eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
633 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
قله های افتخار را آنهایی فتح کردند که دل به پستی ها نسپردند دلتان همیشه بر فراز قله های ایمان و پیروزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃همه به سفر ابدی خواهیم رفت ! چه زیبا رفتنی که هم انور به اسقبالت بیان 🍃هم یجوری بری که تو این دنیا فرمانده بالا سرت بیاد امیر عبداللهیان @jAmAndgA90zA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول بمناسبت هفته دفاع مقدس. ضمن گرامیداشت این هفته خجسته که برابر با ایام الله است. عملیات والفجر هشت شاهکار ترین شاهکار عملیات ابی خاکی در طول تاریخ بشر ونظیر و نظایر ندارد. اموزش غواصی عین اموزش خلیانی است وباید نفس غواص در حالت استفاده از اشنوگر با دم وبازدم کم نیاورد والبته لحاظ نیروی بدنی هم الزام آور بود. برای آموزش غواصی نیروها قریب به یک ماه در دل شب های سرد و ابهای سرد رودخانه های بهمنشیر و کارون و دز وخزر اموزش دیدند. اکثریت نیروها بخصوص نیروهای تخریب چی واطلاعات وعملیات وفرماندهان گردان ها قبل از عملیات بشکل تیم های شناسایی چندین بار از اروند گذشتند اروند وحشی ترین رودخانه جهان بالحاظ شرایط سیل اسا بودن زمستان ۶۴ وسرعت هفتاد کیلومتری با رصد تحولات اب واقعاً دل شیر می خواست که پنجه در پنجه اروند بیفکند. از قریب یکسال قبل جزر و مد اروند رصد شدند تا تلاقی مد اروند در ساعات نیمه شب با ساعات شروع عملیات همخوانی داشته باشد. انصافاً عملیات والفجر هشت را باید نبرد در نبرد نامید. یک نبرد با بحرانی شدن امواج رودخانه در شب عملیات و یک نبرد در مواجهه با هشت پرها و سیم خاردار های توپی و چگونگی گذر از انها ویک نبرد را در حالات مستقیم تن به تن یورش به خط وتصرف خاکریزها از ابعاد غیر پیش بینی و مسلم عملیات باید در روایت خاطرات کشید. عملیات والفجر ۸ عملیاتی اعجاز گون بود واعجازش هم متلاطم شدن امواج رودخانه و بارش باران بر خلاف پیش بینی سازمان هواشناسی کشور بود اینکه دشمن غافلگیر شدند از معجزات الهی بود. بقلم مرتضی حق نظری از غواصان عملیات والفجر هشت در گذر از اروند رود.یادش بخیر
جاماندگان از قافله عشق 🦋
قسمت اول بمناسبت هفته دفاع مقدس. ضمن گرامیداشت این هفته خجسته که برابر با ایام الله است. عملیات والف
31 شهریور ماه آغاز هفته دفاع مقدس یاد دلاور مردی های رزمندگان یاد شهدا و همه آنهایی که بنوعی در این دفاع مقدس سهم حضور داشتند خاصه یاد یاران سفر کرده آسمانی بخیر
💢سفر بسیار مهم و معنا دار رئیس جمهور ایران به عراق چند نکته مهم در این سفر: 1 _ اینکه اواین سفر رئیس جمهور به کشور عراق نشان می دهد عراق بلحاظ یک همسایه مهم و استراتیژیک برای ایران است هم از جهت اقتصادی هم از جهت امنیتی 2_اینکه عراق بعنوان یک همسایه که سالهاست توسط آمریکا اشغال شده و در این مدت گروهای تکفیری وجریانهای تجزیه طلب در آن کشور مشغول اجرای نقشه های آمریکا .انگلیس و اسرائیل بوده وعمده آنها با کمک ایران(به فرماندهی سردارسلیمانی و مهندس ابومهدی) و همکاری دولت و نیروهای نظامی و خاصه حشدالشعبی از عملی کردن کامل نقشه ی خود باز ماندند ونمونه آن داعش بود 3_ ورود رئیس جمهور به بغداد در مرحله نخست یعنی اینکه بغداد مرکزیت کل عراق است و بعد از بغداد سفر ایشان به اربیل جهت نشان دادن حسن نیت جمهوری اسلامی به این منطقه از عراق و اعلام اینکه دوستی کردستان عراق با ایران بنفع هر دوی آنهاست 4_وسفر بعدی به سلیمانیه نیز به معنای صحه گذاشتن به موجودیت اتحادیه ی میهنی کردستان عراق و طالبانی بود یعنی صرفا اربیل وحزب بارزانی(دمکرات) مرکزیت اقلیم نیست 5_بعد از آن سفر به جنوب عراق بصره یعنی از شمال تا جنوب عراق زیر حاکمیت مرکزی یعنی بغداد است باید به همه موارد اضافه کنیم که جریانهایی در عراق فعال هستند که عراق را با طرح رژیم فدرالی تجزیه کنند و اهل سنت نیز زمزمه ی اقلیم سنی را دارند که ایران نشان داد با چنین طرح های که طرح آمریکا و همپیمانانش هست. قویا مخالف بوده واز تمامیت وانسجام کشور عراق حمایت میکند و این موضوع هم برای نخبگان و دالسوزان عراق مهم بود و هم پیام محکم ومعنی دار برای سایر کشورها 🖌سیّد اخلاص موسوی
در عملیات رمضان روی دژ ایران بودیم و بر نیروهای عراقی مسلط. فرمانده شان با هلی کوپتر آمد و از مواضع ما و کمی نیروهای مان اطلاع پیدا کرد. اندکی بعد، با ستون تانک ها به ما حمله کردند و در مدت ۲۰ دقیقه تمام خاکریز ما را کوبیدند. هر چه خمپاره داشتیم، استفاده کردیم و تیرهای اسلحه های انفرادی دیگر کارگر نبود. چاره ای جز توسل نداشتیم. به امام زمان (عج) توسل کردیم. بچه ها پیراهن های شان را در آورده بودند و سینه می زندند: مهدی بیا مهدی بیا.  اسرای عراقی هم با ما سینه می زدند. نمی دانم این توسل با دشمن چه کرد که از همانجا پیشروی را متوقف کردند و همه عقب نشینی کردند و رفتند. از کتاب "رندان جرعه نوش" خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی تدوین: محمد دانشی ‌‌‍‌‎‌ @jAmAndgA90zA
لبخند آسمانیان به همرزمانشان که هنوز در زمین به جستجوی همسنگرانشان هستند چه می جویید در خاک ای ساکنان زمین ؟ ما ساکن آسمانیم انچه از ما می یابید حجتیست بر آسمانی شدن ما و باریست گران بدوش زمینیان @jAmAndgA90zA
