eitaa logo
کانال سید مقدام حیدری
270 دنبال‌کننده
664 عکس
80 ویدیو
22 فایل
مدیر و نویسنده‌ی کانال @meqdam
مشاهده در ایتا
دانلود
فارغ‌التحصیلان علوم انسانیِ نگران‌کننده! فرض کنید که فلان رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه حذف بشود یا حذف نشود یا کم بشود؛ من روی این چیزها هیچ نظری ندارم. من نه نفی میکنم، نه اثبات میکنم؛ یعنی کار من نیست، کار مسئولین است. ممکن است مصلحت بدانند بعضی از رشته‌ها را حذف کنند یا نکنند؛ این علوم انسانی، تربیت‌شده و دانش‌آموخته‌ی خود را آنچنان بار می‌آورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است. می‌بینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید مدیریت یا اقتصاد خوانده، هرچه با او درباره‌ی مبانی دینی این مسائل حرف میزنیم، به خرجش نمیرود. نه اینکه رد میکند، نه؛ اما آنچه که شما در باب اقتصاد اسلامی با او حرف میزنید، با یافته‌های علمی او، با آن دو دو تا چهار تاهائی که او در این علم تحصیل کرده، جور در نمی‌آید. حدود دو میلیون از دانشجویان علوم انسانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی اسلامی باشد و بخواهد جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میگیریم؟ این نگران کننده است. منبع: بیانات رهبری پیرامون تحول و ارتقا علوم انسانی ✍سیدامیرحسین حسینی ✅به افرا بپیوندید: @afra_eco
خب این طبیعی است؛ بر دل که گرد و غبار بنشیند، یا وقتی دل ناصاف باشد، با برخی از احکام خدا حال نمی‌کند. اما وقتی دل، نه فقط ناصاف، بل‌که ناپاک شد، وقتی جنس قلب، رفته‌رفته از سنگ شد، دیگر ولی خدا را که دوست‌داشتنی‌ترین مخلوق عالم است، دوست نخواهد داشت؛ سهل است کینه‌ی او را هم به دل خواهد گرفت. روز غدیر که پیامبر(ص) دست علی(ع) را بلند کرد، خیلی‌ها خوششان نیامد. اگر چه هیچ اشکالی بر این انتخاب خدا نمی‌توانستند بگیرند. دل است دیگر؛ مواظبش نباشی، چموش می‌شود و دیگر نمی‌تواند خوبان عالم را دوست داشته باشد. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
+ نماز بخونم که چی بشه؟ آدم می‌شناسم نماز می‌خونه ولی زنشو می‌زنه؛ نماز می‌خونه ولی خسیسه؛ نماز می‌خونه ولی مال مردم‌خوره؛ نماز می‌خونه ولی چشمش دنبال ناموس مردمه! اگه نمازخونا اینن، من صد سال سیاه نماز نمی‌خونم. _ خب تو درس می‌خونی که چی بشه؟ که دکتر مهندس بشی؟! مهندس می‌شناسم بداخلاقه؛ دکتر می‌شناسم قصابه نه جراح؛ دکتر می‌شناسم زنشو می‌زنه؛ دکتر می‌شناسم کاری به پدرمادرش نداره؛ دکتر می‌شناسم هوای فقرا رو نداره؛ دکتر می‌شناسم خودش بهداشت و سلامتی رو رعایت نمی‌کنه؛ دکتر می‌شناسم دمپایی دست‌شویی رو خیس می‌کنه.‌‌.. کلا هر کار خوبی بخوای بکنی هستن آدم‌هایی که اون کار خوب رو می‌کنن ولی کارای دیگه‌شون درست نیست. خب که چی؟! این هم شد حرف؟! ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨مطالبه مهم رهبر انقلاب از مبلغین: 🔰پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید / در تبلیغ به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کنید ✏️ رهبر انقلاب اسلامی ساعتی پیش در دیدار مبلغان و طلاب حوزه‌های علمیه: تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست. این کار، لازم است. اما فقط این نیست. طرف مقابل مبانی فکری دارد باید به او حمله کرد در تبلیغ موضع تهاجم لازم است. این لازمه‌اش شناخت صحنه است یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید با کی طرفید، ما با کی طرفیم حالا فرض کنید که یک شبهه‌ای را فلان سرمقاله نویس یا فلان ستون نویس فلان روزنامه یا فلان مثلاً توئیت‌زن توی فلان شبکه‌ی فلان یک چیزی را مطرح کرده ما با کی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که این‌جور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشت صحنه‌ای داشته باشد. ۱۴۰۲/۴/۲۱ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔻کدوم شون بهتره؛ باحجاب بی‌شرف، یا بی‌حجاب باشرف؟ ما انسان‌ها وقتی دو رفتار رو مقایسه می‌کنیم، بقیه‌ی متغیرها رو فیکس می‌کنیم و فقط راجع به این دو رفتار حرف می‌زنیم و مقایسه می‌کنیم. اگه این نباشه کلا راجع به هیچ رفتار انسانی نمی‌شه حرف زد و از آثار و کارکردهای هیچ کاری نمی‌شه سخن گفت. مثال بزنم: +ورزش کن برای سلامتیت خوبه _ چه ربطی داره؛ خیلیا ورزشکارن ولی مریضن، بعضیا هم سیگاری‌ان ولی سالم. سلامتی به ذات آدماست. + بچه جون درس بخون که باسواد بشی و کار خوب گیرت بیاد _ چه ربطی داره. خیلیا مدرک عالی دارن ولی بیکارن. خیلیا هم بی‌سوادن ولی یه راسته بازار روشون قسم می‌خورن + عزیزم صبح اول صبح پاشو، برای موفقیتت، آیندت، فکرت، سلامتیت خوبه _ چه ربطی داره، این همه نونوا از همه زودتر پا می‌شن، کجا رو گرفتن؟ . . . در ضمن اگه یه رفتار خوب رو در کنار صدتا رفتار بد قرار دادیم، چیزی ثابت نمی‌شه خودمون رو گول نزنیم! فقط برای حجاب نیست؛ کلا هر رفتار و صفت ماهی رو میشه با همین مغالطه به لجن کشید! کلا جلوی هر دعوت به خوبی و خیر رو با همین روش میشه گرفت: مثلا اگه کسی از اهل خیر تعریف کرد، در مقابل راحت می‌شه مثال واقعی و فرضی بزنیم از خیّر خانم باز، خیّر نزول خور، خیّر بداخلاق، خیّر خلاف کار، خیّر رانت‌خوار، خیّر ابر بده‌کار بانکی و... اگه کسی از هنر بخواد تعریف کنه، باز می‌شه همین‌جوری دهنشو بست: هنرمند بی‌شرف، هنرمند وطن‌فروش، هنرمند بی‌اصل و نسب، هنرمند معتاد، هنرمند بی‌اخلاق، هنرمند پول‌پرست، هنرمند بی‌وجدان...😄 و برعکسش هر کار و رفتار بدی رو میشه در کنار چهارتا خوبی قرار داد، جمله‌سازیش که کاری نداره. مثال‌های واقعیش رو هم میشه پیدا کرد‌. لابد هستن آدمایی که مسواک نمی‌زنن ولی خوش‌اخلاقن، یا دست‌ودل‌بازن یا مردم‌دارن یا باسوادن. و لابد هستن آدمایی که مسواک می‌زنن ولی جنایت‌کارن یا پدرمادرشون رو اذیت می‌کنن. خب که چی؟ دیگه هم‌دیگه رو به مسواک تشویق نکنیم؟! این هم شد حرف؟! ✍🏻سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌 تماشا و دریافت مستند «سوءتفاهم؛ نگاهی ویژه به مواجههٔ دولت‌ها با غرب | ۱۳۷۶-۱۴۰۰» 📺 تماشا از تلوبیون: telewebion.ir/episode/0x78dbf31 📥 دریافت از شبکۀ مستند: doctv.ir/Program/387961 @Panahian_ir
