eitaa logo
طناز
8.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
165 ویدیو
0 فایل
تبلیغاتمون😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1759249087C4c9dc63f34
مشاهده در ایتا
دانلود
طناز
#پارت_۳۲۵ ‌_._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. مهدیار وقتی از بالای سر آقاجون میاد بیرون به قدری
_._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. با برخورد محکم دستش به دهنم بی اختیار لب هام بهم دوخته می‌شه. انقدر شکه‌ام که تا چند ثانیه همین طور خشکم می‌زنه. بعد اشک هام جاری می‌شه مهدیار واقعا مشکل داشت چرا نمی‌تونست عادی باشه؟ ماشین مثل جت سرعت داره با هم می‌ریم یک خیابون نا آشنا من از ترس مهدیار تو صندلی جمع شدم و اشک می‌ریزم... با رسیدن به آپارتمان ناشناس اشک هام مثل سیل روون می‌شه. - مهدیار چی شده تو رو خدا حرف بزن من چه اشتباهی کردم تو داری اینجوری باهام رفتار می‌کنی؟ جوابم همه ضجه هام فقط خشونت مهدیاره! - حرف نزن طناز هیچی نگو. _._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. ‌ ‌
پارت جدیدمون😍
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌🍂🍁🍂🍁🧡🍁🍂🍁🍂 برای دریافت رمان کامل 💜 برای آخرین بار میتونید با پرداخت 40 هزار تومن به شماره کارت زیر و ارسال فیش واریزی به آیدی ادمین عضو کانال 🦋 بشید.
6219861935945401
به نام خانم سهیلا صادقی (روی شماره کارت بزنید،کپی میشه) @s_majnoon ‌ 🍁 رمان در وی آی پی به پایان رسیده 🍁 ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 🍂🍁🍂🍁🧡🍁🍂🍁🍂 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌الهی زیارت حسین(ع) را در دنیا و آخرت روزی ما قرار بده❤️‍🩹 ❤️ ‌
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱
دوست داشتنت در من تمام نمی شود تنها ... از ثانیه ای به ثانیه ای دیگر منتقل می شود بیشتر؛ تپنده تر ... ♥️✨
🤍♥️ ‌
طناز
#پارت_۳۲۶ _._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. با برخورد محکم دستش به دهنم بی اختیار لب هام بهم
_._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. به سختی از جام بلند میشم گونه راستم هم بخاطر سیلی های متععد و بی رحمانه مهدیار باد کرده. انگار این گرگ وحشی که به تنم تاخت مهدیار دیروز که قول داده بود تلخی های گذشته رو جبران کنه اون نبود. احمق بودم واقعا ساده بودم که فکر می‌کردم با چهارتا دوستت دارم و محبت می‌شه یک آدم از درون پر از عقده رو درمان کرد. مهدیار من رو دوست داشت، هنوزم داره ولی این آدم پر عقده و حسرته. تو ۶ سالگی بابا محمدش رو از دست می‌ده و می‌افته زیر دست ناپدری. ازش چند بار شنیدم که درباره خشونت پدر خوانده‌ش گفته بود. منصور خان چهار پنج سال بالای سر اون و مهدیس بود و با روش های مختلف این دو تا رو آزار داده. بعدم مرگ مادرش مقابلش چشم هاش، درگیری پدر من فرشته مادرش کشته می‌شه... _._._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. ‌ ‌برای دریافت وی آی پی رمان 40 هزار تومن واریز کرده و فیش واریز رو برای ادمین ارسال کنید.
6219861935945401
به نام خانم صادقی @s_majnoon
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 چیـزی بـگو بیـن خـودمان باشـد مثلاً یڪ دوستت دآرمــ وسـط آغوش..❤️ ‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ ❣ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با گریه میگفت؛ منکه داشتم زندگیمو میکردم، حرمت من رو بیچاره کرد... ❤️‍🩹 ‌