eitaa logo
سید علی محمد بزرگواری معلم بازنشسته ،نماینده ادوار هشتم و نهم ، رزمنده و جانباز دفاع مقدس ،مدافع حرم
82 دنبال‌کننده
269 عکس
200 ویدیو
0 فایل
خصوصی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگار جاری است و سال ها میگذره و ما هم در گذریم در این جریان و گذر هدفی نهفته است و این داب و روش زندگی است بار پروردگارا ما را عاقبت‌به‌خير گردان و جان ما را نگیر مگر اینکه از ما راضی باشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسين عليه السلام: إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ وَ كُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ فَكونوا أَحرارا فى دُنياكُم؛ اگر دين نداريد و از قيامت نمى‏ ترسيد، لااقل در دنياى خود آزاد مرد باشيد مورد خطاب امام حسین علیه السلام هم صهیونیست های کودک کش هستند و هم کسانی که این صحنه ها را می بینند و می گویند به ما چه ربطی دارد
شهید قدس و امنیت ایران از ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید سرگرد جهاندیده اهل روستای سردو از توابع بخش دیشموک از سرزمین مردان مرد و دلیرمردان بهمئی سردسیر و افتخاری برای استان کهگیلویه و بویراحمد روحش شاد و یادش گرامی باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مى‌گفتند: آيا ما به خاطر شاعرى ديوانه خدايانمان را رها كنيم؟ (هرگز چنين نيست) بلكه او حقّ آورده و انبيا (پيشين) را تصديق نموده است شما (نيز به خاطر اين روحيه‌ى استكبارى و تهمت‌ها و لجاجت‌ها) عذاب دردناك الهى را خواهيد چشيد پیام ها 1- سنّت عدل الهى نسبت به مجازات مجرمان يكسان است. «إِنَّا كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» 2- ريشه‌ى عذاب، جرم انسان‌هاست. «نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» 3- نشانه‌ى مجرم، داشتن روحيه‌ى استكبارى در برابر توحيد است. «يَسْتَكْبِرُونَ» 4- پيامبران، مردم را به سوى خدا مى‌خواندند نه خود. «قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» 5- تهمت و تحقير ديگران و تعصب بر عقايد خرافى، نشانه استكبار است. يَسْتَكْبِرُونَ وَ يَقُولُونَ‌ لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ‌ 6- تكبّر، فكر انسان را واژگون مى‌كند. (عاقل‌ترين مردم را ديوانه و بت‌هاى سنگى را خدا مى‌پندارد). «آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ» 7- تهمت‌ها را بايد پاسخ داد. «بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ» 8- سخنان پيامبر اسلام و شعار لا اله الا اللّه جاذبه شديدى در فطرت‌ها ايجاد مى‌كرد. (تهمت شاعر به خاطر جذّابيّت سخنان حضرت بود). «لِشاعِرٍ» 9- مشركان معبودهاى متعدّدى داشتند.
و مى‌گفتند: آيا ما به خاطر شاعرى ديوانه خدايانمان را رها كنيم؟ (هرگز چنين نيست) بلكه او حقّ آورده و انبيا (پيشين) را تصديق نموده است شما (نيز به خاطر اين روحيه‌ى استكبارى و تهمت‌ها و لجاجت‌ها) عذاب دردناك الهى را خواهيد چشيد پیام ها 1- سنّت عدل الهى نسبت به مجازات مجرمان يكسان است. «إِنَّا كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» 2- ريشه‌ى عذاب، جرم انسان‌هاست. «نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» 3- نشانه‌ى مجرم، داشتن روحيه‌ى استكبارى در برابر توحيد است. «يَسْتَكْبِرُونَ» 4- پيامبران، مردم را به سوى خدا مى‌خواندند نه خود. «قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» 5- تهمت و تحقير ديگران و تعصب بر عقايد خرافى، نشانه استكبار است. يَسْتَكْبِرُونَ وَ يَقُولُونَ‌ لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ‌ 6- تكبّر، فكر انسان را واژگون مى‌كند. (عاقل‌ترين مردم را ديوانه و بت‌هاى سنگى را خدا مى‌پندارد). «آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ» 7- تهمت‌ها را بايد پاسخ داد. «بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ» 8- سخنان پيامبر اسلام و شعار لا اله الا اللّه جاذبه شديدى در فطرت‌ها ايجاد مى‌كرد. (تهمت شاعر به خاطر جذّابيّت سخنان حضرت بود). «لِشاعِرٍ» 9- مشركان معبودهاى متعدّدى داشتند. «آلِهَتِنا» 10- تعاليم همه انبيا يكى است و تمام انبيا به توحيد و حقّ دعوت مى‌كردند و پيامبر اسلام نيز آنان را تصديق مى‌كرد. «وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ» 11- هم خود اهل حقّ باشيد و هم حقّانيّت ديگران را تصديق كنيد. «جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ 12- كيفر كسانى كه از روى آگاهى، قرآن را شعر و پيامبر را مجنون مى‌خواندند، عذاب دردناك است. «الْعَذابِ الْأَلِيمِ
