eitaa logo
سایه نوشت
56 دنبال‌کننده
19 عکس
2 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مغفول‌بودگی یا مستوربودگی! ✍️ عاطفه صادقی ✅ دوستانی که شناسنامه و اسم و رسمشان مشخص نیست، برنامه‌ای مردانه ترتیب داده‌اند درباره نظم جنسیتی در تاریخ اجتماعی زنان و وقتی به آنان اعتراض می‌شود، در عصبانی‌‌ترین صورت ممکن، مباحثی را به نگارنده نسبت می‌دهند که همگی نادرست است. ✅ این بزرگواران اگر با نوشته‌های حقیر آشنا بودند می‌دانستند که بخشی از رساله دکتری‌ام پیرامون وجه مستوربودگی زن در ادبیات فارسی است و می‌دانستند که کاملا منتقد رویکرد قربانی انگاری زنان در ادبیات پاتریمونیالم. مع‌الاسف برای خود بریده و دوخته‌اند و ذوق‌زده گمان کرده‌اند مستورگی زن ایرانی را کشف نموده یا برای نخستین بار بر «رویکرد ضعیف‌انگاری ادبیات پدرسالار» شوریده‌اند. ✅ غافل از اینکه پیش از این، اندیشمندانی اتفاقا در چارچوب همان فمنیسم منفور حضرات، بر همین انگاره، نقدها نوشته‌اند و ما نیز فارغ از آن ادبیات شکل گرفته در غرب، بارها در این‌باره گفته‌ایم که زن ایرانی اگر منقاد و مقهور و مضعوف بود، انقلابی رخ نمی‌داد و دفاع مقدسی شکل نمی‌گرفت و این نظام، با آن گرگ‌های تا دندان مسلح استکبار که به چهل سالگی نمی‌رسید. ✅ انتقاد ما دقیقا ناظر به همین خام‌انگاری است. متأسفانه دوستان چون از باب اغتشاشات اخیر، نسبت به موضوع زنان دغدغه‌مند شده‌اند، وقتی به تاریخ اجتماعی زنان ورود می‌کنند باز هم رویکردشان نه توصیفی که تجویزی است و انتقاد ما در همین‌جاست که شکل می‌گیرد. رویکرد و روایت مردانه اصولا توان توصیف درست و دقیق ندارد که توصیفش آلوده به تجویز و تجاوز معنایی است و دقیقا به همین دلیل از فهم رفتار اکنونی زن ایرانی درمانده است. ✅ دوستان چون شدیدا تحت انقیاد گزاره‌های غرب‌هراسی‌اند نه غرب‌شناسی، گمان می‌کنند روایت مردانه در نسبت با زندگی و زنان قابل تعریف است و روایت زنانه لزوما فمنیستی (به مثابه متلکی فرهنگی و منفور) و منفک از زندگی است. ✅ چه می‌شود گفت وقتی کوچکترین نقد را با عصبانی‌ترین ادبیات پاسخ می‌دهند و دم از گفت‌وگو می‌زنند. ✅ کاش بزرگواران پاسخ دهند این کدام زن مستوری است که فقط به انکشاف آقایان در می‌آید و وقتی انتقاد می‌کنیم که مردان نمی‌توانند روایت مستوری زن ایرانی را کامل و درست روایت کنند، چنین برمی‌آشوبند؟! این کدام زن مستور عاری از عاملیت و فردیتی است که وقتی روایت خودش را مطالبه می‌کنیم، کأنّه کفر خدا را گفته‌ایم و به انواع و اقسام اتهامات مزین می‌شویم؟! این کدام زن مستوری است که آقایان نه فقط در عرصه خانواده، سیاست و مدیریت - حتی در مدیریت واحدهای آموزشی زنانه - که در ساحت علم نیز قوام اویند و ایده قوامیت مورد تفسیر خویش را از خانه به اجتماع و سیاست و حتی نظام دانایی سرایت می‌‌دهند؟! ✅ چه جای خوف و خشم، که ساحت علم بری از چنین سویه‌ها و رویه‌هایی است. زن ایرانی فارغ از چینش نظم‌های جنسیتی حضرات، مسیر خود را می‌رود و راه خود را می‌جوید، همان‌طور که در این چهل سال ... مسئله نه مستوری زنانه که غفلت و تغافل مردانه است. 🔹 فربهی روایت‌های مردانه اگر کارساز بود که قصه به غصه اکنون نمی‌رسید ... در بله و ایتا: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
💠پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار می‌کند: 💡انفتاح صورت؛ فتوحات هنر انقلاب در آثار هنری هنرمندان انقلاب 🔺رویداد اول: نقاشی مرحوم حبیب‌الله صادقی 🎙با ارائه: 🔸محمدعلی روزبهانی/ زمان و مکان در آثار صادقی 🔸هادی بابایی فلاح/ نسبت آثار صادقی با نگارگری ایرانی 🔸مرتضی صدیقی‌فرد/خوانش شمایل شناسانه‌گزیده‌ای از آثار صادقی 🔸حنانه یعقوبی/تحلیل گفتمان «نگاه« در نقاشی صادقی 🔸محمدرضا وحیدزاده/نشانه معناشناسی در آثار صادقی 🔸عاطفه صادقی/بازنمایی بانوی مقدس زمینی در آثار صادقی ⏰ یک‌شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، از ساعت ۱۵ الی ۱۷ *حضور برای عموم آزاد است 📍خیابان سمیه، حوزه هنری، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی. سرای شهید آوینی 📱پخش زندۀ نشست از: www.aparat.com/rcica.ir 🌍 rcica.ir ♨️ @rcica در بله و ایتا: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 کالبدشکافی توییت دستیار رئیس‌جمهور ✍️ عاطفه صادقی ✅ تاکنون برای بدپوششی و بی‌حجابی به‌عنوان مشکلی فرهنگی از یک سو و رفتاری مغایر با قانون از سوی دیگر راهکارهای مختلفی در عرصه اجتماعی تجویز شده است. پس از اغتشاشات سال گذشته و با سوءاستفاده دشمنان نظام از طرح گشت ارشاد برخی تصمیم گرفتند که با تجویزی حقوقی به مجازات بی‌حجابی به‌عنوان یک قانون‌شکنی رفته و جرایمی نظیر محرومیت از برخی خدمات اجتماعی، ابطال گواهی‌نامه رانندگی، ممنوعیت استفاده از اینترنت، ابطال پاسپورت و ... در نظر گرفته شد که در همین‌ نقطه، انتقاد خانم پاد شکل گرفت؛ ✅ در حقیقت، صورت‌‌مساله این‌گونه است که وقتی نظام تصمیم می‌گیرد با یک بی‌قانونی در سطحی کلان برخورد کند، نیاز است مصدر قانون‌گذاری‌ای که بیشترین شأن تقنینی را دارد در این خصوص جرم‌انگاری و تعیین مجازات کند نه آنکه صرفا با استناد به مصوبه‌ها و آیین‌نامه‌های داخلی و ابلاغ به دستگاه‌های مربوطه چنین اتفاقی رقم بخورد؛ چراکه چنین رویه‌ای اگر تثبیت شود دولت‌های دیگر نیز برای مواردی دیگر به همین ترتیب عمل خواهند کرد. ✅ درواقع در اینجا ما با طرح مجازات‌هایی مواجهیم که در ساحت‌های تقنینی از پشتوانه کافی برخوردار نیست و چنین طرحی با این پشتوانه حقوقی اگر در دستور کار دستگاه‌های مربوطه قرار گیرد، قطعا مشکلاتی را در عرصه اجرا به دنبال خواهد داشت. به دلیل همین مشکل بود که خانم پاد علاوه‌ بر توییت، در یادداشتی به این موضوع از ابعاد مختلف حقوقی پرداخته و آن را تبیین کرد. ✅ اولین