eitaa logo
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
831 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
115 فایل
بسم‌ࢪب‌الشهداء●●! •رسانه‌شهیدمحمدجعفرسعیدی• -متولــد؛1334/04/03- -تاریخ‌شهادت؛1365/10/04 -رجعت؛1375/11/18- _أَلْلّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ أَلْفَرَجْ🤍 ارتباط با ما : @saeedi_65_10_04 www.sardar-shahid-saeedi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
دلِ گرفته‌ی من کِی چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هوای «تــو» را... شھیدمحمد‌علی‌رهنمون🌱 #س
✍🔗 ___________________ یک دفترچه کوچک داشت، همیشه همراهش بود و به هیچ‌کس نشان نمی‌داد. یکبار یواشکی برداشتمش ببینم چی می‌نویسد. فکرش را کرده بودم. کارهایی که در طول روز انجام داده بود را نوشته بود. سر کی داد زده، کی را ناراحت کرده، به کی بدهکار است. همه را نوشته بود؛ ریز و درشت. نوشته بود که یادش باشد تو اولین فرصت صافشان کند شھیدمحمد‌علی‌رهنمون 🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
تجلی‌خداست‌در‌نگاهش....✨ که‌این‌گونه‌سبب‌ارامش‌دلهاست🌱 شھیدسید‌محمد‌حسین‌میر‌دوستی 🌱 #سردار_لاله_ه
🔖🔗 ____________________ محمدحسین در خانواده ولایتی بزرگ شد.زمانی که به دنیا آمد عمو و دایی‌اش شهید شده بودند, پدرش هم از جانبازان دفاع مقدس و رزمنده هم بود و زیر سایه پدری که خودش ولایتی بود بزرگ شد و بچه‌ها را نیز به این سمت هدایت می‌کرد.محمدحسین در دوران کودکی همراه خواهرش که یک سال از او بزرگتر بود، زمانی که پدرش وضو می‌گرفت و به نماز می‌ایستاد، پشت پدرش نماز می‌خواندند. پدرش بعد از نماز, زیارت عاشورا می‌خواند و محمدحسین از کودکی علاقه زیادی به زیارت عاشورا پیدا کرد و با خواهرش برای خواندن زیارت عاشورا دعوا می کردند. محمدحسین از همان کودکی می‌گفت «هر کس زیارت عاشورا بخواند شهید می‌شود» ولی نمی دانستم این موضوع را از کجا می‌دانست. از بچگی آرزو داشت شهید شود و از بچگی کلمه شهادت در ذهنش بود و ما خیلی به او توجه نمی‌کردیم، ما اصلا فکر اینکه محمدحسین یک زمانی بخواهد رزمنده شود و جبهه برود و شهید شود را نمی‌کردیم و چنین چیزی به ذهنمان خطور نمی‌کرد ولی محمدحسین کلمه شهادت از کودکی در ذهنش بود. نقل‌از‌مادر‌شهید🌱 شھیدسید‌محمد‌حسین‌میر‌دوستی 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
📚🔗 ____________________ یکی دوماه پیش قرار بود بچه های جلسه قرآن مسجد ولایت رو ببریم مشهد. یهو بلیط قطار گرون شد یعنی تقریبا دو برابر شدبودجه ی خانواده ی بچه های جلسه هم نمی رسید به این قیمت ها. دلمونم نمیومد بچه ها رو نا امید کنیم و اردو رو لغو کنیم. تصمیم گرفتیم کمک های مردمی جمع کنیم.... از اینور اونور بالاخره پول جمع شد... حسین هم یکی از اون خیّر ها بود که 1 میلیون و دویست هزار تومن کمک کرد یعنی تمام حقوقش راوی: علیرضا شلتوک کار شهید حسین ولایتی فر🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
گاه گاهے... با نگاهے حال ما را خوب ڪن...🙃💕 شهید جهاد مغنیه🌱 #سردار_لاله_ها🌷 #شهدا‌را‌
📚🔗 ______________________ یک هفته قبل از شهادتش از سوریه به خانه امد، پنجشنبه شب بود نصف شب دیدم صدای ناله و گریه جهاد می آید، رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم دیدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با امام زمان صحبت میکند، دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود کردم که چیزی ندیدم، صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیارم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟ چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد، من به خاطره دلهره ای که داشتم این بار با جدیت بیشتر پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم، گفت چیزی نیست مادر من نماز میخواندم دیگر، دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم، مرابوسید و بغل کرد و رفت. یکشنبه ظهر فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته و آن لحن پر التماس برای چه بوده است. شھیدجهادمغنیه🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
