#شماره ۸۱۱
انخلط/ ینخلط: مخلوط شد، مخلوط می شود ( مخلوط شدن)
ماضی👇
هوّه انخلط: مخلوط شد
هیّه انخلطت: مخلوط شد
همّه انخلطو: مخلوط شدند
هنّه انخلطن: مخلوط شدند
انته انخلطت: مخلوط شدی
انتی انخلطتی: مخلوط شدی
انتو انخلطتو: مخلوط شدید
انتن انخلطتن: مخلوط شدید
انی انخلطت: مخلوط شدم
احنه انخلطنه: مخلوط شدیم
مضارع👇
هوّه ینخلط: مخلوط می شود
هیّه تنخلط: مخلوط می شود
همّه ینخلطون: مخلوط می شوند
هنّه ینخلطن: مخلوط می شوند
انته تنخلط: مخلوط می شوی
انتی تنخلطین: مخلوط می شوی
انتو تنخلطون: مخلوط می شوید
انتن تنخلطن: مخلوط می شوید
انی انخلط: مخلوط می شوم
احنه ننخلط: مخلوط می شویم
امر👇
انخلط: مخلوط شو
انخلطی: مخلوط شو
انخلطو: مخلوط شوید
انخلطن: مخلوط شوید
نهی👇
لا تنخلط: مخلوط نشو
لا تنخلطین: مخلوط نشو
لا تنخلطون: مخلوط نشوید
لا تنخلطن: مخلوط نشوید
اسم فاعل👇
منخلط: مخلوط شده است، مخلوط شده ای، مخلوط شده ام
منخلطه: مخلوط شده است، مخلوط شده ای، مخلوط شده ام
منخلطین: مخلوط شده اند، مخلوط شده اید، مخلوط شده ایم
منخلطات: مخلوط شده اند، مخلوط شده اید، مخلوط شده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۲
خبط/ یخبط: دل پیچه گرفت، دل پیچه می گیرد ( دل پیچه گرفتن)
ماضی👇
هوّه خبط: دل پیچه گرفت
هیّه خبطت: دل پیچه گرفت
همّه خبطو: دل پیچه گرفتند
هنّه خبطن: دل پیچه گرفتند
انته خبطت: دل پیچه گرفتی
انتی خبطتی: دل پیچه گرفتی
انتو خبطتو: دل پیچه گرفتید
انتن خبطتن: دل پیچه گرفتید
انی خبطت: دل پیچه گرفتم
احنه خبطنه: دل پیچه گرفتیم
مضارع👇
هوّه یخبط: دل پیچه می گیرد
هیّه تخبط: دل پیچه می گیرد
همّه یخبطون: دل پیچه می گیرند
هنّه یخبطن: دل پیچه می گیرند
انته تخبط: دل پیچه می گیری
انتی تخبطین: دل پیچه می گیری
انتو تخبطون: دل پیچه می گیرید
انتن تخبطن: دل پیچه می گیرید
انی اخبط: دل پیچه می گیرم
احنه نخبط: دل پیچه می گیریم
امر👇
اخبط: دل پیچه بگیر
اخبطی: دل پیچه بگیر
اخبطو: دل پیچه بگیرید
اخبطن: دل پیچه بگیرید
نهی👇
لا تخبط: دل پیچه نگیر
لا تخبطین: دل پیچه نگیر
لا تخبطون: دل پیچه نگیرید
لا تخبطن: دل پیچه نگیرید
اسم فاعل👇
خابط: دل پیچه گرفته است، دل پیچه گرفته ای، دل پیچه گرفته ام
خابطه: دل پیچه گرفته است، دل پیچه گرفته ای، دل پیچه گرفته ام
خابطین: دل پیچه گرفته اند، دل پیچه گرفته اید، دل پیچه گرفته ایم
خابطات: دل پیچه گرفته اند، دل پیچه گرفته اید، دل پیچه گرفته ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۳
شاب/ یشیب: پیر شد، پیر می شود ( پیر شدن)
ماضی👇
هوّه شاب: پیر شد
هیّه شابت: پیر شد
همّه شابو: پیر شدند
هنّه شابن: پیر شدند
انته شبت: پیر شدی
انتی شبتی: پیر شدی
انتو شبتو: پیر شدید
انتن شبتن: پیر شدید
انی شبت: پیر شدم
احنه شبنه: پیر شدیم
مضارع👇
هوّه یشیب: پیر می شود
هیّه تشیب: پیر می شود
همّه یشیبون: پیر می شوند
هنّه یشیبن: پیر می شوند
انته تشیب: پیر می شوی
