eitaa logo
سـرکـشِ قـلـبـم!❤️‍🩹
4.3هزار دنبال‌کننده
907 عکس
250 ویدیو
1 فایل
«بسم‌تعالی» قربان مردمک‌های بی‌قرار چشم‌هایت بروم، قربان غم و شادی‌ات بروم. تو چه هستی که جز با تو آرام نمی‌گیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافی‌ست. کپی برداری حتی با ذکرنام نویسنده حرام و پیگرد قانونی دارد 🖇️ جهت عضویت درvip
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮حرف ج🔮 • جا تر است و بچه نیست : کار از کار گذشته و چیزی موجود نیست • جا گرم کردن : در محلی مستقر شدن • جانا سخن از زبان ما می گویی : گله و شکایت بیجا از من دارید ، من خود به گله کردن از شما اولی هستم • جان به عزراییل نمی دهد : بسیار خسیس است • جان پدر ، تو سفره بی نان ندیده ای : هنوز جوانی و قدر مال نمی دانی • جان کسی را بر لب آوردن : کسی را مدت زیاد در انتظار گذاشتن • جای سوزن انداختن نیست : بسیار شلوغ است • جای شکرش باقی است : باید خدا را شکر کرد که از این بدتر نشده است • جایی نمی خوابد که آب زیرش برود : آن قدر زیرک است که کاری نمی کند تا دچار ضرر و زیان شود • جگرش برای فلان چیز لک زده است : آرزومند خوردن یا داشتن آن است • جنگ اول به از صلح آخر : قرار اول کار بهتر از تفاهم پس از دعواست • جواب دندان شکن : پاسخ به جا و موجه • جواب های هوی است : درشت گوی ، درشت می شنود • جوجه را آخر پاییز می شمارند : نتیجه در پایان کار مشخص می شود • جیبش را تار عنکبوت گرفته است : دیری است که نقدی به جیب ندارد 🧐 ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
🔰حرف ت🔰 • تا تنور گرم است بچسبان : تا اسباب و وسایل هست ، برای رسیدن به مقصود بکوش ، فرصت را غنیمت شمار • تا گوساله گاو شود ، دل صاحبش آب شود : رسیدن به مقصود ، با سختی و مرارت توأم است • تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها : بیشتر اوقات مشهورات بر حقیقت مبتنی است • تب تند زود عرقش می آید : دوستی های بی حد و اندازه ، غالبا به سردی یا دشمنی مبدل می شود • ترحم بر پلنگ تیز دندان ، ستم کاری بود بر گوسفندان : رحم آوردن بر بدان ، ستم است بر نیکان • تعارف آمد و نیامد داره : با این که گمان می بردید احسان شما را نمی پذیرد ، بر خلاف پذیرفت • تعارف شاه عبد العظیمی است : به زبان می گوید اما از دل راضی نیست ( منظور همون تارف اصفهانیه ) • تو را به گور من نمی گذارند : به خاطر گناه من ، تو را عذاب نمی کنند • توی دعوا حلوا پخش نمی کنند : ستیزه و دعوا غالبا با زد و خورد و سخنان درشت توأم است • توی دهن شیر می رود : بسیار شجاع و نترس است • تیر از کمان رفت : وقت تدارک کار گذشت • تیری به تاریکی انداختن : به گمان و حدس نتیجه و سود ، کاری کردن • تیشه بر ریشه خود زدن : خود را در معرض خطر نابودی قرار دادن 🧐 ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
🔮حرف پ🔮 • پا تو کفش کسی کردن : در کار دیگری دخالت کردن • پا در یک کفش کردن : اصرار و پا فشاری کردن • پارسال دوست ، امسال آشنا : به شوخی به دوست یا آشنایی می گویند که مدتی دراز از او بی خبر بوده اند • پایت را به اندازه گلیمت دراز کن : زیاده روی نکن • پایش لب گور است : به خاطر پیری مرگش نزدیک است • پته اش روی آب افتاد : رسوا شد ، رازش آشکار شد • پز عالی جیب خالی : با وجود بی بضاعتی خویشتن را چون توانگران می آراید • پشت پا زدن : با تحقیر ، ترک گفتن • پشت چشم نازک کردن : ناز کردن • پشت دستش را داغ کرد : با خود عهد کرد که بار دیگر این کار را نکند • پشتش باد خورده : پس از مدتی بیکاری ، هنگام شروع به کار ، کاهلی می کند • پشت و روش معلوم نیست : دو رو و منافق است • پشم در کلاه نداشتن : در خور بیم و هراس نبودن • پشه لگدش زده : مریض نیست و از نازک طبعی ، گمان ناتندرستی به خود می برد • پل خر بگیری : محل امتحان و آزمایش • پولش از پارو بالا می رود : مال فراوان دارد • پیراهن عثمان کردن : حقی را وسیله پیشرفت باطلی کردن • پی نخود سیاه فرستادن : کسی را با ارجاع به کاری ، از سر باز زدن 🧐 ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