با همین شگرد سوا می‌کنند @sayedmeqdam
ماله‌کش ماییم یا شما؟ ✍ سید مقدام حیدری: نظام اسلامی چه در عصر امام معصوم و چه در دوران ولی فقیه، هیچ وقت چهره‌ای بدون گرد و غبار ناعدالتی و ناکامی نداشت. از دور و بری‌های پیامبر اسلام(ص) و فرماندهان لشکر امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) بگیر تا وکلای بعداً واقفی شده‌ی امام کاظم(ع) و وکلای امامان بعدی، در میان همه آدم توزرد و عوضی پیدا می‌شد! این سنت خداست که اگر پیام‌بر خاتم هم باشد، باز حکومتِ همه‌چیزتمام، به صرف حضور او و بدون نیاز به نقش‌آفرینی مردم شدنی نیست. پیش‌نیازِ مردمیِ حکومتِ عادل و کارآمد هم در بستر سیر تمدنی تاریخ جور می‌شود؛ نه با یکی دو شب. امام زمان(عج) دقیقا به همین دلیل هنوز غایب است؛ چون اگر امروز ظهور کند به خاطر آماده نبودن ما مردم، کاری از پیش نخواهد برد، هم‌چنان که امیرالمؤمنین(ع) نتوانست و امام حسن(ع) هم. و ولی فقیه مأمور است مردم را در همین دوران هدایت و ره‌بری کند؛ دورانی که هم‌چنان دوران آزمون و خطاست و امت اسلامی، بل‌که بشریت هنوز به پختگی لازم برای اجرای عدالت محض حکومت مهدوی نرسیده است. ماله‌کشی نمی‌کنم؛ این توپ را خود خدا در زمین مردم انداخت که فرمود: پیام‌بران را به هم‌راه بینات و کتاب و میزان فرستادیم تا خود مردم عدالت را اجرا کنند؛ (لَقَدۡ أَرۡسَلنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَیِّنَـٰتِ وَأَنزَلنَا مَعَهُمُ ٱلۡكِتَـٰبَ وَٱلۡمِیزَانَ لِیَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسطِ). کار سخت است، که اگر نبود نیاز نبود این همه امام زمان(عج) پشت پرده‌ی غیبت منتظر بماند و غربت بکشد. بعضی از انقلابی‌های دیروز و بلاتکلیف‌های امروز که به دام گیسوهای زن‌زندگی‌آزادی افتادند و فعلا مانده تا یک‌دست ضد انقلاب شوند، برای توجیه عوض شدن‌شان هی آرمان‌های انقلاب و شهدا را چماق می‌کنند و توی سر انقلاب می‌کوبند که چرا فلانی توزرد از آب درآمد؟ چرا بهمان مسئول این حرفش با آن حرفش نمی‌خواند؟ چرا انقلاب دیگر بهشتی و چمران ندارد؟ و از این صحبت‌ها..! لابد فکر کرده‌اند خیلی استدلال‌شان تمام است! بماند که تو ببین این زن‌زندگی‌آزادی چقدر بی‌آرمان و شعار و ادبیات است که این بلاتکلیف‌های از این‌جا رانده و از آن‌جا مانده، حتی برای کوبیدن انقلاب هم بناچار مجبورند از نام و نشان و ادبیات انقلاب وام بگیرند. یارو فکر کرده خیلی هنر کرده و استدلال تمیز تحویل‌مان داده اگر دم به ساعت مصطفی چمران را با مصطفاهای دیگر نظام مقایسه کند! اگر راست می‌گوید، لطف کند بین چمران و گنده‌ها و لیدرهای زن‌زندگی‌آزادی مقایسه کند و بگوید دقیقا چه ربطی بین چمران و مثلا علی‌کریمی هست؟! گیرم سلمنا که انقلابی که هیچ یک از مصطفاهایش چمران نیست دیگر نمی‌ارزد، خب مگر الآن زیر بیرق زن‌زندگی‌آزادی پر از چمران و بهشتی و طالقانی است؟! آن یکی هنوز ذهنش متأثر از فرهنگ اسلامی زیارت قبور بزرگان و توسل به معصومین و اولیای خداست، ولی حال و هوایش خورده به تن زن‌زندگی‌آزادی! و از این مزج بدترکیب، عنوان نچسب «حضرت مهسا» را بیرون داد! همین‌قدر ناموزون و همین‌قدر ناجور! نه آقایان! از قدیم و ندیم گفتند: شترسواری دلا دلا نمی‌شود! با ادبیات اسلام و انقلاب و شهدا فقط می‌شود به انقلاب خدمت کرد؛ نه به زن‌زندگی‌آزادی! شاید هم باورتان نشود؛ ولی بن سلمان و مریم رجوی و دیگر عوضی‌های عالم که پشت زن‌زندگی‌آزادی ایستادند، دلشان برای چمران و طالقانی تنگ نشده بود! لطفا دم به ساعت نام این مردان بهشت را برای این جریان پلشت خرج نکنید. تفصیل این هم بماند که برخورد صبورانه با کاستی‌های نظام اسلامی که ریشه در صبر تاریخی و تمدنی ما دارد، در کنار افتخار به این همه دست‌آورد ملی و بین‌المللی چشم‌گیر، ماله‌کشی نیست. ماله‌کش اعظم آن بچه‌مذهبیِ هیئتیِ مدعیِ عشق شهداست که رفته زیر علم زن‌زندگی‌آزادی سینه می‌زند و مجبور است حرف‌های ضد عزاداری و ضد حسینی لیدرانش را بشنود و هیچ نگوید! منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۳۱ https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (11).pdf
300K
یادداشت ماله‌کش ماییم یا شما؟ @sayedmeqdam
🔻آن سه نفر ✍️سید مقدام حیدری: در شأن نزول آیه‌ی 117 و 118 سوره‌ی توبه آمده است که در جنگ تبوک، که شرایط بر مسلمانان سخت شد، غیر از منافقینِ نام و نشان‌دار، سه نفر، مؤمنِ بدون سوء سابقه که خط و ربطی با جریان نفاق در مدینه نداشتند هم از حضور در جنگ شانه خالی کردند. رسول خدا(ص) از دست‌شان ناراحت شد و تصمیم گرفت به آن‌ها بی‌محلی کند، بقیه‌ی اصحاب رسول خدا(ص) هم موظف شدند بی‌محلی کنند. رسول خدا(ص) که از جنگ برگشتند، برخی از پیرمردها و زن و بچه‌ها و ناتوان‌ها که معذور بودند، به استقبال رسول خدا آمدند. این سه نفر هم، به نام کعب بن مالک، مرادة بن ربيع و هلال بن أمية به استقبال رسول خدا(ص) آمدند و به او سلام گفتند. اما رسول خدا(ص) قهرش گرفته بود و جواب‌شان را نداد. بناچار و به رسم عادت همیشگی به بقیه‌ی نیروهای مسلمانِ بازگشته از جبهه سلام کردند. ولی با کمال ناباوری هیچ کس پاسخ‌شان را نمی‌داد. چند روزی طبق عادت‌شان، به هنگام نماز به مسجد می‌آمدند، اما برنخوردند با کسی که تحویل‌شان بگیرد؛ نه کسی با آنها هم‌صحبت می‌شد، نه به آن‌ها سلام می‌کرد و نه جواب سلام‌شان را می‌داد. بازار که می‌رفتند هم