eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
768 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد - ۹ ♦️ پس از صحبت‌های مقدماتی، غلامپور که از اعتماد برادر اطمینان یافت، نکاتی را درباره دشمن به وی یادآوری کرد و از وی خواست تا هرچه‌سریع‌تر امکانات تیپ را از به خرمشهر منتقل کرده و تا ده یا پانزده روز دیگر آماده عملیات شود. وی دراین‌باره گفت: 👈 ما در مرحله اوّل می‌خواهیم بیاییم پشت و بعد به‌سمت کانال زوجی حرکت کنیم، از این سمت هم می‌آییم پشت . الآن شما سعی کنید تیپ را از آبادان به خرمشهر منتقل کنید که به منطقه نزدیک شوی. 👈اینجا اگر قرار باشد یک عملیاتی بکنیم باید با یک توان متمرکز بیاییم پای کار. بنابراین، قدس هم باید بیاید پای کار. ان‌شاءالله با رعایت احتیاط بیایید داخل منطقه. شما باید دو نوع آموزش به بچه‌هایتان بدهید، آموزش حرکت در گلِ و شُل و آموزش جنگ در . وقت کم است، تا ده یا پانزده روز دیگر باید آماده شویم. مانور اینجا محدود است، ولی می‌خواهیم روی کانال ماهی‌ بایستیم تا ببینیم چه می‌شود. پس شما سه کار انجام بده 👈۱. انتقال به این‌طرف کارون 👈۲. آموزش نیروهایت 👈۳. شرکت در جلسه فردا شب ♦️سیف‌الله حیدرپور فرمانده تیپ ۴۸ فتح با این جمع‌بندی قرارگاه را ترک کرد و غلامپور برای چند لحظه به بیرون از قرارگاه رفت و با نگاهی به اطراف و آسمان منطقه گفت دو روز است که هوا طوفانی است و گرد و غبار جلو دید دشمن را گرفته است. اگر وضع به همین صورت باشد یگان‌ها می‌توانند کارهایشان را در روز نیز انجام دهند. این هم کمک ، دیگر چه می‌خواهیم؟! 🔹 این جملات که نشانه امیدواری نسبت‌به عملیات آینده بود در حالی بیان می‌شد که هنوز اطمینان چندانی به اجرای عملیات وجود نداشت. در همین زمان برادر میرحسینی فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر از استان یزد آمد. با لهجه شیرین یزدی سلام و احوال‌پرسی کرد و به‌اتفاق برادر غلامپور وارد قرارگاه شدیم. به‌محض ورود به اتاق فرماندهی برادر میرحسینی پرسید، ما چیست؟ غلامپور با خنده گفت تکلیف همه ما ، آماده هستید آقای میرحسینی؟ پس از چند لحظه سکوت غلامپور صحبت‌های خود را با گفتن آغاز کرد و پس از نشان‌دادن نامه‌های ابلاغی ازسوی ، گفت: سریع شناسایی‌هایتان را شروع کنید و تیپ را وارد منطقه کنید. میرحسینی: اوّل خط حد ما را تعیین کنید تا بدانیم چه کنیم. فرمانده قرارگاه کربلا پس از نشان‌دادن خط حد تیپ الغدیر در جناح راست عملیات (آب‌گرفتگی سمت پاسگاه زید تا پد بوبیان)، گفت: 👈شما اوّلین کارتان این است که تیپ را انتقال بدهید این‌طرف رودخانه کارون و بلافاصله شناسایی‌هایتان را آغاز کنید. میرحسینی: مانوری که اینجا برای ما گذاشته‌اید، از سیل‌بند سمت راستمان تهدید می‌شویم و دشمن به‌طرف ما تیر می‌زند. غلامپور: بله، جنگ است. باید هم تیر بزند، منتها شما بیایید شناسایی‌هایتان را شروع کنید بعد روی مانور هم حرف‌هایتان را بزنید. اینکه نمی‌شود، اگر تردید دارید بگویید تا من مسئله را حل کنم. الآن یک هفته است که به شما مأموریت داده‌اند ولی شما هیچ کاری نکرده‌اید، اینکه نمی‌شود. 