💠حرف ب💠 • به باد هم نگو : این راز را سخت پوشیده نگه دار • با پنبه سر بریدن : با نرمی و لطف به کسی آسیب و ضرر رساندن • باد آورده را باد می برد : هر چه آسان به دست آید ، آسان هم از دست خواهد رفت • باد به پشت کسی خوردن : پس از مدتی کاهلی و بیکاری ، شروع کار بر کسی دشوار بودن • باد در آستین کسی کردن : کسی را با تعریف و تمجید فریفتن • با دمش گردو می شکند : از پیش آمد حاضر بسیار شاد و خرسند است • بادنجان بم آفت ندارد : خاطر جمع باش به او آسیبی نمی رسد • بادنجان دور قاب چین : چاپلوس و متملق • بار کج به منزل نمی رسد : کار از پایه خراب ، نتیجه ای در بر ندارد • بازی اشکنک دارد ، سر شکستنک دارد : مثلی است متداول میان اطفال ، برای تسلا به کودکی می گویند که در بازی به او آسیب رسیده است • با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتن : با وجود فقر و بی بضاعتی صورت ظاهر را حفظ می کند • با شاخ گاو سر را به جنگ انداختن : خود را به مهلکه انداختن • با طناب پوسیده کسی به چاه رفتن : به واسطه امید و اعتقاد نابجا در بلا گرفتار آمدن • بالای سیاهی که رنگی نیست : بدتر از این نخواهد شد • باید گذاشت در کوزه آبش را خورد : این وعده وفا نخواهد داشت • با یک دست دو هندوانه نمی توان برداشت : به انجام رساندن دو کار خطیر همزمان دشوار است • با یک گل بهار نمی شود : از یک مورد نتیجه کلی نمی شود گرفت • ببینیم و تعریف کنیم : در پاسخ آن که ادعا کند چنین و چنان کنم گویند • بد را باید بد گفت ، خوب را خوب : اگر پیش از این کارهای بدی کرده است ، این یک کارش خوب بوده • برای کسی بمیر که برای تو تب کند : غم کسی را بخور که بر غم تو اندوهگین شود • برای همه مادر است برای من زن بابا : با همگان مهربان است و با من بی مهری می کند • بر یخ نوشتن : قطع امید کردن • بزک نمیر بهار میاد ، کنبزه با خیار میاد : وفای این وعده بسیار دور است • بوی حلواش می آید : پیر است و مرگش نزدیک • به روباه گفتند : شاهدت کیست ؟ گفت : دمم : شاهد مغرض است و با این شهادت به او منفعتی می رسد • به گمانش علی آباد شهری است : به غلط گمان نیک روزی می برد • به مرگ می گیرد تا به تب راضی شود : زیاده طلب می کند تا طرف به اندازه کافی تن بدهد • به نام ما به کام تو : به ظاهر از آن ماست اما نفعش به دیگری می رسد • یک تیر و دو نشان زدن : از امکانات موجود نهایت بهره را بردن 🧐 ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
√ همراه بامعنی ضرب المثل ها√ ‏✔️ﺣﺮﻑ ﺍﻟﻒ ⭐️ازهرﭼﻪ ﺑﮕﺬﺭﯼ ﺳﺨﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺷﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺻﺤﺒﺖ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﮐﺴﻞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺟﺰ ﺳﺨﻦ ﻣﻮﺭﺩﭘﺴﻨﺪ ﻭ ﺣﺮﻑ ﺩﻝ، ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩ . ⭐️ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﭘﺲ ﻣﯽﮔﯿﺮﯼ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻋﻤﻞ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩد، ﭼﻪ ﻋﻤﻞ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﯾﺪﻩ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ . ⭐️ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﺩ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺑﺎﺩﺵ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﺪ. ⭐️ﺍﺯ ﻫﻮﻝ ﺣﻠﯿﻢ ﺩﺭ ﺩﯾﮓ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺫﻭﻕ ﻭ ﻃﻤﻊ ﻭ ﺣﺮﺹ ﺯﯾﺎﺩ ﻋﺠﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﺿﺮﺭ ﺷﺪﻥ . ⭐️ﺍﺳﺒﺶ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﻌﻠﺶ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻓﺮﻉ ﺑﻮﺩﻥ . ⭐️ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺜﻞ ﻋﻠﻢ ﯾﺎ ﺛﺮﻭﺕ ﺭﻧﺞ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺮﺩﻥ . ⭐️ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻻﯼ ﺯﺧﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭﺩﯼ ﺭﺍ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﮐﺮﺩﻥ . ⭐️ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺻﻞ ﻭ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻭ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﺸﻮﺩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻤﯿﺖ ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺳﻨﺪ . ⭐️ﺍﺷﮑﺶ ﺩﻡ ﻣﺸﮑﺶ ﺍﺳﺖ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ . ⭐️ﺍﺷﮏ ﮐﺒﺎﺏ ﻣﻮﺟﺐ ﻃﻐﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ، ﺯﺍﺭﯼ، ﻧﺠﺎﺑﺖ ﻭ ﺳﺎﺯﺵ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻣﻮﺟﺐ ﮔﺴﺘﺎﺥ ﺷﺪﻥ ﻇﺎﻟﻢ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ⭐️ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻧﺼﻒ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ⭐️ﺍﻓﺎﺩﻩﻫﺎ ﻃﺒﻖ ﻃﺒﻖ، ﺳﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺵ ﻭَﻕ ﻭ ﻭَﻕ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺳﮓﻫﺎ ﺑﻪﻃﺮﻑ ﮊﻧﺪﻩﭘﻮﺵ ﺑﯽﭼﯿﺰ ﭘﺎﺭﺱ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺑﯽﻧﻮﺍﯾﯽﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﻨﺪ. ⭐️ﺍﻓﺴﺎﺭ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﮐﺶ ﺷﺪﻥ، ﻫﺮﺯ ﻭ ﻭﻝ ﻭ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪﻥ . ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻃﻐﯿﺎﻥ ﯾﺎ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩﻥ . ⭐️ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺩﺍﻉ ﻭ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ⭐️ﺍﮔﺮ ﺭﺍ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺍﮔﺮ ﻭ ﺍﻣﺎ ﻭ ﻋﺪﻩﻫﺎﯼ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ . ⭐️ﺍﮔﺮ ﻟﺐ ﺑﺘﺮﮐﺎﻧﺪ ﺑﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩﺗﺮﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﻭ ﮐﻢﺗﺮﯾﻦ ﺧﻮﺍﻫﺶ ‏(ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺷﺎﺭﻩ) ﻃﺮﻑ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ. ⭐️ﺍﮔﺮ ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﻧﺎﻥ ﮔﻨﺪﻡ، ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺷﺨﺼﺎً ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﯾﺎ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﺷﺪ . ⭐️ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺖ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﺭ ﻭ ﮐﭽﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﻭ ﺯﺑﺎﻥﺑﺎﺯﯼ ﻃﺮﻑ . ⭐️ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﺩﻋﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻭ ﻣﺘﮑﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺻﻠﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ . ⭐️ﺍﮔﻪ ﻋﻠﯽ ﺳﺎﺭﺑﻮﻧﻪ، ﻣﯽﺩﻭﻧﻪ ﺷﺘﺮ ﻭ ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻮﻧﻪ ﺁﺩﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﻨﺪ . ⭐️ﺍﮔﻪ ﻫﻮﺳﻪ، ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺑَﺴﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﯾﺎ ﻫﻮﺱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺁﻥ ﺩﻟﭽﺴﺐ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ⭐️ﺍﻟﻬﯽ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺑﺰﻧﯽ ﻃﻼ ﺑﺸﻪ ﺩﻋﺎ ﺩﺭ ﺣﻖ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ : ﺭﻭﺯﺑﺮﻭﺯ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪﻥ ﻭﺿﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﻭ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺑﺮ ﻭﻓﻖ ﻣﺮﺍﺩ . ⭐️ﺍﻟﮑﯽ ﺧﻮﺵ ﺧﻮﺷﯽ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ . ⭐️ﺍﻣﺎﻡ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﻗﻨﺪﯾﻞ اظهاﺭ ﺑﯿﻨﻮﺍﯾﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮐﻞ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺷﻤﺮﺩﻥ . ⭐️ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻘﺪ، ﻓﺮﺩﺍ ﻧﺴﯿﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺳﺪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺍﯾﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﺴﯿﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ . ⭐️ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﺗﺐ ﻭ ﺗﺎﺏ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﻫﻢ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞﺗﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ . ⭐️ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮑﻮﺳﺖ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺍﻋﺘﺪﺍﻝ ﻭ ﻣﯿﺎﻧﻪﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ . ⭐️ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻦ ﺳﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺟﻨﺲ ﻧﺎﻣﺮﻏﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻥ. 🧐 ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو