eitaa logo
[ سَربآز ³¹³ ]
1.1هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
42 فایل
ما ؟ شیعهِ مولا علی بیشتر سَرباریم تا سرباز ؛ نه خشک ِمذهب ، نه شُل مذهب یه چیزی بین ِاینها ؛ شاید سربازی باشیم در رکاب ِآقا³¹³؛ ‹ نیمچه عکاس | شاید منتظر ³¹³ › اگر ایرادي‌ بود به‌ ما بچسبونید ، نه‌اسلام * دین‌ اسلام‌ کامله‌ ولی‌ من ُشما ، نه . !
مشاهده در ایتا
دانلود
++++++
https://eitaa.com/joinchat/3234988289C98a7d81964 گروه خادمین رقیه س گرفتاری مریض داری حاجت داری متوسل شو به سه ساله ابا عبدالله ع خیلی ها حاجت گرفتن بیاین تا معجزه رقیه خاتون س با چشمای خودتون ببینید... فقط خانوما:))) آقا نیاد=ریم
اذان گفت بریم نماز سر افطار مارم دعا کنید نماز روزه هاتون هم قبول 🙂🌱
کتاب صوتی "راز درخت کاج" ( خاطرات مادر شهیده )
محمد هادی ذوالقاری در ۱۳ بهمن سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد،او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می ادازیم او درست مصادف با شهادت امام هادی (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی میند. عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید. دوران تحصیل شهید محمد هادی ذوالفقاری در دوران دبستان به مدرسه شهید سعیدی در میدان آیت الله سعیدی رفت. هادی در دوره دبستان بود که وارد شغل مصالح فروشی شد و خادمی مسجد را تحویل داد. دوران راهنمایی را در مدرسه ی توپچی درس خواند.همان موقع کلاس های ورزش های رزمی می رفت و به فوتبال خیلی علاقه داشت. سیکلش را که گرفت،برای ادامه تحصیل در دبیرستان شهدا شد.اما از همان سال های اولیه دبیرستان،زمزمه ی ترک تحصیل را کوک کرد! محمد هادی پس از پایان خدمت، چندین کار مانند کار کردن در فلافل فروشی را تجربه کرد و بعد از آن، راهی حوزه شد؛زیرا راهی جز طلبگی در نجف پاسخ علمی غوغای درون هادی نبود. جانبازی شهید هادی ذوالفقاری در سال ۸۸ در جریان ۸۸ و اغتشاشات صورت گرفته، برای دفاع از کشور حضور جدی داشت، ماجرای حضور ایشان در اغتشاشات سال ۸۸ را اینگونه روایت می کند: بارها برای مقابله با فتنه گران که در سال ۸۸ به خیابان ها آمده بودند. به همراه شهید به محل اغتشاشات رفتیم . شهید ذوالفقاری ازآن‌هایی که بگوید باید به من موتور و امکانات و کلاه ایمنی و ضربه زدن به آن بروم و از کشور دفاع کند نبود، دل شیر داشت و در شرایطی که برخی می‌ترسیدند موتورهایشان به آتش کشیده می‌شد و جا می‌زدند با موتورهای شخصی خود را. میدان آمد. در یکی از تجمعات آشوب گران که برای مقابله با تخریب اموال عمومی و جلوگیری از اغتشاش آنها حضور پیدا کردند، درگیری به اوج خود رسید و فتنه گران موتور ما را محاصره کردند و سنگ خیلی بزرگی را به صورت شهید هادی ذوالفقاری کوبیدند.اگر قصد اغتشاش گران را داشت. مقابله با ما بود، سخت سنگ را به سینه و یا پاهای ما نشان می‌دادند، اما سنگ را به سمت یک شهید نشانه رفتند و سنگ به زیر چشم شهید کرد و آن‌چنان دردی به شهید وارد کرد که به دور خود می‌پیچید. حال غش کردن بود که او را به بیمارستان منتقل کردند . آن جا هم به دنبال این نبود که پیگیر بحث جانبازی شود یا جار بزند که من در راه دفاع از کشور آسیب دیدم، با هزینه شخصی اش، موضوع معاینه ودرمان خود را دنبال کرد؛ آن ضربه آن قدر محکم بود که بخشی از آن صورت گرفت. شهید ، روز بی حس بود. شدت این سنگ به حدی بود که شهید پر از خون شد و اینگونه شکافته شد و تا مدت ها، وقتی شهید لبخند می زد، جای این زخم بر آنها