📖 چرا روایت مذکر از امر زنانه، ابتر و ناقص است؟!
✍ عاطفه صادقی
✅ «مستوره» عنوان برنامهای است با موضوع نظم جنسیتی در تاریخ اجتماعی زنان.
اساتید مدعو، اهل فضل و محترمند و قطعا نقد صورت گرفته، فارغ از اساتید، متوجه علت موجبه و برگزارکنندگان آن است.
✅ جنسیت اساتید و عنوان مستوره، خود حکایتی است تراژیک از وضعیت «نظم مردساخته» در تاریخ اجتماعی زنان.
طراحان این برنامه که مدعی آگاهی در حوزه علوم انسانیاند حتی حفظ ظاهر نکرده و مدعوین را از اساتید ذکور برگزیدهاند.
❓ پرسش این است که چرا مردانِ عرصه دانش، به روایتگری نظم جنسیتی از تاریخ اجتماعی ایران اهتمام ورزیدهاند و چرا این مسأله، محل پرسش واقع شده است؟!
✅ واقعیت این است که نظم حذف کننده زنان، که ایده جمهوری اسلامی در بستر آن شکل گرفته، اکنون در منظر جهانی مورد نقد و اعتراض جدی است و عقلانیت آن محل تردید است؛ لذا متولیان این نظم مردساخته با عناوین آکادمی پسند یا فرهنگی، به دنبال اعاده حیثیت از آناند؛ نه آنکه دغدغهای برای اصلاح آن یا حقوق زنان در میان باشد؛ که اگر چنین بود این دغدغه میبایست از مستوری خارج شده و خود را در برنامهریزی چنین نشستهایی آشکار مینمود.
✅ این قِسم برنامهها، امتداد همان تاریخ مُذَکَّر مرسوم است؛ اما اینبار با هدف کسب اعتبار ویترینِ بیرونی؛ به اضافه یک مجری خانم، که هم مؤیدی زنانه بر چنین نشستهایی باشد و هم اوج آزاداندیشی برگزارکنندگان را به نمایش بگذارد!
❓ پرسش جدی اما همچنان باقی است؛
روایتگری و خوانش مردانه از «امر زنانه» چرا، چقدر و چگونه درست است و چرا، چقدر و چگونه نادرست؟!
✅ هر چقدر هم که ما در معرفتشناسی، ذاتگرایانه باشیم بخش قابل توجهی از نظام دانایی، در ساحت محسوس و فرهنگی رقم خورده یا پدیدار میشود؛ خصوصا آنجا که پیوندی وثیق به امر روزمره و زندگی اکنونی دارد. از آنجا که با انقلاب اسلامی، زنان ایرانی تجربه نوین و منحصر به فردی را از امر زنانه رقم زدند، خوانشهای مردانه که تجربهای حضوری از امر زنانه و الزامات و استلزاماتش ندارند، نمیتوانند روایتی کامل و نزدیک به واقع ارائه دهند یا معنایی نزدیک به حقیقت تولید کنند، مگر اینکه آن مردان مانند زنان ایرانی و در اتمسفر جمهوری اسلامی تلاش کنند، لباس بپوشند، بزایند، بپزند و بسازند. روایتهای مردانه هر چقدر هم که به قدرت، متصل باشند و از امکانات، متنعم - همانطور که تاکنون چنین بوده - صرفا تلاشهایی برای خوانش مذکر از امر زنانهاند.
❓در اینجا دو پرسش مطرح میشود؛
اول اینکه آیا روایتهای مردانه چون روایت مردانهاند میبایست حذف شوند؟!
❓و پرسش دیگر اینکه آیا زنانی که در ساختارهای مردانه کنونی، به کنشگری یا کارمندی مشغولند، از امکان تولید و ارائه روایت زنانه برخوردارند؟!
✅ پاسخ به پرسش اول روشن است؛ طبیعتا امکان فراروی رادیکال از ساختارها، روایت و ادبیات مردساخته فراهم نیست، ضمن آنکه آن ادبیات به دلیل طرح رویکرد یکی از جنسیتهای انسانی، واجد اهمیت است. مسأله، «استبداد»، تسرّی آن و نادیده گرفتن ظرفیت و روایت نیمی از جامعه از لسان خودشان است. مسأله آن است که ایده ناقصپنداری عقل زنان، حتی امکان طرح روایت زنانه را حد زده است. مسأله، حقنه کردن روایت مذکر با ابزار قدرت، به عنوان روایت کامل و درست امر زنانه است.
✅ پاسخ پرسش دوم اما کمی سخت و نیازمند آگاهی از زیست زنانه در وضعیت اکنون جمهوری اسلامی است. روایتهای زنانه وقتی در ساختارهای مردانه طراحی شده و صورتی ابزاری مییابند، با خودآگاهی و فهم موقعیت تاریخی، امکان فراروی از این ساختار را یافته، دغدغههای نیمه محذوف جامعه در آنان پررنگ شده و در حداقلیترین وجه، روایت زنانهای از در ساختاربودگی ارائه میدهند؛ به همین دلیل است که آقایان حوزوی و غیرحوزوی جمهوری اسلامی از هر نوع حضور اثرگذار زنانه، استنکاف داشته و آن را با عناوین یا برچسبهای مختلف تحقیر و تحدید میکنند.
✅ روایتگریهای مردانه از امر زنانه به پشتوانه قدرت و تاریخ مذکر و مرسوم، شاید فربه باشد ولی پیشرو، زایا و افقآفرین نیست؛ همانگونه که در این چهل و پنج سال نبوده است.
☑️ طرح دقیقتر این موضوع، نیازمند بحثی مفصل و تخصصی است که دربارهاش بیشتر خواهم نوشت؛
عالَمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی!
#سایه_نوشت در بله، ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 در ضرورت پرداخت تخصصی به موضوعات «زنان»
🔍 مشکل، شیوه «برنامه شیوه» است!
✍️ عاطفه صادقی
✅ برنامه شیوه مدعی برگزاری مناظرات در فضای دانشی و گفتمان علمی برای حل معضلات اکنونی جامعه ایرانی است و با این وجود، برنامه شب گذشته آن، عملا به تریبون جریانات سیاسی در حوزه زنان تبدیل شد؛ آن هم نه به شیوهای علمی، که در آنارشیکترین صورت ممکن.
✅ در وضعیت کنونی و خصوصا ناظر به اغتشاشات اخیر، مباحث حوزه زنان به یکی از پرطرفدارترین موضوعات گفتوگو و بحرانی تبدیل شده که هم بودجه قابل توجهی به آن اختصاص مییابد و هم پرداخت به آن مُدِ روز گشته است. این وضعیت، موضوعات ناظر به حوزه زنان و خانواده را به پاشنه آشیل سیاستگذاران و برنامهریزان نیز تبدیل نموده؛ چرا که ارائه دادههای هیجانی، بدون پشتوانه دانشی و سلیقهمحور میتواند اوضاع را وخیمتر کند.
✅ در این میان متأسفانه رسانهداران نیز موضوعات مربوط به زنان و خانواده را بیاهمیت دانسته، پیوستهای علمی و نظری را جدی نگرفته و پیش از پخش، هیچ تلاشی برای ساماندهی به سوالات مجری، طرحریزی چالشهای اساسی حوزه زنان و آسیبهای ساختار فعلی معاونت زنان صورت نمیدهند؛ به همین دلیل در طول برنامه، مجری از مدیریت مباحث طرفین ناتوان است و نتیجه جز هدر دادن آنتن زنده نیست.
✅ همانگونه که پیش از این در دوگانه زنان رسمی و زنان حوزه عمومی گفتهام، برنامه دیشب را «تریبونی نمایشی» برای زنان رسمی احزاب سیاسی میدانم؛ زنانی که هر دو فرزندانی در بلاد غرب دارند و با این حال از جهان غرب و غربی بودن انذار میدهند؛ زنانی که به رغم حضور در ساختار رسمی و برخورداری از امکانات از حل مشکلات و معضلات زنان حوزه عمومی ناتوانند.
✅ با همه تفاسیر، برنامه دیشب میتوانست فرصت مناسبی برای پرسش از ایده، سیاستگذاری، راهبرد و اقدامات جریانهای اصلی سیاسی کشور در حوزه زن و خانواده طی چهل سال اخیر باشد که متأسفانه صرفا به متلکپرانیهای سیاسی مهمانان برنامه تبدیل شد. بانوانی که نشان دادند نه دغدغهمند مسائل زنان که دغدغهمند جریانات سیاسی خویشاند.