انتی تشیبین: پیر می شوی
انتو تشیبون: پیر می شوید
انتن تشیبن: پیر می شوید
انی اشیب: پیر می شوم
احنه نشیب: پیر می شویم
امر👇
شیب: پیر شو
شیبی: پیر شو
شیبو: پیر شوید
شیبن: پیر شوید
نهی👇
لا تشیب: پیر نشو
لا تشیبین: پیر نشو
لا تشیبون: پیر نشوید
لا تشیبن: پیر نشوید
اسم فاعل👇
شایب: پیر شده است، پیر شده ای، پیر شده ام
شایبه: پیر شده است، پیر شده ای، پیر شده ام
شایبین: پیر شده اند، پیر شده اید، پیر شده ایم
شایبات: پیر شده اند، پیر شده اید، پیر شده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۴
فرض/ یفرض: واجب کردن، بر عهده گرفتن
ماضی👇
هوّه فرض: واجب کرد
هیّه فرضت: واجب کرد
همّه فرضو: واجب کردند
هنّه فرضن: واجب کردند
انته فرضت: واجب کردی
انتی فرضتی: واجب کردی
انتو فرضتو: واجب کردید
انتن فرضتن: واجب کردید
انی فرضت: واجب کردم
احنه فرضنه: واجب کردیم
مضارع👇
هوّه یفرض: واجب می کند
هیّه تفرض: واجب می کند
همّه یفرضون: واجب می کنند
هنّه یفرضن: واجب می کنند
انته تفرض: واجب می کنی
انتی تفرضین: واجب می کنی
انتو تفرضون: واجب می کنید
انتن تفرضن: واجب می کنید
انی افرض: واجب می کنم
احنه نفرض: واجب می کنیم
امر👇
افرض: واجب کن
افرضی: واجب کن
افرضو: واجب کنید
افرضن: واجب کنید
نهی👇
لا تفرض: واجب نکن
لا تفرضین: واجب نکن
لا تفرضون: واجب نکنید
لا تفرضن: واجب نکنید
اسم فاعل👇
فارض: واجب کرده است، واجب کرده ای، واجب کرده ام
فارضه: واجب کرده است، واجب کرده ای، واجب کرده ام
فارضین: واجب کرده اند، واجب کرده اید، واجب کرده ایم
فارضات: واجب کرده اند، واجب کرده اید، واجب کرده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۵
سهر/ یسهر: شب زنده داری کردن
ماضی👇
هوّه سهر: شب زنده داری کرد
هیّه سهرت: شب زنده داری کرد
همّه سهرو: شب زنده داری کردند
هنّه سهرن: شب زنده داری کردند
انته سهرت: شب زنده داری کردی
انتی سهرتی: شب زنده داری کردی
انتو سهرتو: شب زنده داری کردید
انتن سهرتن: شب زنده داری کردید
انی سهرت: شب زنده داری کردم
احنه سهرنه: شب زنده داری کردیم
مضارع👇
هوّه یسهر: شب زنده داری می کند
هیّه تسهر: شب زنده داری می کند
همّه یسهرون: شب زنده داری می کنند
هنّه یسهرن: شب زنده داری می کنند
انته تسهر: شب زنده داری می کنی
انتی تسهرین: شب زنده داری می کنی
انتو تسهرون: شب زنده داری می کنید
انتن تسهرن: شب زنده داری می کنید
انی اسهر: شب زنده داری می کنم
احنه نسهر: شب زنده داری می کنیم
امر👇
اسهر: شب زنده داری کن
اسهری: شب زنده داری کن
اسهرو: شب زنده داری کنید
اسهرن: شب زنده داری کنید
نهی👇
لا تسهر: شب زنده داری نکن
لا تسهرین: شب زنده داری نکن
لا تسهرون: شب زنده داری نکنید
لا تسهرن: شب زنده داری نکنید
اسم فاعل👇
ساهر: شب زنده داری کرده است، شب زنده داری کرده ای، شب زنده داری کرده ام
ساهره: شب زنده داری کرده است، شب زنده داری کرده ای، شب زنده داری کرده ام
ساهرین: شب زنده داری کرده اند، شب زنده داری کرده اید، شب زنده داری کرده ایم
