شمعم و پروانه میخواهد دلم
خلوتی رندانه میخواهد دلم
تا نبازم در نبردِ عاشقی
همچو خود دیوانه میخواهد دلم
#منتظر
#حسن_کریمزاده
📘 نبرد عاشقی
دلم گرفته از این شکوههای بیپاسخ
دلم گرفته از این احتباس دلتنگی
از این دوگانگی نفس سرکش عاشق؛
دلم گرفته از این رنگهای بیرنگی
از این هوای پر از خالی خدا بودن...
که از پس علف هرز غنچه میشکفد
و باغ طاعتمان میخزد بهسوی خزان
و در مسير گناهیم محکم و ممتد...
میان مردم از احساس عشق سرشاریم
و در گریز ز عشقیم وقت بانگ سحر
جلال صورتمان چشم خلق کرده دوتا
جمال سیرتمان گشته رنگ خاکستر
چرا ز خود شده بیگانهایم و غرق خودیم
چرا ز صولت انسانیت گریزانیم؟!
قرار بود که در حق به آسمان برسیم
ولی ز رنگ و ریا در عزای طوفانیم
نشسته بر خم ابروی واژهها اشکی
که از پس دل ابری به گونه میلغزد
ولی همین که پُرم از هوای حقطلبی
برای ثانیهای عارفانه میارزد...
من از حوالی باران فصل پاییزم
که در هوای زمستان به دیم میبارد
که شاید از پس این فصل، شکوههای تری
اجابتی به دلتنگِ خاک ما آرد...
#پریسا_صالحی #منتظِر
کانال اشعار خانم صالحی:
@entezareshaeranepsalehi
حاجی...
به سفر میروی و صحن و سرای عرفات
شده چون حلقهٔ در دست به دامان شما
اشک مهمان وداعت شده امروز، حسین!
آمدی اذن بگیری، بروی کربوبلا؟
مات مانده است زمین از عطش رفتنتان
که به قربانی حق، شیوهٔ مستانه چرا؟
"کربلا کعبهٔ دلهاست، خدا میداند"
و تو میدانی و اینگونه نشستی به دعا!
حجتان حاجی قربان شده! مقبول شده
جام وصل است که با شهد شهادت آقا
آمده تا که به وصلت برساند اینبار
به سفر میروی ای شاه شهیدان منا
بارِ این بارِ سفر قصد ندارد که حسین
دست خالی برود از پس دیدار خدا...
#پریسا_صالحی #منتظِر