eitaa logo
صرف و نحو کاربردی
3.9هزار دنبال‌کننده
46 عکس
2 ویدیو
0 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم
مشاهده در ایتا
دانلود
روش دیگری برای صرف فعل یهتدي به همراه طریقه‌ی ساخت: یَهَدِّی: یَهتَديُ👈یَهتَدي👈یَهدَدِي👈یَهَدْدِي👈 یَهَدِّي یَهَدِّیانِ: یَهتَديان👈یَهدَدیان👈یَهَدْدیانِ 👈 یَهَدِّیانِ یَهَدُّونَ: یَهَدِّي+ون👈یهَدِّیُونَ👈یَهَدُّیْوْنَ👈یَهَدُّونَ تَهَدِّي: تَهتَديُ👈تَهتَدِي👈تَهدَدِي👈تَهَدْدِي👈تَهَدِّی تَهَدِّیانِ: تَهَدِّي + ان 👈 تَهَدِّیانِ یَهَدِّینَ: یَهَدِّي+نَ 👈 یَهَدِّینَ تَهَدِّی:تَهتَدِیُ‌‌‌👈تَهتَدِی👈تَهدَدِی👈تَهَدْدِی،تَهَدِّی تَهَدِّیانِ: تَهَدِّی + ان 👈 تَهَدِّیانِ تَهَدُّونَ: تَهَدِّیُونَ 👈 تَهَدُّیْوْنَ 👈 تَهَدُّونَ تَهَدِّینَ: تَهَدِّیِیْنَ 👈 تَهَدِّیْیْنَ 👈 تَهَدِّینَ تَهَدِّیانِ: تَهَدِّی + ان 👈 تَهَدِّیانِ تَهَدِّینَ: تَهَدِّي+نَ 👈تَهَدّینَ أَهَدِّی نَهَدِّي ┏━📚📖━━━━━━━━┓    @sarf_v_nahve   join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
ادامه‌ی و آیه‌ی ششم سوره‌ی یوسف: 🍀 وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ يَعْقُوبَ 🍀 ﻭ ﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻝ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﺗﻤﺎم ﻣﻰﻛﻨﺪ… «و»: حرف عطف «یُتِمُّ»: فعل ثلاثی مزید باب إفعال، عطف به یجتبیك، فاعلش: ضمیر مستتر هو «نِعمَتَه»: نعمةَ: مفعول به و مضاف، ‌‍ه: مضاف إلیه «علیك»: جار و مجرور متعلّق به یُتِمُّ «و»: حرف عطف «علَی آلِ یَعقوبَ»: عطف به «علیك» «علی آل»: جار و مجرور متعلّق به یُتِمُّ «یعقوب»: اسم غیر منصرف (سبب منع صرفش: عَلَم و عُجمة)، مضاف إلیه ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
ادامه‌ی و آیه‌ی ششم سوره‌ی یوسف 🍀…كَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ 🍀…ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﺖ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺗﻤﺎم ﻛﺮﺩ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ. «ك»: حرف جر «ما أتَمَّها»: «ما»: مصدریّه (موصول حرفی)، «أتَمّ»: صله‌ی حرفی. ما أتمّها: تأویل به مصدر←إتمامها «کما أتَمَّها»(=کَإتمامِها): صفت برای مفعول مطلق «یُتِمُّ»؛ یعنی یُتِمُّ إتماماً کإتمامِها علی أبویك… «علی أبویك»: جار و مجرور متعلّق به یُتِمُّ. أبویك: مضاف و مضاف إلی؛ نون (أبَوَین) به دلیل اضافه شدن، افتاده است. «مِن قبل»: جار و مجرور و حال و متعلِّق به فعل مقدّر. «قبلُ»: مبنی بر ضم است؛ به دلیل این که مضاف إلیهش محذوف است. «إبراهیمَ»: عطف بیان از أبویك، مجرور به فتحه؛ چون غیر منصرف است. «إسحاقَ»: عطف به إبراهیمَ، مجرور به فتحه؛ چون غیر منصرف است. «إنّ»: حرف مشبهة بالفعل «رَبَّك»: اسم إنَّ «علیمٌ»: خبر اوّل «حکیمٌ»: خبر دوّم «إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»: جمله‌ی تعلیلیّه و محلّی از اعراب ندارد. 📚 منبع: إعراب القرآنِ الکریم و بیانه، ج۴، ص۴۵۱ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🍃بسم الله الرحمن الرحيم🍃 به دلیل پیشنهاد برخی از اعضای کانال، مبنی بر این که متن خوانی هم در کانال باشد، تصمیم گرفتیم روزی چند خطی رو بخوانیم و تجزیه و ترکیب کنیم. کتابی که به این منظور در نظر گرفته شد، کتاب «فدك في التاریخ» از کتب علّامه شهید سیّد محمّد باقر صدر است. 🌼 امیدواریم مفید باشد إن شاء الله 🌼 📖 @sarf_v_nahve