همین طور؛ کسی به آنها چیزی نمی‌فروخت. هم‌سران‌شان نزد پیام‌بر(ص) آمدند و درخواست طلاق دادند. پیام‌بر(ص) نپذیرفت ولی دستور داد با شوهران‌شان رابطه نداشته باشند. و آن‌ها نیز امتثال کردند. کم‌کم، کوچه‌خیابانِ شهر بر آن‌ها تنگ آمد و دیگر هوایش را هم نمی‌شد نفس کشید. صد البته پشیمان شده بودند، ولی همه‌ی درها به روی‌شان بسته شده بود؛ حتی درِ خانه‌ی پیام‌بر(ص)! گویا این گناه، جنس متفاوتی داشت و توبه از آن، مراحل سخت اداری خودش را می‌طلبید. تصمیم گرفتند به کوه بزنند و همان جا این‌قدر گریه و زاری کنند تا ندایی صدایی وحیی چیزی بیاید و تکلیف‌شان را یک‌سره کند، یا این که همان جا بمیرند. چون این زندگی را هم نمی‌شد ادامه داد. مدت‌ها شب و روزشان را به روزه و عبادت و گریه و زاری گذراندند. اهل و عیال‌شان می‌آمدند و برای‌شان فقط غذا می‌گذاشتند، بدون این که با آنها حرفی بزنند. روزها و شب‌ها می‌گذشت و اتفاقی نمی‌افتاد. آخر یک شب به هم گفتند: خدا و رسولش از دست ما ناراحتند، رفقا و اهل و عیال‌مان هم همین طور. خب پس ما چرا هم‌دیگر را تحویل بگیریم و با هم حرف بزنیم؟! این حرف‌ها را شب‌هنگام داشتند می‌زدند و همان شب هم از هم‌دیگر جدا شدند و قسم خوردند که دیگر هیچ کسی با آن یکی حرف نزند تا وقتی که خدا توبه‌شان را بپذیرد، یا مرگ به سراغشان آید. کل این پروسه بیش از چهل شب طول کشید. شاید خود پیام‌بر(ص) هم بیش از این سه نفر، چشم انتظار وحی خدا بود. و بالأخره وحی خدا سررسید و توبه‌ی آنها قبول شد. حالا خودمانیم؛ خدایی اگر بعضی از مسئولین و شخصیت‌های نظام، آن روز بودند، آن قدر به بهانه‌ی فوت مادر و فوت خواهر و سال‌گرد فلان و یادبود بهمان، با پیامِ تسلیت و دست دادن و روبوسی و لب‌خند زدن و احوال‌پرسی و انواع تحویل‌گرفتن‌ها، قهرِ پیام‌بر(ص) را ضایع می‌کردند که آن سه نفر، هیچ وقت توفیق توبه پیدا نکنند. اساسا ولیّ جامعه اگر با کسی قهر کند لابد راهی برای مهربانی با او نیست. معنی ندارد او کسی را طرد کند و دیگران تحویلش بگیرند. باز هر جور صلاح است. https://eitaa.com/sayedmeqdam
‍ ✍️ سید مقدام حیدری: در سال‌های گذشته، شاید هر بار که می‌خواستم به بروم تا لحظه‌ی آخر، یک گیر و گوری در کارم بود که معلوم نبود آخرش می‌شود یا خیر؛ یا مشکل مالی بود، یا گیر قانونی بود، یا مرز را بسته بودند، یا برنامه‌هایم در آن گیر و دار به هم پیچ خورده بود. خلاصه هر بار، اوضاع جوری بود که هر کس می‌پرسید امسال چه کاره‌ای، می‎گفتم: اگر به دلم باشد، خیلی دوست دارم بروم، دعا کنید جور شود... و غالبا جور می‌شد. غلط نکنم این طراحی خود امام حسین(ع) باشد که می‌خواهد زائرانش چند روزی در تب و تاب زیارت باشند و نذر و دعا کنند و تا لحظه‌ی آخر مطمئن نباشند که چه می‌شود. انگار خود حسین(ع) دوست دارد، وقتی از مرز رد می‌شویم با ذوق و شوق استوری کنیم و به خانواده خبر بدهیم که بالأخره رد شدیم؛ بعد به رفیقمان زنگ بزنیم و بگوییم: تا گنبدِ حسین و عباسش را نبینم باورم نمی‌شود؛ باز دعا کنید برسیم! لابد این از خوش‌ذوقی و باسلیقگی خود حسین(ع) است که حتی اگر هر سال ما را دعوت کند، در هر سالش باید سناریویی غافل‌گیرانه طراحی کند؛ یعنی قشنگ جان‌به‌لبمان کند و آخرِ سر بکشدمان سمت خودش. این اخلاقِ عاشق‌کش حسین‌جانِ ماست که از بین دو رفیق، اسباب سفر یکی را فقط جور می‌کند، تا آن دیگری با حسرت و اشک و گریه رفیقش را در بغل بگیرد و بدرقه‌اش کند، آن وقت چند روز دیگر، وسط آن شلوغی هر دو را در بین الحرمین به تور هم‌دیگر بیندازد. عجب سلیقه‌ای دارد حسین! https://eitaa.com/sayedmeqdam
وقتی گفته می‌شه کثیفی کار بدیه، معناش این نیست که هر آدم کثیفی از هر آدم تمیزی بدتره. معناش فقط و فقط اینه که کثیفی از تمیزی بدتره. حالا تو هی داستان و جمله بساز از یه آدم کثیف خوش‌اخلاق، پسر بدبوی خانواده‌دار، دختر چرک راست‌گو، مرد حموم نرفته‌ی مهربون، آدم کثیف بی‌آزار... و از اون طرف برو تا دلت بخواد داستان و جمله بساز از آدم تمیز مغرور، دختر خوش‌پوش بداخلاق، جوون خوش‌بوی بی‌عار، دختر آراسته‌ی خائن، پسر تروتمیز چشم‌هیز... این مثال‌ها نمی‌تونن اصل قضیه رو زیر سؤال ببرن، و اون این که کثیفی بده و تمیزی خوب! این دوگانه‌ی بی‌حجاب خوش‌اخلاق و باحجاب بداخلاق، یا بی‌حجاب اهل خیر و آخوند اهل شر که هر از گاهی عزیزی یه داستان ازش بازنویسی می‌کنه، باز همینه. اینها هم نمی‌تونه ثابت کنه بی‌حجابی خوبه و دین و رفتار دینی بد! همان طور که دوگانه‌ی تمیز بد و کثیف خوب نمی‌تونست ثابت کنه کثیفی خوبه و تمیزی بد. ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
به‌ترین نوع لج‌بازی، لج‌بازی با خود است؛ این که خودِ کوچکت، یعنی همان نفست هی دم به ساعت از تو بخواهد کارهای کوچک و بی‌ارزش بکنی و تو با آن لج‌بازی کنی و مقاومت کنی. شیطان هم هر چه وسوسه می‌کند، با زبان نفس می‌کند. جوری وسوسه می‌کند که انگار خودت خواستی و خودت طالب بودی. راه علاجش لج‌بازی با خود است. این که آدم باور کند دو نفرند که در وجودش هی از او چیزهایی می‌خواهند. یکی خود عاقل و خردمند اوست و دیگری خود شیطان و هوس‌بازش. ما هر کدام‌مان دو نفریم. وقتی می‌گویی دلم می‌خواهد، ببین کدام دلت می‌خواهد؟ آن دلت که با او رفیقی و خیر تو را می‌خواهد، یا آن یکی که با او لج و کل‌کل داری و هر چه به تو پیشنهاد داده فریب بود؟! ✍️سید مقدام https://eitaa.com/sayedmeqdam
قبل از نماز صبح در ایوان نجف مداحانی اقامه عزا کردند. یکی از این مداح کلبی‌های تفرقه‌ای هم خواند.. پس از آن نوبت این پیرمرد رسید و در مدح حضرت ابالفضل خواند و از رهبری نیز نام برد. مداح کلبی با بی‌ادبی قطع کرد و اهانتی به رهبری نمود.. حرم امیرالمومنین یکصدا میگفتند: «عشق فقط عشق علی رهبر فقط سیدعلی» از این حجم غیرت و عشق و ولایتمداری حقیقتا لذت بردم. ✍سیدامیرحسین حسینی ✅به افرا بپیوندید: @afra_eco
🔻لذتی که از دور پیدا نیست ✍️سید مقدام حیدری: زیارت اربعین را نمی‌شود زیاد توضیح داد. اگه بنا بر توضیح باشد باید توضیح بدهیم که اصلا چه معنی دارد آدم از شهر و خانه‌اش هلک‌هلک این همه طی طریق کند که قبر یک شهیدی را زیارت کند؟! گیرم آدم خوبی بوده باشد و مظلوم کشته شده باشد. و گیرم کار خوبی باشد این زیارت؛ چه لذتی دارد آن وقت؟ خستگی، کوفتگی، معطلی، آفتاب‌سوختگی، عرق‌سوز شدن، تاول زدن کف پا، درد کمر و کتف و پا، تشنگی و احیانا گرسنگی و گاهی بی‌مکانی چه لذتی می‌تواند داشته باشد؟! اصلا تو بگو موکب‌های عراقی و ایرانی سرتاسر طریق الحسین آب و غذا به زوار می‌دهند. دم‌شان گرم، ولی در خانه‌ی خودمان اگر بمانیم جای‌مان نرم‌تر و غذای مامان‌مان که گرم‌تر است! تخت گرم و نرم خانه کجا و موکت خاکی کنار خیابان کجا؟ چه کاری است آخر؟! ولی واقعیت را که نمی‌شود حاشا کرد؛ زیارت اربعین هر چه سخت و پررنج و مشقت باشد، اعتیادآور است. خیلی نمی‌شود توضیح داد چرا، ولی هر که آمده نتوانسته سال بعدش نیاید. خدا یک شیرینی عمیق و دل‌چسبی را در همین پیاده‌روی سخت و سفر پرمشقت پنهان کرده است. و البته الباقی اقسام دین هم هم‌چین وضعی دارد. خیلی نمی‌شود از دور قضاوت کرد سبک زندگی دینی را. از دور رنج و مشقت‌هایش را فقط می‌شود دید، ولی شیرینی و لذتی دارد که از دور پیدا نیست. https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻انسانیت، مفهومی تقریبا بی‌معنی ✍️سید مقدام حیدری: من که دقیقا نمی‌دانم انسانیت به چه معنی است و چه مصداقی دارد. نمی‌دانم مرزهایش چیست و تیررسش تا کجاهاست. مثلا آیا لازمه‌ی انسانیت پرورش سگ در خانه است یا نیست؟ با دین چه نسبتی دارد؟ رابطه‌ی انسان را با خدا چگونه تعریف می‌کند؟ معیار در این که بفهمیم کاری لازمه‌ی انسانیت است یا نیست چیست؟ اگر بر سر انسانی بودن کاری اختلاف کردیم، مرجع و داور کیست؟! گزاره‌ها و بایدها و بایدهای مکتب انسانیت کجا جمع‌آوری شده؟... و خیلی سؤال‌های بی‌جواب دیگر که نشان می‌دهد، این مفهوم انسانیت خیلی بی‌معنی‌تر و پوچ‌تر از این حرف‌هاست. ولی فعلا یک کارکرد پرکاربرد و کثیف دارد این مفهوم به ظاهر تمیز. و آن این که رسانه‌های کثیف و تبه‌کار، هر جای دین را بخواهند بزنند، فعلا آن را در برابر انسانیت قرار می‌دهند، آن هم با این جملات تکراری و نخ‌نما و حال‌به‌هم‌زن که: «حجاب مهم نیست، مهم انسانیت است.»، «گریه بر امام حسین(ع) چه اهمیتی دارد، مهم انسانیت است.»، «نماز خواندی نخواندی مهم نیست، انسانیت داشته باش»، «تولید مثل را هر جانوری بلد است، انسانیت به یادگار بگذار.»، «به جای ظرف نذری، انسانیت پخش کن»، «چه اهمیتی دارد مرد با مرد ازدواج کند یا زن، مهم این است که یک انسان با کسی ازدواج کند که انسانیت داشته باشد»، «اصلا ازدواج چه اهمیتی دارد، نیمه‌ی گم‌شده‌ی انسان، انسانیت اوست نه هم‌سرش». ذره ذره دین و ایمان و نسل و جمعیت و فرهنگ و آداب و عناصر قدرت و عزت و استقلال‌مان را می‌گیرند و یک بسته‌ی فیک بی‌خاصیت پوچ و خالی تحویل‌مان می‌دهند به نام انسانیت! تا حالا دیدید این رسانه‌های خاک‌برسری که هی دم از انسانیت می‌زنند، به موقع نیاز، در موسم درخت‌کاری، نیکوکاری، امداد به سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان و ده‌ها مناسبت دیگر از این اسم رمز استفاده کنند؟ شده تا حالا از شهدای ما که جان‌شان را برای امنیت و دین و عزت و استقلال‌مان دادند تقدیر کنند؟ کارشان انسانی نبود یعنی؟! شده از مظلومیت بچه‌های یمن و عراق و افغانستان و سوریه و لبنان و فلسطین بگویند؟ دل‌سوزی برای آنها از انسانیت نیست یعنی؟! جز برای بی‌دینی و بی‌ناموسی کجا از انسانیت دم زده‌اند این انسان‌نماهای پلشت؟! https://eitaa.com/sayedmeqdam
به‌ترین نوع لج‌بازی https://eitaa.com/sayedmeqdam
قناری که نیستی؛ آدمی! https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻کدام غربت را می‌پسندی؟ ✍سید مقدام حیدری: غرور، آفت مؤمنان و ولایت‌مداران است. مؤمن و انقلابی و ولایت‌مدار و مجاهد که شدی، حالا اول ماجرا است؛ مواظب غرورت باش اگر مردی. آن وقت هم عاقبت خودت را نجات داده‌ای و هم سدّی نمی‌شوی در برابر مسیر انقلاب. یک انقلابی مغرور، خوبی‌های دیگران را نمی‌بیند، مگر خوبی کسانی که به دک و پز او چیزی اضافه کنند. برای یک انقلابی مغرور صرف نمی‌کند انقلابی‌ها زیاد شوند، چون تک و تنها بودن برایش کلی کلاس دارد. او بیشتر دوست دارد به عنوان تک‌مدافع انقلاب و ولایت شناخته شود نه یک سرباز از سپاه بی‌شمار جبهه‌ی حق. چنین آدمی انقلابی‌های هم‌تراز خود را رقیب خود می‌داند نه هم‌سنگر! و سعی می‌کند به شکلی آنها را از سر راه خود بردارد، که مبادا صدایشان در دفاع از حق، کمی از بلندی صدای او بکاهند و مزاحم شنیدن صدای او شوند. نکته‌ی باریک‌تر از مویی در این میان هست که مدافعان حق هر چه زیاد شوند، از غربت حق می‌کاهند و به غربت خودشان می‌افزایند. اگر در شهر، یک عالم اسلام‌شناس باشد و بس، اسلام در این شهر غریب می‌شود، اما در عوض دور و بر آن عالم شلوغ می‌شود. از آن سو، هر چه علمای ربانی و اسلام‌شناس بیشتر شوند، غربت اسلام کمتر می‌شود و غربت خود علما بیشتر و دور و برشان خلوت‌تر. مسیر انقلابی‌گری وقتی به اینجای کار می‌رسد، که بین عزت و نایاب بودن خود، و بین عزت و قدرت و پرطرف‌دار شدن اسلام و انقلاب، یکی را باید انتخاب کنی، انقلابی‌های مغرور تسمه پاره می‌کنند. مثلا به بهانه‌های مختلف، دیگر فعالان انقلابی را از صحنه دور می‌کنند و به هر کدامشان انگی می‌چسبانند تا خود، تک و تنهای میدان باشند و در سایه‌ی غربت اسلام و انقلاب، عزیز شوند. به این راحتی‌ها نمی‌شود از گیر این مرض رها شد؛ خدا نجاتمان دهد. https://eitaa.com/sayedmeqdam