🔹میرحسینی: من می‌گویم سمت راستم تهدید می‌شود، شما یک یگان قوی بگذارید اینجا این کار را بکند. غلامپور: این چه حرفی است. تیپ ۱۸ مگر ذلیل است؟! بیایید پای کار، کارتان را شروع کنید، اگر ابهامی هم دارید، بگویید ولی بیایید پای کار. میرحسینی: شما با ما قرار گذاشتید ولی نیامدید. غلامپور: ما آمدیم، شما نبودید، الآن هم دارید توجیه می‌کنید. شما ابهام دارید و تردید. این‌طوری نمی‌شود جنگید، سه روز پیش باید بچه‌هایتان مستقر می‌شدند و کار را شروع می‌کردند، اما هنوز نیامده‌اید پای کار. شما می‌دانستید که اینجا مأموریت دارید و نیامدید پای کار. بروید و سریع تیپ را بیاورید پای کار و مستقر شوید. میرحسینی: ما کارمان را شروع می‌کنیم ولی جناح راستمان خطر است و نمی‌شود کار کرد. غلامپور: من خودم مشکلات جناح راست را به گفته‌ام. شما بیایید پای کار، من حلش می‌کنم. من خودم به فرماندهی گفتم به‌خاطر جاده‌های موازی کانال که محور پشتیبانی دشمن از پاسگاه زید است، ما اینجا به دو یگان نیاز داریم. 🔹 میرحسینی درحالی‌که به استقرار در محور راست عملیات بدبین بود و نمی‌خواست تیپ ۱۸ الغدیر را در این منطقه وارد کند، گفت: ما را بیاورید به منطقه پنج‌ضلعی. اینجا بیشتر آشنایی داریم. غلامپور: پس بگویید شما با کل محور راست مسئله دارید! این را به آقا محسن بگویید. @seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۴ ♦️چند دقیقه پس از
نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۵ ♦️غلامپور: ما مشکل بیمارستان ه داریم، این را چه می‌کنید؟ مُبلغ: اینجا سه بیمارستان درحال تکمیل و راه‌اندازی است، بچه‌ها دارند شبانه‌روزی کار می‌کنند تا آماده شود، ولی شما فقط می‌توانید روی بیمارستان امیرالمؤمنین حساب کنید. 🔹رضوی: نه بابا، بگویید بیمارستان بقایی. ♦️غلامپور که تصور می‌کرد این بیمارستان‌ها برای عملیات کربلای ۴ آماده شده‌اند و قابل بهره‌برداری هستند، گفت: قرار بود اینها برای عملیات قبلی (کربلای۴) آماده باشند. فاصله ما تا بیمارستان امیرالمؤمنین چهل کیلومتر است. رفتن به این بیمارستان عبور از آب (رودخانه کارون) دارد، جاده‌اش آماده نیست. در عملیات قبل خدا به ما رحم کرد. ♦️شهید ذوالفقاری پایش تیر خورده بود که شهید شد. وضع لشکرها خیلی به‌هم ریخته بود، برای تخلیه مجروح اتوبوس می‌خواستند که نداشتیم به آنها بدهیم. نباید این وضع دوباره تکرار شود. ♦️رضوی: حالا کدام کار آماده می‌شود که این یکی بشود؟! فروزش: بله کارشان یک ماه طول می‌کشد. رضوی: پد توپخانه‌ها یک ماه طول می‌کشد. غلامپور که از برخوردهای منفی و مأیوس‌کننده برادران جهادسازندگی بسیار ناراحت و دلگیر شده بود و این نوع پاسخگویی را درست نمی‌دانست از برادر رضوی پرسید: ♦️پس چرا اینها را به آقا محسن نمی‌گویید؟ رضوی مجدداً با خنده‌ای کنایه‌آمیز پاسخ داد: خب آقا محسن چیزی نپرسیده است. اینجا (منطقه) که بمباران می‌شود، کارها یک هفته تعطیل می‌شود. ♦️غلامپور باخنده: پس بگویید کار چرا عقب است؟!... این هزار دستگاه کمپرسی که آقای زنگنه (وزیر جهادسازندگی) قول داد چه می‌شود؟ فروزش: قرار است ما از غرب سیصد دستگاه بیاوریم جنوب، حدود هفتصدوشصت دستگاه هم در منطقه فعال است و کار می‌کند. 🔹در میان صحبت‌ها، برادر فتحیان مسئول نیروی زمینی وارد جلسه شد و در کنار برادر مُبلغ نشست. وی بلافاصله از آقای غلامپور سؤال کرد: ما برای جمع کردن کارهایمان چقدر وقت داریم؟ 👈آقای غلامپور درحالی‌که پاسخ آقای فتحیان را می‌داد، گفت: حداکثر یک هفته وقت دارید، اما آقای فروزنده می‌گفت اورژانس‌ها تا بیست روز دیگر آماده می‌شود. مشکل استحکامات یگان‌ها نیز حل نشده است. جاده فجر روی دژ مرزی نیز هنوز به پایان نرسیده است. کارها خیلی عقب است. ♦️وفایی: اگر جاده فجر را قبل از عملیات آماده نکنید، دشمن در حین عملیات تلفات بالایی از ما می‌گیرد. ♦️جلسه فرماندهی قرارگاه کربلا با برادران مهندسی بدون نتیجه مشخصی پایان یافت و غلامپور پس از رفتن آنها برادران صیاف‌زاده و محرابی را برای کسب آمادگی ذهنی به‌منظور شرکت در جلسه امشب (۶۵/۱۰/۱۰) به اتاق خود فراخواند و پس از بحث مختصری درباره وضعیت دشمن و مانور عملیات، به‌اتفاق هم عازم پادگان در اهواز شدیم تا در جلسه فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) شرکت کنیم. ♦️قطعی‌شدن عملیات در حضور فرمانده عالی جنگ 👈آقای هاشمی رفسنجانی پس از آنکه در جلسه ۶۵/۱۰/۵ عملیات را عملیات برمبنای دستور فرمانده عالی جنگ اعلام کرد، جهت پیگیری تصمیمات خود و پیشرفت فعالیت‌ها در منطقه شلمچه، در پادگان گلف (قرارگاه مرکزی سپاه) حاضر شد تا از نزدیک روند فعالیت قرارگاه‌ها و یگان‌ها را بررسی کند. در این جلسات که از غروب روز ۶۵/۱۰/۱۰ آغاز و تا بامداد روز ۶۵/۱۰/۱۲ ادامه یافت، احمد غلامپور یکی از محورهای اصلی مباحث بود. ♦️ در این جلسات ضمن مرور مختصر عملیات کربلای۴ و نیز مأموریت‌های دو قدس و نجف در هور و غرب کشور (سومار و نفت‌شهر)، بحث اصلی درباره عملیات شلمچه و مسائل کلی پیرامون جنگ بود. ♦️در اولین روز که در غروب ۶۵/۱۰/۱۰ میان فرمانده کل سپاه، تعدادی از معاونان وی و فرماندهی نیروی زمینی سپاه با آقای هاشمی تشکیل شد، ابتدا درباره عملیات کربلای۴ و مزیت‌های منطقه شلمچه نسبت به منطقه عملیاتی کربلای۴ مطالبی بیان شد و سپس بر ضرورت انجام عملیات در منطقه شلمچه تأکید شد. ♦️این جلسه برای صرف شام و حضور فرماندهان قرارگاه‌ها و یگان‌ها در جلسه خیلی زود تعطیل شد و مقرر شد جلسه بعدی پس از شام تشکیل شود. ... @seYed_Ekhlas🇮🇷  
جاماندگان از قافله عشق 🦋
نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۶ ♦️در جلسه دوم که ا
🔻 نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۷ ♦️روند جلسه نشان می‌داد که فرمانده (آقای هاشمی رفسنجانی) نمی‌تواند به تصمیم قاطعی دست یابد، به همین دلیل این نگرانی وجود داشت که عملیات تعجیلی به تعطیلی کشیده شود و سال ۱۳۶۵ که سال جنگ اعلام شده است بدون هیچ نتیجه‌ای به پایان برسد. ♦️علاوه‌براین، گزارش‌های ارائه‌شده ازسوی فرماندهان قرارگاه‌های قدس و نجف احتمال عملیات در مناطق هور و غرب کشور را منتفی می‌ساخت و تنها منطقه باقیمانده برای عملیات آینده که آن هم با تردید و ابهامات جدی روبه‌رو بود. آقای هاشمی با این جمله که ما آمادگی داریم اینجا بمانیم تا تکلیف را روشن کنیم، در بامداد ۶۵/۱۰/۱۱، ختم جلسه را اعلام و ادامه جلسه را به صبح موکول کرد. ♦️جلسه بعدی در صبح روز ۶۵/۱۰/۱۱ با حضور اکثریت فرماندهان و مسئولان سپاه با حضور آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد. ابتدا فرمانده تیپ۱۸ الغدیر برادر :میرحسینی و سپس فرمانده لشکر۴۱ ثارالله سلیمانی، فرمانده لشکر ۸ نجف برادر ، فرمانده لشکر۲۱ امام رضا(ع) برادر ، فرمانده تیپ۱۲ قائم برادر ، فرمانده لشکر۵ نصر برادر ، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا برادر و فرمانده لشکر ۱۹ فجر برادر گزارش فعالیت‌های خود را در منطقه شلمچه و نظرشان را در ارتباط‌ با عملیات آینده بیان کردند. در ادامه جلسه به پیشنهاد ، فرماندهان لشکرهای ۸ نجف، ۱۴ امام حسین و ۲۵ کربلا گزارشی از شرح عملیات خود در کربلای۴ را ارائه دادند که سبب طرح بحث‌های تندی میان هاشمی و رضایی شد و به‌‌تدریج نیز پای افراد دیگری به بحث کشیده شد که ازنظر بیشتر حاضرین صورت خوبی نداشت. به هر تقدیر جلسه برای ادای نماز ظهر و عصر و صرف نهار تعطیل شد. در ادامه جلسه در بعدازظهر تعداد دیگری از یگان‌ها به اظهارنظر درباره عملیات آینده پرداختند که تاحدودی به نظر می‌رسید. علاوه‌براین گفت‌وگوی مفصلی درباره عملیات در غرب کشور انجام شد که نتیجه مشخصی به‌دنبال نداشت. به همین دلیل جلسه برای اخذ تصمیم نهایی به پس از نماز مغرب و عشا موکول شد. فرماندهان یکی پس از دیگری از جلسه بیرون آمدند. ♦️ غلامپور که تاحدودی خسته و ناراحت به نظر می‌رسید با اجرای عملیات در غرب مخالف بود و می‌گفت در میان مناطقی که می‌توان در آنها عملیات انجام داد از هر نظر مناسب‌تر است، باید تلاش کرد تا مشکلات آن را در زمان کوتاهی حل کنیم. رضایی که تلاش داشت در میان فرماندهان سپاه نظر نسبی ایجاد کند پس از ادای نماز مغرب و عشا و خوردن شام آنها را به جلسه‌ای فراخواند تا درباره