eitaa logo
ՏᗴᗷᗩՏTIIᑎ🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
اینجا طبق نظم پیش نمیرهـ وابستهـ بـهـ لحظهـ غرض نقشیست کز ما باز ماند که هستی را نمی‌بینم بقایی!:🌊️ کپی فقط با ذکر منبع❌
مشاهده در ایتا
دانلود
ՏᗴᗷᗩՏTIIᑎ🇮🇷
عمر میگوید در این هنگام علی از خانه بیرون آمد. همین که چشمم به او افتاد، به سرعت از خانه خارج شده و
بعد این ماجراها عمر به مقداد حمله میکنه و با سیلی به صورت مقداد میزنه. مقداد گریش میگیره عمر مسخرش می‌کنه که بخاطر یه سیلی گریش گرفته. مقداد میگه: گریه من برای خودم نیست. فکر فاطمه ام که چجوری این سیلی رو تحمل کرده.... @sebastiin🇮🇷
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل.....
ՏᗴᗷᗩՏTIIᑎ🇮🇷
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل.....
اصلا چه بهتر که فضه را صدا کردی مسمار از سینه کشیدن کار حیدر نیست...
Hizom dor ta dore khoone upahang.com.mp3
3.69M
سر ناموس علی انقدر فریاد نزنید.... (روضه با حال مناسب گوش داده شود...) @sebastiin🇮🇷
طبری تو کتاب«دلایل الامامة» نوشته: عمر برای معاویه چنین بیان میکند «به فاطمه كه پشت در بود گفتم: اگر علی از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی را برای بیعت به سوی مسجد می‎كشانم آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه گفتم خانه را به آتش می‎كشم همان دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم تا در را رها كند، از شدّت درد تازیانه ناله كرد و گریست، ناله او بقدری جانكاه و جگر سوز بود كه نزدیك بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولی به یاد كینه‎های علی و حرص او بر كشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم ولی او هم چنان در را محكم نگه داشته بود كه باز نشود. وقتی كه لگد بر در زدم، صدای ناله فاطمه را شنیدم و این ناله طوری بود كه گمان كردم مدینه را زیر و رو كرد @sebastiin🇮🇷
ՏᗴᗷᗩՏTIIᑎ🇮🇷
طبری تو کتاب«دلایل الامامة» نوشته: عمر برای معاویه چنین بیان میکند «به فاطمه كه پشت در بود گفتم: ا
در عین حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم؛ فاطمه با همان حال روبروی من ایستاد، ولی شدت خشم من، مرا به گونه‌ای كرده بود كه گوئی پرده‎ای در برابر چشمم افتاده است، چنان سیلی روی روپوش، به صورت او زدم كه به زمین افتاد...» (طبری، الامامة، ج2 - صحیح مسلم، ج 2، ص 14، مسند احمد، ج 1، ص 325، طبقات كبری، ج 2، ص 244) @sebastiin🇮🇷
زهرا در آتش بود و حیدر داشت میسوخت...
دیگه گفتن نداره زن پا به ماه که زدن نداره...
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَيرَْ بُيُوتِكُمْ حَتيَ تَسْتَأْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَليَ أَهْلِهَا ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ./ فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتيَ يُؤْذَنَ لَكمُ ْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكيَ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيم . سوره النور / آیات 27 و 28. اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد! و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. @sebastiin🇮🇷
وقایع بعد ازدشهادت حضرت زهرا انشاالله فاطمیه دوم، به شرط حیات....