فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سویت آمد ذاکر دلخسته با زاری حسین
تا بگیرد از شما مزد عزاداری حسین
روح حاجی مرتضی امد بسویت بی قرار
امشب از تعزیه خوان ها میهمان داری حسین
با ابوفاضل بگو محکم در آغوشش بگیر
خسته است از محنت و از رنج بیماری حسین
در شفاعت کن شتاب امشب غلام خویش را
عفو کن او را اگر دارد خطا کاری حسین
سالها سیلاب اشک از چشم های شیعیان
کرد حاجی مرتضی با نغمه اش جاری حسین
دست حاجت او به احسان شما دارد دراز
از شما دارد امید نصرت و یاری حسین
روح او را باخودت همسایه فرما در بهشت
جای او را جز کنار خویش نگذاری حسین
✍️ سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
من بدم آری ولی من هم دلی دارم حسین
دست های خالی بی حاصلی دارم حسین
نیست در خورد توچیزی در بساط عمر من
پیشکش تنها، سر ناقابلی دارم حسین
خورده ام نان و نمک در روضه هایت سالهاست
در غم عشقت حق آب و گلی دارم حسین
اهل همت بار خود بستند سوی کربلا
می خورم حسرت که پای کاهلی دارم حسین
گرچه در دریای غم افتاده دور از ساحلم
من به امدادت امید ساحلی دارم حسین
مشکلات من دلیل از تو دور افتادن است
حل کن ای مشکل گشا هر مشکلی دارم حسین
تا بخواهی نقص دارد دین و ایمانم ولی
در غم داغ تو سوز کاملی دارم حسین
باغ و بستان بهشت ارزانی فرزانگان
دوزخ است آنجا که با تو فاصلی دارم حسین
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی دیدن این صحنه نصیب همه بشه .
هر شاعری فرزدَق و دِعبِل نمی شود
هر قطره، دُرّ و گوهرِ قابل نمی شود
در عمقِ بحر صیدِ گُهر می توان نمود
گوهر نصیب ساکن ساحل نمی شود
شرط وصال نیست دم از آرزو زدن
مطلوب بی مجاهده حاصل نمی شود
باید که تکّه تکّه شدن، چون هلال ماه
یکباره قرص ماه که کامل نمی شود
بسیار مدّعی است وصال حبیب را
هر مدّعی که عاشقِ واصل نمیشود
بانگ رحیل گر چه رسا و شنیدنی است
هر سامعی که عازم و راحل نمی شود
دستش به پای دامن حاجت نمی رسد
آن کس که بی مضایقه سائل نمیشود
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
مومن آن نیست ک تسبیح درازی دارد
ریش و انگشتر و سجاده ی بازی دارد
آن کسی نیست که از برکند آیات جمیل
روزها روزه و شب ذکر و نمازی دارد
یا که در کسوت حجاج به میقات و منا
همه ساله سفر حج و حجازی دارد
یا کسی نیست که در ندبه ی هر آدینه
گریه و ناله ی پرسوز و گدازی دارد
مرغ ایمان نشود رام به بستان کسی
که قناعت ز حقیقت به مجازی دارد
آن کسی نیست یقینا که به او محتاجی
ناامیدانه رها دست درازی دارد
آنکه را دغدغه ی مردم بی سامان نیست
همه پستی است مپندار فرازی دارد
هیچ کس بنده تر از بنده ی گمنامی نیست
که ز مخلوق خدا رفع نیازی دارد
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
مدح علی (ع).mp3
1.2M
جان علی، جانان علی، شیرازهٔ قرآن علی است
شهر علم مصطفی، دروازهٔ ایمان علی است
نور مطلق، مظهر حق، جلوهٔ توحیدِ محض
اوج موج بیکران اندازهٔ انسان، علی است
او صراط مستقیم، او نار و جنت را قسیم
روح رحمت را نسیم آویزه اتقان علی است
دین علی آئین علی، طاها، علق، یاسین علی
عادیات و تین علی شیرازه قرآن علی است
از عسل احلا علی بالاتر از بالا علی
سرور و مولا علی پاکیزه دوران علی است
مصطفی را جانشین معنای ایات مبین
او امیرالمومنین انگیزه باران علی است
هم صراط و هم سبیل و هم جمال و هم جمیل
حق و برهان و دلیل اندازه ایمان علی است
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
652K
🔻موضوع شعر :عفاف و حجاب🔻
همتی بسیار و اصراری مثال آوردنی
آشنایی وقتِ تدفینِ زنی در کار داشت
در کفن مرحومهٔ فرتوت را پیچیده بود
سعی در پوشیدن آن پیره زن بسیار داشت
بر جسد تا چشم نا محرم نیفتد بی گُدار
بر وجودِ ساتری بر قبر او اصرار داشت
غیرتش گُل کرده بود و امر می فرمود و نهی
چشم ها را بر حَذَر از دیدن آن یار داشت
نکته دانی گفت این مرحومه در عهد حیات
نفرت از پوشیدگی در ساحت انظار داشت
با سر بی روسری، با جامه و شلوار جین
میگذشت از کوچه از شرم و نجابت عار داشت
در میان گور این پوشیدگی از چشم کیست؟
کاش این پوشش میان کوچه وبازار داشت!
بر زن پیر و نحیف و مرده و زشت و چروک
کی نگاه هرزه خواهد چشم شهوت کار داشت
این همه اصرار بر پوشیدن این مرده چیست
کاش قدری هم کسی با زندهْ مردم کار داشت
از مزارش وا کنید این پرده ی بی ارتباط
نسبت او کی با حجاب و پرده ی ستّار داشت
این چه وقت محرم و نامحریمت کردن است
پس کجا بودید وقتی زشتی رفتار داشت
از زنانِ زنده باید خواستن ستر و عفاف
بر مزار مرده پوشش باید از آوار داشت
💐🌱
✍ سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
من بدم آری ولی من هم دلی دارم حسین
دست های خالی بی حاصلی دارم حسین
نیست در خورد توچیزی در بساط عمر من
پیشکش تنها، سر ناقابلی دارم حسین
خورده ام نان و نمک در روضه هایت سالهاست
در غم عشقت حق آب و گلی دارم حسین
اهل همت بار خود بستند سوی کربلا
می خورم حسرت که پای کاهلی دارم حسین
گرچه در دریای غم افتاده دور از ساحلم
من به امدادت امید ساحلی دارم حسین
مشکلات من دلیل از تو دور افتادن است
حل کن ای مشکل گشا هر مشکلی دارم حسین
تا بخواهی نقص دارد دین و ایمانم ولی
در غم داغ تو سوز کاملی دارم حسین
باغ و بستان بهشت ارزانی فرزانگان
دوزخ است آنجا که با تو فاصلی دارم حسین
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
اعجاز اعظم .mp3
2.06M
بر تمام اهل عالم آنچه از غم داده اند
ذرّه ای از ماتم ماه محرّم داده اند
بیکرانی های اقیانوسِ غم ها زینب است
قطره ای زان بیکران بر خلق عالم داده اند
انبیا را هر یک اعجازی است در عالم ولی
بر حسین بن علی اعجازِ اَعظم داده اند
دانش احیأگری از کربلا دارد مسیح
یک نَمی زین بحر بر عیسی بن مریم داده اند
بر خلیل آتش گلستان شد به اعجاز حسین
این حقیقت را نشان آیات محکم داده اند
هرکه با مسلِم نشد انباز و همراهی نکرد
کوفه ی کفرش به یغمای مُسلّم داده اند
میرسد آنک امام عصر، مسلِم سالهاست
آمده، برخی به کنج عافیت لَم داده اند
هر که با مسلم ستیزد، می ستیزد با حسین
این دو را پیوستگی همواره با هم داده اند
دشمنی شان با امام عصر جای شبهه نیست
رأی بر حفظ نظام آنان که مبهم داده اند
میرسد رود نظام ما به دریای ظهور
این بشارت را همه خوبان عالم داده اند
ما به دریا میرسیم این وعده موعود ماست
گوهر ما را نشان در عمق آن یم داده اند
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
ای بساط عیش را برچیده از عالم غمت
غم ولی از هر چه شادی دوست تر می دارمت
در جهان هر پرچمی دارد نشاطی در ضمیر
مانشاط از غصه می جوییم زیر پرچمت
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
آن کیست که دلباختهٔ کرب و بلا نیست
آن سینه کدام است که در رَهنِ عزا نیست
شد کاسهٔ خون، لاله از این داغِ جگر سوز
این داغْ به دامان و دلِ لاله کجا نیست
از پرتوِ آن چشمهٔ خورشید جهانتاب
آیینه دلی کو که در او نور صفا نیست
این شعله که اُفتاده به جانِ کلمات است
اُفتاده به دامانِ کدام آینه ها نیست
در شهرِ غزل سیلِ غم اُفتاده به تاراج
بیتی نتوان یافت که بر موج بلا نیست
در عرش بر این عرشه سوارند ملائک
جز کشتی او چاره ای از بحر فنا نیست
ای چرخ چه می چرخی و آرام چرایی
در چشم تو گویا اثر شرم و حیا نیست
تا چند مَتی؛، اَیْن َبخوانیم و بسوزیم