به خوبی قابل دیدن بود. یکی از دلایل هم در اعلامیه ایشان نوشته شده جانباز شهید همین مجروحیت ایشان در فتنه ۸۸ است. خصوصیات اخلاقی شهید محمد هادی ذوالفقاری ارادت زیاد شهید ذوالفقاری به شهید ابراهیم هادی باعث شد در خلق و خوی شبیه اونا؛اورا در زندگی الگوی خود قرار داد. ازات بارز هادی کمکی پنهانی به نیازمندان (چه در ایران و چه در عراق)بوده است که این خصوصیات نیازمندان بعد از شهادتش روشن شد. این شهید بزگوار همیشه همیشه الوضو بودند و به مسائل مذهبی اهمیت می دادند. ایشان مداحی می کردند و اغلب اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت؛ هادی انرژی‌اش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود. اخلاص هادی زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. زمانی که شخصی از زحمات او تشکر کرد، گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکردیم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. او جوان فعال، کاری، پرتلاش اما بدون ادعایی بود. هادی بسیار شوخ طبع و خنده رو و در عین حال زرنگ و قوی بود. نحوه شهادت محمد هادی ذوالفقاری شهید ذوالفقاری سه بار برای مبارزه با داعش به منطقه سامراء رفت. او با نیروهای حشدالشعبی چه زمینه های مختلف همکاری نزدیکی داشت . روز ۲۶ بهمن بود(چند روز بعد از سالگرد شهادت شهید ابراهیم هادی، همان شهیدی که الگوی زندگی هادی بود)در حومه ی سامرابراثر عملیات انتحاری بین سربازان عراقی و شهید ذوالفقاری به آرزویش رسید. پس از شهادت او خبرها حاکی از این بود که ایشان مفقود شده بودند و جز لاشه ی دوربین عکاسی هیچ چیز دیگری و حتی پیکری از او به جانمانده است. بعد از چند روز سیدکاظم الجابری شناسایی‌اش کرد. در اصل پیکر شهید ذوالفقاری بر اثر انفجار پرت شده بود. یک نفر درحال عبور از معرکه پیکر او را می‌بیند و پلاک را برای اطلاع از خبر شهادت برمی‌دارد و بدن شهید بی‌پلاک آنجا می‌ماند. تا اینکه او را به بغداد انتقال می‌دهند.
شهید محسن حججی در سال ۱۳۷۰ در شهر نجف‌آباد اصفهان چشم به جهان گشود.او یک برادر و شش خواهر داشت، حججی فرزند خانواده دوم می‌باشد. او از جمله رزمندگان شجاع مدافع حرم بود که سرنوشتش باامام حسین گره خورد . شهیدمحسن حججی از جهادگران و اعضای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بودو ویژگی خاصی به این شهید بزرگوار داشت. آنها کتاب های شهدا را با هزینه های خود می گرفتند و در کتابخانه و موسسات فرهنگی قرار می دادند. تحصیلات شهید محسن حججی شهید محسن حججی در سال ۱۳۸۷ دوران دبیرستان خود را به پایان رساند و دانشگاه، در رشته فناوری کنترل شروع به تحصیل کرد. اولین کتاب غیردرسی‌ای که شهید حججی مقتل امام حسین بود، وارد این راه شد و مسیری که طی کرد در رابطه با این مقتل و راه امام حسین (ع) بود و بودن در این مسیر باعث رشد محسن شد. پذیرش شهید حججی در سپاه پاسداران شهید حججی پس از پایان خدمت سربازی خود آشتیاقش برای حضور داوطلبانه در سپاه بیشتر شد و در سال ۱۳۹۳ اقدام به ثبت نام در سپاهداران کرد و سازمان پذیرفته شد. ازدواج شهید محسن حججی در یازدهم آبان ۱۳۹۱ محسن حججی با زهرا عباسی عقد و در ۹ مرداد ۱۳۹۳ با وی به صورت رسمی ازدواج کرد. محسن حججی در سال ۲۴ فروردین ۱۳۹۵ فرزند پسر شد و نامش را علی گذاشت. اعزام شهید حججی به سوریه شهید حججی اولین بار در سال ۱۳۹۴ و چند روز به محرم به سوریه اعزام شد و در اربعین حسینی به ایران بازگشت،دومین اعزام او در ۲۷تیر ماه ۱۳۹۴ بود.
او بسیار مقید بود این مسئله برای دوستانش ثابت شد.دوست وهمرزم او این تعریف می کند:« گاهی اوقات باید در خانه مردم سوریه بمانیم یا از آن ها به عنوان سنگر استفاده کنیم. هنگام نماز که می‌شد شهید حججی از ساختمان بیرون می‌رفت یا در حیاط به اقامه نمازش می‌پرداخت تا مبادا نمازش شبه‌های داشته باشد». عاشقی شهید حججی به حضرت زینب (س) و اباعبدالله الحسین (ع) باعث شد که او را راهی سوریه کرد. محسن جوانی مؤمن و معتقد بود، به هیچ عنوان پدر و مادر خود را آزار نمی‌داد. محسن همیشه حرف و عملش یکی بود و هرگز در کارهایش ریا وجود نداشت و همه کارهای او قربت‌الله بود. یکی از بهترین های محسن هم این بود که هرگز دروغ نمی‌گفت. شهید محسن حج روی حجاب خیلی کمتر داشت، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر در بین دوستان می‌دید که حجاب رعایت نمی‌کرد و به صراحت اعلام می‌کرد که حجاب را رعایت کنید، در حالت کلی می‌گفتم بسیار رویجی حجاب ‌حساس بود . ولایت پذیری محسن چراغ راهش شد، ولایت پذیری را در گفتار و رفتار او به عینه مشاهده می‌کردیم، اودرامور مختلف بصیرت داشت. نحوه ی شهادت شهید محسن حججی شهید محسن حججی در روز دوشنبه ۱۶مرداد ۱۳۹۶ به اسارت داعش در آمد. پس از دو روز اسارت در روز چهار شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶در منطقه تنف سوریه به دست جنایت کاران داعشی به شهادت رسید و سر او را مانند اربابش جداکردند. جواز شهادت شهید محسن حججی شهید حججی در دست نوشته‌هایش از امام رضا (ع) درخواست جواز شهادتش را می‌کند و خطاب به امام رضا (ع) می‌نویسد: «آقاجان دوست دارم همسر علی‌اکبر (ع) در جوانی شهد شیرین شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت. کنم. فقط یک درخواست شخصی دیگر دارم. مولای من، بر من منت بگذار، جواز شهادتم را امضا کن.» بازگشت پیکر شهید حججی به ایران ارتش لبنان با حزب الله، پیکر پاک شهید حججی را در مقابل اجازه امن منطقه مرزی لبنان و سوریه تحویل گرفته است. سپاه پاسداران پیکر مطهر او را در ۷شهریور تحویل گرفت و با انجام آزمایش‌های دی اِن‌ای هویت او را تأیید کرد. پیکر وی را همزمان با عزاداریهای محرم به ایران بازگردانده شده است. می‌گویند پیکر پاک این شهید مظلوم بدون سر و دست بوده است.مراسم تشیع محسن حججی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۶در تهران برگزار شد. شهید محسن حججی
_
[ سَربآز ³¹³ ]
_
دعای فرج به نیت آرمان علی وردی 🌱
[ سَربآز ³¹³ ]
شب جمعه هوایت نکنم میمیرم حسین 💔
هدایت شده از ‌حرف دل
ونَحنُ‌عَشَقناکَ‌لِنَبقی . . . - وماعاشقت‌شدیم‌تاباقی‌بمانیم♥️:)
0:00❤️
[ سَربآز ³¹³ ]
0:00❤️
اللهم عجل لولیک الفرج:)
شبتون حسینی:)))