عملیات آینده به گفت‌وگو بنشیند. در این جلسه وی پس از توضیح مقدماتی درباره : ♦️اگر ما نخواهیم در جنوب بجنگیم باید از جنوب دست برداریم (و به مناطق دیگر برویم). در زمستان از سد دربندیخان به بالا نمی‌توانیم برویم و باید در جبهه میانی کار بکنیم. اگر تا نیمه اسفند در جنوب کاری نکنیم، باید وقتمان را بگذاریم در جبهه میانی و آنجا را آماده کنیم. پس ما چه در جنوب بجنگیم یا نجنگیم، باید آنجا (جبهه میانی) را آماده کنیم. باید نجف را در آنجا فعال کنیم و یک یا دو یگان دیگر به آنها بدهیم. منطقه شلمچه را می‌شود مشروط کرد: ۱. یکی از جناحین را باید عمل کنیم. یا یا . ۲. مشکل پشتیبانی را حل کنیم. اگر سطحه و خشایار جواب بدهد و کانالی که لشکر سیدالشهدا کار می‌کند، جواب بدهد. 3. کار مهندسی در خط انجام شود .... ♦️دشمن در عمق آبگرفتگی پیش‌بینی نمی‌کند که ما کنیم. عملیات با حل مانور از جناحین و آماده‌شدن عقبه‌ها آینده روشنی دارد... شلمچه می‌ماند به‌عنوان آخرین راهکار و تجربه جنگ در جنوب. چون دیگر تاکتیک جدیدی وجود ندارد. باید روی این ) سرمایه‌گذاری کنیم. @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻 نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد 18 ♦️برادر محسن رضا
نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۹ ♦️براساس بحث‌های صورت گرفته در جلسه از آنجا که محور اصلی عملیات زمین منطقه و جاده شلمچه بود و قرارگاه کربلا در طول هفته گذشته با یگان‌های سازمانی خود در این منطقه فعال بود و نیز به‌دلیل آنکه برادر احمد غلامپور بیش از دو فرمانده دیگر 👈(عزیز جعفری و مصطفی ایزدی) نسبت به عملیات در این منطقه انگیزه داشت، مقرر شد به‌عنوان قرارگاه اصلی عملیات، مأموریت ، سرپل‌گیری و تثبیت مرحله اوّل را به‌عهده داشته باشد ♦️و سپس قرارگاه‌های قدس و نجف با عبور از قرارگاه کربلا مأموریت تعمیق و توسعه وضعیت را به‌عهده گیرند. در این جلسه احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا مسئولیت اقدامات آمادگی و حل مشکلات، طراحی مانور عملیات و تلاش مهندسی در منطقه را به‌عهده گرفت و نیمه‌شب از جلسه خارج شد و برای استراحت به منزلش در اهواز رفت. ♦️ تلاش جدی و مضاعف برای کسب آمادگی ♦️قبل از ظهر روز ۶۵/۱۰/۱۲ به‌اتفاق آقای احمدغلامپور و برادر بشردوست از اهواز به سمت منطقه حرکت کردیم. بعد از اذان ظهر و عصر به قرارگاه رسیدیم، پس از خواندن نماز و صرف نهار، غلامپور آقای عبداللهی مسئول حفاظت قرارگاه را صدا کرد و به او گفت قرار است قرارگاه‌های قدس و نجف از جاده اهواز ـ آبادان و قرارگاه کربلا از جاده اهواز ـ خرمشهر تردد کنند، مراقب باشید جاده اهواز ـ خرمشهر زیاد شلوغ نشود. ♦️در این هنگام که برادر صیاف‌زاده مسئول عملیات قرارگاه کربلا وارد اتاق فرماندهی شده بود، گفت، لازم است مانور عملیات که کلیات آن دیشب بحث شد را به یگان‌ها ابلاغ کنیم. غلامپور نیز ضمن تأیید این مطلب گفت، حساس‌ترین محور عملیات 👈(بازکردن جاده شلمچه در دژ مرزی) دست لشکر 10 سیدالشهدا است. بشردوست نیز گفت: ♦️اگر به اینجا برسید (سمت چپ جاده شلمچه در حاشیه اروند) آتش شما بصره را بیچاره می‌کند. 