در ندبهْ دگر حوصله ی اَیْنَ، مَتی نیست
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
♦️اگر داری به لب شوقِ شکرخند
اگر خواهی بخوانی شعرِ چون قند
♦️به کانالی که من دارم از این لینک
چه روبیکا چه در ایتا بپیوند
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
🌹ایتا👇
https://eitaa.com/sayyedmortezahashemii
🌹روبیکا👇
https://rubika.ir/sayyedmortezahashemii
هر کجا صحبت از ایثار میان می آید
روی لب زمزمه شیخ شبان می آید
بی وضو یاد مکن نام شهیدانش را
فیض روح القدس از تربتشان می آید
از گلستان شهیدان به مشام ملکوت
عطر انفاس جوانان جنان می آید
بزم سادات شهید است در این مهمانی
گو مَیا هر که پِی شهرت و نان می آید
آری از خاطره ی هفت شهیدانه ی او
هفت اقلیم فلک در هیجان می آید
باید اینجا به ادب مرتبه پیمایی کرد
بوی فردوس از این قطعه مکان می آید
عطر اَنفاس شهید است که از مأذنه ها
به مشام از نفس گرم اذان می آید
صحبت از نام و نشانی مکن اینجا که شهید
بدَش از ما و من و نام و نشان می آید
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
گم کرده مسیر ادبستانی خویشم
پا یخ زده در کفش زمستانی خویشم
با راهِ نمی دانم و این پای زمینگیر
زنجیری وضع قدمستانی خویشم
داد و ستد هر نفسم کوه شود کوه
در کوه مِهِ این بده بِستانی خویشم
جا مانده ام از مدرسه عشق، کسی هست؟
تعلیم دهد در قلمستانی خویشم!
من اهل سماوات، نه از اهل زمینم
همشهری یار عربستانی خویشم
ای ملک وجودت به عدم اینه گردان
باشد بِرهم از عدمستانی خویشم
ای صبح بیا تا که به تکبیر بهاران
برخیزم از این خواب زمستانی خویشم
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
به حول و قوه و فضل الهی
بر این کشور ندارد خصم راهی
بلند اینجاست تنها پرچم عشق
جز این پرچم ندارد جایگاهی
به توفیق خدا آینده از ماست
محقق میشود خواهی نخواهی
به کوه قدرت حق تکیه داریم
چه نسبت بین کوه و پرِّ کاهی
همه ریز و درشت این دشمنان را
کند جارو تب اسلام خواهی
نترسید از هجوم فتنه ها، نیست
در این جز امتحانات الهی
اگر ممکن توفُّق بود بر ما
نمی شد سرنگون آن پادشاهی
دمِ افطارِ دوران ظهوریم
نپاید تا ظهورش دیرگاهی
خوشا انانکه با صبر و بصیرت
نمی اُفتند در چاه تباهی
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
یکی قطره اشکی ز چشمی چکید
ز خود برتر او هیچ دریا ندید
که جایی که من هستم آن هیچ نیست
منم بحر، دریا همه قطره ای است
شد از موج دریا بلند اعتراض
که کمتر کن ای ناتوان قطره ناز
بزرگی نه با ادعا ممکن است
نه هر کافرِ مدّعی، مومن است
مکن ادّعای بزرگی که لاف
به رسوایی اَنجامد و اختلاف
به دریا زد آن قطره محکم نهیب
که خاموش باش ای به هیکل مهیب
تو می دانی اصلاً که من کیستم
چرا روبروی تو می ایستم
مکن با من ای بحر خود را قیاس
که فرق زیادی است در عام و خاص
من اشک عزای حسینم، نه آب
شنیدی که بر شعله گرید کباب؟
تو را تا قیامت سر افکندگی است
مرا افتخار است و بالندگی است
تو کردی دریغ از لب تشنه ها
خروشی نکردی بر آن دشنه ها
دل هر که در روضه بی تاب شد
ز من چشم او خیس و سیراب شد
چگونه نگشتی ز خجلت بخار؟
که بود از عطش کودکی غم دچار!!