: هاء، هاء سکت نیست. هاء تنبیه است. 🍃🙏🏻🍃
و آیه‌ی هفتم سوره‌ی یوسف: 🍀لَقَد كانَ فِي یوسفَ و إخوَتِه ءایاتٌ لِلسّائِلینَ 🍀بی تردید در(داستان) یوسف و برادرانش نشانه هایی است برای مردم کنجکاو. «لام»: لام قسم برای قسم مقدر «قَد»: حرف تحقیق «کانَ»: فعل ماضی ناسخ «فِی یوسفَ»: خبر مقدم کان، متعلقش محذوف، یوسف غیر منصرف و علامت جرش به فتحه است. «واو»: عاطفه «إخوَةِ»: بر یوسف عطف شده است «هاء»: مضاف الیه و محلا مجرور «ءایاتٌ»: اسم کان و موخر از خبر «لِلسَّائلینَ»: صفت برای ءایات و متعلقش محذوف. «ال»: اسم موصول «سائلینَ»: صله السائلین یعنی الذین یسألون 📚 منبع: الجدول في إعراب القرآن وصرفه وبیانه، ج۶، جزء۱۲، ص۳۸۴ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
و آیه‌ی هشتم سوره‌ی یوسف: 🍀 إذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ. 🍀[ﻳﺎﺩ ﻛﻦ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﮔﺮﻭهی ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻳﻢ، ﻳﻮﺳﻒ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﺤﺒﻮﺏﺗﺮﻧﺪ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭی ﺍﺳﺖ. «إذْ»: اسم زمان ماضی در محل نصب، مفعول به برای(أُذكُرْ) محذوف یا مفعول فیه برای (قِصَّة) محذوف. «قالوا»: فعل ماضی اجوف ، واو فاعل «اللام»: لام ابتدا «یوسفُ»: مبتدا و به خاطر علمیت و عجمه تنوین نگرفته است. «واو»: عاطفه «اخوه»: عطف شده به(یوسف) و علامت رفعش واو است«هاء»: مضاف الیه و محلا مجرور «أحبُّ»: خبر و به خاطر وصف و وزن الفعل بودن تنوین نگرفته است. «إلی أبینا»: جار و مجرور متعلق به «أحب» و علامت جر به یاء و «نا» مضاف الیه، محلا مجرور و معنی حرف جر «إلی» تبیین است. «منّا»: جار و مجرور متعلق به «أحب» و ضمیر «نا» مضاف إلیه، محلاً مجرور «واو»: واو حالیه «نحن عصبةٌ»: مبتدا و خبر «إنّ»: حروف مشبهة بالفعل و توکید «أبانا»: اسم إنّ و علامت نصب به الف و ضمیر «نا» مضاف الیه و محلاً مجرور «لام»: مزحلقه «فِی ضلالٍ»: جارومجرور متعلق محذوف، خبر إنّ «مبینٍ»: صفت برای «ضلال» 🍀اعراب جملات «قالوا...»: محلا مجرور، مضاف الیه «لیوسف... أحبّ»: محلا منصوب،مفعول به «قالوا» «نحن عصبةٌ»: محلا منصوب،حال از ضمیر «قالوا» «إنّ أبانا . . . مبین»: محلی از اعراب ندارد زیرا مستأنفةبیانی است. 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیانه ، ج۶، جزء١٢، ص۳۸۴و۳۸۵ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
✋🏻حوزه و تو نگرانی؟ ✋🏻 برای پاسخ به سوالاتِ ادبیات می خوای؟ 🤗یه گروهی برات معرفی می کنم که موضوعش فقط :👇🏻 📝 گروه : ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 👌 فقط وارد شدی به پیام شده توجُّه کن.