نکته حقوقی مورد تاکید ایشان ناظر به «چگونگی مجازات جرم بی‌حجابی» است. مجازات جرم کشف حجاب از جمله مجازات‌های‌ درجه ۸ است؛ بنابراین به موجب اصل 36 ق. ا و مواد ۳۴۰ و 427 قانون آیین دادرسی کیفری این جرم در دادگاه قابل بررسی است. رای دادگاه قطعی و غیرقابل تجدید نظر است. لذا مطابق قانون اگر‌چه انجام جرم در محل رخ می‌دهد ولی احراز، تعیین و اعمال مجازات آن نیازمند تشکیل دادگاه صالحه است و تصاویر دوربین صرفا امارات کمک‌کننده به علم قاضی محسوب می‌شوند و ضابط قضایی صرفا به اتکای تصاویر دوربین‌های مداربسته نمی‌تواند بدون پشتوانه قانونی، مجری حکم محرومیت از حقوق اجتماعی برای افراد باشد. لذا نیاز است مصادر قانون‌گذاری، مستندات قانونی محکم را برای مواجهه با این حرام شرعی و سیاسی چه در قالب لایحه دولت یا قوه قضائیه یا طرح مجلس در سطح محرومیت از حقوق شهروندی تمهید کند، اما مبنا در اجرا تا ملغی شدن یا تکمیل قانون قدیم، همین قانون موجود است و نمی‌توان خارج از قانون و از طریق قانون‌گریزی به این معضل پرداخت. ✅ نکته دومی که ایشان مورد تاکید قرار داده‌اند «عدم تناسب بین جرم و مجازات» در خصوص اعمال محدودیت‌های اجتماعی به متهمان عدم تمکین به قانون است. لذا نمی‌توان با کمترین شأن تقنینی صادره از یک نهاد یا ساختار دولتی بیشترین مجازات را اعمال کرد. اصولا در قوانین بهره‌مندی از حقوق اصل و محرومیت و محدودیت نیازمند مستند قانونی است و همچنین محرومیت از تمام یا بعضی از حقوق اجتماعی یک مجازات تکمیلی/تتمیمی است که پس از محکومیت قطعی متهم و تعیین مجازات جرم برای او و توسط قاضی به موجب مفاد قانون مجازات عمومی صادر می‌شود، آن هم برای مدتی معین؛ بنابراین اعمال این قانون و اجرای مجازات آن به شیوه متعارف قانونی، مستلزم طی فرآیند قضایی تا حصول نتیجه است و نمی‌توان بدون طی تشریفات قضایی، مجازات را به صورت یکسان در حق همه متهمان اجرا کرد. همچنین نمی‌توان با آیین‌نامه‌ای داخلی که کمترین میزان منزلت تقنینی را دارد چنین مجازاتی برای همه متهمان به‌صورت یکسان اعمال نمود درحالی‌که مثلا فرد قاتل و تجاوزکننده به عنف یا دزد از حقوق اجتماعی خویش برخوردار باشد. ✅ نکته سوم نیز اشاره ایشان به «قاعده قبح عقاب بلابیان و اصل قانونی بودن مجازات» است که بر مبنای آن، لازم است مردم و مخاطبان هر قانونی پس از طی فرآیند تصویب از طریق رسانه‌ها از آن آگاهی یابند. که این امر، گاهی نادیده گرفته می‌شود. متن کامل یادداشت را در روزنامه فرهیختگان امروز بخوانید: http://fdn.ir/79408 در بله و ایتا: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 کالبدشکافی توییت دستیار رئیس‌جمهور دقتی حقوقی برای جلوگیری از مشکلات اجتماعی ✍️ عاطفه صادقی در بله و ایتا: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 چرا قاعده‌گذاری زمانی دولت، آشفته، غیرمردمی و مردانه است؟ ✍️ عاطفه صادقی ✅ مسئله‌های سیاستی متن: اولا چرا دولت، تنظیمات زمانی را فارغ از وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم و در صورتی ابلاغی ارائه می‌کند و دوم این‌که چه فهمی از سبک زندگی شهروندان به چنین تنظیماتی در حوزه زمان منتج می‌شود؟ ✅ تصمیمات و قاعده‌گذاری دولت‌ها به عوامل متعددی مانند مصالح جامعه، فرهنگ عمومی، امکانات دولت و نیازهای ضروری جامعه و دولت بستگی دارد. مردمی بودن صرفاَ یک شعار نیست؛ بلکه شاخص‌هایی دارد. به عنوان مثال هر چه دولت‌ها مردمی‌تر باشند تلاششان برای هماهنگی تصمیماتشان با خواست و مصالح عمومی جامعه بیشتر است و دقت می‌کنند تا امکانات خود را در هماهنگی با مصالح و فرهنگ عمومی اجتماع تنظیم کنند؛ به نحوی که سیاست‌گذاری آن‌ها کمترین اختلال را در زندگی شهروندان ایجاد کند. تنظیم ساعات تحصیل دانش آموزان و دانشجویان، ساعات کار و حتی خود تنظیم ساعت و زمان، اموری اعتباری و قراردادی‌اند که عموماً دولت‌ها متکفل آنند. بنابراین وقتی دولتی بدون در نظر گرفتن مصالح اجتماعی و اختلالات زندگی خانوادگی شهروندان، صرفاً ناظر به امکانات خود، برنامه زمانی را تغییر دهد در واقع نمی‌تواند مدعی مردمی بودن باشد. ✅ در وضعیتی که ساعت کاری مردم و مشاغل آزاد، همچنان مطابق با روال قبل است، دولت رئیسی صرفاً ناظر به کمبود منابع انرژی خود، ساعات کاری را از هشت به شش صبح منتقل می‌کند، با این وضع آیا پرستار بچه نیز حاضر است شش صبح حاضر شود؟ مشاغل آزاد و بازار چطور؟ مردم حاضرند برای انجام کارهای اداری خود از شش صبح اقدام کنند؟! در جامعه‌ای که نسبتی میان محل زندگی و کار وجود ندارد آیا امکانات حمل و نقل عمومی متناسب با این تغییر زمانی فراهم است؟! برای مردمی که سبک زندگی آن‌ها ناظر به خواب ساعت 11 شب است و حتی برنامه‌های صدا و سیما از حیث زمانی هیچ تغییری در نمایش و پخش ندارد چه تمهیدی جهت تغییر سبک زندگی متناسب با قاعده‌گذاری جدید دولت در نظر گرفته شده؟ ✅ پرسش این است که چرا دولت رئیسی در تصمیماتش صرفاً نیازها و امکانات خود را جدای از فرهنگ و وضعیت شهروندان در نظر می‌گیرد؟! فهم دولت رئیسی از گزاره مردمی‌بودن، از کارمندان و از سبک زندگی خانواده ایرانی چیست و چرا تصمیمات دولت‌مردان، فارغ از پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی لحاظ می‌شود؟ پیش از این هم در تنظیم ساعت ورود دانش‌آموزان این مشکل مطرح بود. تجربه تنظیمات زمانی دو سال اخیر نشان داد که دولت و مجلسِ هم‌سوی فعلی، فهمشان از زندگی کارکنان خود، فهمی در کانسپت مردانه است و به همین دلیل جامعه‌ی کارمندان خویش را جامعه‌ای با اشتغال مردانه و زنانی خانه‌دار در نظر می‌گیرد که چرخش برنامه زمانی، اختلالی در سبک زندگی روزمره آنان ایجاد نمی‌کند. به دلیل چنین فهمی از زندگی خانوادگی کارکنان است که دولت، قاعده‌گذاری زمانی را امری ساده می‌بیند و حتی از هماهنگی سایر بخش‌های زندگی اجتماعی با قاعده‌گذاری زمانی جدید غفلت می‌کند. ✅ در واقع این نحوه سیاست‌ورزی مردانه، تنظیم امورات زندگی روزمره را وظیفه‌ای زنانه در کنار سایر امورات خانه می‌انگارد، لذاست که به راحتی و در جلساتی پشت درهای بسته و فارغ از نیازها و شرایط عمومی مردم، نظرات خویش را ابلاغ می‌کند و آن‌جا که کار بیخ پیدا می‌کند سعی می‌کند با وعده‌هایی مانند شناور کردن ساعات کاری صرفاً برای کارمندان مادر داری فرزند خردسال، مسأله را فیصله دهد. ✅ قاعده‌گذاری زمانی متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی، اما امری هویت‌بخش و چارچوب‌ساز در تنظیم مناسبات انسانی و کاری و نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و همه‌جانبه‌ی اصحاب اندیشه و حکمرانی، با لحاظ پیوست‌های فرهنگی و اجتماعی است. در بله و ایتا: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📚 روایت‌نگاری دیدار با مجتهدان زن جهان تشیع 📖 « در حکمت و حکومت نهاد اجتهاد زنانه » ✍️ عاطفه صادقی 🔴 بخش اول ✅ روایت حیرت «تا اواخر قرن اخیر، زنان به‌طور کلی از مناصب اسقفی و روحانیت در کلیساهای مسیحی مستثنی بودند و راهبگی وضعیتی بود که می‌بایست نقش‌ و جایگاه خود را در آن تعریف می‌کردند. ما تقریبا هیچ زنی را در دیانت مسیح و یهود نداریم که به بالاترین مقام دانش دینی دست یافته باشد درحالی‌که بالاترین مقام دانشی در اسلام یعنی اجتهاد، فراجنسیتی است، اگرچه به دلیل رویکردهای جاری دستیابی زنان به آن سخت است ...» این بخشی از متن مقاله «وضعیت دانشی زنان مذهبی در ادیان توحیدی» است که در مسیر تهران‌ ـ ‌قم مطالعه می‌کنم. به دعوت دستیار رئیس‌جمهور در پیگیری حقوق شهروندی و آزادی‌های اجتماعی، خانم دکتر سکینه‌سادات پاد، عازم دیدار تنها بانوان مجتهده جهان تشیع هستیم. دیدار ما با بانوان مجتهده اگرچه ذیل طرح «بررسی روند و اقدامات شورای فقهی زنان» تعریف می‌شود ولی آشنایی با این سرمایه‌های دینی و علمی، شوق‌انگیز و پرسش¬انگیز است. پرسش‌انگیز از آن‌جهت که چرا ساختار سیاسی و اجتماعی ما در استفاده از ظرفیت حضور و بروز این سرمایه‌های دانشی نحیف و کم‌توان است؟ اصولا با این متولیان متعدد شکل‌گیری شورای فقهی زنان مانند شورای فرهنگی اجتماعی زنان، معاونت زنان وخانواده ریاست‌جمهوری و فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، چرا همچنان با عدم موضوع‌شناسی، مصلحت‌شناسی یا عدم کفایت مطالعات فقهی در مسائل زنان مواجهیم و موفق نبوده‌ایم از ظرفیت حضور بانوان مجتهده برای نظریه‌پردازی فقهی و دینی جهت حل معضلات کنونی زنان و خانواده استفاده کنیم؟! کأنه بانوان مجتهده گذشته چون مرحومه بانو امین و بانو همایونی و بانوان مجتهده کنونی نقش‌شان در میراث شیعی آن است که با حضورشان از حیث رویکردهای فراجنسیتی اسلام بر خود ببالیم و همچنان کرسی‌های نظریه‌پردازی، عمل‌گرایی و سیاستگذاری در حیرت از عدم حضورشان، متعلق به آقایان باشد. ✅ روایت حریت در مسیر، بحثی در گرفت پیرامون اینکه مجتهدان زن، با چه عناوین و القابی مخاطب قرار می‌گیرند، مثلا برای آقایان حوزوی عناوینی مانند حجت‌الاسلام، ثقه‌الاسلام و آیت‌الله و... استعمال می‌شود، برای بانوان حوزوی چطور؟! از بس هیچ واژه درخوری نیافتیم دست به دامان اجازه‌نامه‌های نقل روایت یا اجتهاد مرحومه بانو امین شدیم تا خطابات علما در مورد ایشان را کنکاش کنیم. جالب اینکه آیت‌الله اصطهباناتی ایشان را «حجت زنان زمان» می‌دانند و توصیف، متفاوت از اطلاقِ عنوانی ناشی از مراتب دانشی است. همین‌که ساختار حوزوی ما عناوین درخوری برای بیان جایگاه دانشی بانوان طلبه، جز واژگان محاسباتیِ سطح دو، سه، چهار ندارد نشان می‌دهد جایگاه بانوان حوزوی در ساختار حوزوی ما نهادینه نشده و همچنان در حاشیه است؛ چراکه عناوین و کلمات، نشانه‌هایی از یک نظام معنایی شکل‌گرفته در بستر اجتماعی‌اند. آقای دکتر بدره، هوشمندانه پیشنهاد دادند با توجه به تأنیث واژه آیت، عنوان آیت‌الله می‌بایست در موضع حق خود خطاب به بانوان مجتهده به کار رود. اگر چه به تعبیر صائب: جامه¬ی آزادگی چالاک باشد سرو را جیب و دامن فارغ از خاشاک باشد سرو را و البته بانوان مجتهده و حوزوی نیازمند عناوین و القاب نیستند بلکه این نهاد دانشی و هویتی ماست که برای تنظیم، تثبیت و تشریح خویش نیازمند مخاطب قرار دادن این بانوان با عبارت‌هایی منضبط و دقیق است. https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📚 روایت‌نگاری دیدار با مجتهدان زن جهان تشیع 📖 « در حکمت و حکومت نهاد اجتهاد زنانه » ✍️ عاطفه صادقی 🔴 بخش دوم ✅ روایت عصبیت صبح بود که به دیدار بانو زهره صفاتی رفتیم. خانم پاد در دیدار ایشان به غفلت از ظرفیت بانوان مجتهده هم توسط ساختارهای حاکمیتی و هم توسط دستگاه سازمانی حوزه گلایه کرده وگفتند این غفلت‌ها در حقیقت موجب تشدید مسائل و معضلات حوزه زنان و خانواده شده است و حضور بانوان مجتهده در عرصه‌های تصمیم‌ساز و در میدان مواجهه مردمی امری ناگزیر برای تداوم متعالی حکمرانی شده است. اینکه در چهارچوب فقه بتوانی اعتماد فقها و مراجع محتاطی چون آیت‌الله صافی را مبنی‌بر اجازه روایت دریافت کنی و همچنان با وجود جنسیت و فضای مردانه و سختگیر دروس عالی حوزه‌های علمیه، بدون خروج از ساختار، موفق به کسب بالاترین درجات علمی شوی اتفاق کم‌نظیری است که متاسفانه به قدر کافی فهمیده نشده است. در سال‌های «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که همه مراجع قم با بستن لوله زنان موافقت داشتند، بانو صفاتی پس از تحقیق، به دلیل موضوع‌شناسی‌‌ای که حاصل شد و رسیدن به این نتیجه که عملی بی‌بازگشت است تنها مجتهدی بودند که با این جراحی مخالفت داشتند و چه عبرت‌انگیز که زمان نشان داد ورود بانوان مجتهده، احکام و مسائل زنان را در وجهی همه‌جانبه‌تر و دقیق‌تر مطرح