•• خداشہادت‌را‌همیشه‌به‌آدم‌هایےداده‌که‌در کارسخت‌کوش‌بوده‌اند . شھیدحامد‌بافنده🌱 #سردار_لاله_ها🌷
🎙🔗 ___________________ عید نوروز امسال حامد به مشهد و منزل ما آمده بود، منزلمان مهمانی بود، حامد بچه ها را مثل همیشه دور خود جمع کرده بود و مداحی می‌کرد، بعد از آن به ما گفت دعا کنید این بار که به سوریه رفتم شهید شوم. خاطرم هست همان روز حامد گفت:«اگر زنده ماندم مداحی کردن را آموزش می‌دهم  وگرنه صدایم جهانی می‌شود.» شھیدحامد‌بافنده🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
همه‌رفتنی‌هستند.....🌱 چه‌خوب‌که‌زیبا‌بروی..‌‌‌‌....💔 شهید احمد عطایی🌱 #سردار_لاله_ها🌷 #شهدا‌را‌یاد
📕🔑 ___________________ معمولا ناهار را از بیرون برایمان سفارش می دادند. اما احمد آقا برای ناهار به خانه می رفت. کلا به همسر و فرزندانش خیلی اهمیت می داد. دو تا پسر به نام های محمد علی و محمد حسین داشت. خیلی به محمد علی علاقه مند بود می گفت از اینکه به او غذا می دهم و لبخندش را می بینم خیلی لذت می برم. حتی وقتی غذای بیرون می خورد برای خانواده اش همان را می خرید. می گفت در روایات این مسئله اخلاقی تاکید شده است. در این مدتی که پیش او کار کردم مونتاژ مهتابی، نقشه کشی و تمیزکاری را از او یاد گرفتم. خیلی با دقت کار می کرد و معتقد بود چون برای مسجد کار می کند باید زحمت بیشتری بکشد. با وجود اینکه پول نمی گرفت با جان و دل کار می کرد. شھیداحمداعطایی🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
شهدا‌گاهی‌نگاهی.....💔 شھیدمحمد‌عارف‌کاظمی 🍃 #سردار_لاله_ها🌷 #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌با‌ذکر‌صلوات📿 http
💬📒 _______________ مادر محمد عارف از پرهیز او برای داشتن گوشی همراه می‌گوید: «یک نوع نگرانی نسبت به داشتن گوشی تلفن همراه داشت. می‌گفت همکلاسی هایش به قدری معتاد چک کردن لحظه به لحظه گوشی‌ها و شبکه های اجتماعی هستند که در کلاس درس هم هوش و حواس ندارند و پنهانی این کار را انجام میدهند. از این که وقتش را این گونه سپری کند پرهیز داشت. می گفت حیف این وقت ارزشمند نیست که پای این شبکه های اجتماعی به هر برود. حتی بیشتر وقت‌ها غذاهایش را ساندویچ می‌کرد. از سفره فاصله می‌گرفت و حین خوردن لقمه‌ها به ادامه مطالعه‌اش می‌پرداخت. به کتاب زندگینامه شهدای مدافع حرم علاقه ویژه‌ای داشت و بعضی از آن ها را چند بار می‌خواند و سیر نمی‌شد.»  شهید محمدعارف کاظمی🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
شهدا‌گاهی‌نگاهی.....💔 شھیدمحمد‌عارف‌کاظمی 🍃 #سردار_لاله_ها🌷 #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌با‌ذکر‌صلوات📿 http
💬📒 ___________________ مادر محمد عارف از پرهیز او برای داشتن گوشی همراه می‌گوید: «یک نوع نگرانی نسبت به داشتن گوشی تلفن همراه داشت. می‌گفت همکلاسی هایش به قدری معتاد چک کردن لحظه به لحظه گوشی‌ها و شبکه های اجتماعی هستند که در کلاس درس هم هوش و حواس ندارند و پنهانی این کار را انجام میدهند. از این که وقتش را این گونه سپری کند پرهیز داشت. می گفت حیف این وقت ارزشمند نیست که پای این شبکه های اجتماعی به هر برود. حتی بیشتر وقت‌ها غذاهایش را ساندویچ می‌کرد. از سفره فاصله می‌گرفت و حین خوردن لقمه‌ها به ادامه مطالعه‌اش می‌پرداخت. به کتاب زندگینامه شهدای مدافع حرم علاقه ویژه‌ای داشت و بعضی از آن ها را چند بار می‌خواند و سیر نمی‌شد.»  🍃 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