💢 دسترسی تهران به نیویورک در ۳۰ دقیقه! ✅ ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ | ایران با پرتاب ماهواره چمران۱ توسط موشک قائم۱۰۰ از موشک‌های قاره‌پیما، رونمایی کرد؛ ♦️ ماهواره تحقیقاتی چمران۱ توسط ماهواره‌بر قائم۱۰۰ پرتاب شد و با موفقیت در مدار ۵۵۰ کیلومتری قرار گرفت؛ این موشک ماهواره‌بر قادر است، محموله‌هایی با وزن ۸۰ کیلوگرم را به مدار ۵۰۰ کیلومتری تزریق کند؛ ♦️ آنچه ماهواره‌بر پرتاب شده را مهم می‌سازد، بهره‌گیری آن از موتور رافع است که فناوری‌های آن، تنها در اختیار چهار کشور جهان قرار دارد؛ این موتور که آزمایشات نهایی آن در اواخر سال ۱۴۰۰ به پایان رسید دارای بدنه کامپوزیتی از جنس کامپوزیت فیبر کربن است و با سوخت جامد کار می‌کند؛ قائم۱۰۰ اولین ماهواره‌بر سه مرحله سوخت جامد جمهوری اسلامی ایران و ساخت دانشمندان نیروی هوافضای سپاه پاسداران است؛ ♦️ قائم ۱۰۰ اولین پله از نقشه راه سپاه در توسعه سری ماهواره‌برهای قائم است که از قائم ۱۰۰ شروع شده و سپس ۱۰۵، ۱۱۰ و ۱۲۰ هست که به مدار ۳۶ هزار کیلومتر خواهد رفت؛ موشک‌های سری قائم در‌صورت تغییر موفق به یک موشک بالستیک می‌توانند به بردی معادل ۱۲ هزار کیلومتر برسند؛ این برد، ضمن پوشش اروپا، قادر است به خاک اصلی آمریکا نیز دست یابد؛ ♦️ موشک قائم با دید غربی و عینک هسته‌ای، قاره‌پیما دیده می‌شود؛ ایران در نخستین ماه سال ۱۴۰۰، با رساندن فوری سطح غنی‌سازی ۲۰ درصدی به ۶۰ درصد نشان داد به راحتی می‌تواند آن را به ۹۰ درصد نیز برساند؛ از سوی دیگر تولید اورانیوم فلزی موضوع دیگری بود که نشان داد تهران توانایی‌های خود را در ابعاد درگیری نیز توسعه داده است. ♦️سپاه پاسداران با پرتاب ماهواره‌بر قائم۱۰۰ در واقع به‌ طور رسمی اعلام کرد که به موشک‌هایی با برد ۵۵۰۰ تا ۱۲۵۰۰ کیلومتر دست پیدا کرده است؛ موشک‌‌های قاره‌پیما، گونه‌ای از موشک‌های بالستیک محسوب می‌شوند که توان پیمایش مسافتی بیش از ۵۵۰۰ کیلومتر را داشته باشند؛ این موشک‌ها توان دستیابی به ارتفاع پروازی بیش از ۳۰۰ کیلومتر را دارند؛ ایران نیز در سال‌ های گذشته موشک‌ های فراوانی را در کلاس‌های مختلف و با سوخت‌های مختلف برای توسعه زیرساخت‌ های فناوری فضایی خود ساخته است و توانسته به ارتفاع پروازی ۵۰۰ کیلومتر نیز دست یابد. @jAmAndgA90zA
🔬🍀دکتر به مقرگردانهای عمل کننده لشگر 31 عاشورا دیر رسیده بود نزدیک غروب بود برای ادامه مرحله سوم عملیات والفجر چهار آماده شده بودیم دکتر هم ولایتی من بود سراغم را از چند نفر گرفته بود گفته بودن سید با برادر کبیری هست ما داشتیم دعا میخوندیم و از هم دیگر طلب حلالیت میکردیم برادر کبیری صِدام زد گفت (میری)سید؛ بیسیم تو آماده کن داریم حرکت میکنیم در این هنگام دیدم دکتر به سمت ما که در زیر درختان جنگلی بودیم میاد با دیدن دکتر هم تعجب کردم هم تو دلم ول وله