می‌سازد. جالب اینکه بانو صفاتی برای نگارش کتاب «طهاره‌النساء فی احکام الدماء» چندین سال در کلاس‌های علوم پزشکی دانشگاه شرکت و با اساتید مختلف پزشکی مباحثه و گفت‌وگو کردند تا آگاهی کاملی در موضوع‌شناسی و فیزیولوژی زنانه کسب کنند که نهایتا پس از 10 سال مطالعه و پژوهش این کتاب نگارش یافت و منجر به تعدیل و تغییر برخی احکام فقهی و فتاوای مراجع در حوزه مسائل زنان شد. عصبیت در اندیشه ابن خلدون، مفهومی محوری به معنای احساس گروهی یا انسجام اجتماعی است با تاکید بر سازگاری، آگاهی جمعی و احساس هدف مشترک که اگرچه دال مرکزی گفتمان‌ اجتماعی پیشااسلام است ولی توسط مسلمانان به بهترین وجه و در راستای رویکردهای دینی بازتولید شد، به نحوی که توانست مدینه نبوی و جامعه اسلامی را شکل دهد. بانو صفاتی نیز نشان دادند که تاکید بر ورود جنسیتی به ساحت مباحث دانشی دین، همانند عصبیت ابن‌خلدونی می‌تواند در عین تحفظ بر ارزش‌ها و چهارچوب‌های فقه جواهری، پیشرو و افق‌گشا باشد. ✅ روایت غفلت بانوی فاضله و مجتهده، زهره صفاتی در مواجهه با پرسش ما درخصوص راهبردهای مبتنی‌بر عقلانیت سیاستگذاری برای استفاده از ظرفیت زنان مجتهده از فشارهای درون و بیرون از حوزه گفت و اینکه بانوان حوزوی به تکلیف خود درخصوص نظریه‌پردازی و رسیدن به دستاوردهای علمی متناسب عمل کرده‌اند در حالی‌که دیگران عمل به وظایفشان را فراموش کرده‌اند؛ «نمی‌توان در وضعیتی که اصولا ساحت حوزه‌های علمیه خواهران صرفا آموزشی بسته شده و حتی مجوز سطح پنج و اجتهاد بانوان توسط ساختار همچنان در هاله‌ای از ابهام است و آنان در هیچ‌کجای سیاستگذاری و مصادر تصمیم‌ساز دیده نشده‌اند‌، از آنان بیش از مجاهدت علمی، انتظاری داشت. وظیفه ما تولید دانش بود که در‌ عالی‌ترین سطوح در تحقق آن تلاش کردیم به نحوی که به توفیق الهی موفق به کسب اعتماد مراجع در مرتبه اجتهادی شدیم ولی به دلیل عدم همکاری، همچنان درگیر ابتدايیات برگزاری کلاس‌های درس خارجیم؟!» ایشان دلایل کم‌توفیقی در حل مسائل حوزه زنان از منظر فقهی و نظریه‌پردازی را در عین تحفظ بر فقه‌جواهری هم در حوزه دانشی و هم در حوزه ساختاری ارزیابی و مطرح کردند: «معمولا تغییر موضوعات احکام در حوزه زنان پذیرفته نمی‌شود و لذا در ساحت موضوع‌شناسی، نیازمند دقت و توجه بیشتر هستیم. در حوزه ساختاری نیز با وجود همراهی و موافقت رهبری، متاسفانه فعالیت استقلالی بانوان مجتهده پذیرفته نمی‌شود.» میزان سادگی و عدم تجهیز مناسب و نیمه‌ساز بودن موسسه فقهی ایشان نیز شاهد صادقی بود بر مدعای ایشان. غفلت از ظرفیت بانوان مجتهده به مثابه میراث عظیم معنوی و دانشی جهان اسلام در شرایطی که نظام با پرسش‌های سنگینی در حوزه مسائل زنان و خانواده مواجه است هم در وجه نظریه‌پردازی و سیاستگذاری و هم در وجه ساختاری بسیار پراهمیت است چرا که تجربه مدیریت و حضور بانوان در مناصب تصمیم‌سازی چون شورای نگهبان، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت، امکان مواجهه رودرروی مسائل زنان را فراهم و موضوع‌شناسی دقیق‌تری حاصل خواهد کرد. https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📚 روایت‌نگاری دیدار با مجتهدان زن جهان تشیع 📖 « در حکمت و حکومت نهاد اجتهاد زنانه » ✍️ عاطفه صادقی 🔴 بخش سوم ✅ روایت کرامت در دیدار عصر، محضر بانوی مجتهده و فاضله, معصومه گُلگیری رسیدیم و جالب اینکه هر دو بانوی مجتهده بر توجه ویژه مسئولان به رفع مسائل و مشکلات اقتصادی و حمایت از قشر متدین و انقلابی به عنوان پشتیبان اصلی نظام تاکید داشتند. ایشان در پرسش از نسبت فقه زنان با حل معضلات کنونی به توصیه‌های اخلاقی ارجاع داده و تاکید نمودند؛ «حُکم را با حِکمتش برای مردم تبیین کنیم» و چقدر این اندرز‌های حکیمانه هم از حیث تهذیب فردی و هم از جهت تهذیب ساختاری و فرهنگی ضروری و مغتنم است. به نظر می‌رسد هرچقدر بانو صفاتی کنشگری بیشتری برای دانش فقه در حل معضلات اجتماعی و سیاستگذاری حوزه زنان قائل است، بانو گُلگیری این نقش را به دانش اخلاق و کلام می‌دهند، همچنین به دلیل اینکه بانو صفاتی پیوند بیشتری با فضا و مسائل بیرونی حوزه‌های علمیه خواهران برقرار کرده‌اند توانسته‌‌اند اثرگذاری بیشتری بر ساختارها و فعالیت‌های غیرحوزوی داشته و از همه مهم‌تر شناسنامه اجتهادی خویش را به موضوعات و مسائل زنان در وضعیت کنونی پیوند دهند. نهاد حوزه‌های علمیه خواهران، اگرچه نهادی پساانقلابی است و رشد کمی‌وکیفی قابل‌توجهی داشته، لکن همچنان اثرگذاری آن و نسبتش با ساحت سیاستگذاری مغفول است. ما به گفت‌وگو و تحرک بیشتر حوزه‌های علمیه خواهران با عرصه سیاست و مدیریت کشور نیازمندیم و توجه دستیار رئیس‌جمهور به «نهاد اجتهاد زنانه» به‌عنوان جایگاهی مولد و رافع مشکلات کنونی حوزه زنان و خانواده، پیشرو و ستودنی است و همچنان پرسش از غیبت این نهاد چه در ساحت فقه و اخلاق اجتماعی و چه در موضع سیاستگذاری پابرجاست. اکنون که نظام اسلامی ما هزینه‌های بسیاری در مسائل حوزه زنان داده، وقت آن ‌است که تعارف را کنار نهاده و با ضمایر مشخص سوال شود چرا برخی ساختارهای متولی حوزوی مانند پژوهشکده زن و خانواده نتوانسته‌اند پیوندی شایسته با نهاد اجتهاد زنانه برای حل معضلات سامان دهند و چرا همچنان درگیر بدیهیاتی چون «عزلت‌نشینی نهادهای حوزوی زنان» در ساختارهای مدیریتی و تصمیم‌ساز کشور هستیم به نحوی که مدیریت و سیاستگذاری این نهادها همچنان مردسالارانه و در دست مردان است که به تعبیر حافظ؛ گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند کس به میدان درنمی‌آید سواران را چه شد؟ https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 « درباره قهر و کناره گیری » ✍️ عاطفه صادقی ✅ در ضرورت فهم انسان انقلاب اسلامی؛ درباره ماجرای قهر شهبازی، خانم محدثه پیرهادی در اینستاگرام متن اقناعی خوبی نوشتند در نقد قهر و انزوای بسیجیِ در میدان، آقای تقوی نیز در ابتدا گلایه کردند از عدم گفت‌وگوی معقول پیرامون تعارضاتی که در جمهوری اسلامی به آنها دچاریم و سپس مطلب قابل توجهی در همان فضا درباره سندروم حاج‌کاظم‌زدگی نیروهای انقلابی نوشتند. هم نکته خانم پیرهادی و هم نقد آقای تقوی هر دو وارد و در موقعیت خود درست است ولی «کانون مسئله»، مواردی که دوستان نوشتند نیست. مسئله همان عدم گفت‌وگو و بلاتکلیفی است؛ ولی نه درباره تعارضات که درباره اصول و مفاهیم بنیادین. بنابراین لازم است بار دیگر به اصول انقلاب بازگردیم و این‌بار سؤالاتمان را ناظر به تحولاتی که پشت سر گذاشتیم بازخوانی کنیم. ✅ در ضرورت فهم مفاهیم انقلاب اسلامی؛ کانون مسئله، تمرکز بر «ایده خودی و غیر خودی» است؛ به کدام اعتبار فردی خودی تلقی می‌شود و به کدام اعتبار و منطق، خودی می‌بایست بهره‌مند باشد و به کدام منطق و اعتبار غیر خودی می‌بایست حذف شود؟! منطق «خودی بودگی» در نسبت با گفتمان انقلاب اسلامی چیست و چگونه برخی در غیاب چنین منطقی، شهدای اغتشاشات را که پاسدار تمامیت کشور و نظامند به نفع خود مصادره می‌کنند؟! به کدام منطق، شهدا معیاری برای هزینه‌دادن جریانی خاص تلقی می‌شوند؟! آیا هزینه دادن، خون دادن و قربانی شدن در موقف خطر، به معنای حق بهره‌مندی است و اگر چنین است معیار ارزیابیِ هزینه‌ دادن چیست و با چه کسی است؟! اگر هزینه‌دادن معیار بهره‌مندی است چه پیشینه‌ای در تاریخ اسلام دارد و به کدام استناد دینی و عقلی می‌توان، «حق بهره‌مندی از امکانات» را از سایر افراد سلب نمود؟! از آن‌طرف اگر خون و در میدان خطر بودن، معیار نیست چگونه می‌توان افراد مؤمن به ایده انقلاب اسلامی را به وقت هزینه دادن فراخواند؟! ✅ در ضرورت فهم مسیر انقلاب اسلامی؛ ماجرای قهر آقای شهبازی، امتداد ساده‌انگارانه مفاهیمِ بنیادین انقلاب، به رغم توصیه رهبری و نتیجه عمل‌گرایی افراطی، رسانه‌زدگی و عدم تمرکز دانشی بر آن‌هاست که می‌بایست در ساحت اندیشه و گفت‌وگو درباره‌اش گفت و نوشت ولی نه صرفا با تمرکز بر ایده‌های انتزاعی صرف، که با تمرکز بر مسیر و تجربیات طی‌شده. مع‌الاسف ما دامنه‌دار‌ترین پایگاهی که امکان این گفت‌وگو را فراهم می‌کرد دچار تحولی ماهیتی نمودیم و سوره را به راه تبدیل کردیم. درباره این تبدیل و تبدّل بیشتر خواهم نوشت. https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 زن ایرانی در جهان سنت قدرتمندانه در کانون معنا بود. 1️⃣ بخش نخست ✍️ عاطفه صادقی ✅ مسأله جنسیت برای انسان ایرانی از کجا شکل گرفت و چگونه رقم خورد؟ متأسفانه اهل تفکر و فلسفه ما در دوره معاصر این پرسش کلیدی را به‌طرز غریبی بی‌پاسخ گذاشته‌اند. نه‌فقط فیلسوفان، حتی جامعه‌شناسان ما برای پاسخ به آن تلاشی نداشته‌اند و انگار در وضعیت پیشامسأله نسبت به جنسیت قرار داریم. ✅ البته پرداختن به این پرسش که چرا متفکران ما به مسأله جنسیت نپرداخته‌اند، خود واجد پرسش دیگری است، حتی در دوره کنونی، متفکری مانند دکتر داوری که قرار گرفتن انسان ایرانی در وضعیت مدرن برایش مسأله است نیز درباره جنسیت بی‌نظر و بی‌گزاره نظری است؛ کأنه انسان ایرانیِ در وضعیت مدرن، یا هرگز پرسشی از نظم و مناسبات جنسیتی برایش شکل نگرفته یا به‌قدری این مسأله را مستور دیده که ترجیح داده پنهان باشد و از آن حرفی نزند. ✅ این تغافل و بی‌نظری اصحاب اندیشه، ما را با این ابهام مواجه می‌سازد که یا انسان ایرانی وارد چنین فضایی از جهان مدرن که جنسیت برایش محل پرسش و تأمل باشد نشده یا در چنین فضایی واقع‌ شده ولی به‌دلیل عوامل بیرونی، نظم جنسیتی هنوز برایش در وجه مسألگی ظهور نکرده، مثلا توانسته با پدیده‌ای به نام «حجاب» ورودش را به جهان مدرن به‌نحوی مدیریت کند که چالش‌های جنسیتی جهان مدرن برایش عارض نشود. 🟢 متن کامل بخش نخست این گفتگو را در صفحه 14 و 15 روزنامه فرهیختگان امروز از طریق لینک زیر بخوانید: https://farhikhtegandaily.com/newspaper/3959/14/ https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 زن ایرانی در جهان سنت قدرتمندانه در کانون معنا بود. 2⃣ بخش دوم ✍️ عاطفه صادقی ✅ در جهان مدرن همگی یک شناسنامه مرسوم هویتی داریم که بیشتر ناظر به توانمندی‌های نسبی و یک شناسنامه کاری که ناظر به توانمندی اکتسابی است. متاسفانه زنان رسمی جمهوری اسلامی عموما با همین شناسنامه انتسابی مسئولیت گرفتند و این درد است. ✅ از همه مهم‌تر شناسنامه اکتسابی وقتی منجر به کسب هویت اشتغالی نشود صرفا یک ارزش قابل تقدیر می‌ماند و هیچ وجهی برای کنشگری در جهان کنونی ندارد. خانه‌داری تعریف‌شده در جمهوری اسلامی برای زنان چنین است. لذاست که خانه‌داری مساوی با بیکاری برداشت می‌شود و طبعا عموم دختران نسل جدید به سمت استقلال مالی می‌روند، در چنین فضایی برنامه و ایده ما برای مراقبت و پایداری از کیان خانه چیست؟ چیزی که به زندگی زنان امکان تداوم بدهد ماندگار است، این قاعده زندگی در جهان کنونی است، ایده‌های ما برای تداوم زندگی مبتنی‌بر کدام بنیادهاست و اصلا چیست؟ چگونه می‌توان به خانه‌داری شناسنامه اجتماعی داد چراکه اگر زنان ما شناسنامه اجتماعی نداشته باشند، کلینیک‌های زیبایی مرتب شلوغ و شلوغ‌تر می‌شود و زنان کمبود شناسنامه اجتماعی‌شان را با تقویت رانه زنانه جبران می‌کنند. 