👈صیاف‌زاده: خمپاره‌های ما گوشه بصره را می‌زند. 👈غلامپور: بابا این‌قدر بلندپروازی نکنید. ♦️بشردوست: فرض محال که اشکال ندارد. [اشاره به موفق نبودن عملیات] 🔹صیاف‌زاده: آقای غلامپور، تمام فشار ترددها روی جاده خرمشهر ـ اهواز است. هیچ‌کس از جاده آبادان ـ اهواز تردد نمی‌کند. منطقه کلی شلوغ شده است. ♦️بشردوست: وضع منطقه افتضاح است، خیلی شلوغ است، اما از مهندسی خبری نیست. این مهندسی‌ها الان باید اینجا باشند. حرف آقا محسن را گوش نمی‌کنند. به اینها (مهندسی) گفته صبح تقسیم شوید داخل منطقه. الان هیچ‌کس کار را شروع نکرده. پس کو این آقای مُبلغ؟! ♦️غلامپور: من به آقا محسن گفتم که اگر می‌خواهند کار پیش برود، باید مهندسی یکی بزند داخل منطقه، آقا محسن گفته که بیایند ولی خبری نیست. آقای بشردوست، بروید گزارش بدهید که مهندسی‌ها نیامدند و هیچ جلسه‌ای نگذاشتند. 👈باور کنید فردا می‌شود مثل بدر. یادم به باکری می‌افتد که چه‌کار می‌کرد. خدا اون روز را نیاره. آن شب مهندسی‌ها آمده بودند به قرارگاه، مُبلغ می‌گفت می‌شود، فروزش می‌گفت نه نمی‌شود. اصلاً هماهنگ نبودند. رضوی و فروزش هم به هم نگاه می‌کردند و می‌خندیدند. ♦️بشردوست: تا خودش (محسن رضایی) نیاید داخل منطقه، هیچ‌کس نمی‌آید کاری انجام دهد. کی حرف گوش می‌کند؟! صیاف‌زاده: منطقه خیلی شلوغ شده ♦️غلامپور: باید هم شلوغ شود وقتی کار را یک هفته‌ای می‌خواهند، خب همه یگان‌ها تلاش می‌کنند تا‌ آماده شوند، طبیعی است که منطقه شلوغ شود. شترسواری که دولا دولا نمی‌شود. ♦️درحالی‌که یک هفته مانده به مهلت تعیین‌شده ازسوی فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) حجم بالایی از فعالیت‌ها آغاز شده است. یگان‌ها تلاش می‌کنند تا از حداقل زمان حداکثر استفاده را بکنند. عجیبی بر منطقه حکمفرماست. در همین حین برادر مسئول بهداری نیروی زمینی وارد قرارگاه شد. از وی پرسیدم که کار شما چقدر مانده است؟ او بلافاصله گفت: خیلی مانده ان‌شاءالله آماده می‌شود. ♦️سپس رو به آقای غلامپور کرد و گفت: ما بیمارستان‌ها را این‌طور تقسیم کرده‌ایم، بیمارستان شرکت در بیست‌وپنج کیلومتری خرمشهر، قرارگاه کربلا؛ بیمارستان علی‌بن‌ابی‌طالب، قرارگاه نجف و بیمارستان رمضان، قرارگاه قدس. البته بیمارستان‌ها نواقص کار مهندسی دارند که شرکت را حاج قاسم (مسئول مهندس قرارگاه کربلا) و رمضان را هم برادر مجید تکمیل می‌کنند. خوزستان در عملیات والفجر8 پنجاه دستگاه آمبولانس به ما داد، اما این بار هشت دستگاه داده است.👇