آهسته می شُوید یگانه همسرش را
با آب زمزم آیه های کوثرش را
آهسته می شُوید غریب شهر یثرب
پشت و پناه و تکیه گاه و یاورش را
تنها کنار نیمه های پیکر خود
می شُوید امشب نیمه های دیگرش را
آهسته می شُوید مبادا خون بیاید
آن یادگاریهای دیوار و درش را
پی می برد آن دستهای مهربانش
بی گوشواره بودن نیلوفرش را
می گوید اما باز مخفی می نماید
با آستینی بغضهای حنجرش را
در خانهی او پهلوی زهرا ورم کرد
حق دارد او، بالا نمی گیرد سرش را
با گریه های دخترانه زینب آمد
بوسد کبودی های روی مادرش را
بر شانه های آفتابی اش گرفته
مهتاب هجده سالهی پیغمبرش را
دور از نگاه آسمانها دفن میکرد
در سرزمینهای سؤالی همسرش را
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
اين #شب_جمعه همه گريان زهرايند و او
دست بر پهلو بخواند روضه بين قتلگاه
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت، #حضرت_فاطمه_ی_زهرا سلام الله علیها تسلیت و تعزیت باد😭🏴
🏴 #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج🏴
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_فرامرز_رضازاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71