و جز آن چه انجام داده‌ايد، كيفر نمى‌بينيد. مگر بندگان خالص شده‌ى خدا (كه از كيفر بر كنارندآنانند كه برايشان رزق معلوم است. انواع ميوه‌ها و آنان مورد احترامنددر باغ‌هاى پر نعمت (بهشت). بر تخت‌هايى در برابر يكديگر (تكيه زده‌اند نکته ها «مخلِص» به افرادى گفته مى‌شود كه از انواع شرك و ريا و نفاق دورى مى‌كنند و خود را بنده‌ى خدا قرار مى‌دهند، امّا «مخلَص» به افرادى گفته مى‌شود كه به خاطر كمالاتى كه دارند خداوند آنان را خالص كرده و برمى‌گزيند پیام ها 1- كيفرهاى الهى عادلانه است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (آرى عذاب دردناك قيامت تجسم همان رفتار شرك آلود و استكبارى در دنياست). 2- در كنار تهديد، بشارت لازم است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 3- آنچه سبب برگزيدگى انسان نزد خداوند مى‌شود، بندگى است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 4- پاداش متناسب و برابر براى خلافكاران است، امّا پاداش بندگان برگزيده خدا فراتر از عملكردشان است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ» 5- در بهشت، كاميابى مادى و معنوى در كنار هم قرار دارند. فَواكِهُ‌ مُكْرَمُونَ‌ 6- ديدار اولياى خداوند، يكى از لذّت‌هاى معنوى بهشت است. «سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ 7- در تقابل‌هاى دنيوى گاهى خصومت است، ولى در تقابل‌هاى اخروى بزم خوش و لذّت است. «عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ» 8- كاميابى بهشتيان همه جانبه است: الف) برگزيدگى خدا «مخلصين» (برگزيدگان خدا از مقامى بس والا برخوردارند. «أُولئِكَ» براى اشاره به دور و نشانه مقام والاى آنان است.) ب) رزق‌ «مَعْلُومٌ» كه به فرموده امام باقر عليه السلام خدمت گزاران بهشتى آن را مى‌دانند و آن را براى اولياى خدا قبل از آنكه درخواست كنند مى‌آورند. ج) مادى و معنوى بودن رزق. «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ د) جايگاهى نيكو. «جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ه) حضور در جمع دوستان بهشتى همراه با انس و محبت و بزم خوش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و جز آن چه انجام داده‌ايد، كيفر نمى‌بينيد. مگر بندگان خالص شده‌ى خدا (كه از كيفر بر كنارندآنانند كه برايشان رزق معلوم است. انواع ميوه‌ها و آنان مورد احترامنددر باغ‌هاى پر نعمت (بهشت). بر تخت‌هايى در برابر يكديگر (تكيه زده‌اند نکته ها «مخلِص» به افرادى گفته مى‌شود كه از انواع شرك و ريا و نفاق دورى مى‌كنند و خود را بنده‌ى خدا قرار مى‌دهند، امّا «مخلَص» به افرادى گفته مى‌شود كه به خاطر كمالاتى كه دارند خداوند آنان را خالص كرده و برمى‌گزيند پیام ها 1- كيفرهاى الهى عادلانه است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (آرى عذاب دردناك قيامت تجسم همان رفتار شرك آلود و استكبارى در دنياست). 2- در كنار تهديد، بشارت لازم است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 3- آنچه سبب برگزيدگى انسان نزد خداوند مى‌شود، بندگى است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 4- پاداش متناسب و برابر براى خلافكاران است، امّا پاداش بندگان برگزيده خدا فراتر از عملكردشان است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ» 5- در بهشت، كاميابى مادى و معنوى در كنار هم قرار دارند. فَواكِهُ‌ مُكْرَمُونَ‌
و جز آن چه انجام داده‌ايد، كيفر نمى‌بينيد. مگر بندگان خالص شده‌ى خدا (كه از كيفر بر كنارندآنانند كه برايشان رزق معلوم است. انواع ميوه‌ها و آنان مورد احترامنددر باغ‌هاى پر نعمت (بهشت). بر تخت‌هايى در برابر يكديگر (تكيه زده‌اند نکته ها «مخلِص» به افرادى گفته مى‌شود كه از انواع شرك و ريا و نفاق دورى مى‌كنند و خود را بنده‌ى خدا قرار مى‌دهند، امّا «مخلَص» به افرادى گفته مى‌شود كه به خاطر كمالاتى كه دارند خداوند آنان را خالص كرده و برمى‌گزيند پیام ها 1- كيفرهاى الهى عادلانه است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (آرى عذاب دردناك قيامت تجسم همان رفتار شرك آلود و استكبارى در دنياست). 2- در كنار تهديد، بشارت لازم است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 3- آنچه سبب برگزيدگى انسان نزد خداوند مى‌شود، بندگى است. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» 4- پاداش متناسب و برابر براى خلافكاران است، امّا پاداش بندگان برگزيده خدا فراتر از عملكردشان است. «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ» 5- در بهشت، كاميابى مادى و معنوى در كنار هم قرار دارند. فَواكِهُ‌ مُكْرَمُونَ‌ 6- ديدار اولياى خداوند، يكى از لذّت‌هاى معنوى بهشت است. «سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ 7- در تقابل‌هاى دنيوى گاهى خصومت است، ولى در تقابل‌هاى اخروى بزم خوش و لذّت است. «عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ» 8- كاميابى بهشتيان همه جانبه است: الف) برگزيدگى خدا «مخلصين» (برگزيدگان خدا از مقامى بس والا برخوردارند. «أُولئِكَ» براى اشاره به دور و نشانه مقام والاى آنان است.) ب) رزق‌ «مَعْلُومٌ» كه به فرموده امام باقر عليه السلام خدمت گزاران بهشتى آن را مى‌دانند و آن را براى اولياى خدا قبل از آنكه درخواست كنند مى‌آورند. ج) مادى و معنوى بودن رزق. «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ د) جايگاهى نيكو. «جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ه) حضور در جمع دوستان بهشتى همراه با انس و محبت و بزم خوش
و از نهر جارى (جامى از شراب) بر آنان مى‌گردانند شرابى سفيد رنگ و لذّت‌بخش براى نوشندگان(شرابى كه) نه مايه‌ى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مى‌شوند و نزدشان همسرانى است درشت چشم كه چشم از غير فرو بندند. گويى (از شدّت سفيدى) تخم مرغانى هستند پوشيده و پنهان نکته ها «قدح» ظرف خالى است كه هرگاه پر شود به آن «كأس» گويند و گاهى كلمه كأس گفته مى‌شود ولى مراد شراب است نه ظرف آن. كلمه‌ «مَعِينٍ» به آب زلالى گفته مى‌شود كه جارى باشد. «غَوْلٌ» به معناى فساد پنهانى است. «يُنْزَفُونَ» به معناى محو شدن تدريجى عقل است. «طرف» به معناى پلك چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» كنايه از آن است كه همسران بهشتى نسبت به ديگران چشم خود را فرو مى‌نشانند و يا با چشم نيمه باز كه جاذبه خاصى دارد نگاه مى‌كنند و شايد مراد آن باشد كه زنان بهشتى به قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مى‌گيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‌اند كلمه‌ «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى چشمان درشت و زيبا و مشكى است. كلمه‌ «بَيْضٌ» جمع «بيضه» به معناى تخم شتر مرغ است كه رنگ آن سفيد و درخشنده و كمى متمايل به زردى است كه حيوان آن را زير پر خود مى‌پوشاند تا غبارآلود نشود. عرب، زنان زيبا را به آن تشبيه مى‌كند پیام ها 1- لذّت‌هاى جسمى مربوط به شكم و شهوت، در قيامت نيز خواهد بود. «فَواكِهُ‌، بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ‌، قاصِراتُ الطَّرْفِ» 2- كاميابى در بهشت محدود به جهت خاصّى نيست، بلكه نعمت‌ها از هر سو گرد بهشتيان چرخانده مى‌شود. «يُطافُ» 3- رنگ سفيد از رنگ‌هاى بهشتى است كه نشانه‌ى روشنى، زيبايى، بهداشت و رنگى دلنواز است. «بَيْضاءَ، بَيْضٌ» 4- لذّت‌هاى بهشتى، بدون عوارض پنهانى و آشكار است. شراب بهشتى لذيذ است، امّا مستى و ديگر عوارضِ شراب دنيوى را ندارد. لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ لا فِيها غَوْلٌ‌ ... 5- چشم از غير دوختن، از ويژگى‌هاى زنان بهشتى است. «قاصِراتُ الطَّرْفِ» 6- زنان بهشتى، هم زيبا و دلربا هستند، هم پاك و عفيف و پوشيده. «عِينٌ‌، بَيْضٌ مَكْنُونٌ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و از نهر جارى (جامى از شراب) بر آنان مى‌گردانند شرابى سفيد رنگ و لذّت‌بخش براى نوشندگان(شرابى كه) نه مايه‌ى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مى‌شوند و نزدشان همسرانى است درشت چشم كه چشم از غير فرو بندند. گويى (از شدّت سفيدى) تخم مرغانى هستند پوشيده و پنهان نکته ها «قدح» ظرف خالى است كه هرگاه پر شود به آن «كأس» گويند و گاهى كلمه كأس گفته مى‌شود ولى مراد شراب است نه ظرف آن. كلمه‌ «مَعِينٍ» به آب زلالى گفته مى‌شود كه جارى باشد. «غَوْلٌ» به معناى فساد پنهانى است. «يُنْزَفُونَ» به معناى محو شدن تدريجى عقل است. «طرف» به معناى پلك چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» كنايه از آن است كه همسران بهشتى نسبت به ديگران چشم خود را فرو مى‌نشانند و يا با چشم نيمه باز كه جاذبه خاصى دارد نگاه مى‌كنند و شايد مراد آن باشد كه زنان بهشتى به قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مى‌گيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‌اند كلمه‌ «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى چشمان درشت و زيبا و مشكى است. كلمه‌ «بَيْضٌ» جمع «بيضه» به معناى تخم شتر مرغ است كه رنگ آن سفيد و درخشنده و كمى متمايل به زردى است