eitaa logo
🌷مسجد سبقت درخیرات🌷
219 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
763 ویدیو
149 فایل
📢 🕌 یک مسجد مجازی! ارائه محتواهایی از تفسیر آیات قرآن، درس اخلاق و شیوه بهتر زندگانی، شرح و توضیح دعاها و احادیث معصومان همراه با آيت الله دکتر حيدري فر (حفظه الله) مفسِّر قرآن مجيد و استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ما: @sebqat_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روایتی از حضرت مهدی(عج) فرمود: «اگر شیعیان ما که خدا آنها را در راه پیروی از خود موفّقشان بدارد، دل‌هایشان در وفا به پیمانى که با ما دارند، یک‌پارچه بود، از فیض ملاقات ما محروم نشده و سعادت دیدار با ما زودتر فراهم می‌شد، این دیدار به تأخیر نمی‌افتد، مگر برای اخبار ناخوش‌آیندى که از آنان به ما می‌رسد. 🌴 دعایی که هفت امام معصوم تضمین کردند که با خواندن آن دعایتان مستجاب می شود 🌴 افضل و بالاترین زمان این‌ عمل‌ در روز‌ عاشورا و تاسوعای حسینی است. 🌴همه با همدلی و هم زبانی ظهور صاحب و مولایمان را بخواهیم دغدغه اول و آخر زندگیمان شود. اللهم عجل لولیک الفرج 🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رنج نامه ای روانشناسانه از عاشورای حسینی! ⬅️به سلیگمن در «روان‌شناسی مثبت گرا» بگوئید زینبی می‌شناسم که در معرکه عشق شاهد ذبح هجده نفر از بستگان درجه یک بود و گفت: «جز زیبایی ندیدم» و قاسمی که گفت: «مرگ برایم از عسل شیرین‌تر است!». ⬅️به واتسون در «رفتارگرایی» بگویید من یک حسین می‌شناسم که نه با مُلک ری فریفته شد و نه از غلاف شمشیر هراسناک، پس تردید حاصل کنید که مبنای رفتار آدمی فقط پاداش و تهدید نیست! ⬅️ به گلاسر در «تئوری انتخاب» بگویید سراغ دارم ۷۲ نفر از درایت خویش بهترین «انتخاب» عالم را به نام خویش ثبت کردند. ⬅️ به مازلو در «روانشناسی انسان گرایانه» بگویید در هرم نیازهایش، ابوالفضلی می‌شناسم که پا بر «نیازهای زیستی» گذاشت و جرعه‌ای آب ننوشید و «نیازهای امنیتی» خویش را نادیده گرفت و امان نامه را پس زد تا مصداقی شود برای «افراد خودشکوفا»! ⬅️ اگر از مهارت «نه گفتن» درس گفتید، یاد کنید از آقایی که زیر سُم اسبان رفت اما بر بیعت ظلم، «نه» گفت. ⬅️اگر از «خانواده مطلوب» گفتید نام ببرید از «انسجام خانوادگی» یک ابرمرد که خانواده‌اش از مدینه تا کربلا از شیرخواره تا بزرگسال و از عروس و داماد تا پیرمرد و پیرزن پا به پا تا جولانگاه ذبح پیش آمدند. : نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆ایشان پیرمردی است که همراه ولیّ خدا حاج آقا بهلول با طی الارض به کربلا رفتند.... از زبان خودش بشنوید؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ به یاد همه قربانیان غزه...😭😭😭 🖤کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا🖤 🔹 خدايا به حق کودکان بی گناه غزه در ظهور منتقم تعجیل کن...🤲🤲🤲 {🖤إلهی‌بِالحسین علیه السلام🖤}‌ {🏴🏴عجِّلْ‌لِوَلِیِّکـَـ‌الْفَرَج🏴🏴}
📌یزید در آینه تاریخ! 📜ابن کثیر مورخ معروف عامه چنین می نویسد: 1⃣أَنَّ یَزِیدَ کَانَ قَدِ اشْتَهَرَ بِالْمَعَازِفِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ الْغِنَا وَ الصَّیْدِ وَ اتِّخَاذِ الْغِلْمَانَ وَ الْقِیَانَ وَ الْکِلاَبَ وَ النِّطَاحَ بَیْنَ الْکِبَاشِ وَ الدِّبَابِ وَ الْقُرُودِ؛ وَ مَا مِنْ یَوْم إِلاَّ یُصْبِحُ فِیهِ مَخْمُوراً. یزید به ، نوشى، ، شکار، به خدمت گرفتن غلامان و کنیزان خنیاگر، و به جان هم انداختن قوچ ها، چهارپایان و بوزینه ها شهرت داشت. هر بامداد و مى زده برمى خاست. 