♡تو به نظم ڪشاندی پریشانێ دل ࢪا مینشینیم پاۍ عڪس تو دࢪ حسࢪت پروازێ شبیہ تــو ...💔🥀 شھیدعلاء‌حسن‌نج
📒🔖 __________________ عکاسی، طراحی، بازیگری و کارگردانی را دوست داشت. شاید اگر این راه را انتخاب نمی‌کرد زیبایی فوق‌العاده‌اش او را تبدیل به ستاره می‌کرد، مشهور می‌شد و مورد توجه همگان، ولی "تراب الحسین" (خاک حسین) ـ که نام جهادی‌اش بود ـ راه آخرت، طریق جهاد و مقاومت را انتخاب و از گمراهی‌ها و زیبایی‌های دنیا دور شد. او با اینکه سن و سال کمی داشت در جنگ قهرمان بود و مثل سایر برادران مجاهدش جان‌فشان، جان نثار، مؤمن و در کارها پیش قدم بود. شهید علاءحسن نجمه🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
شھدا شاهدبرباطن‌وحقیقت‌عالمند وهم‌آنانند کہ‌بردیگران‌حیات‌مےبخشند(:✨ |شھیدآوینے| شھیدامیـرسلیمانی🍃
📒🖇 ________________ بـہ‌نقل‌ازمادࢪشھید:↶ پسࢪمن‌عیݩ‌همـہ‌جوان‌ها؎دیگہ‌بود. خوشتیپ‌بود،خوش‌پوش‌بود،اهل‌خنده‌و شوخۍبود،جوان‌بودباڪلےانـࢪژ؎. اهل‌ریـانبود،پیـࢪاهنش‌راتابالا؎گـࢪدن‌ دڪمہ‌نمی‌بست.نہ‌انگشتر‌گُنده‌عقیق انگشتش‌میڪرد‌،نـہ‌تسبیح‌دستش‌مے‌ گࢪفت،نـہ‌هـࢪلحظـہ‌استغفرالله‌مۍ‌گفت. ولۍحسینےبودوعاشق‌اࢪبابش‌ودختـࢪ‌ اربابش.‌ عاشق‌حضࢪت‌علےبودوخانم‌فاطمــہ. اهل‌هیئت‌بود،چایۍ‌عزاداࢪےها؎اربابش‌ راهـرسال‌میداد. عاشوࢪا،تاسوعا،واربعین‌بساط‌چایےداشت‌. نوڪر؎اࢪبا‌بش‌ࢪامیـڪردواین‌افتخارش‌ بودوبھش‌میبالید. شبھادرقطعہ‌بند؎مـࢪغ‌ڪارمیڪردو روزهادانشگاه‌میࢪفت.باپول‌خودش‌و دسترنجش‌نذرش‌را،ادا‌میڪرد! شهید امیر سلیمانی🌱 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
•🌸🌻• سفیـࢪعشق‌شھیداسٺ واࢪباب‌عشق،حسین«؏» ووادےعشاق‌ڪربلا جایۍڪه‌اࢪباب‌عشق‌سࢪبہ‌بادمیدهد تااسࢪارعشاق‌
💌🔑 ____________________ آرام و قرار نداشت. هرجای شهر کارفرهنگی بود ، ردی هم از حضور علی به چشم می خورد. به شهر خودش اکتفا نمی کرد . اهالی بعضی روستاهای سیستان و بلچوستان هم اسم علی جمشیدی را در اردو های جهادی به خاطر سپرده و مهرش را به دل داشتند. اتاق خوابش را با سربند و پلاک و تصاویر شهدا و... تزیین کرده بود. شھیدعلی‌جمشیدی💕 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71
•شهیدمحمدجعفرسعیدی•
|🍃🌸🍃| شهدا گاهی نگاهی... شهید نوید حقیقت شناس🌹 #سردار_لاله_ها🌷 #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌با‌ذکر‌صلوات📿 ht
🗞🌈 وی اربعین امسال قصد داشت همراه با مادرش با پای پیاده به کربلا برود همیشه برای پدر و مادر و برادر خود هدیه می آورد با توجه به سن کم دارای درک بالایی بود و حتی در دوران گذراندن دوره در مشهد یک دانش آموز یتیم را تحت تکفل خود قرار داده و کمک هزینه برای وی واریز می کردند ایشان رابطه خوبی با کودکان داشتند طوری که در جمع فامیل و دوستان گل سرسبد جمع بودند و هر جا بودند مانند شمعی میدرخشید که دیگران مانند پروانه به دور او میگشتند ،شهید نوید روحیه ای بلند پروازانه ای داشتند و سعی میکردند از افراد برجسته الگو برداری کنند و همیشه در جمع بزرگان می نشستند .با توجه به سن کم بسیار فعال بودند و درکنار کار بهیاری که هرروز مسافت فت و برگشت بین شهرستان رامشیر و رامهرمزرا طی میکردند عصرها کارهایی چون باشگاه ورزشی ،دوچرخه سواری،شنا،اموزش گیتار ،صله رحم و همچنین مطالعه برای شرکت در ازمون پرستاری را انجام میدادند. شهید نوید حقیقت شناس🌹 🌷 📿 http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71