🖌 مواردی که حرف علة، حکم حرف صحیح را دارد و قواعد اعلال اجرا نمی‌شود: 🔸۱. عین الفعل لفیف مقرون: قَوِيَ، یَحْیَی 🔸۲. عین الفعل کلماتی که بر رنگ، عیب و زینت دلالت دارد: أبیَض، حَوِرَ، اِبیَضَّ 🔸۳. حرف علّه‌ی غیر آخر در کلمات ملحق: جَدْوَل 🔸۴. حرف علة مشدد: صُیِّرَ، إجلِوَّاذ 🔸۵. سماعاً: اسْتَحْوَذَ، مَشوَرَة 📚 منبع: صرف ساده، ص۱۱۵ و ۱۱۶ ┏━📚📖━━━━━━━━┓    @sarf_v_nahve   join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
و آیه‌ی نهم سوره‌ی یوسف: 🍀اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ 🍀[یکی ﮔﻔﺖ:] ﻳﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻴﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻧﺎﻣﻌﻠﻮﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪﺍﺯﻳﺪ ﺗﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﻭ ﻣﺤﺒّﺖ ﭘﺪﺭﺗﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﻮﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﻨﺎﻩ [ﺑﺎ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻋﺬﺭﺧﻮاهی ﺍﺯ ﭘﺪﺭ] ﻣﺮﺩﻣﻰ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ. «اقتلوا»: فعل امر ، مبنی بر حذف نون «واو»: فاعل «یوسُفَ»: مفعول به «أوِ»: حرف عطف و به دلیل التقاء ساکنین مکسور شده. «اطرَحُوا»: مانند «اقتلوا» «ه»: ضمیر متصل منصوبی، مفعول به «أرضاً»: منصوب به نزع خافض، در اصل «فِی أرضٍ» است. «یَخلُ»: مضارع مجزوم در جواب طلب، که اصلش «إن تَقتُلُوا...و تَطرَحوا...یخلُ» است. «لکم»: جار و مجرور متعلق به «یخلُ» «وَجهُ»: فاعل «یخلُ» «أبي»: مضاف الیه و علامت جرش به«یاء» (چون از اسماء ستّه است.) «کم» ضمیر متصل مجروری، مضاف الیه «واو»: عاطفه «تَکُونُوا»: مضارع مجزوم؛ به خاطر اینکه عطف شده است به «یخلُ» و «واو» اسمش، محلّاً مرفوع «مِن بعدِه»:جار و مجرور متعلّق به «صالحین» و ضمیر «هاء»: مضاف الیه «قوماً»: خبرِ کان «صالحین»: نعت برای «قوماً» و علامت نصبش به «یاء» 🍀اعراب جملات «اقتلوا...»: محلی از اعراب ندارد. (مستأنفه) «اطرحوا... »: محلی از اعراب ندارد، عطف به جمله‌ی «اقتلوا» «یخل...»: محلی از اعراب ندارد زیرا جواب شرط مقدر غیر مقترن به «فاء» «تکونوا......صالحین»: محلی از اعراب ندارد؛ به خاطر عطفش به جمله «یخل...» 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیانه، ج۶، جزء١٢، ص۳۸۶ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
قابل توجه دوستان که این کتاب رو علامه شهید صدر در سن سیزده سالگی (۱۳۲۷ شمسی) نوشتند. این کتاب در واقع، مجموعه‌ی مطالبی است که شهید صدر، در کودکی برای سخنرانی تهیه می‌کرده است و سپس در یکی از تعطیلات حوزوی، آن را سامان می‌دهد. بسیار کتاب مفیدی است و به زبان فارسی با عنوان «فدک در تاریخ» ترجمه شده است و توصیه می‌شود علاقه‌مندان این کتاب را حتماً مطالعه کنند. 📖 @sarf_v_nahve
