eitaa logo
صرف و نحو کاربردی
3.9هزار دنبال‌کننده
45 عکس
2 ویدیو
12 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ❓سؤال: @ArefAshrafian @mojtaba1843 :⁦انتقاد و پیشنهاد🖊 @ArefAshrafian 🎓زیر نظر رئیس مرکز مدیریت حوزه‌های خراسان جنوبی 📝 گروه بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba 🏫 مدرسه علمیه رضویه بیرجند
مشاهده در ایتا
دانلود
نسبت، برای برطرف کردنِ ابهامِ موارد زیر می‌آید: 1⃣ ابهام بین فعل و فاعل: فَاِن طبنَ لَکم عَن شیءٍ منه نَفساً... (طِبْنَ←فعل به همراه فاعل است. (نَ=فاعل) این‌جا ابهام وجود دارد که نسبت پاکیِ فاعل، از چه جهت است.) 2⃣ ابهام بین فعل و مفعول: مثال: قُل ربِّ زِدني عِلماً (زدني: بیفزا مرا. علماً: از جهت علم) 3⃣ ابهام بین فعل و نائب فاعل: غُصِبَ حَقّاً. 4⃣ ابهام نسبت تفضیلیه: أشدّ قوّة 📚 منبع: مغني الفقیه، ص۳۶۴ و۳۶۵ 📖 @sarf_v_nahve
🖌چگونگی استعمال اعداد در زبان عربی 🔢 در زبان عربی دو دسته هستند: 🍃 ۱- مانند: واحد (یک)، اثنان(دو)، ثلاثة(سه)، اربعة(چهار)، عشرون(بیست)، مئة(صد)، الف(هزار) و... 🍃 ۲- مانند: الأوّل(یکُم)، الثّاني(دوّم)، الثّالث(سوّم)، الثاني و الثّلاثون(سی و دوّم) و... 📖 @sarf_v_nahve
🔶 توضیح عدد های یک و دو، اگر هم نیایند، باز هم معنایشان فهمیده می‌شود؛ مثل کتابٌ: یک کتاب کتابان: دو کتاب رجُل: یک مرد رجُلان: دو مرد 🔹 : برای تأکید بر یکی یا دو تا بودن، عدد «واحد/واحدة» و «اثنان/اثنتان» بعد از کلمه می‌آید؛ مثال: قَلَمٌ واحِدٌ (یک مداد) امرأةٌ واحدةٌ (یک زن) قلمانِ اثْنانِ (دو مداد) امرَأتانِ اثْنَتانِ (دو زن) 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۱۵۵ 📖 @sarf_v_nahve
⭕️ توضیح اعداد سه تا ده، با معدودشان مخالفت می‌کنند. (در تعیین مذکر یا مؤنث بودنِ یک کلمه، به مفردش نگاه می‌کنیم.) 🔹 مثال: ﴿…ثَلَاثِ شُعَبٍ﴾ (۳۰ المرسلات) مفردِ «شُعَب»، «شعبة» است و چون مؤنث است، «ثلاث» مذکّر آمد. ﴿…فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ…﴾ (۱۹۶ البقرة) مفردِ «أیام»، «یَوم» است و چون مذکّر است، «ثلاثة» به صورت مؤنّث آمده است. ﴿فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ﴾ (۸۹ المائدة) مفردِ «مساکین»، «مِسکین» است و چون مذکّر است، «عشرة» به صورت مؤنّث آمده است. ﴿فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ﴾ (۱۳ هود) مفردِ «سُوَر»، «سورة» است و چون مؤنّث است، «عشر» به صورت مذکّر آمده است. 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۱۵۵ 📖 @sarf_v_nahve
