🔅 اقتصاد و اخلاق اسلامی
🔸دکتر #علی_سعیدی نوشت: در اینکه #اقتصاد_اسلامی یا #اخلاق_اسلامی چیست و چه مؤلفههایی دارد، بحث زیاد است، اما خیلی وقتها میبینیم که بهجای فهم اسلام از منابع اصلی آن (کتاب و سنت) بیراهه میرویم و در شیپور از طرف گشاد آن میدمیم! یعنی مطالعاتی در اندیشۀ غربی انجام میدهیم و با یافتن اندک قرابت معنایی، اسلام را در دستهبندیهای متعارف علوم سکولار طبقهبندی میکنیم. در زمینۀ اخلاق اسلامی و اقتصاد اسلامی هم چنین است.
🔸لباس فضیلتگرایی همانقدر برای اخلاق اسلامی تنگ و ناجور است که لباس وظیفهگرایی و لباس فایدهگرایی! با این کلیشهها نمیشود اسلام را فهمید. اگر فیلسوفی یونانی که در موحدبودنش تردید بسیار است، میتواند بنیانگذار اخلاق اسلامی باشد، دیگر چه نیازی به بعثت نبی اکرم و ائمه اطهار است؟
🔸به نظرم باید برای اخلاق اسلامی جایگاهی ورای این سهگانه اخلاقی بیابیم. در اسلام فضیلتهای اخلاقی بسیار مهماند، اما اسلام 'فضیلتگرا' نیست! همانطور که در اسلام ذات افعال و انگیزه انجام وظیفه بسیار مهم است، اما این اهمیت آن را'وظیفهگرا' نمیکند، دقیقا همانطور که در اسلام منافع و مصالح و غایات افعال بسیار مهماند و این امر اسلام را 'پیامدگرا' یا 'فایدهگرا' نمیکند!
🔸فهم اسلام اجتهاد میخواهد و خواندن هایک و فریدمن یا ارسطو و کانت برای یافتن 'نزدیکترین چیز به اسلام' دردی را از اسلام دوا نمیکند! البته من با خواندن و نقدکردن اندیشههای غربی و شرقی مخالف نیستم، آن را بیفایده هم نمیدانم بلکه ضروری هم هست ولی نباید به محض یافتن مشابهتهایی بین آنها و برخی آموزههای اسلامی، گمان کنیم کلید حل مشکل را پیدا کردهایم.
🔸درباره فهم متفکران اسلامی و دیدگاههای اقتصادی و سیاسی فقها هم همینگونه است.
🔸متاسفانه وقتی با همین کلیشههای ضعیف به سراغ متفکران اسلامی میرویم، شهید صدر را مارکسیست و آیت الله خامنهای را لیبرال تفسیر میکنیم در حالیکه هر دوی این فقها یک چیز میگویند، اگرچه شدت و ضعف تاکیداتشان بر مصادیق به خاطر ظروف زمان و مکان، متفاوت است./کانال قصد
@schoolofeconomics