ساهرات: شب زنده داری کرده اند، شب زنده داری کرده اید، شب زنده داری کرده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۶
أکّد / یأکّد: تاکید کرد، تاکید می کند ( تاکید کردن)
ماضی👇
هوّه أکّد: تاکید کرد
هیّه أکّدت: تاکید کرد
همّه أکّدو: تاکید کردند
هنّه أکّدن: تاکید کردند
انته أکّدت: تاکید کردی
انتی أکّدتی: تاکید کردی
انتو أکّدتو: تاکید کردید
انتن أکّدتن: تاکید کردید
انی أکّدت: تاکید کردم
احنه أکّدنه: تاکید کردیم
مضارع👇
هوّه یأکّد: تاکید می کند
هیّه تأکّد: تاکید می کند
همّه یأکّدون: تاکید می کنند
هنّه یأکّدن: تاکید می کنند
انته تأکّد: تاکید می کنی
انتی تأکّدین: تاکید می کنی
انتو تأکّدون: تاکید می کنید
انتن تأکّدن: تاکید می کنید
انی اأکّد: تاکید می کنم
احنه نأکّد: تاکید می کنیم
امر👇
أکّد: تاکید کن
أکّدی: تاکید کن
أکّدو: تاکید کنید
أکّدن: تاکید کنید
نهی👇
لا تأکّد: تاکید نکن
لا تأکّدین: تاکید نکن
لا تأکّدون: تاکید نکنید
لا تأکّدن: تاکید نکنید
اسم فاعل👇
امأکّد: تاکید کرده است، تاکید کرده ای، تاکید کرده ام
امأکّده: تاکید کرده است، تاکید کرده ای، تاکید کرده ام
امأکّدین: تاکید کرده اند، تاکید کرده اید، تاکید کرده ایم
امأکّدات: تاکید کرده اند، تاکید کرده اید، تاکید کرده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
قبلا در شماره ۳۶۸ فعل اتاکّد/ یتاکّد : مطمئن شدن صرف شده است.
#شماره ۸۱۷
نتل/ ینتل: برق گرفت، برق می گیرد ( برق گرفتن)
ماضی👇
هوّه نتل: برق گرفت
هیّه نتلت: برق گرفت
همّه نتلو: برق گرفتند
هنّه نتلن: برق گرفتند
انته نتلت: برق گرفتی
انتی نتلتی: برق گرفتی
انتو نتلتو: برق گرفتید
انتن نتلتن: برق گرفتید
انی نتلت: برق گرفتم
احنه نتلنه: برق گرفتیم
مضارع👇
هوّه ینتل: برق می گیرد
هیّه تنتل: برق می گیرد
همّه ینتلون: برق می گیرند
هنّه ینتلن: برق می گیرند
انته تنتل: برق می گیری
انتی تنتلین: برق می گیری
انتو تنتلون: برق می گیرید
انتن تنتلن: برق می گیرید
انی انتل: برق می گیرم
احنه ننتل: برق می گیریم
امر👇
انتل: برق بگیر
انتلی: برق بگیر
انتلو: برق بگیرید
انتلن: برق بگیرید
نهی👇
لا تنتل: برق نگیر
لا تنتلین: برق نگیر
لا تنتلون: برق نگیرید
لا تنتلن: برق نگیرید
اسم فاعل👇
ناتل: برق گرفته است، برق گرفته ای، برق گرفته ام
ناتله: برق گرفته است، برق گرفته ای، برق گرفته ام
ناتلین: برق گرفته اند، برق گرفته اید، برق گرفته ایم
ناتلات: برق گرفته اند، برق گرفته اید، برق گرفته ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۱۸
خرع/ یخرع: ترسید، می ترسد ( ترسیدن)
ماضی👇
هوّه خرع: ترسید
هیّه خرعت: ترسید
همّه خرعو: ترسیدند
هنّه خرعن: ترسیدند
انته خرعت: ترسیدی
انتی خرعتی: ترسیدی
انتو خرعتو: ترسیدید
انتن خرعتن: ترسیدید
انی خرعت: ترسیدم
احنه خرعنه: ترسیدیم
مضارع👇
هوّه یخرع: می ترسد
هیّه تخرع: می ترسد
همّه یخرعون: می ترسند
