#از_غزة_بگو کمک هاتون به دست کودکان غزه رسید... :) @sebastiin🇮🇷

کادوی ادایی برای کتابخونا: @sebastiin🇮🇷

پاسخ های خود را به ما بسپارید🤍🌚 @sebastiin🇮🇷

پست جدید چنل حواشی سباستین رو دریابید چنل حواشی: https://eitaa.com/joinchat/3712811870C40d975938a

@sebastiin🇮🇷

@sebastiin🇮🇷

مبارک خیلیا... @sebastiin🇮🇷

بنزین هواپیما از ۶۰۰ تومن به ۷ هزار تومان افزایش یافت #پزشکیان @sebastiin🇮🇷

سرعت گرون کردن چیزای مختلف یجوری زیاد شده که نمیرسم بذارمشون داخل کانال.

خودرو رو همینجوری نمیشد خرید ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون روی هر خودروی ایرانی رفته

افزایش ۳۸ درصدی تعرفه برق خانگی از ابتدای پاییز #پزشکیان @sebastiin🇮🇷

آی مردم من بدون رضایت شما هیچی رو گرون نمیکنم اول با کارشناسا صحبت میکنم بعد اگه شما راضی بودید گرون میکنم تازه براتون لاتی راه میرم عشق کنیدا #پزشکیان @sebastiin🇮🇷

دو ساعته برق نداریم؛ فداسرت به جاش رجیستری آیفون آزاده شده؛ @sebastiin🇮🇷

‌ برای چهار پسرم رسید نگرفتم؛ واسه این چهار تا النگو میخای بهم رسید بدی؟! 👌این یعنی ما ملت امام حسینیم... @sebastiin🇮🇷

دل به کسی بده که وقتی میری رژت رو پاک کنه نه ریملت رو... #حامد_عسکری @sebastiin🇮🇷

حسن روحانی:خواب می‌دیدم دو بال داشتم آمادهٔ پرواز بودم سایت حسن روحانی داستان نامزدی او تا ریاست‌جمهوری را در چند بخش منتشر کرده که شروع آن روایت خوابی است که او دیده: گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب می‌دیدم: دو بال داشتم. آمادهٔ پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی… محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان! با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گل‌های رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخ‌های زیادی را دیدم؛ با بالم آن‌ها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخ‌ها استفاده می‌کنی! رهایشان کن! از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دی‌ماه ۱۳۹۱ بود. +حسن روحانی به صورت کاملا جدی و بدون خندیدن اینا رو گفته. _اتاق۶۶ @sebastiin🇮🇷

قالیباف: امیدوارم صاحب مزاری باشیم که بر سنگ آن نوشته باشند سربازی که در راه مبارزه با اسرائیل شهید شد... @sebastiin🇮🇷

‏من دیگه بدبختیام خیلی جدی شده. دیگه نمی‌تونم ازشون جوک بسازم @sebastiin🇮🇷

یه همکار دارم اسمش «غزال»‍ه. فهمیدم اسم مادرش «آهو» و خواهرش هم «مارال»‍ه. شک ندارم اسم باباش هم گوزنه. @sebastiin🇮🇷

بشدت حق بود @sebastiin🇮🇷

😂😂😂😂برادر دختر میخواست پسر شد... #شایع @sebastiin🇮🇷

هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید... هرچقدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر... حامد عسکری [eitaa.com/sebastiin]🇮🇷

داداش الان داری کیو میزنی؟ اسرائیل؟ پزشکیان؟ بسیج؟ فکر؟ @sebastiin🇮🇷

من از شوقش زمین خوردم ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم ، علی از جا بلندم کرد. @sebastiin🇮🇷

امروز 23 November ، روز اسپرسوعه. @sebastiin🇮🇷

اگه توام شناختیش سلام @sebastiin🇮🇷

فراموش نشه!!! پشت گوش نندازید!!! بعید میدونم توی ۲۴ ساعت دو دقیقه و چهل ثانیه تایم خالی نداشته باشید

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد.... #حامد_عسکری [eitaa.com/sebastiin]🇮🇷

ما رو به 1k میرسونید؟؟؟ 🥲 #فور_دوستانه