و آیه‌ی دهم سوره‌ی یوسف: 🍀 قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ. 🍀 یکی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻳﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﻧﻜﺸﻴﺪ. ﺍﮔﺮ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﺎﺭی ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ، ﻭی ﺭﺍ ﺩﺭ مخفیﮔﺎﻩ ﺁﻥ ﭼﺎﻩ ﺍﻧﺪﺍﺯﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮخی ﺭﻫﮕﺬﺭﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪ [ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮﻧﺪ.] «قال»: فعل ماضی، مبنی بر فتح «قائل»: فاعل «منهم»: جار و مجرور متعلّق محذوف؛ به خاطر اینکه نعت برای «قائل» هست. «لا»: ناهیة و جازمة «تَقتُلُوا»: مضارع مجزوم و علامت جزم آن به حذف نون. «واو» فاعل و محلّاً مرفوع «یوسُفَ»: مفعول به «واو»: عاطفه «ألقُوه»: فعل امر باب افعال و مبنی بر حذف نون. «واو» فاعل و محلّاً مرفوع و «ه» مفعول به، محلا منصوب «فِی غَیابَةِ»: جار و مجرور متعلّق به «ألقوا» «الجُبِّ»: مضاف إلیه «یَلتَقِطْه»: مضارع مجزوم در جواب طلب، که اصل آن«إن تُلقُوه....یَلتَقِطه....» و «‍‍ه» مفعول به، محلّاً منصوب «بعضُ»: فاعل و مضاف «السَّیّارة» مضاف الیه، اسم جمع (کاروان) «إن»: حرف شرط «کنتم»: فعل ناقص، محلا مجزوم (به خاطر فعل شرط) «تُم» اسم کُنتُم و محلّاً مرفوع «فاعلینَ»: خبر«کنتم» و علامت نصبش به «یاء» 🍀 إعراب جملات «قال قائل...»: محلی از اعراب ندارد. (مستأنفه) «لاتقتلوا...»: محلّاً منصوب، مفعول به«قال» «ألقُوه...»: محلّاً منصوب، عطف بر جمله‌ی «لاتقتلوا» «یَلتَقِطْه...»: محلّی از إعراب ندارد، جواب شرط مقدّر «إن كنتم...»: محلّی از إعراب ندارد. «مستأنفه»، جواب شرطش محذوف است. (اِن كنتم فاعلین فَافعَلُوا هذا القدر مِنَ التفریقِ.) (تفریق: ترساندن) 📚 منبع: الجدول فی إعراب القران و صرفه و بیانه، ج۶، جزء١٢، ص۳۸۷ و ۳۸۸ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و آیه‌ی یازدهم سوره‌ی یوسف: 🍀 قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَىٰ يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ؟ 🍀 ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍی ﭘﺪﺭ! ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﺍﻣﻴﻦ ﻧﻤﻰﺩﺍنی ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻩ ﺍﻭﻳﻴﻢ؟ «قالوا»: فعل ماضی، «واو» فاعل «یا»: حرف نداء «أبانا»: منادی مضاف و علامت نصبش به الف، «نا» مضاف الیه و محلّاً مجرور «ما»: اسم استفهام، محلّاً مرفوع، مبتدا «لك»: جار و مجرور، سدّ مسدّ خبر ، متعلّق به محذوف «لاتأمنّا»: «لا»: نافیه، مضارع مرفوع و علامت رفع: ضمة مقدّر و فاعل: «أنت» مستتر، «نا» مفعول به «علی یوسف»: جار و مجرور متعلّق به(تأمنّا) و علامت جر به فتحه نیابی «واو»: حالیة «إنّ»: حرف مشبهة بالفعل «نا»: ضمیر متصل منصوبی، محلّاً منصوب، اسمِ «إنّ» «له»: متعلّق به «ناصحون» «لام»: مزحلقة «ناصِحُونَ»: خبر «إنّ» و علامت رفع به واو 🍀 إعراب جملات: «قالوا...»: محلی از اعراب ندارد (مستأنفه) «یا أبانا...»: محلّاً منصوب، مقول قول «ما لك...»: محلی از اعراب ندارد. (جواب نداء) «لاتأمنّا»: محلّاً منصوب ، حال از ضمیر(کاف) «إنّا له...»: محلّاً منصوب، حال از ضمیر «نا» یا یوسف 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیان ، ج ۶، جزء ١٢، ص ۳۸۸ و ۳۸۹ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و آیه‌ی دوازدهم سوره‌ی یوسف: 🍀 أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ 🍀 ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻛﻦ ﺗﺎ [ﺩﺭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺻﺤﺮﺍ] ﺑﮕﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺎﺯی ﻛﻨﺪ؛ ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ. «أرسِلْه»: فعل امر دعائی و «انت مستتر» فاعل «‍ه»: ضمیر متصل منصوبی، مفعول به «معَنا»: ظرف منصوب متعلق به «أرسِله» و «نا» ضمیر متصل مجروری، مضاف الیه «غداً»: ظرف زمان، منصوب، متعلق به «أرسله» «یَرتعْ»: مضارع مجزوم در جواب طلب که در اصل «إنْ تُرسِلْه یرتعْ و یَلعَبْ…» بوده است. «یَلعَبْ»: عطف شده به «یرتع» «واو»: حالیه «إنَّا له لحافظونَ»: مانند «إنَّا له لناصحونَ» در آیه یازدهم 🍀 إعراب جملات «أرسله...»: محلی از اعراب ندارد«مستأنفه» «یرتع...»: محلّی از إعراب ندارد؛ زیرا جواب برای شرط مقدر، غیر مقترن به «فاء» است. «یلعب...»: محلّی از إعراب ندارد، عطف شده به «یرتع» «إنّا له...»: محلّاً منصوب، حال از ضمیر «نا» در «معنا» یا از ضمیر «هاء» در «أرسِله». 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیانه ، ج۶، جزء١٢، ص۳٨٩ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و آیه‌ی سیزدهم سوره‌ی یوسف: 🍀 قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ 🍀 ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺳﺨﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻰﺗﺮﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﮔﺮﮒ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ. «قال»: فعل ماضی، فاعل: ضمیر مستتر جوازی «هو» «إنّی»: حرف مشبهة بالفعل و «یاء» اسم ان محلّاً منصوب «لام»: حرف توکید «یحزن»: فعل مضارع مرفوع «نون»: وقایة «یاء»: ضمیر متکلّم، مفعول به «أن»: حرف مصدری و ناصبِ فعل مضارع «تذهبوا»: مضارع منصوب و علامت نصب به حذف نون. «واو»: فاعل «باء»: حرف جر و معنای آن تعدیه به معنی الأخص «هاء»: محلّاً مجرور و متعلّق به «تذهبوا» مصدر مؤوّل «أن تذهبوا به»: محلّاً مرفوع، فاعلِ «یحزن» «واو»: عاطفه «أخاف»: مضارع مرفوع و فاعلش: ضمیر «أنا» مستتر «أن»: مانند قبلی «یأکله»: مضارع منصوب، «هاء» مفعول به «الذّئب»: فاعل مصدر مؤوّل «أن یاکله...»: محلّاً منصوب، مفعول به برای «أخاف» «واو»: حالیة «أنتم»: ضمیر منفصل مرفوعی، محلّاً مرفوع، مبتدا «عنه»: جار و مجرور متعلّق به «غافلون» «غافلون»: خبرمرفوع و علامت رفع به «واو» 🍀 إعراب جملات: «قال…»: محلّی از إعراب ندارد. (مستأنفه بیانی) «إنّى لیحزننی…»: محلّاً منصوب، مفعول به برای «قال» «یحزننی…»: محلّاً مرفوع، خبرِ «إنّ» «أخاف…»: محلّاً منصوب، عطف به جمله «لیحزننی…» «تذهبوا.... و یأکله....»: محلی از اعراب ندارند زیرا صله‌ی موصول حرفی «أن» هستند. «أنتم غافلون»: محلّاً منصوب، جمله حالیه 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیانه، ج۶، جزء١٢، ص۳۹۰ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