هنّه یخرعن: می ترسند
انته تخرع: می ترسی
انتی تخرعین: می ترسی
انتو تخرعون: می ترسید
انتن تخرعن: می ترسید
انی اخرع: می ترسم
احنه نخرع: می ترسیم
امر👇
اخرع: بترس
اخرعی: بترس
اخرعو: بترسید
اخرعن: بترسید
نهی👇
لا تخرع: نترس
لا تخرعین: نترس
لا تخرعون: نترسید
لا تخرعن: نترسید
اسم فاعل👇
خارع: ترسیده است، ترسیده ای، ترسیده ام
خارعه: ترسیده است، ترسیده ای، ترسیده ام
خارعین: ترسیده اند، ترسیده اید، ترسیده ایم
خارعات: ترسیده اند، ترسیده اید، ترسیده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
در شماره های ۹۱ و ۴۷۶ فعل های خاف/ یخاف و اخترع/ یخترع صرف شده که به همین معنا می باشند.
#شماره ۸۱۹
خرّع/ یخرّع : ترساند، می ترساند ( ترساندن)
ماضی👇
هوّه خرّع: ترساند
هیّه خرّعت: ترساند
همّه خرّعو: ترساندند
هنّه خرّعن: ترساندند
انته خرّعت: ترساندی
انتی خرّعتی: ترساندی
انتو خرّعتو: ترساندید
انتن خرّعتن: ترساندید
انی خرّعت: ترساندم
احنه خرّعنه: ترساندیم
مضارع👇
هوّه یخرّع: می ترساند
هیّه تخرّع: می ترساند
همّه یخرّعون: می ترسانند
هنّه یخرّعن: می ترسانند
انته تخرّع: می ترسانی
انتی تخرّعین: می ترسانی
انتو تخرّعون: می ترسانید
انتن تخرّعن: می ترسانید
انی اخرّع: می ترسانم
احنه نخرّع: می ترسانیم
امر👇
خرّع: بترسان
خرّعی: بترسان
خرّعو: بترسانید
خرّعن: بترسانید
نهی👇
لا تخرّع: نترسان
لا تخرّعین: نترسان
لا تخرّعون: نترسانید
لا تخرّعن: نترسانید
اسم فاعل👇
مخرّع: ترسانده است، ترسانده ای، ترسانده ام
مخرّعه: ترسانده است، ترسانده ای، ترسانده ام
مخرّعین: ترسانده اند، ترسانده اید، ترسانده ایم
مخرّعات: ترسانده اند، ترسانده اید، ترسانده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
در شماره ۸۲۰ فعل خوّف / یخوف صرف شده که هم معنی این فعل می باشد.
#شماره ۸۲۰
خوّف/ یخوّف : ترساند، می ترساند ( ترساندن)
ماضی👇
هوّه خوّف: ترساند
هیّه خوّفت: ترساند
همّه خوّفو: ترساندند
هنّه خوّفن: ترساندند
انته خوّفت: ترساندی
انتی خوّفتی: ترساندی
انتو خوّفتو: ترساندید
انتن خوّفتن: ترساندید
انی خوّفت: ترساندم
احنه خوّفنه: ترساندیم
مضارع👇
هوّه یخوّف: می ترساند
هیّه تخوّف: می ترساند
همّه یخوّفون: می ترسانند
هنّه یخوّفن: می ترسانند
انته تخوّف: می ترسانی
انتی تخوّفین: می ترسانی
انتو تخوّفون: می ترسانید
انتن تخوّفن: می ترسانید
انی اخوّف: می ترسانم
احنه نخوّف: می ترسانیم
امر👇
خوّف: بترسان
خوّفی: بترسان
خوّفو: بترسانید
خوّفن: بترسانید
نهی👇
لا تخوّف: نترسان
لا تخوّفین: نترسان
لا تخوّفون: نترسانید
لا تخوّفن: نترسانید
اسم فاعل👇
مخوّف: ترسانده است، ترسانده ای، ترسانده ام
مخوّفه: ترسانده است، ترسانده ای، ترسانده ام
مخوّفین: ترسانده اند، ترسانده اید، ترسانده ایم
مخوّفات: ترسانده اند، ترسانده اید، ترسانده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
در شماره ۸۱۹ فعل خرّع / یخرّع صرف شده که هم معنی این فعل می باشد.