🟢 متن کامل بخش دوم این گفتگو را از طریق لینک زیر در روزنامه فرهیختگان بخوانید: http://fdn.ir/page/242273/ همچنین متن کامل بخش اول این گفتگو را میتوانید از طریق لینک زیر در روزنامه فرهیختگان بخوانید: https://farhikhtegandaily.com/newspaper/3959/14/ https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 گذر از بانوی اول به بانوی ایرانی ✍️ عاطفه صادقی ✅ در توضیح و تفسیر وضعیت زنان پس از انقلاب اسلامی می‌توان گفت که ما با سه‌گانه¬ی «زن حوزه¬ی عمومی»، «زن غربی» و «زن حوزه¬ی» رسمی مواجهیم و بر این اساس امکانی برای توضیح و شناخت بهتر فراهم می‌شود. اگر چه همیشه مسأله¬ی زن، دستاویز جریانات مختلف سیاسی بوده است، اما به جرأت می‌توان گفت جریان اصولگرایی در وضعیت پیشامسأله نسبت به زن ایرانی ایستاده و اصولاً زن ایرانی را بدون مشکل می‌داند و صرفاً به برنامه‌هایی نمایشی مشغول است؛ و جریان اصلاح‌طلبی در وضعیت ترجمه است و همه هدفش توانمندسازی زن ایرانی با متر و معیار زن‌ غربی. ✅ پس از اغتشاشات سال گذشته، مسائل زنان بیش از پیش به ""یکی داستانی است پر آبِ چشم"" تبدیل شده، چرا که جمهوری اسلامی به شدت نیازمند اصلاح تصویر خود نسبت به وضعیت زنان ایرانی نزد جهانیان است و به همین دلیل شاهدیم که جریانات اصولگرای زنان حوزه رسمی، دست به پول‌پاشی‌های میلیاردیِ فکرنشده‌ای نظیر «همایش زنان تأثیرگذار» یا «جشنواره خورشید» می‌زنند و در اینجاست که "پدیده بانوی اول" متولد می‌شود. ✅ زن رسمی که خود را صرفاً در برابر زن غربی و در صورتی نمایشی تعریف کرده و نیازمند توضیح می‌داند حتی اگر استاد دانشگاه و اهل فضل باشد به یکباره فراموش می‌کند که در پارادایم انقلاب اسلامی، زنان نه با انتساب خود به پدر یا همسر، که با کارنامه و اکتسابشان سنجیده می‌شوند و بانوی اولی برای انسان انقلاب اسلامی نه نقطه قوت که نقطه ضعف است. در همینجاست که خانم علم‌الهدی که به خوبی می‌داند ما در ساختار، جایگاهی به عنوان بانوی اول و دوم نداریم، در برابر دیگریِ غربی، چون در وضعیتی نمایشی ایستاده است، ناگزیر از ادبیات رقیب برای توضیح ساختار استفاده می‌کند. یحتمل خواهید گفت؛ اینکه بد نیست و حتی قابل توجیه است. اما آن‌چه قابل توجیه نیست همین تعمد در ندیدن زن ایرانی است. ✅ خانم علم‌الهدی حتی در گرماگرم انتخابات، ملت ایران را لایق صحبت ندانست و تاکنون از جایگاه همسر رئیس‌جمهور ابداً دیالوگی با زنان ایرانی نداشته، حالا چطور می‌شود که در رسانه‌های آن‌وری و در برابر زنان خارجی، به¬یکباره در جایگاه بانوی اول، جایگاه بانوی اولی را تعارف می‌کنند! ✅ خانم علم‌الهدای عزیز! شما که اهل فضلید، نیک می‌دانید که وقتی معیارتان را برای مواجهه و شاخصِ گفت‌وگو، زن غربی قرار داده‌اید نمی‌توانید از لوازمش شانه خالی کنید. اولین معیار در دیپلماسی، زبان بدن و لباس است که شما فاقد آنید، چرا که با همان معیار‌های عقل غربی، وقتی می‌توان بدون چادر هم محجبه بود این پارچه‌ی سراسری و تماما سیاهی که بر سر دارید برای انسان غربی غیر منطقی و در دیپلماسی، بدتصویر و فاقد امکان برای زبان بدن می‌نماید، پس چرا آن را کنار نمی‌گذارید؟! نمایشی بودن یعنی همین شتر گاو پلنگی که صدر و ذیلش هماهنگی و منطق ندارد. یعنی همین وجهی که شما از الگوی سوم زن مسلمان ایرانی می‌گویید ولی با ادبیات غربی، بانوی اولی را به مثابه امری وابسته و تابعی برای زن، پیش‌فرض گرفته و تعارف می‌کنید. ✅ در مصاحبه اخیرم با روزنامه فرهیختگان توضیح داده‌ام که زن رسمی حتی از بیان بی‌سوادی عموم مادران شهدای جنگ خجالت‌ می‌کشد؛ لذاست که در نمایش‌هایی مانند همین همایش خورشید، زن موفق ایرانی را در قامت خلبان یا آتش‌نشان به چشم زن غربی می‌آورد. و مع‌الاسف در این طنز تلخ، بادمجان دور‌قاب‌چین‌ها هم فخر می‌فروشند که در این همایش میلیاردی حتی رانندگان اتوبوس حمل و نقل، زنانند. ✅ زن ایرانی اما همانی است که هم در انقلاب، هم در جنگ و هم در تحریم، خانواده‌اش را و وطنش را با عاملیتی مستقل، خودانتخاب‌گر و عزتمندانه نگاه داشته؛ اگر چه به چشم شما آنقدری زینتی نیست که به نمایش برای بیگانه درآید. ✅ خواهرانه عرض می‌کنم که به حرمت آن چادر روی سرتان و برای حفظ آن هم که شده مستظهر به رأی و نظر ملت شوید. برگردید به آغوش همین زنان خانه‌دار و مؤمنه‌ای که همسرتان را رئیس‌جمهور کردند. ✅ تصویر زن ایرانی در منطق جهانی زمانی اصلاح می‌شود که زن حوزه عمومی اراده کند؛ تصویری که زن حوزه عمومی آن را به جهان مخابره کند نه دیگری خارجی؛ لذاست که صرف کل بودجه کشور نیز پای چنین برنامه‌هایی، نتیجه‌ای جز شادی ابن‌الوقت‌ها نخواهد داشت. 🟢 سایه نوشت: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
🇵🇸 فلسطین‌نگاری؛ 📖 تجربه‌نگاری گفت‌وگو با دانشجویان درباره فلسطین 1️⃣ بخش نخست ✍️ عاطفه صادقی 🟢 طی این مدت دو جلسه گفت‌وگوی چالشی با دختران دانشجو و کنشگر درباره موضوع فلسطین داشتم. این جلسات یک ویژگی بسیار مهم داشتند و آن اینکه هر جلسه با همراهی مهمانی از غزه به عنوان شاهدی عینی گذشت. دانشجویان در جلساتِ قبل، کلیت تاریخ انتفاضه و جنبش‌های فلسطینی را از لسان صاحب‌نظر خبره‌ای مانند دکتر شیخ‌حسینی شنیده بودند ـ اگر چه پس از ایشان، سخن گفتن سخت است ـ ولی سؤالات و مباحثی که طرح شد به سمت زیست‌جهان انسان فلسطینی و تجربه‌اش از اشغالگری با نقد کلان‌روایت‌های موجود در حمایت از اسرائیل غاصب پیش رفت. در ادامه نکاتی را از این دو نشست چالشی طرح می‌کنم: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