به دلیل عدم بسترسازی دانشی و تخصصی برنامه شیوه، طرح موضوعات ناظر به زنان و خانواده در این برنامه، عموما ناموفق بوده و برنامه، آن ظرفی نبود که امکان استفاده از ظرفیت کارشناسان صاحبنام و خبرهای چون آقای دکتر دهقان و خانم ولیمراد را داشته باشد.
✅ وقتی برنامهای به نام گفتوگوی علمی، سطح مباحث تخصصی حوزه زنان را در نازلترین و سیاستزدهترین صورت ممکن به نمایش میگذارد، طبیعی است که هرگونه صحبت از رویکردها و موضوعات تخصصی حوزه زنان با نام امتناع از ابژهسازی زنان نامیده شده یا اشاعه فحشا تلقی شود.
✅ متاسفانه شیوه برنامه شیوه در مواجهه با موضوعات تخصصی حوزه زنان و خانواده غیرتخصصی است و به دلیل جایگاهی که صدا و سیما در گفتمانسازی دارد، همین رویکرد را به جامعه و حوزه سیاستگذاری تسری میدهد به نحوی که هر اقدام سلیقهای در حوزه زنان به نام تبیینگری، سکه میخورد و خطر همینجاست.
به عنوان مثال، خبرگزاری تسنیم از دیشب تاکنون چندین کلیپ کوتاه، حاوی متلکهای سیاسی خانم خزعلی به رقیب خود در برنامه شیوه، منتشر کرده است و خطر همین است که متولیان رسانه نیز در امتداد جریانات سیاسی، موضوعات تخصصی زنان را دستمایه تسویهحسابهای سیاسی قرار دهند.
✅ در برنامه دیشب، خانم خزعلی مثل همه اصولگرایان، سوءمدیریت خویش را پشت انگارههایی مانند غرب و جاناستوارت میل و دشمن، پنهان و صورت مسأله را نادیده گرفت. خانم ابتکار نیز به رغم کارنامه بهتر در حوزه زنان به جای پرداختن به مسائل اصلی مدام در تدارک حمله به رقیب سیاسیاش بود. نتیجه چنین گفتگویی البته از پیش تعیین شده است.
✅ با توجه به ناتوانی برنامه شیوه از پرداخت تخصصی به موضوعات و تمرکز بر چالشهای اصلی حوزه زن و خانواده، خواهش ما از متولیان محترم شبکه ۴ و برنامه شیوه آن است که لطف کرده و دیگر به مسائل زنان نپردازند.
این حوزه به اندازه کافی درد و داغ دارد، شما دیگر زخم نزنید.
#سایه_نوشت در بله، ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
مجموعه نگاه در پاسخ به انتقادات صورت گرفته، مطلب زیر را منتشر کرده است:
🔰اندر حکایت «مستوره»
🔹«مستوره» عنوان نمادین برنامهای است با موضوع "تاریخ اجتماعی زنان و پرسش از نظم جنسیتی" ، که توسط میز مطالعات زنان در مدرسه تفکر و نوآوری نگاه به عنوان اولین کار عمومی در حوزه زنان در حال برگزاری است.
اما مساله بسیار تعجب برانگیز این است که این کار به صرف یک پوستر تبلیغاتی و وجود ۵ استاد مدعو مرد، بدون هر گونه شناخت از عقبهی این مجموعه، محل انواع قضاوتها و تئوریپردازیها اندر باب تاریخ مذکر مرسوم، نظم مرد ساخته، حذفشدگی زنان، فرودستی و فرادستی، ناقصالعقلپنداری زن و... شده است.
جالب هم آنجاست که این نقد، مانند همه نقدهای اینچنینی، در ظاهر نقد مردان و مناسبات مردانه است، اما در باطن تحقیر زنانی است که کنش مورد پسند منتقدان را ندارند؛ بیچارههایی که یا مورد سوءاستفاده ابزاری قرار گرفته یا از فرط خودباختگی، تریبوندار مردان شدهاند!