#شماره ۸۲۱
زوّع/ یزوّع: استفراغ کرد، استفراغ می کند ( استفراغ کردن)
ماضی👇
هوّه زوّع: استفراغ کرد
هیّه زوّعت: استفراغ کرد
همّه زوّعو: استفراغ کردند
هنّه زوّعن: استفراغ کردند
انته زوّعت: استفراغ کردی
انتی زوّعتی: استفراغ کردی
انتو زوّعتو: استفراغ کردید
انتن زوّعتن: استفراغ کردید
انی زوّعت: استفراغ کردم
احنه زوّعنه: استفراغ کردیم
مضارع👇
هوّه یزوّع: استفراغ می کند
هیّه تزوّع: استفراغ می کند
همّه یزوّعون: استفراغ می کنند
هنّه یزوّعن: استفراغ می کنند
انته تزوّع: استفراغ می کنی
انتی تزوّعین: استفراغ می کنی
انتو تزوّعون: استفراغ می کنید
انتن تزوّعن: استفراغ می کنید
انی ازوّع: استفراغ می کنم
احنه نزوّع: استفراغ می کنیم
امر👇
زوّع: استفراغ کن
زوّعی: استفراغ کن
زوّعو: استفراغ کنید
زوّعن: استفراغ کنید
نهی👇
لا تزوّع: استفراغ نکن
لا تزوّعین: استفراغ نکن
لا تزوّعون: استفراغ نکنید
لا تزوّعن: استفراغ نکنید
اسم فاعل👇
مزوّع: استفراغ کرده است، استفراغ کرده ای، استفراغ کرده ام
مزوّعه: استفراغ کرده است، استفراغ کرده ای، استفراغ کرده ام
مزوّعین: استفراغ کرده اند، استفراغ کرده اید، استفراغ کرده ایم
مزوّعات: استفراغ کرده اند، استفراغ کرده اید، استفراغ کرده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
#شماره ۸۲۲
انشلع/ ینشلع: کنده شد، کنده می شود ( کنده شدن)
ماضی👇
هوّه انشلع: کنده شد
هیّه انشلعت: کنده شد
همّه انشلعو: کنده شدند
هنّه انشلعن: کنده شدند
انته انشلعت: کنده شدی
انتی انشلعتی: کنده شدی
انتو انشلعتو: کنده شدید
انتن انشلعتن: کنده شدید
انی انشلعت: کنده شدم
احنه انشلعنه: کنده شدیم
مضارع👇
هوّه ینشلع: کنده می شود
هیّه تنشلع: کنده می شود
همّه ینشلعون: کنده می شوند
هنّه ینشلعن: کنده می شوند
انته تنشلع: کنده می شوی
انتی تنشلعین: کنده می شوی
انتو تنشلعون: کنده می شوید
انتن تنشلعن: کنده می شوید
انی انشلع: کنده می شوم
احنه ننشلع: کنده می شویم
امر👇
انشلع: کنده شو
انشلعی: کنده شو
انشلعو: کنده شوید
انشلعن: کنده شوید
نهی👇
لا تنشلع: کنده نشو
لا تنشلعین: کنده نشو
لا تنشلعون: کنده نشوید
لا تنشلعن: کنده نشوید
اسم فاعل👇
منشلع: کنده شده است، کنده شده ای، کنده شده ام
منشلعه: کنده شده است، کنده شده ای، کنده شده ام
منشلعین: کنده شده اند، کنده شده اید، کنده شده ایم
منشلعات: کنده شده اند، کنده شده اید، کنده شده ایم
https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi