eitaa logo
دبستان دخترانه نور بصیرت
240 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
563 ویدیو
31 فایل
سلام علیکم این مدرسه به والدین کمک می کند تا فرزندانشان هم در کنکور زندگی موفق باشند هم در کنکور درسی⚘🍀. 🏫 در اینجا سعی می کنیم..... بچه ها مستقل،صبور،منظم و مؤدب و باحیا 🧕 تربیت شوند😊 🖋مجری طرح جامع آموزشی و تربیتی👩‍🎓
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃مقصد زندگی در جاده هستم و مقصدم خانه است. خسته ام و حوصله راه را ندارم. تابلوها را یکی یکی نگاه می کنم. خیلی مانده تا خانه. من این تابلوها را دوست ندارم. چشم هایم را می بندم. می خواهم وقتی باز کنم که به مقصد نزدیک شده باشم. آقا! چه قدر مانده از راه غیبت تا ظهور تو؟ چرا حوصله ام سر نرفته از نرسیدنت؟ من از خودم برای این همه حوصله ای که در نبودنت دارم خشمگینم. معلوم است تو مقصد من نیستی که این قدر با حوصله طی می کنم روزهای نبودنت را و این چه قدر آزاردهنده است. یک روز می رسد که حوصله ام سر برود از نیامدنت. دعا کن زودتر بیاید. شبت بخیر مقصد زندگی @Noor_Basirat
🍃در غم مادر نشسته ما هر چه‌قدر هم که بزرگ می‌شویم باز هم نازکشیدن‌های مادرانه را دوست داریم. نازکشیدن‌های مادرانه مثل آب است؛ آب گوارا هر چه‌قدر هم که آن را می‌چشیم تکرار ندارد برایمان. هر روز تازه‌ و شاید تازه‌تر از دیروز. آقا! امشب داری به چه فکر می‌کنی؟ به این که مادرت رخت بربسته و پر کشیده؟ به این که مادرترین زن روی زمین مادر تو بود که امشب زمین محروم شد از مادرانه‌هایش؟ به این که نازکشیدن‌های مادرانه با رفتن مادرت غریب شدند؟ و به دل‌تنگی ایتام مادرت برای دلبرانه‌ترین مادرانه‌ها؟ امشب دلت گرفته، می‌دانم. قلبت تیر می‌کشد، معلوم است. اشک‌هایت بنای خشکیدن ندارند، چه کار باید کرد؟ کسی کمک حالت در این غم بزرگ هست؟ نمی‌دانم. وای بر من که چیزی در چنته‌ام برای آرام کردنت ندارم. شاید سکوتم برای تو بهتر از تسلا دادنم باشد. پس تمام می‌کنم سخن را با همین یک کلام شبت بخیر در غم مادر نشسته‌ام! @Noor_Basirat
🍃یار پرده نشین قصدم گلایه نیست. ما همۀ وجودمان بدهکاری به توست، جایی برای گلایه نیست؛ اما گاهی درد دل‌هایم بوی گلایه می‌گیرد. عیبی که ندارد؟ دارد؟ آقا! دنیا شب و روز در برابرمان عشوه می‌ریزد و ناز می‌کند، زیبایی‌های فریبنده‌اش را به رُخمان می‌کشد و لحظه‌ای هم احساس خستگی نمی‌کند.😔 ما هم که پای ایمانمان می‌لنگد، دلمان می‌لرزد و در برابر دنیا کم می‌آوریم؛ اما تو را که نمی‌بینیم، نازهای تو که به چشممان نمی‌آید، صدایت را که نمی‌شنویم، ... . حق نمی‌دهی به ما که پاسوز محبت دنیا بشویم و از تو فاصله بگیریم؟ خودی نشان بده آقا! ما سخت محتاج دیدن توایم! @Noor_Basirat
📌 🍃مولا دلم می‌خواهد وقتی در قیامت محشور شدم و از من پرسیدند عمرم را در چه راهی صرف کردم بگویم در راه تو و اگر پرسیدند چیزی از عمرم بود که خرج کسی غیر از تو کنم بگویم هرگز. تا امروز که این طور نبودم😔😔 مدد کن پس از این، لحظه‌هایم همه صرف تو شود @Noor_Basirat
🍃مهربان من در دادگاه عشق اگر حاضرم کنند و مرا بنشانند در جایگاه متّهم با هیچ بیانی نمی‌توانم از خودم دفاع کنم. جرم من این است که چرا دلم را در بند کسی غیر از تو کردم. مگر می‌شود از این جرم دفاع کرد؟ اقرار علیه خویش از سوی عاقلان جایز است قانون وادی عشق هم همین است؟ این هست ولی فقط این نیست. در وادی عشق متّهم، خودش را به اشدّ مجازات محکوم می‌کند. حالا باید علیه خودم حکم صادر کنم. اشدّ مجازات چیست؟ اجازه بده از طرف تو این بار از خودم گذشت کنم. من از اشدّ مجازات می‌ترسم. محروم شدن از نگاهت را چه کسی می‌تواند تاب بیاورد؟ این محرومیت در حکم اعدام است. بگذار کماکان زنده باشم. شاید یک روز به دردت بخورم.😔 آقا! گذشتی از من؟ حکم عفو را صادر کنم برای خودم؟ آری؟ مثل همیشه سکوتت را نشانۀ رضایت می‌بینم و از خودم گذشت می‌کنم. ممنونم برای این همه مهربانی.
🍃 امام زیبایی ها امشب سالگرد اولین شبی است که بار امامت را بر دوش گرفتی و سالگرد اولین شبی که ما شدیم مأموم تو. در این سال‌های طولانی تو امام خوبی بودی برای ما ولی شرمنده که ما مأموم خوبی نشدیم برای تو. تو مأمن ما شدی ولی ما مؤمنِ تو نشدیم. سفرۀ دردهای ما همیشه پیش تو باز بود ولی گوش شنوایی نداشتیم برای شنیدن دردهای تو. غصه که داشتیم تو به یادمان می‌آمدی غصه‌ها که می‌رفتند شاد که می‌شدیم تو هم از یاد می‌رفتی. ما تو را کنارِ نداشته‌هایمان می‌دیدیم. داشته‌هایمان را که نگاه می‌کردیم تو را فراموش می‌کردیم و چرا یادم نمی‌آید زمانی را که تو را بزرگ‌ترین داشتۀ خویش بدانیم؟ و بیشتر یادم نمی‌آید زمانی را که تو را تنها داشتۀ خویش بدانیم. شب‌هایی که این طور نگاهم به زشتی‌هایم خیره می‌شود شرم رخصت نمی‌دهد که التماس کنم مرا ببخش