و آیه‌ی چهاردهم سوره‌ی یوسف: 🍀 قالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَّخَاسِرُونَ 🍀 ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ ﻛﻪ ﮔﺮﻭهی ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻳﻢ، ﮔﺮﮒ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﻳﻢ. «قالوا»: فعل ماضی، مبنی بر فتح، «واو»: فاعل «لام»: موطِّئة «إن»: حرف شرط «أَکَلَه»: فعل ماضی و «هاء» مفعول به «الذّئبُ»: فاعل برای «أکل» «واو»: حالیة «نحنُ عُصبَةٌ»: مبتدا و خبر «إنّ»: حرف مشبهةبالفعل و دلیل مکسور شدن همزه، واقع شدنش در جایگاه جواب قسم است. «نا»: ضمیر متصل منصوبی، اسم «إنَّ» «إذاً»: حرف جواب و مهمل؛ زیرا در حشو واقع شده است. «لام»: مزحلقة «خاسرون»: خبر «إنّ» و علامت رفعش به «واو» 🍀اعراب جملات «قالوا…»: محلی از اعراب ندارد. (مستأنفه) «لَئن أكله…»: محلّاً منصوب، مفعول‌به برای «قالوا» «نحن عصبة…»: محلّاً منصوب، جمله‌ی حالیه «انّا…لَخاسرون»: محلّی از إعراب ندارد؛ جواب قسم محذوف و جواب شرط به قرینه‌ی همین جمله حذف شده است. 📚 منبع: الجدول فی اعراب القران و صرفه و بیانه، ج۶، جزء١٢، ص۳۹۱و۳۹۲ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه 🍀 یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. 🍀 ای آنکه گرهِ کار‌های نا خوشایند به او و گشوده می‌شود! و‌ ای آن که سختیِ دشواری‌ها با او آسان می‌گردد! و‌ ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی از او طلب می‌شود! «یا»: حرف نداء «مَن»: اسم موصول، منادا، محلّاً منصوب؛ زیرا «یا» نائب از فعل اُنادي است و «مَن» مفعول به است. «تُحَلُّ»: صله‌، فعل مجهول «بِه»: جار و مجرور متعلِّق به تُحَلُّ «عُقَدُ»: نائب فاعل فعل تُحَلُّ، مضاف، جمع مکسر، مفردش: عُقدَة «المکارِه»: مضاف إلیه، جمع مکسر، مفردش: المَکرَه «ال»: استغراق افراد «و»: عاطفه «یا»: حرف نداء «مَن»: مانند جمله‌ی قبل «یُفثَأ»: فعل مجهول، صله «حَدُّ»: نائب فاعل، مضاف «الشَّدائد»: مضاف إلیه، جمع مکسر، مفردش: شدید «و»: عاطفه «یُلتَمَسُ»: صله، فعل مجهول «مِنه»: جار و مجرور متعلِّق به یلتمس «المخرجُ»: اسم مکان، نائب فاعل «إلی رَوحِ»: جار و مجرور متعلِّق به یُلتمس «الفرج»: مضاف إلیه 🍀 جملات: «یا مَن…المکارِه»: مستأنفه و محلّی از إعراب ندارد. «تُحَلُّ…»: جمله‌ی صله و محلّی از إعراب ندارد. «یا مَن…الشّدائد»: عطف به یا من تُحلّ و محلّی از إعراب ندارد. «یُفثَأ…»: جمله‌ی صله و محلّی از إعراب ندارد. «یا مَن…الفرج»: عطف به یا من تُحلّ و محلّی از إعراب ندارد. «یُلتَمَس…»: جمله‌ی صله و محلّی از إعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