eitaa logo
بومگردی ساری بلاغ اردبیل
178 دنبال‌کننده
14 عکس
6 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای یک دیگ آش دوغ ماجرا از اینجا شروع شد که یک گروه از شیراز اومدن توی "اوبا" مهمون ما شدن(خیلی هم آدمای مهربونی بودن عکس هاشون رو بابام گذاشته بالا میتونید ببینید) بعد از کلی گشت و گذار و اسب سواری و صرف نهار یهویی مسئول گروهشون گفت باید عصر برسیم گردنه حیران و تالش و ...مامانم که یک دیگ بزرگ آش دوغ بار گذاشته بود خیلی اصرار کرد که نیم ساعت دیگه بمونید تا آش آماده بشه ولی قبول نکردند و باهم خداحافظی کردیم. حالا ما خودمون هفت هشت نفر موندیم و یک دیگ آش دوغ. جاتون خالی نشستیم دور آتیش نفری سه چهار کاسه آش خوردیم بقیه اش رو هم فرستادیم توی هیات مامان زری که تو شهر برگزار میشه.