🍀 توضیح 🖌 چگونگی استعمال اعداد یازده تا نوزده: 🍭 یازده و دوازده (أحد عشر و اثنا عشر) : هر دو جزء با معدود، مطابقت می‌کند؛ 🍃 مثل: ﴿أحَدَ عَشَرَ کَوکَباً﴾ (٤ يوسف) (كوكب مذکّر است و به همین دلیل، «أحد» و «عشر» مذکّر آمدند.) اِحدَی عَشَرَةَ امرَأةً (اِمرأة مؤنّث است و به همین دلیل، «اِحدی» و «عشرة» مؤنّث آمدند.) ﴿اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا﴾ (٣٦ التوبة) (شهر مذکّر است و به همین دلیل، «اثنا» و «عشر» مذکّر آمدند.) ﴿اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا﴾ (٦٠ البقرة) (عین مؤنّث است و به همین دلیل، «اثنتا» و «عشرة» مؤنّث آمدند. 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۱۵۵ 📖 @sarf_v_nahve
توضیح 🍭 اعداد سیزده تا نوزده: جزء اوّل با معدود مخالفت می‌کند ولی جزء دوّم با معدود مطابقت می‌کند. 🍃 مثال: ثلاثةَ عشرَ کتاباً (ثلاثة بر خلافِ کتاب که مذکّر است آمده و عشر، مطابق با کتاب، مذکّر آمده است.) ثلاثَ عشرةَ نافذةً (۱۳ پنجره) ثمانیةَ عشر قلماً (۱۸ دفتر) ثمانيَ عشرةَ منضدةً (۱۸ میز) 📚 منبع: الهداية في النّحو، ص۱۵۵ 📖 @sarf_v_nahve
🍀 توضیح 🖌 به اعدادی که مضرب عدد «۱۰» هستند، «عقود» می‌گویند. مثل اعداد ۲۰، ۳۰، ۴۰, ۱۰۰, ۱۰۰۰ و… 🔹 این اعداد، برای مذکّر و مؤنّث به یک صورت کاربرد دارند؛ 🍃مثال: عِشرونَ کتاباً عِشرونَ طالبةً تِسعونَ قلماً تِسعونَ نافِذةً مئةُ رجُلٍ مئةُ امرأةٍ 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۱۵۵ 📖 @sarf_v_nahve
عدد های «واحِد» و «اثنان» وقتی که یکان هم باشند(مثل ۳۱، ۴۲)، باز هم با معدود مطابقت می‌کنند و عدد های سه تا نه وقتی که یکان هم باشند (مثل ۱۳، ۱۹، ۲۴ ،۲۶ و…)، با معدود مخالفت می‌کنند. 🔶 مثال: واحِدٌ و ثلاثون رجلاً (۳۱ مرد) واحدة و ثلاثون امرأة (۳۱ زن) ثلاثةَ عشرَ رجلاً (۱۳ مرد) ثلاثَ عشرة امرأةً (۱۳ زن) خمسةٌ و أربعون رجلاً (۵۴ مرد) خمسٌ و أربعون امرأةً (۵۴ زن) 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص١٥٦ 📖 @sarf_v_nahve
🍃 🖌 به اعدادی مانند یکم، دوم، سوم و... اعداد ترتیبی می‌گویند. 🎍این اعداد، معمولاً صفت قرار می‌گیرند و در مذکّر یا مؤنّث بودن و تعریف یا تنکیر، از موصوف تبعیّت می‌کند؛ 🎋 مانند: الرّجلُ الأوّلُ، المرأةُ الأولَی الرجّلُ الثانِي، المرأةُ الثانيةُ الرجّلُ الثالثَ عَشَرَ(۱۳)، المرأةُ الثالثةَ عَشَرَةَ الرجّلُ الثالثُ و الأربعون(۴۲)، المرأةُ الثالثةُ و الأربعونَ الرجّلُ الثّلاثونَ(۳۰)، المرأةُ الثلاثون 💠 @sarf_v_nahve
🌺 یا فاطمةُ اشفعي لنا في الجَنّة 🌺 💐 ولادت باسعادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک باد. 💐 💥 @SARF_V_NAHVE
🍊 افعالی هستند که بر جمله‌ی اسمیه(مبتدا و خبر) داخل می‌شوند و هر دو جزء را منصوب می‌کنند و مبتدا می‌شود مفعول اوّل و خبر می‌شود مفعول دوّم. 📚 منبع: القواعد الأساسيّة للّغة العربیّة، ص۱۵۲ 📖 @sarf_v_nahve
🦋 چهار نوع هستند: 🍓 افعال قلوبی که بر یقین دلالت می‌کنند؛ مثل: 🍃 وَجَدَ 🍃 ألْفَی 🍃 دَرَی 🍃 تَعَلَّمْ 🍓 افعال قلوبی که بر گمان دلالت می‌کنند؛ مثل: 🍃جَعَلَ 🍃 حَجا 🍃 عَدَّ 🍃 زَعَمَ 🍃 هَبْ 🍓 افعال قلوبی که غالباً بر یقین دلالت می‌کنند؛ مثل: 🍃 رَأَی 🍃 عَلِمَ 🍓 افعال قلوبی که غالباً بر گمان دلالت می‌کنند؛ مثل: 🍃 ظَنَّ 🍃 حَسِبَ 🍃 خالَ 📚 منبع: القواعد الأساسيّة للّغة العربیّة، ص۱٥٣ 📖 @sarf_v_nahve
💠 مثال : 🔺یقین: 🔅 وَجَدَ: وَجَدتُ الصّلاحَ سِرَّ النَّجاحِ. «الصّلاح»: مفعول اوّل. «سرّ»: مفعول دوّم معنی: یقین کردم که صلاح، رمز موفقیت است. 🔅 ألفَی: ألفَیتُ الإجتهادَ وَسیلةً لِلفَلاحِ. یقین کردم که کوشش، وسیله‌ی رستگاری است. 🔅 دَرَی: ما دَرَی النّاسُ استِخدامَ قُوَّةِ الطبیعةِ مُمکِناً إلّا أخیراً مردم یقین نکردند که به‌کارگیریِ نیروی طبیعت ممکن است مگر به تازگی. 🔅 تَعَلَّمْ: تَعَلَّمْ قرائةَ القرآنِ مفیداً للقلوب. بدان که خواندن قرآن، مفید است برای قلب‌ها. 🔺گمان: 🎍جَعَلَ: جَعَلْتُ الصَّعبَ سَهلاً. گمان کردم که سختی، آسان است. 🎍حَجا: حَجَوْتُ سَلیماً صَدیقاً. گمان کردم که سلیم، دوست است. 🎍عَدَّ: عَدَدْتُ الصَّدیقَ شَریکاً في الضیق. گمان کردم که دوست، شریک در تنگنا است. 🎍 زَعَمَ: زَعَمْتُ سعیداً شجاعاً. گمان کردم که سعید شجاع است. 🎍هَبْ: هَبِ الأیام مُسالمة. گمان کن که روزها در مسالمت اند. 🔺 غالباً یقین: 🍈 رَأَی: رأیتُ تَقَدُّمَ المَرءِ مَوْقوفٌ عَلی حُسنِ أخلاقِه. یقین کردم که پیشرفت انسان، متوقف است بر خوش اخلاقیَش. 🍈 عَلِمَ: عَلِمتُ الصِّدْقَ مُنجیاً. یقین کردم که راستگویی نجات دهنده است. 🔺 غالباً گمان: 🌱 ظَنَّ: ظَنَنْتُ الفَرَجَ قَریباً. گمان کردم که گشایش نزدیک است. 🌱حَسِبَ: حَسِبْتُ المالَ نافِعاً. 🌱خالَ: خِلْتُ حَمیداً حَزیناً. گمتن کردم که حمید، ناراحت است. 📚 منبع: القواعد الأساسية للّغة العربیّة، ص۱۵۲ 📖 @Sarf_V_Nahve
🍇 اقسام «أم» : 1⃣ متّصِلة: برای پرسش از معیّن کردنِ چیزی می‌آید؛ 🌱مثال: أ عليٌ عندك أم حَسنٌ؟ (آیا علی نزد تو است یا حسن؟) 2⃣ منقطِعة: به معنای «بَلْ» است؛ یعنی از حرف قبلی رویگردان شدیم و به سخن جدیدی رو می‌آوریم؛ 🌱 مثال: إنّها لَإبِلٌ أم هي شاةٌ. ابتدا می‌گوید قطعاً آن، شتر است. بعد متوجّه می‌شود که آن، گوسفند است. پس، از سخنِ قبلیِ خود رویگردان می‌شود و می‌گوید: أم هي شاةٌ. 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۲۴۸ 🆔 @Sarf_V_Nahve
🌸🍃 🍃 💐ولادت با سعادت امام محمدباقر علیه السلام رو خدمت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما شیعیان عزیز تبریک عرض می‌کنیم💐 🍃 🌸🍃 ✅ @SARF_V_NAHVE
💠 و آیه‌ی اوّل سوره‌ی یوسف: 🍃الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ🍃 🍃ﺍﻟﺮ ـ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺁﻳﺎﺕ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ.🍃 «تلك»←اسم اشاره به دور، مبنی، مبتدا و محلّاً مرفوع ✨نکته: برای نشان دادن بزرگی چیزی، با اسم اشاره‌ی دور به آن اشاره می‌کنند. «آیاتُ»←جمع مؤنّث سالم، مُضاف، خبر «الکِتابِ»←ال: جنس و ماهیّت/کتاب: مضافٌ إلیه «المُبین»←ال: موصول/مُبین: اسم فاعل، صله‌ی ال و صفت برای کتاب 📖 @sarf_v_nahve
🏴 فرا رسیدن شهادت امام هادی علیه‌السلام تسلیت باد! ⚫️ @SARF_V_NAHVE
💠 و آیه‌ی دوّم سوره‌ی یوسف: 🍀إنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ🍀 🍀ﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻗﺮﺁنی ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮبی ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ تعقّل کنید.🍀 «إنّ»: از حروف مشبهة بالفعل و نیاز به اسم و خبر دارد. «نا»: ضمیر متصل منصوبی، اسم إنَّ «أنزلنا»: خبر إنَّ، أنزل: فعل متکلّم مع الغیر ماضی باب إفعال، نا: فاعلِ أنزلنا «ه»: ضمیر متصل منصوبی، مفعولٌ‌به برای أنزلنا «قُرآناً»: حال برای «ه» «عربیّاً»: اسم منسوب، منصوب بنابر حال بودن برای «ه» یا بنابر صفت بودن برای «قرآناً» «لَعَلَّ»: حرف مشبهة بالفعل «کُم»: ضمیر متصل منصوبی، اسمِ لعلّ «تَعْقِلُونَ»: خبرِ لعلّ، «و»: فاعلِ تعقلون جمله‌ی «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»: جمله‌ی تعلیلیّة و محلّی از اعراب ندارد. 📖 @sarf_v_nahve
📊 آیا موافقید با این که تمام سوره‌ی یوسف رو تجزیه و ترکیب کنیم یا به روش سابق، بحث‌ها رو ادامه بدیم؟ جواب رو به این آیدی بفرستید: 🆔 @ArefAshrafian
🖌 تصمیم بر این شد که تمام سوره‌ی یوسف رو تجزیه و ترکیب کنیم و در بین، نکات رو بگیم.