شاید هم بزرگواران قائل به سیطرهی مطلق گفتمان مردانه بر کل وجوه زندگی زنان هستند؛ لذا دیگر چندان نیازی به دانستن عقبه و پیشینه و شنیدن حرفها احساس نمیشود، چرا که همه کارها، ندیده و نشنیده چیزی جز بسط گفتمان غالب نیست، مگر سخن زنان رسیده به مرتبهی خودآگاهی! لابد معیار خودآگاهی زنانه هم میزان زنان موجود در پوستر بوده است! و بدا به حال زنان مدرسهی نگاه که با دعوت از ۵ استاد مرد اینچنین تحت سیطره گفتمان مردان متصل به قدرتند!
🔹اما این نحوه قضاوت کردن، این سوال را در ذهن پررنگ میکند که این قبیل نقدها آنگاه که قضاوتی اینگونه از تاریخ معاصر خودشان دارند و تجربهی زیسته و امکان کنشگری خودشان به عنوان یک فعال مذهبی را، که محصول همین ساختار جمهوری اسلامی است به وضوح منکر میشوند؛ حال چه انتظاری است از قضاوت در مورد چند هزار سال کنشگری زنانه در تاریخ!
🔹به راستی اگر دوستان عزیز در حیطهی معرفتشناسی طرفدار چنین منظرگرایی رادیکالی هستند که حتی در یک گفتگوی علمی در باب «نقد روششناسی رویکردهای تاریخ اجتماعی» هم، استاد زن با استاد مرد تفاوت دارد؛ پس دیگر چه جای اینکه در حیطه هستیشناسی در موضع رادیکال ذاتگرایی بایستند و از مردانگی و زنانگی مطلق صحبت کنند؟! و وقتی قرار است همه چیز برساخت باشد، لطفا بفرمایند که روایت منظر زنانهای که کاملا محصول این زمانی و این مکانی زن ایرانی ۱۴۰۱و قرن ۲۱ و متأثر از جریانات جهانی است، چه اولویت و ترجیحی برای روایت کردن زنان در یک تاریخ دیگر دارد؟!
🔹اما اگر مساله صرفا امکان ادراک همدلانه یا قرار گرفتن در موقعیت زنانه به واسطه تجربه زیسته مشترک است، که زنان را به حقیقتِ امر زنانه نزدیکتر از مردان میکند، باید گفت اتفاقا همین ادراک همدلانه زنانه بود که در پس مطالعه تاریخ اجتماعیهای موجود، با یک مساله جدی روبه روبه گشت: که آیا به راستی تاریخ، سراسر روایت تحقیرشدگی زنان است؟ لذا گفتگوهایی تخصصی در باب نقد روشی و محتوایی رویکردهای موجود تاریخ اجتماعی تنظیم شد و البته که در تنظیم این گفتگوها یکی از مسائل کماهمیتتر مسأله جنسیت طرفهای گفتگو بود.
🔶 طنز روزگار آنجاست که در توجه به اهمیت ادراک و نگاه زنانه، اتفاقا نویسندگان وپژوهشگران زن ما بیشتر نیازمند تذکر و تنبه هستند! که ای بزرگواران!! کمی از مواضع شعاری و اهداف ایدئولوژیک جنسیتی خود خارج شده و به همصنفان و همنوعان خود در اطراف و در دل تاریخ، زنانهتر و همدلانهتر نگاه کنید؛ چرا که آنچه شما گزارش میدهید نه «تاریخ مظلومیت زنان» که «تاریخ تحقیر شدگی زنان» است و فرق انسان مظلوم با انسان تحقیر شده از زمین تا آسمان است!
✅بنابراین سوال جدی این است که آیا به راستی در امر زنانه، روایت زنانه بر روایت مردانه برتری دارد؟
باید گفت که حداقل در زیست جهان تاریخی ما، تا زمانی که زنان ما نیز بخواهند به دنبال ایدئولوژی جنسیتی باشند و امر زنانه را منفک از نسبت و هارمونیاش با امر مردانه و پتانسیل و ظرفیت زمینه و زمانه تاریخیاش درک کنند، نه تنها روایتشان زایا و افقآفرین نیست، بلکه جز تباهی و تحقیر بیشتر امر زنانه چیزی به بار نخواهد آورد.