🇵🇸 فلسطین‌نگاری؛ 📖 تجربه‌نگاری گفت‌وگو با دانشجویان درباره فلسطین 2⃣ بخش دوم ✍️ عاطفه صادقی ✅ قبل از طرح مسأله فلسطین، نیاز است برخی پیش‌فرض‌های ذهنی جوانان کنکاش یا اصلاح شود. از نوع سؤالات کاملاً مشخص بود که دانشجویان، انسان ایرانیِ در اشغال تحریم را، از حیث شرایط تحمیلی و تحریمی هم مستحق‌تر به کمک می‌دانستند و هم ضعیف‌تر از آن که بتواند راهگشای فلسطین شود. نکته قابل توجه دیگر این که حتی دانشجویان موافق طوفان‌الاقصی بسیار حساسیت داشتند دستگاه تحلیل خود را منفک از امر سیاسی کشور سامان دهند و مسأله فلسطین را در وجهی انسانی یا فرهنگی دنبال کنند. این حجم انذار و احتراز دانشجویان از امر سیاسی عجیب بود. نکته آخری که امیدوارانه می‌نمود این بود که علی‌رغم انتقاد به هزینه‌های مخالفت با اسرائیل در سیاست‌های جاری کشور با بازگشایی سفارتش در ایران کاملاً و قاطعانه مخالفت داشتند و به نظرشان غیر قابل تحمل می‌نمود و این یعنی درباره هزینه‌های مخالفت سیاسی با اسرائیل برای حوزه عمومی نیاز است گفت‌وگو شود. طبعا در چنین فضایی چاره‌ای جز طرح و نقد کلان‌روایت‌های موجود از مسأله فلسطین نداشتم. کلان‌روایت‌هایی که برای بقا و توجیه اشغالگری ساخته شده بودند؛ ✅ از ایشان درباره «ایده فلسطین» پرسیدم. در ایده فلسطین است که راهکارهایی چون مقاومت (فرهنگی یا نظامی) و بدیل‌های آن مانند مهاجرت و طرح دو دولتی و ... قابل طرحند. پس از آن توضیح دادم که چگونه صهیونیسم غاصب، پیش از اشغالگری، کلان‌روایت‌های ساختگی خود را برای جلب ذهنیت جهانی تولید کرد و بحث در این خصوص را چه در سطح داخلی و چه در مقیاس بین‌المللی آغاز کرد و البته که مثال‌هایی که از کلان روایت‌های جهانی می‌زدم برایشان جذاب‌تر بود و همراهی بیشتری داشتند. بعد در این‌باره صحبت کردیم که عملیات طوفان‌الاقصی چقدر و در چه سطحی موفق شده کلان روایت‌های ذهنی را به چالش بکشد. به عنوان مثال در خصوص کلان روایت «مخالفت با اسرائیل به مثابه یهودستیزی» از تاریخ مخاصمه یهودیت و مسیحیت و احوالاتشان خصوصا در میانه دو جنگ جهانی و کتاب «نبرد من هیتلر» تا مطلب اخیر جودیت باتلر گفتم. جالب اینکه شکست کلان روایت «موازنه اشغالگری و مقاومت» بیشتر مورد توجهشان قرار گرفت چرا که مطابق نگاه دیوید گریبر در اینترنشنال‌تایمز، طوفان الاقصی توانست کلیت رزومه تسلیحاتی و نظامی اسرائیل را زیر سؤال ‌برده و یک خشم غیر قابل کنترل از فلسطینی‌ها به نمایش بگذارد. ✅ به غیر از گفت‌وگو در فضای بین‌الاذهانی، درباره آثار عملیات طوفان‌الاقصی در میدان عینی منازعه صحبت کردیم. جنگ غزه به عنوان جنگی شهری در جغرافیایی که یکی از متراکم‌ترین مناطق انسانی است، مختصاتی متفاوت از سایر جنگ‌ها دارد و طبعاً اگر دستگاه تحلیلی موافقان طوفان‌الاقصی نتواند برای از بین رفتن صدها هزار منبع شغلی، تخریب حداقل چهل‌هزار خانه، آوارگی حدود 500 هزار نفر در درون نوار غزه، از بین رفتن زیرساخت‌های توسعه شهری و حتی زیرساخت‌های تونلی حماس و از همه مهمتر شهادت بیش از ده هزار انسان، تمهیدی نظری بیاندیشد، در حقیقت عرصه واقعیت را باخته است. ✅ از نظر دانشجویان، این حجم تلاش ایران و حزب‌الله لبنان بر تبلیغات رسانه‌ای در عین توقف در نقش بازدارندگی و عدم تحرک نظامی بیش از هر چیز، تلاشی برای پوشش شکست در عرصه میدانی است. تغییر این ذهنیت خصوصاً با توجه به میزان بسیار زیاد عکس‌های وایرال شده از بمباران، تخریب، آوارگی و کشتار کودکان بسیار سخت می‌نمود و معتقد بودند طبیعی است که با این میزان آوارگی و رنج، شاهد محکومیت اسرائیل و حمایت از غزه در عرصه جهانی باشیم. دانشجویان «جنسِ حمایت» جهانی از غزه را با حمایت جهانی از جنبش زن، زندگی، آزادی یکی می‌دانستند و میان حمایت از غزه و فلسطین با حمایت از حماس قائل به تفاوت بودند. این نحوه نگاه نسل جوان به موضوع فلسطین و تأثیر رسانه در این نسبت‌یابی البته نیازمند تأمل جدی است. https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
🇵🇸 فلسطین‌نگاری؛ 📖 تجربه‌نگاری گفت‌وگو با دانشجویان درباره فلسطین 3⃣ بخش سوم ✍️ عاطفه صادقی ✅ جنگ‌های شهری از حیث توسعه‌ی زمانی محدودیت‌هایی دارند و عملیات(نه انتفاضه) نمی‌تواند بیش از ظرف زمانی خود در چنین جغرافیایی طول بکشد. یکی از شاهدان ما به عنوان بانویی اهل غزه، در عین حمایت از حماس، یک جایی وسط اشک‌هایش گفت. «از اینکه این همه کشته شویم خسته شدیم. ما نیاز داریم که برای مدتی فرصت داشته باشیم تا حداقل بتوانیم برای عزیزانمان عزاداری کنیم.» و عجیب اینکه همه عزیزان و خانواده‌اش در غزه حضور داشتند. به نظرم فهم این وضعیت در خصوص این‌همانی زندگی و مبارزه در فلسطین است که فهم ما از مقاومت را تصحیح می‌کند. ما اگر تمهید نظری جدی‌ای برای تحلیل طوفان‌الاقصی در عرصه عینی به نفع مقاومت نداشته باشیم عملا می‌بایست باخت را در عرصه نظری بپذیریم چرا که حجم تخریب و کشتار به قدری بالا بود که نه تنها با یک نسل‌کشی مواجهیم که طوفان‌الاقصی به تخریب بیشتر موقعیت زندگی‌محور در غزه انجامید. در واقع به دلیل فرسایشی شدن، مردم غزه دارند امکان ادامه حیات را به عنوان بخش بسیار مهمی از فرایند مقاومت و مبارزه در غزه از دست می‌دهند. ✅ روایت معوج، سیاست‌زده و رسمی ما در توضیح فلسطین مع‌الاسف از واقعیات میدان فاصله دارد. در اینجا طبعا کاری به مخالفان عملیات طوفان‌الاقصی ندارم ولی دیدگاه موافقان نیز از ان‌قلت بی‌نصیب نیست. برخی از بدنه انقلابی و نخبگانی ما که تمام درگیری‌اش اثبات مسئله فلسطین به جریان روشنفکری با همان ادبیات دهه چهل و پنجاه و نهایتا رویکردهای جامعه‌شناسانه است و به دلیل همین درگیری موضوع در سطح وطنی اصولا آن فهم شایسته و قابل گفت‌وگوی جهانی از مسئله فلسطین برایش حادث نشده است. برخی دیگر نیز که مستغرق در روایت‌های رسانه‌ای‌اند حتی از توضیح «چرخش از انتفاضه مردمی به عملیات جنبشی» نیز عاجزند. ✅ در مجموع می‌توان گفت ما به دلیل خلود در این سطح از منازعه گفتمانی، نه تنها موفق نمی‌شویم جز طرح ادبیاتی شعارگونه و کلی، دستگاه تحلیلی درخوری تولید کنیم که حتی این دستگاه فکری، توانایی توجیه همین بدنه همراه را در بلندمدت نخواهد داشت و حتی ممکن است به دلیل ناهمترازی سطح بالای درد و رنج عاطفی در تصاویر و تبلیغات با نتیجه حاصل شده پس از آتش‌بس دچار سرخوردگی شود. ✅ ما نیازمند تجربه درک آلام انسان فلسطینی و ذهنیت او از تجربه اشغال‌شدگی از دریچه هنر خصوصا رمان، سینما و زیست‌جهانی عینی او از زبان زنان فلسطینی هستیم و دقیقا به همین دلیل است که ادوارد سعيد در کتاب فراتر از واپسين آسمان تاکید می‌کند؛« تا