شد گفتم خدایا با این بنده خدا چکار کنم تا رسید پیش من گفتم پدر بیامرز ما داریم میریم عملیات اینجا چکار میکنی گفت اومدم من تو عملیات شرکت کنم خلاصه سوار تویوتا شدیم پشت فرمان برادر کبیری نشته بود منم دکتر را وسط نشوندم خودمم سمت درب شاگرد گفتم یک دفعه خمپاره میفته نکنه دکتر ترکش بخوره خلاصه رفتیم تا پشت خاکریزی که در دشت شیلر بود منتظر فرمان شهید آقا مهدی باکری ماندیم وقتی رسیدیم پشت خاکریز شرایط تغریبا آرام بود من که میدونستم وقتی عملیات شروع بشه دیگه چند شب باید بیدار بمونیم به دکتر گفتم من یک ربع میخوام چُرت بزنم بعد منو صدا کن فک کنم.به یک ربع نکشید یک دفعه دیدم دکتر دودستی با شادی و فریاد منو تکان میده فریاد میزنه سید بیدار شو عملیات شروع شده ببین چجوری داریم عراقیا را میزنیم چشاما باز کردم دیدم بله خمپاره های دشمن داره مثل بارون میخوره بعد از انفجار میدونین که ترکشها در شب شبیه به نور افشانی بالا میرن ماندم خدایا چی بگم گفتم دکتر اون خمپاره های عراقیا ست داره منفجر میشه تعجب کرد .........و... بعد هم همه حرکت کردیم تاپشت رود خانه شیلر رسیدیم که با گلوله باران شدید دشمن پشت همان رود خانه زمین گیر شدیم دکتر دچار موج انفجار شد اورا به جاده ای از کف دشت که کمی به لحاظ عمق پاینتر بود آوردم تا شاید صبح امداگرها دکتر را به پشت جبهه به بیمارستان زیر زمینی ارتش انتقال بدن تا نزدیک های صبح زیر گلوله باران عراقیها قرا داشتیم تا اینکه کمی آتش دشمن کمتر شد و برادر کبیری باقی مانده نیروها را سروسامان داد و از رود خانه عبور کردیم . بعدها دکتر سیدحسین آل هاشم مسئول حلال احمر زنجان شد و سردار کبیری بعد از شهادت سرداران مهدی باکری و حمید باکری؛ فرمانده لشگر عاشورا راوی سید اخلاص موسوی
🌱 مده نفس را وعده صبح و شام که در کار ، گردی از آن وعده خام چو شب رفت و آمد صباح جدید مگو شام دیگر بخواهم بدید احوال ما نگر. ای دوست !!!🌱 از قافله غافل چو شدیم قافله راهی شدو ما جاماندیم گلگون کفنان رفتندو رسیدن به افلاک ما در این عالم خاکی
قسم بخونشان میدانم شهدای راه خدا با دستان بسته هم گره از کارفرو بسته ما باز کنند! تصویر شهید غواص عملیات کربلایی 4 که پس از سالها در خاک عراق تفحص شده نشان می دهد با دستان بسته توسط دشمن بعثی زنده در خاک مدفون شداند @jAmAndgA90zA
🍂🍁🍂 درکوچه های بی انتها............. دیر زمانی ست دَربدَر بدُنبال کویِ نگارم 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣صدای آسمانی شهید آوینی: ما یافتیم آنچه را دیگران نیافتند... ما همه افق های معنویت را در شهدا تجربه کردیم .....
🌹میدانیـد! بِین خودمـان بمـاند گـاهی! دلمـان می خواهـد دل شما هـم بـرای ما تنگ شود... !