❇️و این عنوان «مستوره» چه عجیب نمادین شد!
مستوره زن پنهان در تاریخ است. اما پنهان از دید چه کسانی؟ دیدِ زنان و مردانی که به واسطه زیست متفاوتشان، آنها را ابژه انواع نظرورزیها و تئوریپردازیهایشان میکنند.
🔸واما در باب نقد محتوایی بحثهای مطرح شده امیدواریم برآیند گفتگوها، درسگفتارها و برنامههایی که ارائه خواهد شد، زمینهساز خود آگاهی و ادراک جامعتر نسبت به وضعیت زن و مرد ایرانی گردد تا در ادامه بهتر بتوانیم به سامان زیست زنان و مردان ایرانی بیاندیشیم.
والسلام علی من تبع الهدی
#واحدمطالعاتزنان
#دفترمطالعاتتوسعهگفتمانآینده
#مدرسهتفکرونوآورینگاه
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 مغفولبودگی یا مستوربودگی!
✍️ عاطفه صادقی
✅ دوستانی که شناسنامه و اسم و رسمشان مشخص نیست، برنامهای مردانه ترتیب دادهاند درباره نظم جنسیتی در تاریخ اجتماعی زنان و وقتی به آنان اعتراض میشود، در عصبانیترین صورت ممکن، مباحثی را به نگارنده نسبت میدهند که همگی نادرست است.
✅ این بزرگواران اگر با نوشتههای حقیر آشنا بودند میدانستند که بخشی از رساله دکتریام پیرامون وجه مستوربودگی زن در ادبیات فارسی است و میدانستند که کاملا منتقد رویکرد قربانی انگاری زنان در ادبیات پاتریمونیالم.
معالاسف برای خود بریده و دوختهاند و ذوقزده گمان کردهاند مستورگی زن ایرانی را کشف نموده یا برای نخستین بار بر «رویکرد ضعیفانگاری ادبیات پدرسالار» شوریدهاند.
✅ غافل از اینکه پیش از این، اندیشمندانی اتفاقا در چارچوب همان فمنیسم منفور حضرات، بر همین انگاره، نقدها نوشتهاند و ما نیز فارغ از آن ادبیات شکل گرفته در غرب، بارها در اینباره گفتهایم که زن ایرانی اگر منقاد و مقهور و مضعوف بود، انقلابی رخ نمیداد و دفاع مقدسی شکل نمیگرفت و این نظام، با آن گرگهای تا دندان مسلح استکبار که به چهل سالگی نمیرسید.
✅ انتقاد ما دقیقا ناظر به همین خامانگاری است. متأسفانه دوستان چون از باب اغتشاشات اخیر، نسبت به موضوع زنان دغدغهمند شدهاند، وقتی به تاریخ اجتماعی زنان ورود میکنند باز هم رویکردشان نه توصیفی که تجویزی است و انتقاد ما در همینجاست که شکل میگیرد.
رویکرد و روایت مردانه اصولا توان توصیف درست و دقیق ندارد که توصیفش آلوده به تجویز و تجاوز معنایی است و دقیقا به همین دلیل از فهم رفتار اکنونی زن ایرانی درمانده است.
✅ دوستان چون شدیدا تحت انقیاد گزارههای غربهراسیاند نه غربشناسی، گمان میکنند روایت مردانه در نسبت با زندگی و زنان قابل تعریف است و روایت زنانه لزوما فمنیستی (به مثابه متلکی فرهنگی و منفور) و منفک از زندگی است.
✅ چه میشود گفت وقتی کوچکترین نقد را با عصبانیترین ادبیات پاسخ میدهند و دم از گفتوگو میزنند.
✅ کاش بزرگواران پاسخ دهند این کدام زن مستوری است که فقط به انکشاف آقایان در میآید و وقتی انتقاد میکنیم که مردان نمیتوانند روایت مستوری زن ایرانی را کامل و درست روایت کنند، چنین برمیآشوبند؟! این کدام زن مستور عاری از عاملیت و فردیتی است که وقتی روایت خودش را مطالبه میکنیم، کأنّه کفر خدا را گفتهایم و به انواع و اقسام اتهامات مزین میشویم؟! این کدام زن مستوری است که آقایان نه فقط در عرصه خانواده، سیاست و مدیریت - حتی در مدیریت واحدهای آموزشی زنانه - که در ساحت علم نیز قوام اویند و ایده قوامیت مورد تفسیر خویش را از خانه به اجتماع و سیاست و حتی نظام دانایی سرایت میدهند؟!