تو در کربلا بودی اما چه سود
لبِ کودکان از عطش شد کبود
تو را بود آن روز و آن جا حضور
نکردی وضویی در آن بحر نور
به یاری ساقی نکردی شتاب
زدی روز روشن خودت را به خواب
سپاهِ ستم بود دریا، ولی
چو یک قطره بودند آل علی
همان قطره دارد به هستی شرف
که دُرّ است آن قطره، عالم خَزَف
من از جنس آن آب و آن قطره ام
که ملک وجود است پیشم عدم
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
شبی از ماه پرسیدم سوالی
چرا پیوسته در تغییر حالی؟
گهی چون پرتقال قاچ خورده
گهی چون موز، باریک و هلالی
کدامین یک از این تصویر هایی
تو قرص کاملی یا قوسِ خالی؟
جوابم داد: من ماهِ تمامم
پُر و کامل، بدونِ نقص و عالی
تو می بینی مرا هرشب به شکلی
تو پنداری مرا قرص و هلالی
تو از روی زمین با دید محدود
مرا می بینی از وَهم و خیالی
مرا کامل تصور می کنی فرض
تو حتی نیمه ی ماه جلالی
نمی بینی تو نیمی از من آن شب
ولی داری خیالات کمالی
قضاوت های مردم حالِ ماه است
همه ناقص، خیالی، احتمالی
بپرهيز از قضاوت ای خردمند
مکن مهمان طلب با دست خالی
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
کل خشکی های عالم گر در آید زیر کشت
از زمین روید قلم همچون نیستان بهشت
هفت دریا جوهر و هفت آسمان کاغذ شود
فضل مولایم علی را صفحه ای نتوان نوشت
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
علی فرد است او اما اَحَد نیست
همه محتاج او اما صَمَد نیست
حسین و زینب و عباس، به به
خدا را شکر مولا لم یلد نیست
علی سلطان مطلق مظهر حق
جز او در بیشهٔ ایمان اسد نیست
خدا را سایه ی اسم و صفات است
برای ذکر اوصافش عدد نیست
هو الاول هو الاخر هو الحی
ازل با او ازل بی او ابد نیست
تولایش کلید قفل توحید
علی جز قل هو الله احد نیست
تفاوت نیست بین کفر و اسلام
تولای علی گر مستند نیست
خدا خود را لبالمرصاد اگر گفت
بجز حیدر کسی میر رصد نیست
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
گرچه از روی خطا گاهی گناهی می کنم
از سر غفلت خطا و اشتباهی می کنم
من ولی قلباً محب و دوستدار حیدرم
از خدا با مهر مولا، عذر خواهی می کنم
گرچه از برگ درختان بیشتر دارم گناه
با تولای علی ترک تباهی می کنم
جز گدایی نیستم در پیشگاه مرتضی
با چنین فخری به عالم پادشاهی می کنم
حب حیدر کرد اتش را گلستان بر خلیل
من هم این اعجاز را خواهی نخواهی می کنم
سوی ایوان نجف پر می کشد مرغ دلم
کاسه اشک از پی این مرغ راهی می کنم
گر چه در کویش ندارد راه غیر از روشنی
کوی او را آرزو با روسیاهی می کنم
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
هنوز آدم در اقليم عدم بود
كه در دست علي لوح و قلم بود
به آدم نه، به حوّا سجده مي شد
اگر نور علي در آن رِحَم بود
به آدم سجده هنگامي مَلَك كرد
كه سر در پيش حيدر كرده خم بود
سليمان احتشام از لطف او يافت
وگر نه بي علي كي محتشم بود
رها ايوب اگر از درد و غم شد
علي اسباب دفع آن الم بود
ثمود و عاد مغضوبٌ عليهم
کجا بودند؟ اگر مِهرش عَلَم بود!
بدون لطف حيدر كشتي نوح
رها كي از هجوم موج غم بود
نمي شد بر خليل آتش گلستان
اگر لطف علي در كار كم بود
به موسي گر نمي فرمود امداد
عصا كي گارگر در كارِ يَم بود
به يمن نفخه ي اعجاز او بود
كه عيسي آن چنان اعجاز دم بود
به يونس گر علي احسان نمي كرد
هنوز او در ميان آن شكم بود
برون از نصرت و امداد او كِي
رها اصحاب كهف از آن ستم بود
به معراجي كه احمد پاي بگذاشت
علي همراه و هم دوش و قدم بود
اگر كعبه نبودي زاد گاهش
كجا اينقدر آيا محترم بود
علي از كعبه بتها را بر انداخت
واين يعني كه آن مولا حرم بود
طواف كعبه هفت و آسمان هفت
واين يعني كه حيدر جام جم بود
صراط مستقيم و نعمت ناب
كمال دين و اتمام نعم بود
به هركس هرچه ذات حق عطا كرد
علي مجراي آن لطف و كرم بود
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
آئینه اَسماء و صفات است علی
حلّال تمام مشکلات است علی
چون خضر اگر آب بقا می جویی
سر چشمهٔ کوثر حیات است علی
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii
پر از شعر پریشانی است دیوانی که من دارم
رهین باده ی کفر است ایمانی که من دارم
برای سال ها کافیست، آتشخانه دوزخ
بسوزد با شرار آه سوزانی که من دارم
ترازوی عدالت را بگو اصلا نیاویز اند
که نا سنجیده معلوم است میزانی که من دارم
برس ای نوح کشتیبان بفریادم که میترسم
فراگیرد جهان را موج طوفانی که من دارم
به جز بر گندم عصیان نچرخید آسیاب ما
امان از بی حیایی های دندانی که من دارم
✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
(( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید :
(( @sayyedmortezahashemii