هدایت شده از تبلیغات آشپزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 افرادی که اضافه وزن دارید کلیپ رو کامل ببینید👆🏻
این چربی سوز گیاهی جوری لاغرت میکنه که همه فکر میکنن عمل کردی 👌🏻
برای دریافت اطلاعات بیشتر و سفارش با 50درصد تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/DADNB
https://landing.saamim.com/DADNB
#سرکشِقلبم
#به_قلم_ثمین
#پارت_546
- یعنی چی؟
- ارسلان بر میگرده... همین روزاست که بیاد.
با خوشحالی اشکام و پاک کردم.
- راست میگید؟
- آره دختر... صبور باش.
با ذوق گفتم:
- کی خبر داد؟
- یکی از آشناهامون توی شهر.
- وای یعنی میشه؟
- آره عزیزم، میشه.
لبخندی زدم و چیزی نگفتم.
اون روزا عرفان با بچههای عمارت مشغول بازی بود و من هم به آرزو شیر میدادم.
بدعنقی میکرد و اذیت...
نمیدونستم چرا شیر نمیخوره.
نمیدونستم دردش چیه.
خانمبزرگ میگفت بیشتر کنارش باشم، وابستهام شده؛ اما نمیدونستم مشکل از شیر منه.
بچهام حتی بهم عادت نداشت...
خیلی دلم گرفت.
یکی از خدمتکارای عمارت از آرزو مراقبت میکرد.
با اون خیلی خوب بود؛ اما کنار من غریبی میکرد.
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این راهکار لاغریِ جهانی به برنامه ی طبیب هم رسید😳
اگه اضافه وزن دارید و میخواید با روشی که سازمان بهداشت جهانی تاییدش کرده لاغر بشید این کلیپ رو تا آخر ببینید👌🏻
برای سفارش با تخفیف ویژه و تکرار نشدنی این پودر جلبک روی لینک زیر کلیک کنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/9a9En
https://landing.saamim.com/9a9En
#ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞوکنایهﻫﺎﯼﻓﺎﺭﺳﯽ
🔮حرف ج🔮
• جا تر است و بچه نیست : کار از کار گذشته و چیزی موجود نیست
• جا گرم کردن : در محلی مستقر شدن
• جانا سخن از زبان ما می گویی : گله و شکایت بیجا از من دارید ، من خود به گله کردن از شما اولی هستم
• جان به عزراییل نمی دهد : بسیار خسیس است
• جان پدر ، تو سفره بی نان ندیده ای : هنوز جوانی و قدر مال نمی دانی
• جان کسی را بر لب آوردن : کسی را مدت زیاد در انتظار گذاشتن
• جای سوزن انداختن نیست : بسیار شلوغ است
• جای شکرش باقی است : باید خدا را شکر کرد که از این بدتر نشده است
• جایی نمی خوابد که آب زیرش برود : آن قدر زیرک است که کاری نمی کند تا دچار ضرر و زیان شود
• جگرش برای فلان چیز لک زده است : آرزومند خوردن یا داشتن آن است
• جنگ اول به از صلح آخر : قرار اول کار بهتر از تفاهم پس از دعواست
• جواب دندان شکن : پاسخ به جا و موجه
• جواب های هوی است : درشت گوی ، درشت می شنود
• جوجه را آخر پاییز می شمارند : نتیجه در پایان کار مشخص می شود
• جیبش را تار عنکبوت گرفته است : دیری است که نقدی به جیب ندارد
#داستان_کوتاه🧐
❤️🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
ریزش موهامو تو ۸ روز قطع کردم😁
جاریم اینقدر حسودی میکرد😒😝
https://eitaa.com/joinchat/149095232Ccaa3abb77a
قبلا خونه پر بود از مو، با شوهرم همیشه دعوا میکردیم حتی توی غذا مو پیدا میشد خیلی افسرده بودم😩
من و شوهرم دوتامونم #کچل شده بودیم تا اینکه توی ایتا گشتم بلاخره راه قطعیشو پیدا کردم راهحل براتون این پایین سنجاق کردم بزن ببین👇😳
https://eitaa.com/joinchat/149095232Ccaa3abb77a
الان از پرپشت بودن مو رنج میبریم😂
توامبیا برای خودت یا همسرت راهکار بگیر❤️
🆔 @moshaver_mahdieh
☎️ ٠٩٣٩١۵٩۴٧٠۶ ☎️
هرچی خسته تر،
ساکت تر...
❤️🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
میگذره رفیق....
❤️🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
.
این روزا خیلیییی به شمع علاقه
پیدا کردم 😁✋🏻
بس که قشنگ شدن آخه 🥰
قدیما اینقدر تنوع نداشت و اینقدر
جذاب نبود ولی امان از شمع های
این کانال 🥲🧡👇🏻👇
https://eitaa.com/joinchat/1820066707Ca3b3c798c7
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
💫 یه لحظه تصور کن...
یه روز صبح از خواب پا میشی، میبینی پاهات گزگز نمیکنه، و کسل نیستی!😍
یادت میاد نصف شب پا نشدی بری دسشویی🙂
امسال با خیال راحت تو حرم راه میری و نماز میخونی. 🙌
🤔میخوای بدونی چه جوری؟
همین الان روی لینک زیر بزن و راز این معجزه رو کشف کن!
https://eitaa.com/joinchat/2197422972C21d946c8b4
☝️☝️☝️راستی با روش کاملا گیاهی و بدون عوارض☝️☝️☝️
.
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جنجالی ترین صحبت های این کارشناس تغذیه بابت چاقی و اضافه وزن
حرف هایی که تاحالا هیچکس بهت نگفته بود😱
لینک سایت اصلی سفارش این معجون لاغری با تخفیف ویژه 👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/quggx
https://landing.saamim.com/quggx
#سرکشِقلبم
#به_قلم_ثمین
#پارت_547
غمام میگرفت وقتی میدیدم چقدر کنارش میخنده.
غم دوری ارسلان کم بود، اینم اضافه شد.
خانمبزرگ و سیما کنارم بودن؛ ولی من دلم مَردم و میخواست.
عرفان خیلی شبیه ارسلان بود.
دلم میخواست ساعتها بشینم بهش نگاه کنم...
اما بازم جایگزین ارسلانم نمیشد.
آهی کشیدم و مثل همیشه جلوی در نشستم.
خبری نبود که نبود...
بعد از رفتنش کار من همین بود.
منتظر نشستن و ثمر ندیدن از این کارم.
دیگه ناامید شده بودم؛ اما تهتهِ دلم امید داشتم.
سی شبانهروز گذشته بود.
هیچ توانی توی تنم نمونده بود.
روزبهروز لاغرتر میشدم و حتی میلی نداشتم با بچههام صحبت کنم یا کنارشون باشم.