✅ چه جای خوف و خشم، که ساحت علم بری از چنین سویهها و رویههایی است. زن ایرانی فارغ از چینش نظمهای جنسیتی حضرات، مسیر خود را میرود و راه خود را میجوید، همانطور که در این چهل سال ...
مسئله نه مستوری زنانه که غفلت و تغافل مردانه است.
🔹 فربهی روایتهای مردانه اگر کارساز بود که قصه به غصه اکنون نمیرسید ...
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
💠پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار میکند:
💡انفتاح صورت؛
فتوحات هنر انقلاب در آثار هنری هنرمندان انقلاب
🔺رویداد اول: نقاشی مرحوم حبیبالله صادقی
🎙با ارائه:
🔸محمدعلی روزبهانی/ زمان و مکان در آثار صادقی
🔸هادی بابایی فلاح/ نسبت آثار صادقی با نگارگری ایرانی
🔸مرتضی صدیقیفرد/خوانش شمایل شناسانهگزیدهای از آثار صادقی
🔸حنانه یعقوبی/تحلیل گفتمان «نگاه« در نقاشی صادقی
🔸محمدرضا وحیدزاده/نشانه معناشناسی در آثار صادقی
🔸عاطفه صادقی/بازنمایی بانوی مقدس زمینی در آثار صادقی
⏰ یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، از ساعت ۱۵ الی ۱۷
*حضور برای عموم آزاد است
📍خیابان سمیه، حوزه هنری، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی. سرای شهید آوینی
📱پخش زندۀ نشست از:
www.aparat.com/rcica.ir
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
🌍 rcica.ir
♨️ @rcica
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 کالبدشکافی توییت دستیار رئیسجمهور
✍️ عاطفه صادقی
✅ تاکنون برای بدپوششی و بیحجابی بهعنوان مشکلی فرهنگی از یک سو و رفتاری مغایر با قانون از سوی دیگر راهکارهای مختلفی در عرصه اجتماعی تجویز شده است.
پس از اغتشاشات سال گذشته و با سوءاستفاده دشمنان نظام از طرح گشت ارشاد برخی تصمیم گرفتند که با تجویزی حقوقی به مجازات بیحجابی بهعنوان یک قانونشکنی رفته و جرایمی نظیر محرومیت از برخی خدمات اجتماعی، ابطال گواهینامه رانندگی، ممنوعیت استفاده از اینترنت، ابطال پاسپورت و ... در نظر گرفته شد که در همین نقطه، انتقاد خانم پاد شکل گرفت؛
✅ در حقیقت، صورتمساله اینگونه است که وقتی نظام تصمیم میگیرد با یک بیقانونی در سطحی کلان برخورد کند، نیاز است مصدر قانونگذاریای که بیشترین شأن تقنینی را دارد در این خصوص جرمانگاری و تعیین مجازات کند نه آنکه صرفا با استناد به مصوبهها و آییننامههای داخلی و ابلاغ به دستگاههای مربوطه چنین اتفاقی رقم بخورد؛ چراکه چنین رویهای اگر تثبیت شود دولتهای دیگر نیز برای مواردی دیگر به همین ترتیب عمل خواهند کرد.
✅ درواقع در اینجا ما با طرح مجازاتهایی مواجهیم که در ساحتهای تقنینی از پشتوانه کافی برخوردار نیست و چنین طرحی با این پشتوانه حقوقی اگر در دستور کار دستگاههای مربوطه قرار گیرد، قطعا مشکلاتی را در عرصه اجرا به دنبال خواهد داشت.
به دلیل همین مشکل بود که خانم پاد علاوه بر توییت، در یادداشتی به این موضوع از ابعاد مختلف حقوقی پرداخته و آن را تبیین کرد.