🔹تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود... به روایت مادر بزرگوار شهید؛ دم خداحافظی گفت که راهی سوریه‌ام.. ناراحت و کلافه گفتم: حسین تو چرا حرف هیچ‌کس را گوش نمی‌دهی، کجا می‌روی، مگر تازه نیامده‌ای؟ حداقل بگو به حرف چه کسی گوش می‌دهی! جواب داد مادر من فقط به حرف رهبرم گوش می‌دهم.. آقا دستور بدهد ،جانم را هم برایشان می‌دهم. 🔹وصیتی به بچه حزب‌اللهی‌ها می‌کنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه‌ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.   «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید. ادامه دارد
🔹تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود... به روایت مادر بزرگوار شهید؛ دم خداحافظی گفت که راهی سوریه‌ام.. ناراحت و کلافه گفتم: حسین تو چرا حرف هیچ‌کس را گوش نمی‌دهی، کجا می‌روی، مگر تازه نیامده‌ای؟ حداقل بگو به حرف چه کسی گوش می‌دهی! جواب داد مادر من فقط به حرف رهبرم گوش می‌دهم.. آقا دستور بدهد ،جانم را هم برایشان می‌دهم. 🔹وصیتی به بچه حزب‌اللهی‌ها می‌کنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه‌ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.   «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید. ادامه دارد
🌴شب عملیات فتح المبین، پشت قرارگاه نشسته بودیم و با هم صحبت می‌کردیم. در حین صحبت، دیدم یک فشنگ کالیبر دستش گرفته و با آن بازی می کند. 🌴بعد به فشنگ اشاره کرد و گفت: «این تیر خوبه بخوره وسط پیشونی، جایی که پیشونی را روی مهر می‌گذاری.» با حسرت گفت: «چه کیفی داره!» عملیات فتح المبین آغاز شد. 🌴 سعید به همراه حمید رمضانی برای سرکشی به یکی از محورها رفت. در بین راه مورد هدف تیربار دشمن قرار گرفت و سعید شهید شد. 🌴وقتی با جنازه سعید رو برو شدم، به اولین جایی که نگاه کردم پیشانی اش بود که تیر به سجده‌گاهش اصابت کرده و او را به آرزویش رسانده بود. راوی:حاج صادق آهنگران
شوخی های جبهه هم از جنس شهادت بود در يكی از روزها خبر رسيد كه ابراهيم و جواد و رضاگودينی پس از چند روز مأموريت، از سمت پاسگاه مرزی در حال بازگشت هستند. از اينكه آنها‌ سالم بودن خيلی خوشحال شديم. جلوی مقر شهيد اندرزگو جمع شديم. دقايقی بعد ماشين آنها آمد و ايستاد. ابراهيم و رضا پياده شدند. بچه ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسی كردند. يكی از بچه ها پرسيد: آقا ابرام! جواد كجاست؟! يك لحظه همه ساكت شدند. ابراهيم مكثی كرد، در حالی كه بغض كرده بود گفت: جواد! بعد آرام به سمت عقب ماشين اشاره كرد. سراسیمه به طرف ماشین رفتیم. يك نفر آنجا دراز كشيده بود. روی بدنش هم پتو قرار داشت! سكوتی كل بچه ها را گرفته بود. ابراهيم ادامه داد: جواد ... جواد! يك دفعه اشك از چشمانش جاری شد و چند نفر دیگر با گريه داد زدند: جواد! جواد! و به سمت عقب ماشين رفتند! همينطور كه بقيه هم گريه مي‌كردند، يكدفعه جواد از خواب پريد! نشست و گفت: چیه، چی شده!؟ جواد هاج و واج، اطراف خودش را نگاه كرد. بچه ها با چهره هايی اشك آلود و عصبانی به دنبال ابراهيم می گشتند. اما ابراهيم سريع رفته بود داخل ساختمان!
