eitaa logo
محلهٔ ما
75 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺گسترش جنگ یا تنش! با گذشت چهار ماه از جنگ غزه هنوز هشدارها نسبت به گسترش جنگ در منطقه ادامه دارد. پر واضح است که مقصود هم جنگی با طرفیت مستقیم ایران و متحدان آن است و الا احتمال شعله ور شدن جنگی با مشارکت دولتی عربی وجود ندارد. خطی تحلیلی از ابتدا، گسترش جنگ به منطقه را امری گریز ناپذیر می‌دانست و با هر حادثه و اتفاقی هم دوباره این گزاره تکرار می‌شود و اخیرا هم پس از حمله به پایگاه آمریکایی "برج 22" در شمال شرقی اردن در مرز سوریه بیش از قبل پر و بال گرفت. نگارنده از همان روزهای نخست جنگ غزه با شناخت پیشینی نسبت به سیاست‌ها و رفتارهای بازیگران درگیر در جنگ غزه و معذوریت‌ها و محدودیت‌های آن‌ها، وقوع جنگی منطقه‌ای چه میان حزب الله و اسرائیل و چه میان ایران و اسرائیل و به تبع آن میان ایران و آمریکا را بعید می‌دانست و تجربه چهار ماه جنگ کنونی نیز صحت این گزاره را نشان داد. پس از حمله "برج 22" و تهدیدهای آمریکا باز گفته شد که حمله به اهدافی در داخل ایران دور از ذهن است. واقعیت این است که تنش منطقه‌ایِ ناشی از جنگ غزه فعلا کاملا تحت کنترل بوده و با وجود افزایش دُز آن در هفته‌های اخیر، احتمال گسترش جنگ در منطقه تا "این لحظه" همچنان پایین است. امروز همه بازیگران، ایران و حزب الله از یک طرف و آمریکا و اسرائیل از طرف دیگر تقریبا دست یکدیگر را خوانده و به خوبی می‌دانند که طرف مقابل تمایلی برای ورود به یک جنگ ندارد و از این رو، همه طرف‌ها تلاش می‌کنند تا در چارچوب این معادله نهایت فشار ممکن را به طرف مقابل وارد کنند؛ اما به شکلی مدیریت شده و کنترل شده؛ به گونه‌ای که تنش از قاعده‌ شکل گرفته خود در این چهار ماه عدول نکند و اوضاع از کنترل خارج نشود. شیوه تعامل ایران و آمریکا پس از حمله به پایگاه "برج 22" نیز موید این مدعاست. از یک سو، تعلیق عملیات‌ها علیه اهداف آمریکایی از جانب برخی متحدان ایران در عراق قبل از شروع حملات آمریکا تلاشی برای کنترل تنش و جلوگیری از خروج آن از قاعده پیشگفته بود و از دیگر سو هم حملات تلافی‌جویانه آمریکا علی رغم گستردگی آن و تخریب برخی زیرساخت‌های نظامی در عراق و سوریه با تاخیری تقریبا یک هفته‌ای آغاز شد که هدف از آن کاهش حداکثر تلفات طرف مقابل و فراهم نمودن امکان جابجایی نیروهای ایرانی و خودداری از هدف قرار دادن آنها بود. با این حال، به نظر می‌رسد که دولت آمریکا در چارچوب همین معادله به دنبال تداوم این حملات است تا ضمن تصفیه حساب، معادله میدانی جدید در محورهای درگیری در منطقه ایجاد کند و به شکلی کنترل شده توان نظامی متحدان تهران و حضور و نفوذ نظامی ایران در منطقه را به چالش بکشاند و تضعیف کند. در مقابل، بعید است که حملات آمریکا باعث توقف حملات طرف‌های مقابل شود. هر چند شاید بر کمیت و نوع این حملات اثر بگذارد، اما ادامه می‌یابد. به نظر می‌رسد که حملات به نیروها و پایگاه‌های آمریکا در منطقه در پستوی فشار به آمریکا برای فشار به اسرائیل برای توقف جنگ هدف به چالش کشیدن حضور نظامی آمریکا در منطقه را نیز دنبال می‌کند. اما افزایش تقابل کنترل شده ایران و آمریکا در منطقه در نتیجه تحولات اخیر که ممکن است در هفته‌های پیش رو هم شدت هم یابد و حتی حملاتی خارج از قاعده این چهار ماه رخ دهد، و ادامه این روند کلیت جنگ غزه را تحت الشعاع قرار می‌دهد و نگاه‌ها در منطقه و جهان را به سمت تقابل پیشگفته می‌برد. در نتیجه، بالا رفتن این تنش و تقابل در منطقه در این شرایط فعلا تا حدودی بر جنگ غزه سایه افکنده اما در صورت تشدید این وضعیت منطقه‌ای پرتنش، جدا از این که واشنگتن دستکم خود را در قید و بند این فشارها در منطقه نمی‌داند، بلکه در مقابل، تنفسی برای اسرائیل و به ویژه نتانیاهو در مواجهه با افکار عمومی جهان و همچنین اعتراضات داخلی فراهم می‌کند و نیز حساسیت و تمرکز جهانی بر وقایع جنگ غزه را کاهش می‌دهد؛ به ویژه که این اتفاق می‌تواند حساسیت افکار عمومی در آمریکا را از فشار بر بایدن و اسرائیل به علت بحران انسانی غزه به تنش کشورشان در خاورمیانه با ایران معطوف کند. کما این که چنین تنشی برخی کشورهای منطقه امثال عراق را نیز درگیر و الزامات و اولویت دیگری را بر آن‌ها تحمیل می‌کند و حتی تنش در دریای سرخ و باب المندب نیز که با جنگ غزه در ارتباط مستقیم است و بر این مبنا برخی ناظران و کنشگران غربی قبل از تنش اخیر میان ایران و آمریکا برای حل بحران در دریای سرخ خواهان پایان جنگ غزه بودند، رفته رفته تحت الشعاع قرار گرفته و از دریچه تقابل ایران و آمریکا به آن نگریسته می‌شود. @Sgolanbari