✅ اولین نکته حقوقی مورد تاکید ایشان ناظر به «چگونگی مجازات جرم بیحجابی» است. مجازات جرم کشف حجاب از جمله مجازاتهای درجه ۸ است؛ بنابراین به موجب اصل 36 ق. ا و مواد ۳۴۰ و 427 قانون آیین دادرسی کیفری این جرم در دادگاه قابل بررسی است. رای دادگاه قطعی و غیرقابل تجدید نظر است. لذا مطابق قانون اگرچه انجام جرم در محل رخ میدهد ولی احراز، تعیین و اعمال مجازات آن نیازمند تشکیل دادگاه صالحه است و تصاویر دوربین صرفا امارات کمککننده به علم قاضی محسوب میشوند و ضابط قضایی صرفا به اتکای تصاویر دوربینهای مداربسته نمیتواند بدون پشتوانه قانونی، مجری حکم محرومیت از حقوق اجتماعی برای افراد باشد.
لذا نیاز است مصادر قانونگذاری، مستندات قانونی محکم را برای مواجهه با این حرام شرعی و سیاسی چه در قالب لایحه دولت یا قوه قضائیه یا طرح مجلس در سطح محرومیت از حقوق شهروندی تمهید کند، اما مبنا در اجرا تا ملغی شدن یا تکمیل قانون قدیم، همین قانون موجود است و نمیتوان خارج از قانون و از طریق قانونگریزی به این معضل پرداخت.
✅ نکته دومی که ایشان مورد تاکید قرار دادهاند «عدم تناسب بین جرم و مجازات» در خصوص اعمال محدودیتهای اجتماعی به متهمان عدم تمکین به قانون است. لذا نمیتوان با کمترین شأن تقنینی صادره از یک نهاد یا ساختار دولتی بیشترین مجازات را اعمال کرد.
اصولا در قوانین بهرهمندی از حقوق اصل و محرومیت و محدودیت نیازمند مستند قانونی است و همچنین محرومیت از تمام یا بعضی از حقوق اجتماعی یک مجازات تکمیلی/تتمیمی است که پس از محکومیت قطعی متهم و تعیین مجازات جرم برای او و توسط قاضی به موجب مفاد قانون مجازات عمومی صادر میشود، آن هم برای مدتی معین؛ بنابراین اعمال این قانون و اجرای مجازات آن به شیوه متعارف قانونی، مستلزم طی فرآیند قضایی تا حصول نتیجه است و نمیتوان بدون طی تشریفات قضایی، مجازات را به صورت یکسان در حق همه متهمان اجرا کرد. همچنین نمیتوان با آییننامهای داخلی که کمترین میزان منزلت تقنینی را دارد چنین مجازاتی برای همه متهمان بهصورت یکسان اعمال نمود درحالیکه مثلا فرد قاتل و تجاوزکننده به عنف یا دزد از حقوق اجتماعی خویش برخوردار باشد.
✅ نکته سوم نیز اشاره ایشان به «قاعده قبح عقاب بلابیان و اصل قانونی بودن مجازات» است که بر مبنای آن، لازم است مردم و مخاطبان هر قانونی پس از طی فرآیند تصویب از طریق رسانهها از آن آگاهی یابند. که این امر، گاهی نادیده گرفته میشود.
متن کامل یادداشت را در روزنامه فرهیختگان امروز بخوانید:
http://fdn.ir/79408
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 کالبدشکافی توییت دستیار رئیسجمهور
دقتی حقوقی برای جلوگیری از مشکلات اجتماعی
✍️ عاطفه صادقی
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 چرا قاعدهگذاری زمانی دولت، آشفته، غیرمردمی و مردانه است؟
✍️ عاطفه صادقی
✅ مسئلههای سیاستی متن: اولا چرا دولت، تنظیمات زمانی را فارغ از وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم و در صورتی ابلاغی ارائه میکند و دوم اینکه چه فهمی از سبک زندگی شهروندان به چنین تنظیماتی در حوزه زمان منتج میشود؟
✅ تصمیمات و قاعدهگذاری دولتها به عوامل متعددی مانند مصالح جامعه، فرهنگ عمومی، امکانات دولت و نیازهای ضروری جامعه و دولت بستگی دارد. مردمی بودن صرفاَ یک شعار نیست؛ بلکه شاخصهایی دارد. به عنوان مثال هر چه دولتها مردمیتر باشند تلاششان برای هماهنگی تصمیماتشان با خواست و مصالح عمومی جامعه بیشتر است و دقت میکنند تا امکانات خود را در هماهنگی با مصالح و فرهنگ عمومی اجتماع تنظیم کنند؛ به نحوی که سیاستگذاری آنها کمترین اختلال را در زندگی شهروندان ایجاد کند.