ارتش بعث ماشین های خرمشهر را اینگو نه در مکانهای خاص جهت جلوگیری از هلی برن نیروهای ایرانی در خرمشهر کاشته بود ایجاد موانع مصنوعی 15/1361 عکاس امیر علی جوادیان
یادش بخیر و باید گفت؛ بهترین آدم‌های زندگی آنهایند که وقتی کنارشان بشینی، چایت اگر سرد هم شود، دلت گرم می‌شود... یادش بخیر چای خوردن های عصرانه جبهه‌ای، وقتی که یک نفر ایثارگرانه کتری بزرگ روحی رو پر از آب تانکر می کرد و جوش می‌اورد و مشتی چای خشک می‌ریخت تو کتری. نه از فلاسک خبری بود و نه قوری لیوان های جای مربا رو می‌شست و پر از چای تازه دم می‌کرد و همه حلقه می‌زدیم دور اون و... لذت چای در شیشه مربا و قند درکاسه روی
در گیر ودار جنگ و شوخی ها رزمندگان وشوخی که امدادگرا میکردند ومن از آن خبر نداشتم ♦️در عملیات والفجر 4 در منطقه ی پنجه وین :ازخط مقدم برمیگشتم مقر لشگر عاشورا در بین راه خسته بودم گفتم همینجا برم سنگر بهداری پیش برادرا کمی اسراحت کنم بعد مسئول بهداری برادر سید فتاح درستکار یکی از هم ولایتی ها بود منو دید گفت سید بیا تو چادر بهداری رفتم بلا فاصله یه پتو بهم داد وسط چادر دراز کشیدم چند شب بود نخوابیده بودم همین که چشمام گرم خواب شد توخواب متوجه شدم چند نفر منو بلندکرداند وصدای لا اله الله وهمزمان هم صدای بمباران هواپیماهای عراق میشنیدم وقعا فکر کردم مجروح یا شهید شدم چون متوجه شدم از بلندی محکم افتادم زمین نگو در همین حین هواپیماهای دشمن شروع به بمباران اطراف بهداری کردند چشمتان روز بد نبینه منو همانجوری انداختند پایین و دویدن بطرف سنگر بعد که آمدند من هنوز داخل چادر روی زمین ولو بودم وهمه می خندیدند یکی از امداگرا که 10 سال از من بزرگتر بود بنام نظیری گفت عمو. ببخشید ما رسممون اینه هرکی روز در وسط چادر بخوابد چندنفری با پتو بلندش میکنیم ولی اینبار از شانس تو هواپیما ها ی صدام باعث شد بندازیمت زمین گفتم اینجوری می خواهید مجروح حمل کنید ؟ روای: سیّد اخلاص
این پدر و پسر شهید را می شناسید؟ سال ۱۳۶۱ در پایگاه شهید بهشتی اهواز، پدر و پسر در جبهه عکس یادگاری می اندازند تا آخرین عکس مشترکشان باشد. چندی بعد، پدر در عملیات رمضان در شلمچه آسمانی می شود و پسر هم در جبهه به درجه جانبازی می رسد. 🔹 پسر لباس سبز پاسداری می پوشد و پس از شهادت پدرش، نگذاشت بیش از چند روز پارچه‌ای سیاه روی درب منزل بماند، دوست داشت گمنام باشد از عبادت تا جبهه رفتنش. 🔹چند روز پیش از آن‌که برای آخرین بار برود جبهه، دوربین را روی پایه گذاشت تا کنار مادر عکس بگیرد اما هربار ناموفق بود تا حلقه فیلم تمام شد. انگار قسمت برای عکس مشترک با مادر نبود. 🔹قبل رفتن به مادرش گفت: مادر! روی پیشانی من نوشته است، شهید. مادر پر از دلشوره شد 🔹وقتی خبر شهادت فرزند را برای مادرش آوردند، این شیرزن مازنی، گفت: پس از همسرم، دلخوشی‌ام به رضا بود، او هم رفت؛ فدای آقا. 🔹حالا مادر ماند و دو عکس روی تاقچه خانه همسر و فرزند شهیدش (شهید علی و رضا سینایی ) شهید علی سینایی(پدر) تاریخ تولد :۱۳۱۳/٠۶/۱۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/٠۴/۲۳ شهیدرضا سینایی(پسر) تاریخ تولد : ۱۳۴۵/۱۲/٠۲ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/٠۶/۲۳ @jAmAndgA90zA
