ورسم نامگذاری شیعه وار...
ورسم قطع ریشه داعش وارها!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع کتاب:حاج قاسم
@sardare_kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه بیستم
کرمانی بود #حاج_قاسم،
اما جهانی کار می کرد.
گاهی هم به #کرمان سری می زد.
یک بار که برای امری آمده بود، وارد کوچه ای شدند.یکی از دوستان به حاجی گفت:
_ این جا،خانهٔ یک #شهید است! فرصت دارید سری بزنید؟
نگاه حاجی کشیده شد تا رد دست دوستمان!
پا برهنه راه گرفت سمت خانه #شهید!
💚بعضی ها مثل سپرند!
مثل حریم حفاظتی!
محافظند!
محافظ حریم من و شما،میهن و شما،خاک و آبروی من وشما!
سپرند برای بلاهایی که بر من وشما می بارد!
این ها اولیا خدایند بر روی زمین خاکی!عزیز کرده های پروردگار!
نگاه خدا دنبال عزیزانش است و برکت و رحمت الهی در جوار #شهدا است!
شهدا🌷
محافظ حریم وطن و فرزندان میهنند.
باید هم به احترامشان کفش از پای درآورد. دیدار از خانواده های #شهدا،قدردانی کوچکی است از کار بزرگ آن ها!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@sardare_kerman
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
🎥 لحظاتی از گفتگوی سالهای اخیر
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
🥀🥀🥀
◾️@sardare_kerman