وضع یخ بدتر بود. برای صد و بیست نفر در شبانه روز، یک و نیم قالب یخ میدادند. کف زمین سیمانی بود یخ را داخل گونی یا لباس های پوسیده بچه ها می پیچیدیم بعد توی نایلون میگذاشتیم نایلونها از آشپزخانه دستمان می رسید. اگر سطل آب داشتیم یخ را تکه تکه می شکستیم و میگذاشتیم داخل آن. خوردن آب قانون داشت؛ این طور نبود که هر کس دلش خواست سر سطل برود و آب یخ بخورد. سهیمه هر نفر یک چهارم لیوان بود که به نوبت تحویل می گرفت.
تکریت11
#خاطره_اسارت
@seYed_Ekhlas🇮🇷