به هیمنه غرب با هایپرسونیک 💢بر باد فنا رفت! آنهم از یمن تمام فناوری پدافندی فوق پیشرفته ی غرب به باد فنا رفت ♦️موضوع وارد کردن خسارت به اسرائیل نبود موضوع این بود که تمام تلاش غرب در یک دهه ی گذشته بروی سامانه های پدافندی فوق پیشرفته بود که فقط با از هم پاشید حالا برید چند سالی فکر کنید تا شاید متوجه موشک شلیک شده شدید! با یک تیر تمام حیثیت پدافند ضد موشکی غرب به بادفنا رفت ناواهای غولپیکر و...... بود ...... 🖌سیّد اخلاص موسوی @jAmAndgA90zA
جاماندگان از قافله عشق 🦋
#چوب_حراج به هیمنه غرب با هایپرسونیک 💢بر باد فنا رفت! #باشلیک_فقط_یک_موشک آنهم از یمن تمام فناوری پ
موشک شلیک شده از یمن مسیر ی بیش از 2000کلیومتر را طی کرد ودر قلب تلاویو فرود آمد در طی این مسیر که حدود 11 دقیقه طول کشید هیچ کدام از سامانه های فوق پیشرفته آمریکا ومتحدانش و سامانه های اسرائیل قدر به رهگیری آن نشدند قدرتنمایی در مقابل غرب مستکبر @jAmAndgA90zA
السلام علیک یا رسول الله اکسیر رحمت زمین آکنده از جهل و زمان هم غرق حیرت بود هم این محروم از عزت ، هم آن محکوم ذلت بود درخت آدمیت هم سترون بود و بی حاصل جهان هم مملو از غدر و جفا و ظلم و ظلمت بود نمی روئید چیزی جز " عنا " در مزرع دنیا تمام حاصل سعی بشر هم رنج و زحمت بود نمی آمد به گوش آن روز آوایی به جز شیون شعار اصلی آن روز هم شعر منیت بود هنر آن روز تنها جنگجویی بود و خونریزی قوانین هم همه در خدمت اصحاب قدرت بود غبارآلود بود عالم ، پر از کابوسهای تلخ فضای زندگانی هم فضای رعب و وحشت بود پر از تردید بود آن روز تاریخ بشر یکسر کتاپ سرنوشتش هم پر از اوراق نکبت بود " خدا " هم در حصار ناخدایان بود ناپیدا نظام حاکمیت هم نظام بربریت بود نشانی از کرامتهای انسانی نبود آن روز شرافت مرده بود و صدق در حال هزیمت بود نه جاری بود رود عاطفه در بستر جانها ، نه دلها میزبان جرعه ای مهر و محبت بود وفا موهوم بود و لطف رویا ، عشق افسانه حیا پژمرده بود و شرم هم مطرود ملت بود نهال علم بی بر بود و باغ حلم بی میوه مروت مرده و مردی غریق بحر رخوت بود به جرم بی گناهی دفن می شد زنده دختر ها چنین آداب زشتی آن زمان شرط طریقت بود افق ها تیره بودند ، آسمان تاریک و ظلمانی سیاهی رنگ غالب بود و صدرنگی فضیلت بود به ناگه در همان ایام و در بین همان ملت ، رسالت یافت مولودی که مامور هدایت بود بلی ، نور خدا در قامت پیغمبر رحمت تجلی کرد همان مولود موعودی که خلقش رمز خلقت بود از آن پس شد دگرگون چهره تاریخ انسانی زمین هم بعد از آن آماج بارشهای رحمت بود دگر رونق گرفت آیین ایثار و جوانمردی زمان هم باز جولانگاه اصحاب کرامت بود دوباره شد میسر فتح راه رشد و دانایی محمد فاتح دروازه های علم و حکمت بود حمید ، او جامع اضداد بود و محور وحدت ! کرامتهای اخلاقش بشر را زیب و زینت بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: حقیقتی اینجاست دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد هم آمده باشند و اصلا وحدت جز در میان موحدین تحقق نمی‌یابد. مرتضی آوینی @jAmAndgA90zA
برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید! حتی اگر هزینه اش ! شهید حاج احمد متوسلیان @jAmAndgA90zA