📚البدایة و النهایة، ج 8، ص 239 📜دکتر ذهبی دانشمند و مورخ بنام اهل تسنن: 2⃣کَانَ نَاصِبِیًّا فَظّاً غَلِیظاً جِلْفاً، یَتَنَاوَلُ الْمُسْکِرَ وَ یَفْعَلُ الْمُنْکَرَ، إِفْتَتَحَ دَوْلَتَهُ بِمَقْتَلِ الشَّهِیدِ الْحُسَیْنِ وَ اخْتَتَمَهَا بِوَاقِعَةِ الْحَرَّةِ. یزید ناصبى (دشمن على و خاندانش)، خشن، تندخو و بى ادب بود. مسکرات مى نوشید و مرتکب منکرات مى شد. دولت وى با کشتن حسینِ شهید آغاز و با فتنه حرّه (قتل عام مردم مدینه) پایان یافت 📚 حیاة الامام الحسین بن على (علیه السلام)، ج 2، ص 182. سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 83 . 📜 ابن جوزى، دانشمند معروف اهل تسنّن از عبدالله ابن حنظله نقل می کند: 3⃣وَاللّهِ مَا خَرَجْنَا عَلَى یَزِیدَ حَتَّى خِفْنَا أَنْ نُرْمَى بِالْحِجَارَةِ مِنَ السَّمَاءِ! إِنَّهُ رَجُلٌ یَنْکِحُ الاُمُّهَاتِ، وَ الْبَنَاتِ وَالاَخَوَاتِ وَ یَشْرِبُ الْخَمْرَ وَ یَدَعُ الصَّلاَةَ». ما در حالى از نزد یزید بیرون آمدیم که خوف آن داشتیم که (بر اثر فراوان وى) از آسمان سنگ بر سر ما ببارد، او مردى است با مادران و دختران و خواهران نیز مى کند؛ وى مى نوشد و . 📚 المنتظم، ج 4، ص 179 (حوادث سال 63) ؛ تاریخ الخلفاء، ص 233.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ - يَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اَللَّهَ تَعَالَى فِي عَرْشِهِ.» 📚تهذيب الأحکام، ج ۶، ص ۵۱.
22.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لا لا لا لا لا لا لایی💔 😭😭 بچه های معلی 🍁🍁🍁🍁🍁
برای آشنایی با معارف و جهان بینی عاشورائی 📗 مدرسه عشق حسینی (عبودیت و معرفت در مکتب حماسه آفرین عاشورا همراه با سیری در زیارت ناحیه مقدسه) شرح زیارت عاشورا با تقریظ حضرت آیت الله جوادی آملی چاپ آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نویسنده مجید حیدری فر
بارالها از تو می‌خواهیم نه مثل مختار بعد از واقعه نه مثل حر میان واقعه و نه مثل توابین بعد از واقعه بلکه مثل عباس در تمام واقعه مثل مسلم پیشتاز واقعه در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده‌ایم 《اَللّٰهُمَّ ؏َـجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج》 【ان‌شاءالله مزد عزاداری‌ها】 ✨ظهور حضرت مهدی عج✨ عزاداری‌هاتون مورد قبول حق اجرتون با سیدالشهداء علیه‌السلام
📚آشنائی با معارف و جهان بینی عاشورائی 📗 (عبودیت و معرفت در مکتب حماسه آفرین عاشورا؛ همراه با سیری در زیارت ناحیه مقدسه) شرح و تفسیر زیارت عاشورا با تقریظ استاد بزرگوار حضرت آیت الله جوادی آملی 🖌چاپ آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نویسنده آیت الله دکتر مجید حیدری فر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 اضافه کاری در آمريکا با پیاده‌روی در تهران بصورت نیمه برهنه... 🍃🌸 حضرت امام خامنه ای: در مسئله‌ حجاب ــ دخالت بیگانگان واضح بود،‌ آشکار بود. از بیرون، در این دستگاه‌های ارتباط جمعی و انواع و اقسام رسانه‌ها، در این قضیّه دمیده شد. حالا یک عدّه هم در داخل البتّه کمک کردند، امّا عمده، از بیرون این کار هدایت شد و فکر شد و دنبال شد؛ به این توجّه بشود. خود بانوان ما، خود زنان عاقل و فهمیده‌ ما به این نکته توجّه کنند که این قضیّه را دشمن دارد از بیرون دنبال میکند. طبق آنچه در گزارشهای قابل اعتماد به ما رسید، بعضی‌ها را استخدام کردند که بیایند در جامعه هنجارشکنی کنند، حرمت حجاب را بشکنند.