زماني که گفته‌هاي زنان را آگاهانه و عميق درک نکنيم، تجربه غصب خاک فلسطين توسط صهيونيست‌ها را به تمام و کمال درک نخواهيم کرد.» تا این مواجهه اجتماعی و از دریچه خیال و هنر و در تجربه زیسته زنان فلسطینی حاصل نشود امکان پیوند عاطفه اجتماعیِ انسان ایرانی با موضوع فلسطین در سطح می‌ماند و معناساز نمی‌شود و حتی در مواقفی مانند وضعیت کنونی به عنوان یک لجبازی سیاسی، ظهور و بروز می‌یابد. ✅ همچنین دستگاه توضیحی ما نیازمند ارتقای سطح تحلیلی در گفت‌وگوی جهانی و رویکردهای جدید و متفاوت نظری است تا از کلی‌گویی و شعارگرایی خارج شود. ایده جایگزینی موشک به جای سنگ و توسعه قدرت انسان فلسطینی در میدان اشغالگری البته اتفاق در خور تحسینی است ولی ظرفیت انسان ایرانی علاوه بر افزایش قدرت تسلیحاتی می‌بایست تولید ادبیات و اندیشه متناسب باشد لذا نیاز است یکبار همه داشته‌های نظری‌مان را در موضوع فلسطین وسط ریخته و آن را سطح‌بندی کنیم. ما هر چقدر که بتوانیم کلان روایت‌هایی جهانی و مقاومت‌محور در حمایت از ایده فلسطین تولید و ارائه کنیم به آرمان قدس نزدیک شده‌ایم و تولید کلان روایت‌ها در حمایت از ایده فلسطین است که مخالفت‌های کور و لجوجانه داخلی را در خود هضم و حل می‌کند. https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📖 "نمی از عصمت کلمه فاطمه" ✍ عاطفه صادقی ✅ بر "فص حکمۀ عصمتیه فی کلمه فاطمیه" که علامه حسن زاده آملی، آن را فصّ بیست و هشتم فصوص‌الحکم شیخ اکبر دانسته و به سیاق آن نوشته ایراد گرفته‌اند که: چنین مبحثی در عرفان نظری از جهاتی ابداعی است و "ملکه عصمت" اختصاص به حضرت صدیقه (س) ندارد و بنابرین اختصاص یافتن چنین فصی به ایشان نادرست است. ضمن این‌که فصوص الحکم با فص آدمی (ع) شروع شده و با فص محمدی (ص) خاتمه می‌یابد و از آنجا که وارثین حقیقی پیامبر اسلام(ص) در ظهورات اسمائی، تابع ایشان هستند، احکام و مسائل عرفانی مرتبط با حضرت فاطمه (س) در فص محمدی (ص) جای می‌گیرد و نیازی به فصی جداگانه و متمایز نبوده است. همچنین ایراد گرفته‌اند که: اگر حضرت زهرا (س) مادر یازده معصومند، مادر امیر‌المومنین، فاطمه‌بنت‌اسد، مادر دوازده معصوم‌اند و چنین مقامی، چرا چنان مادری را نشاید؟! در پاسخ به شبهه اول عرض شود که ورود آیت‌الله حسن‌زاده در فص فاطمی شدیداً ناظر به مسأله جنسیت است، یعنی در مقام عصمت، تنها بانو حضرت صدیقه فاطمه‌اند و طبعاً موشکافی چنین عصمتی و چنان مقامی بر اهل راز، مهم است. پاسخ پرسش دوم نیز در همان چارچوب عصمت مطرح است؛ یعنی در اینجا مسأله صرفاً خویشاوندی که نیست، مسأله بنیه الهی است: "لیله القدر هی بنیه الانسان الکامل ای القلب الذی هو عرش الرحمن" اینجاست که آن مقام عظیم لیلقه‌القدری زهرای مرضیه رخ می‌نماید که حکایت از جایگاه و محل نزول یازده قرآن ناطق دارد که بدون ایشان امکان وقوعی نداشت. تعبیر حضرت علامه در فص فاطمی را ببینید؛ "فنزل احدعشر قرآنا ناطقا من تلک اللیله المبارکۀ التی هی لیله القدر و هی ام الائمه . فافهم ثم تدبر قوله سبحانه انا اعطیناک الکوثر" 🟢 پ ن: جالب این‌که علامه، متواضعانه درباره نگارش کتاب می‌نویسد؛ "دلیل بر تدوین این صحیفه مکرّمه، القائی سبّوحی بود که روزی بر یکی از شاگردان ما شد. وی که حائز منقبت علم و عمل است، هنگامی که تدریس ما در کتاب فصوص الحکم شیخ اکبر به «فص عیسوی» رسید، در یک توجه روحانی، عنوان این صحیفه نوری «فصُّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیةٍ» از قلبش بر زبانش جاری شد. از این عنوان خیلی خوشم آمد، در روح من دمیده شد و در بیان آن مطالبی را القا کردیم که آن را به شما هدیه می‌دهیم." در این مقام، تنها اخلاص، فضل تقدم ایجاد می‌کند و نه حتی مناسبات استادی و شاگردی؛ 👌 در کوی ما شکسته‌دلی می‌خرند و بس بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht https://www.instagram.com/sayeh.nevesht
🔔 نشریه دیده‌بان اندیشه با همکاری شورای فرهنگ عمومی کشور برگزار می‌نماید: |تقنین و زیست عمومی| 🖇 با سخنرانی 🔸شیوه برگزاری: حضورے‌‌ 🔸 سه‌شنبه ۱۷ بهمن‌ماه، ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ 🔸تهران، میدان بهارستان، خیابان کمال‌الملک، پلاک ۱۸، روبروی وزارت ارشاد، شورای فرهنگ عمومی کشور 🔰 جهت شرکت حضوری در نشست، به آیدی @m110614 در ایتا پیام دهید؛ ظرفیت بسیار محدود است. ⚠️ پخش مجازی نشست در لایو کانال «دیده‌بان اندیشه» در ایتا انجام خواهد شد. 📌آدرس کانال؛ 🆔 @Didebane_andisheh 🟢 سایه نوشت: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
📚 گزیده_نشست ✴️ انفکاک از قشری تاثیرگذار ✍️ دکتر عاطفه صادقی 📌 «...معمولا در ساحت نظر، زن را یک قشر می‌بینند در کنار اقشار دیگر که نیاز به حضور مشاورانی در فرآیند قانون‌گذاری دارد. لذاست که پست‌های اجرایی و مهم کارشناسی یا مدیریت به زنان داده نشده و از آنها غالبا به عنوان مشاور استفاده می‌شود. یعنی شأن اجرایی ندارد و صرفا مشورت‌هایی متناسب با جنسیت خود می‌دهد...» 📌 «....انفکاک حاکمیت از زیست عمومی باعث شده که حاکمیت به فعالیت‌های فن‌محور دست بزند مثل رتوریک و افکارسنجی و امثال این‌ها؛ اما واقع امر این است که مشکل مردم و جامعه با حوزه‌های تقنینی و حوزه‌های حکمرانی در زمین دانش سیاسی دارد رقم می‌خورد و وقتی قرار است علوم اجتماعی یا سیاست‌گذاری فرهنگی جای این دانش را بگیرند، مدام خطاها بیشتر می‌شود....» ✅ مشروح این سخنرانی در شماره آتی نشریه دیده‌بان منتشر خواهد شد. 🆔 @Didebane_andisheh 🟢 سایه نوشت: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 فاصله با زیست عمومی زنان 🎙 عاطفه صادقی ❇️ ویژه‌نامه بررسی رابطه تقنین و زیست عمومی؛ در دیدبان اندیشه 🆔 @didebane_andisheh 🟢 سایه نوشت: https://ble.ir/sayehnevesht eitaa.com/sayeh_nevesht .