و آیه‌ی سوّم سوره‌ی یوسف: 🍀نحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ…🍀 🍀ما بهترین داستان را بر تو می‌خوانیم…🍀 «نَحنُ»: ضمیر منفصل مرفوعی، مبتدا «نقُصُّ»: فعل مضارع متکلم مع الغیر و مضاعف، خبر، فاعلِ نَقُصُّ: نحنُ مستتر «عَلَيكَ»: جار و مجرور، متعلِّق به نَقُصُّ أحسَنَ: اسم تفضیل و مضاف القَصَصِ: مضافٌ إلیه «أحسَنَ القَصَصِ»: دو احتمال دارد: ۱. مفعولٌ‌به←بنابر این‌که قَصَص مصدر باشد به معنای مفعول(=حکایت شده) ۲. مفعول مطلق←بنابر این که قَصَص مصدر باشد ولی نه به معنای مفعول(=حکایت کردن) 📚 منبع: إعراب القرآن الکریم و بیانه، درویش، محی‌الدین ، جلد 4 ، صفحه 449 📖 @sarf_v_nahve
🖌 اسم ، اسمی است که هنگام مجرور شدن، فتحه می‌گیرد. 🔸 اسم با شرایطی که در این عکس آمده، غیر منصرف می‌شود. 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۳۰ 📖 @sarf_v_nahve
ادامه ی و آیه ی سوّم سوره ی یوسف: 🍀بمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ 🍀ﺑﺎ ﻭحی ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺗﻮ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺯ بی ﺧﺒﺮﺍﻥ [ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ] ﺑﻮﺩی . «بِما أوحینا»: بِ: حرف جر به معنای سببیّت ما: حرف مصدریّه ما أوحینا: مصدر مؤوّل محلّاً مجرور و جار و مجرور متعلّق به نقُصُّ. «إلیكَ»: جار و مجرور متعلّق به أوحینا «هذا»: مفعول به «القرآن»: عطف بیان و منصوب به دلیل تبعیّت از هذا «و»: واو حالیه «إِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ»: حال برای «كَ» «إن»: مخفّفه از مثقّله است. (اوّل إنَّ بوده.) «کنتَ»: فعل ناقص، «تَ»: اسمِ کان «لمن الغافلین»: خبر کنتَ «لَ»: لام فارقة که همیشه بر سر خبرِ فعل ناقصه ای که بعد از «إنْ مخفَّفه از مثقَّله» آمده، می آید. 📚 منبع: إعراب القرآن الکریم و بیانه، درویش، محی‌الدین ، جلد 4 ، صفحه 449 📖 @sarf_v_nahve
✅ پرسیدند: فرق کریم با جواد در چیست؟ فرمودند: از شخص کریم همین که درخواست کنید به شما عنایت میکند. ولی خود به خود به دنبال سائل می گردد تا به او عطا کند. ............. 🌸 ولادت با سعادت امام جواد(ع) مبارک 🌸 💐 @sarf_v_nahve
🍓 اسم اگر مُضاف باشد یا «ال» داشته باشد، در حالت جر، کسره می‌گیرد و إلّا فتحه می‌گیرد؛ 🍄 مثال: 🍃«و اشفعْ لي أوائل مننك بأواخرِها و قَدیمَ فوائدِك بِحوادثِها.» (صحیفه‌ی سجادیه) «أواخِرِ» غیر منصرف است ولی چون به «ها» اضافه شده، کسره را قبول کرده است. «فوائد» هم چون به «ك» اضافه شده، کسره گرفته است. «حوادث» هم غیر منصرف است به خاطر اضافه شدن، کسره گرفته است. 🍃 «مِن أعظمِ الفَجائعِ إضاعةُ الصّنائع.» (غرر الحکم) «أعظم» غیر منصرف است ولی چون اضافه شده، کسره گرفته است. «الفجائع» و «الصّنائع» هم غیر منصرفند ولی چون «ال» گرفته اند، کسره را قبول کرده اند. 🍃 «فَلا أقسِمُ بربِّ المشارقِ و المغارِبِ» (۴۰ معارج) «المشارق» و «المغارب» غیر منصرفند ولی به دلیلِ داشتنِ «ال» ، کسره را قبول کرده اند. 📚 منبع: الهدایة في النّحو، ص۳۷ 📖 @sarf_v_nahve