مرحوم حاج ملا اسماعیل سبزواری در کتاب عددالسنه، کیفیت خواب مقبل را از حزن‌المومنین نقل نموده و فرموده که خود احقر در اصفهان در خانواده مقبل کیفیت خواب را به خط او نیز دیدم که خوابش را چنین نقل نموده است: "در سالی که زوار بسیاری، از اصفهان به جهت زیارت عاشورا عازم کربلا شدند و من مرد تهی دستی بودم، به یکی از دوستان خود گفتم که می‌ترسم بمیرم و آرزوی زیارت سیدالشهداء روحی له الفداء در دلم بماند، پس او دلش بر من سوخت و بر حال من رقت نمود، لذا گفت: اگر جز فقر، عذری دیگر نداری، بیا و برویم و تا کربلا مهمان من باش، من هم به اتفاق همه و این رفیق شفیق، روانه شدیم ولی در نزدیکی گلپایگان جمعی از قطاع‌الریق، شبانه بر سر زوار ریختند و همه را غارت نمودند و ایشان برهنه و عریان وارد گلپایگان شدند. بعضی قرض کردند و رفتند و من همان‌جا ماندم، نه اسباب رفتن داشتم و نه دل برگشتن، تا آنکه ماه محرم شد، حسینیه‌ای در آن‌جا بود که شب‌ها، شیعیان در آن مشغول عزاداری بودند، من هم در آنجا به سر بردم و شب و روز می‌گریستم. در اواخر شب خوابم ربود، و در عالم واقعه دیدم وارد کربلا شدم، و رفتم به جانب حرم که مشرف شوم و اذن دخول می‌خواستم. شخصی مرا مانع شد و به دست اشاره کرد که برگرد، که الان وقت زیارت کردن تو نیست، گفتم بنا نبود حرم جناب ابی عبدالله‌الحسین (ع) حاجب و مانع داشته باشد. هر که خواهد گو بیا و گو برو کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست گفت ای مقبل در این لحظه، حضرت زهرا سلام الله علیها و مادرش خدیجه کبری و مریم و حوا و آسیه و جمعی از حورالعین، با جمعی از انبیاء به زیارت آمده‌اند. قدری تأمل کن، آن‌ها که فارغ شدند نوبت تو می‌شود. گفتم تو کیستی؟ گفت من ملکی هستم از جمله حافّین حول حرم مطهر، که دائم برای زوار استغفار می‌کنم. پس در این لحظه دست مرا گرفت و در میان صحن گردش می‌داد، جمعی را در صحن مقدس می‌دیدم که شباهت به اهل دنیا نداشتند تا اینکه رسیدیم به موضعی که در آنجا محفلی بود آراسته، و جمعی موقر با خضوع و خشوع نشسته بودند، آن ملک پرسید آیا اینها را می‌شناسی؟ گفتم نه، گفت اینها حضرات انبیاء هستند، که به زیارت حضرت سید‌الشهداء صلوات‌الله علیه آمده‌اند. آنکه بر همه مصدر (و مقدم) نشسته، حضرت آدم ابوالبشر صفّی‌الله است و آنکه در طرف راست او نشسته، حضرت نوح نجیّ‌الله است و در طرف چپش حضرت ابراهیم خلیل ا‌لله است و آن یکی شیث است و دیگری ادریس است و آن هود و آن صالح و آن اسماعیل و آن اسحاق و آن داوود و آن سلیمان و آن کلیم‌الله و آن روح‌الله است. در این اثناء دیدم بزرگواری از حرم بیرون آمده، در حالتی که دو نفر زیر بغل‌های او را گرفته بودند، پس همه انبیاء برخاستند و تعظیم او نمودند و آن بزرگوار رفت و در صدر مجلس نشست و بعد از لحظه‌ای سربلند کرد و فرمود محتشم را بیاورید. پرسیدم این بزرگوار کیست؟ گفت خاتم‌الانبیاء محمد مصطفی (ص) است. لحظاتی نگذشت که محتشم را آوردند و او مردی خوش سیما و کوتاه قد بود و عمامه ژولیده‌ای بر سر داشت، و چون وارد شد تعظیم کرد و ایستاد. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: ای محتشم امشب شب عاشورا است، پیامبران برای زیارت فرزندم حسین(ع) آمده‌اند و می‌خواهند عزاداری کنند، برو بالای منبر و از اشعار دلسوز خود بخوان تا ما بگیرییم. به امر پیامبر اکرم (ص) منبری گذاشتند، و محتشم رفت در پله اول آن ایستاد، پیامبر (ص) اشاره کرد بالاتر برو، و در پله دوم ایستاد فرمود بالاتر برو تا آنکه در پله نهم منبر ایستاد حضرت فرمودند بخوان. مقبل می‌گوید حواسم را جمع نمودم ببینم محتشم کدام بند مرثیه را می‌خواند که از همه دلسوزتر است، شروع کرد به خواندنِ این بند: ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلاء بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم زقحط آب، سلیمان کربلاء صدای پیامبر (ص) به ناله بلند شد و رو به انبیاء کرد و فرمودند: ببینید امت من با فرزند من چه کرده‌اند، آبی را که خدا بر کلاب و ذئاب و کفار مباح کرده، امت من، بر اولاد من حرام کرده‌اند. پس محتشم شروع کرد به این مرثیه: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سربرهنه برآمد زکوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زار زار چون محتشم به این شعر رسید پیامبران همه دست بر سر زدند، محتشم رو به پیامبران کرده و گفت: جمعی که پاس محملشان بود جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل، شترسوار پیامبر (ص) فرمود بلی این جزای من بود، که دختران مرا در کوچه و بازار مثل اهل زنگبار بگردانند. محتشم سکوت کرد و ایستاد که پیامبر (ص) او را مرخص فرماید و از منبر به زیر آید. حضرت پیامبر اکرم (ص) فرمودند: محتشم هنوز دل ما از گریه خالی نشده است بخوان، محتشم شوقی پیدا کرد و به هیجان آمد که پیامبر (ص) میل دارد از اشعار او بگرید عمامه را از سر برداشت و بر زمین زد و با دستش اشاره نمود، به طرف قبر سیدالشهداء و عرض کرد: یا رسول‌الله منتظری من بخوانم و بشنوی؟ اینجا نظر کن این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده خون حسین توست خاموش محتشم که دل سنگ آب شد مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد ملکی صدا زد، محتشم پیامبر غش کرد، لذا محتشم از منبر پایین آمد. چون رسول خدا (ص) به هوش آمد، ردای مبارک خود را به عنوان خلعت به او عطا فرمود. مقبل می‌گوید با خود گفتم خاک بر سرت، ای بی‌قابلیت، این همه شعر و مرثیه گفته‌ای، حال معلوم شد که پسند نشده، تو حاضر بودی و پیامبر (ص) اعتنا نفرمود به تو، محتشم را احضار فرمود و اضعار خود را خواند و پیامبران گریستند و به خلعت مفتخر گردید. پس خود را بسیار ملامت نمودم و راضی بودم که زمین شکافته شود و من بر زمین فرو روم و خواستم زودتر از صحن بیرون روم که مبادا آشنایی مرا ببیند و خجالت بکشم. چون روانه شدم و نزدیک درب صحن رسیدم، دیدم حوریه سیاه‌پوش، از حرم بیرون آمد و دوان‌دوان رفت خدمت پیامبر (ص) و عرض کرد یا رسول‌الله (ص) دخترت فاطمه (س) می‌گوید: چرا دل مقبل را شکستی او هم برای فرزندم حسین (ع) مرثیه گفته است. در این هنگام فرمود مقبل بیا، دخترم فاطمه (س) میل دارد تو هم اشعار خود را بخوانی، مقبل می‌گوید بدین شعف چیزی نمانده بود، که جانم از بدنم برود، آمدم تعظیم کردم و رفتم بالای منبر، در پله اول ایستادم، حضرت نفرمود بالاتر برو فرمود بخوان. پس دانستم که میان من و محتشم، چه قدر فرق است، با خود خیال می‌کردم که در مقابل آن مرثیه‌های دلسوز و پر گریه محتشم چه بخوانم، یادم آمد که واقعه شهادت را از همه بهتر به نظم آورده‌ام سه شعر خواندم و عرض کردم یا رسول‌الله روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب اسقامت داشت نه سید الشهدا (ع) بر جدال طاقت داشت هوا زباد مخالفت چه قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد چون این شعر را خواندم، صدای شیون بلند شد، و پیامبر اکرم (ص) بر سر می‌زد و می‌گفت واولداه، که یک مرتبه حوریه‌ای صدا زد، مقبل بس است. فاطمه زهرا (س) روی قبر حسین (ع) غش کرد. مقبل می‌گوید از منبر فرود آمدم در دلم گذشت کاش مرا هم خلعتی مرحمت می‌کردند، که در نزد امثال و اقران، و نزد محتشم سرافراز می‌شدم. که ناگاه دیدم از حرم مطهر، جوانی بی‌سر، و با بدن پاره‌پاره، بیرون آمد، و از حلقوم بریده فرمود: مقبل دلت نشکند، خلعت تو را هم خودم می‌دهم. 🏴 لا یوم کیومک یا اباعبدالله کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارت واکسن معنوی دیده بودید؟ 😊 اموری که برای آشنایی کودکان با ظواهر عبادات و نمازخوان شدن فرزند، در احادیث آمده 🌸🌺🌸🌺🌸🌺