تنظیم ساعات تحصیل دانش آموزان و دانشجویان، ساعات کار و حتی خود تنظیم ساعت و زمان، اموری اعتباری و قراردادیاند که عموماً دولتها متکفل آنند. بنابراین وقتی دولتی بدون در نظر گرفتن مصالح اجتماعی و اختلالات زندگی خانوادگی شهروندان، صرفاً ناظر به امکانات خود، برنامه زمانی را تغییر دهد در واقع نمیتواند مدعی مردمی بودن باشد.
✅ در وضعیتی که ساعت کاری مردم و مشاغل آزاد، همچنان مطابق با روال قبل است، دولت رئیسی صرفاً ناظر به کمبود منابع انرژی خود، ساعات کاری را از هشت به شش صبح منتقل میکند، با این وضع آیا پرستار بچه نیز حاضر است شش صبح حاضر شود؟ مشاغل آزاد و بازار چطور؟ مردم حاضرند برای انجام کارهای اداری خود از شش صبح اقدام کنند؟! در جامعهای که نسبتی میان محل زندگی و کار وجود ندارد آیا امکانات حمل و نقل عمومی متناسب با این تغییر زمانی فراهم است؟! برای مردمی که سبک زندگی آنها ناظر به خواب ساعت 11 شب است و حتی برنامههای صدا و سیما از حیث زمانی هیچ تغییری در نمایش و پخش ندارد چه تمهیدی جهت تغییر سبک زندگی متناسب با قاعدهگذاری جدید دولت در نظر گرفته شده؟
✅ پرسش این است که چرا دولت رئیسی در تصمیماتش صرفاً نیازها و امکانات خود را جدای از فرهنگ و وضعیت شهروندان در نظر میگیرد؟! فهم دولت رئیسی از گزاره مردمیبودن، از کارمندان و از سبک زندگی خانواده ایرانی چیست و چرا تصمیمات دولتمردان، فارغ از پیوستهای اجتماعی و فرهنگی لحاظ میشود؟ پیش از این هم در تنظیم ساعت ورود دانشآموزان این مشکل مطرح بود. تجربه تنظیمات زمانی دو سال اخیر نشان داد که دولت و مجلسِ همسوی فعلی، فهمشان از زندگی کارکنان خود، فهمی در کانسپت مردانه است و به همین دلیل جامعهی کارمندان خویش را جامعهای با اشتغال مردانه و زنانی خانهدار در نظر میگیرد که چرخش برنامه زمانی، اختلالی در سبک زندگی روزمره آنان ایجاد نمیکند. به دلیل چنین فهمی از زندگی خانوادگی کارکنان است که دولت، قاعدهگذاری زمانی را امری ساده میبیند و حتی از هماهنگی سایر بخشهای زندگی اجتماعی با قاعدهگذاری زمانی جدید غفلت میکند.
✅ در واقع این نحوه سیاستورزی مردانه، تنظیم امورات زندگی روزمره را وظیفهای زنانه در کنار سایر امورات خانه میانگارد، لذاست که به راحتی و در جلساتی پشت درهای بسته و فارغ از نیازها و شرایط عمومی مردم، نظرات خویش را ابلاغ میکند و آنجا که کار بیخ پیدا میکند سعی میکند با وعدههایی مانند شناور کردن ساعات کاری صرفاً برای کارمندان مادر داری فرزند خردسال، مسأله را فیصله دهد.
✅ قاعدهگذاری زمانی متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی، اما امری هویتبخش و چارچوبساز در تنظیم مناسبات انسانی و کاری و نیازمند برنامهریزی بلندمدت و همهجانبهی اصحاب اندیشه و حکمرانی، با لحاظ پیوستهای فرهنگی و اجتماعی است.
#سایه_نوشت در بله و ایتا:
https://ble.ir/sayehnevesht
eitaa.com/sayeh_nevesht