eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
4.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
768 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻  خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی          ‌‌‍‌‎‌ ♦️ حمله به روستای سعدون التفگ پس از اجرای دومین عملیات بستان، هنگ سوم به عنوان ذخیره لشکر ۵ موتوری در فاصله ۲ کیلومتری جنوب غربی #حمید استقرار یافت. افراد هنگ که پس از مشارکت در آخرین عملیات از لحاظ روحی و جسمی خسته شده بودند نیاز مبرمی به استراحت و سازماندهی داشتند ولی عملیات نظامی شتاب بیشتری به خود گرفت. ایرانی که تحرک خودشان را از سر گرفته بودند، پس از بسیج امکانات رزمی در اوایل سال ۱۹۸۲ عملیات رهایی بخششان را آغاز کرده و با جذب گروه کثیری از داوطلبان مشتاق شهادت، نیروی انسانی خود را تقویت نمودند تا پس از نبردهای آبادان و بستان با اراده ای محکم و روحیه ای عالی در نبردهای آتی شرکت کنند. سه روزی از استراحت ما نگذاشته بود که خبر شوم تدارک برای شرکت در یک عملیات تهاجمی در منطقه خودمان و مشخصاً عليه روستای سعدون التفگ را دریافت کردیم. این روستا در حد فاصل بین روستای و شهر قرار دارد. روز هفده مارس ۲۷/۱۹۸۲ اسفند ۱۳۶۰ به عنوان زمان شروع حمله تعیین شد. به همین خاطر هنگ ما ساعت ۱۲ ظهر به سمت منطقه عملیاتی حرکت کرد. ♦️ هنوز یک ساعتی از حرکت ما نگذشته بود که دستور به تعویق افتادن حمله به روز دیگر به دستمان رسید. علت این تعویق را از معاون هنگ سئوال کردم. پاسخ داد: «نیروهای ایرانی شب گذشته به یک حمله محدود علیه هنگ دوم از تیپ ۱۰۹ پیاده مستقر در نقطه مقابل روستای کوهه دست زدند. آنها گروهان پشتیبانی را منهدم کردند و ۱۳ نفر از افراد ما به اسارت در آمدند.» گفتم: پس علت تیراندازی و حمله توپخانه شب گذشته همین عملیات بود. پاسخ داد: بله همین طور است. ♦️بعد از ظهر همان روز خبر عملیات و تعداد اسرارا از طریق رادیو تهران شنیدم. معلوم شد این عملیات موجب به تاخیر افتادن حمله ما شده است، زیرا ایرانی‌ها از آمادگی ما برای شروع حمله داشتند. هنگ ما در ساعت ۲ بعد از ظهر روز هجده مارس ۲۸/۱۹۸۲ اسفند ۱۳۶۰ به سمت منطقه تعیین شده برای شروع حمله حرکت کرد. ساعت ٤ به آنجا رسیدیم. هنگ ما پشت سر مواضع هنگ یکم تیپ ۱۰۹ پیاده مستقر شد. فرمانده هنگ ، معاونش و امرای گروهانها، منطقه نقطه مقابل مواضع هنگ یکم تیپ ۱۰۹ را که قرار بود مورد هجوم قرار گیرد شناسایی کردند. من هم با دوربین، منطقه مورد نظر را که ناحیه ای جلگه ای و مملو از درختان کوچک و کانالهای متعدد بود، برانداز کردم. در ضلع شرقی منطقه جنگلی انبوه بود. در ۱۵۰۰ متری مقابل مواضع دفاعی ما هم رود به‌چشم می‌خورد. اما روستای سعدون التفگ با خط دفاعی ما سه کیلومتر فاصله داشت و اطراف آن را چند اصله درخت کوچک نخل احاطه کرده بود. این منطقه به لحاظ وجود موانع طبیعی که هر نیروی نظامی را از پیشروی باز می‌دارد، از نظر نظامی اهمیت بود. به همین خاطر نیروهای ایرانی در فاصله ای دور از آن منطقه به ویژه در اطراف جنگل بزرگ، موضع می گرفتند. باید بگویم که نیروهای ما به خاطر تحقق دو هدف قصد داشتند حمله را از اینجا آغاز کنند. هدف اول بود. یعنی میخواستند روی شکست‌های قبلی‌شان سرپوش بگذارند. دومین هدف این بود که با شروع یک حمله سرگرم کننده زمینه را برای هجوم دیگر نیروهای عراقی به یک محور عملیاتی مهم فراهم کنند. نیروهای هنگ سوم در جاده منتهی به تیپ ۱۰۹ پشت یک خاکریز مرتفع که وسایل موتوری ما پشت آن سنگر گرفته بودند، استقرار یافتند. هنگام غروب از فرمانده هنگ در مورد محل استقرار واحد سیار پزشکی سئوال کردم پاسخ داد: «واحدسیار پزشکی، زره پوشها و خودروهای پشتیبانی هنگ اینجا می‌مانند، زیرا حمله بی سروصدا و با کمک واحد پیاده انجام خواهد شد.» یکی از بولدوزرهای در حال حرکت را متوقف کردم. از او خواستم در پشت خاکریز سنگرهایی مخصوص آمبولانس‌ها حفر کند. او نیز این کار را انجام داد. خودروها را در آن سنگرها مخفی کردم. سپس به افراد دستور دادم چند سنگر محکم انفرادی در داخل کانالهای خشک بکنند تا از شر حملات توپخانه در امان بمانیم. ♦️ساعت ۸ شب غذای آماده ای را که از آشپزخانه افسران برای ما آورده بودند، خوردیم. در حال نوشیدن نوشابه بودم که افسران و درجه داران اطرافم حلقه زدند همانند کودکانی که دور و برمادرشان جمع میشوند، اطرافم می‌پلکیدند. هر کسی از شدن خود دلواپس بود. به آنها توصیه کردم برای نجات از مهلکه به خدا متوسل شوند.         ‌‌‍‌‎      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢 شهداخالی شبنه👇 ♦️بیش از ۱۸۰ اسیر فلسطینی دیگر آزاد می‌شوند 🔹رئیس دفتر اطلاع‌رسانی اسرای فلسطینی خبر داد که فردا ۱۸۳ اسیر فلسطینی از بند زندان‌های رژیم صهیونیستی آزاد خواهند شد.      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢 بر تردید ورسیدن به ♦️حاتمی کیا با روایت موسی به جشنواره فیلم فجر برگشت روایت بر تردید      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
هدایت شده از حمید .م
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین مصباح الهدی امشب تجلّی می کند نور دو چشم مصطفی امشب نمایان می شود انوار مصباح الهدی در مهبط وحی خدا غوغاست بر پا از شعف چرخند امشب عرشیان بر محور قطب الرّحی می بارد امشب بر زمین از آسمان نور یقین امشب به روی مسلمین وا می شود باب النّجی امشب مصفّا می شود دل ها به عطر عاشقی امشب پر از مِی می شود پیمانه ی قالوا بلی امشب شب قدری دگر باشد برای سالکان مهمان نوازی می کند امشب امیر لافتی امشب هویدا می شود خیر کثیر دیگری از دامن خیرالنّسا ،ریحانه ی خیرالوری آید به دنیا مظهر ذبح عظیم امشب یقین عطر شهادت می دهد امشب سرای مرتضی امشب چراغان می شود شهرنبی بی واسطه از جلوه ی نور خدا وز پرتو بدرالدّجی امشب زمین را می کند روشن به نور طلعتش کوثر تبار دیگری از شاخسار هل اَتی منّت گذارد بر جهان امشب حسین فاطمه گردد ز نور طلعتش روشن زمین و ماسوی بر اهل بیت مصطفی جبریل گوید تهنیت لبخند دارد بر لبش امشب کریم مجتبی امشب معطّر می شود عالم به عطری بی قرین ظاهر شود مهر حسین ، ظاهرتر از شمس و ضحی امشب ملائک صف به صف حیران وضع عالمند می تابد امشب نور حق بر آسمان ها از ثری گلبانگ عزّت می رسد امشب به گوش انس و جان خواهد " حمید " حسن ختام امشب در این بیع و شری
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 هستیم؟!! ♦️مجری کانال 12 اسرائیل گفت : 10هزارکشته و زخمی دادیم از 7 اکتبر بیش از 30میلیارد دلارهزینه مهمات کردیم بنادرمان مشاغلمان تعطیل شد مردم بیکار وآواره شدند از انهدام تانک ها و ماشین آلات بدست حماس، آماری ندارم ♦️بعد از تحمل موشک باران اسرائیل توسط حماس .حزب الله .حوثی های یمن و ایران . قدرت در غزه اجرا می کندوفریاد می زنند ما مردان آیا این همان حماس است که مدعی هستیم نابودشده ؟!! ♦️قصه گویی بس است . این قدرت تمام کنندگی ماست که ازبین رفته این حیثیت ما است که در دنیا خدشه دارشده این امنیت ما (اسرائیل)است که خدشه دارشده حماس وجود دارد ! :ترجمه از المیادین 🖌سیّداخلاص موسوی      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢با وابن سیناهای جوان ایران زمین ..... ♦️سینای ایرانی روی دست داوینچی آمریکایی بلند شد تکنولوژی ساخت تجهیزات پزشکی مانندربات(سینا) جراحی چشم از راه دور و دستگاه همودیالیز خون در رده چهارمی دنیا      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢 بخش‌هایی از یک پایگاه راهبردی در اعماق زمین را رونمایی کرداین فقط یک گوشه از توانمندی های نیروی دریایی سپاه است! 💢امشب هم یکی از شهرجدید در حوزه موشکی رونمایی خواهد شد اعیادشعبان واعیاد دهه مبارک فجر🍃🍃🍃 🍃سلام بر شعبان و اعیادش 🍃سلام بر حسین و عباسش 🍃سلام بر سجاد و سجودش 🍃سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش 🍃سلام بر فجرو فجرآفرینانش 🍃سلام بر ایران و پاسدارنش      @seYed_Ekhlas🇮🇷
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 تصاویری ببینید از شهر زیرزمینی جدید سپاه پ ن ♦️این سامانه ها برای هدف قرار دادن ناوهای دشمن نیاز به خروج از آشیانه ندارند! مستقیم از همان آشیانه ناوهای دشمن را هدف قرار می دهند بُرد1000کلیومتر 🖌سیّد اخلاص موسوی      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢 ♦️مرحله دوم مذاکرات آتش‌بس از دوشنبه آغاز می‌شود ♦️دفتر بنیامین نتانیاهو از دیدار با «استیو ویتکاف» فرستاده ترامپ به غرب آسیا خبر داد. ♦️طبق بیانیه دفتر نتانیاهو، دو طرف در این دیدار بر سر آغاز مرحله دوم مذاکرات آتش‌بس توافق کردند و قرار است مذاکرات مرحله دوم روز دوشنبه در واشنگتن آغاز شود. ♦️ویتکاف قرار است با نخست‌وزیر قطر و مقامات مصری نیز دیدار کند. ♦️نتانیاهو نیز امروز (یکشنبه) عازم آمریکا می‌شود تا روز سه شنبه با ترامپ دیدار کند. ♦️مرحله دوم مذاکرات به ادامه آتش‌بس، به اسرائیل از غزه و مربوط می‌شود که به معنای رسمی جنگ غزه است. ✅حضرت آقا فرمودند در نهایت حماس. پیروز خواهد شد!      ‌‌‍‌‎‌🇮🇷@seYed_Ekhlas
🍃 شهیدبهشتی: پاسداران آگاهانه انتخاب می‌کنند شجاعانه می‌جنگند غریبانه زندگی ‌می‌کنند مظلومانه شهید می‌شوند و بیشرمانه مورد توهین قرار می‌گیرند!👇        ‌‌‍‌‎‌پاسداران امروز با رونمایی از💢 توانمندی بی همتا ی موشکی ضد ناوشکن به ملت ایران هدیه دادند ♦️کارشناس تلویزیون دولتی هند در یک. برنامه گفت این حد از پیشرفت موشکی ایران شگفت آور است کمتر کشور قدرتمندی تجهیزات موشکی برای تمام شرایط آب هوایی و جغرافیایی خود مثل دریا کویر و کوهستانی دارد ♦️خیلی از کشورهای مدعی در عرصه تکنولوژی نظامی هم اصلا چنین تکنولوزی پیشرفته را ندارند ما از تکنولوزی و ابتکار منحصربفرد ایران شگفت زده شدیم ♦️ایران در صنایع موشکی وپهپادی نشان داد یکی از کشور های پیشرو و حتی در خط اول است 🖌سیّد اخلاص موسوی      ‌‌‍‌‎‌🇮🇷@seYed_Ekhlas
🔻  خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی      ‌‌‍‌‎ ▪︎ وضعیت بدین منوال ادامه یافت تا این که روز بیستم مارس ۱۹۸۲ / اول فروردین ۱۳۶۱ نیروهای عراقی مستقر در منطقه العماره مواضع نیروهای ایرانی در محورهای شوش و دزفول را مورد حمله ای گسترده قرار دادند. بعد از این حرکت، هدف ما مشخص گردید. از ما خواسته شد نیروهای ایرانی را سرگرم کنیم تا حمله بزرگی علیه مجتمع نیروهای ایرانی در شوش و دزفول انجام گیرد. روز بیست و یکم مارس ۱۹۸۲ / دوم فروردین ۱۳۶۱ در حال ساختن سنگری ساده برای استراحت بودم. در هـمـیـن روز سروان «عبدالکاظم» افسر اطلاعات هنگ پس از فرار از مقدم به بهانه پشتیبانی محدوده اطراف ما، پیش من آمد. ورود این ابله باردیگر نظارت بر عرصه را بر ما تنگ کرد. روز بعد خبرهای مربوط به شروع یک حمله گسترده از سوی نیروهای اسلام علیه نیروهای عراقی که در منطقه شوش و دزفول مستقر بودند به دستمان رسید. ♦️ من از طریق رادیوی کوچکی که همراه داشتم اخبار مسرت بخشی در مورد آزاد شدن مناطقی از سرزمینهای اسلامی توسط نیروهای ایرانی یافت می کردم. روزها سپری می‌شد و اخبار و گزارشات مربوط به پیروزیهای نیروهای ایران در نبردهای شوش و دزفول همچنان ادامه یافت. منطقه عملیاتی ما خالی از فعالیت و جنب وجوش بود و بجز درگیریها و مانورهای پراکنده به مفهوم واقعی صورت نمی گرفت. ♦️روز ۲۷ مارس ۱۹۸۲ / ۸ فروردین ۱۳۶۱ روز بزرگی بود. گزارشاتی که در این روز به دست ما رسید برای دوست و دشمن تکان دهنده بود. بهیار خمیس عبدالمحسن اخبار و گزارشات را لحظه به لحظه به اطلاع من می‌رسانید، زیرا نمی‌توانستم با وجود آن ملعون (سروان عبدالکاظم) که لحظه ای از پیشم جدا نمی‌شد، به تهران گوش فرادهم. بعد از ظهر آن روز خمیس به بهانه این که بیماری همراه دارد نزد من آمد و گفت: «دکتر با من بیا مریضی در انتظار توست.» از سنگر خارج شدم و همراه او به اورژانس رفتم. به من گفت: می خواهم مژده ای به تو بدم. گفتم: «چه مژده ای؟» گفت: «نیروهای ایران منطقه را که صدام روی آن حساب می‌کرد آزاد کرده اند.» گفتم: « خوب، بعد چی؟» گفت: «تعداد ۱۵ نفر از جمله چند افسر و فرمانده را به اسارت در آورده اند.» خبر غیر منتظره ای بود. بلافاصله تهران را گرفتم. داشت سرود و خبرهای مربوط به پیروزیها را پخش می‌کرد. با وجود این که تنها منطقه دزفول و شوش بود اما از پیروزیهای ارتش اسلام بسیار خوشحال بودم. وقتی برگشتم احساسم کنجکاوی سروان عبدالکریم را برانگیخت. تا جایی که از من پرسید: 👈«دکتر ! چیه ؟ غیر عادی به نظر میرسی.» گفتم: «از سرنوشت برادرم در منطقه دزفول نگرانم.» این را گفتم و ساکت شدم. روز ۲۸ مارس ۹/۱۹۸۲ فروردین ۱۳۶۱ دکتر «داخل» به عنوان ماموری از واحد پزشکی صحرایی ۱۱ وارد شد تا جای مرا که یازده ماه در هنگ خدمت کرده بودم بگیرد. به اتفاق او سوار تانکر آب شدم و جهت ملاقات با فرمانده هنگ راهی خطوط مقدم شدیم. نزدیکی روستای سعدون التفگ از تانکر پیاده شدیم و مسافتی را با پای پیاده در میان مزارع سرسبز گندم که کشاورزان یک سال قبل آنجا را رها کرده بودند طی کردیم. تیراندازی طرفین ادامه داشت. ما با سرعت در میان کانالهای خشک حرکت می‌کردیم. دکتر، در حالی که می‌لرزید، و بخت بد خود را لعن و نفرین می‌کرد و پشت سر من حرکت می کرد. لحظاتی بعد به سنگر فرمانده رسیدیم که دخمه کوچکی بود. در داخل یک کانال خشک ♦️درختان کوچکی بر آن سایه گسترده بودند. در آن لحظه ستوان محمد جواد معاون او نیز حضور داشت. چند دقیقه بعد، ستوان نامه دکتر داخل و نامه انتقالی مرا تحویل داد. از آنها خداحافظی کردیم و با گامهایی بی صدا و در عین حال سریع از منطقه ای که در آن جز صدای شلیک و انفجار خمپاره به گوش نمی رسید، . ساعت ۲ بعد از ظهر با واحد سیار پزشکی خداحافظی کرده و هنگ سوم را به قصد واحد پزشکی صحرایی ۱۱ ترک کردم.       ‌‌‍‌‎     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