eitaa logo
🕋مسجد سبقت در خیرات
230 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
908 ویدیو
180 فایل
📢 🕌 یک مسجد مجازی! ارائه محتواهایی از تفسیر آیات قرآن، درس اخلاق و شیوه بهتر زندگانی، شرح و توضیح دعاها و احادیث معصومان همراه با آيت الله دکتر حيدري فر (حفظه الله) مفسِّر قرآن مجيد و استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ما: @sebqat_14
مشاهده در ایتا
دانلود
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝نماز اوسته ننه ... 🎙مداحی قدیمی و بسیار دلنشین نوجوان آذربایجانی، بسیجی شهید در جمع رزمندگان لشکر عاشورا بمناسبت هفته بسیج 📎 📎 📲مرجع رسمی نغمه‌ های ماندگار 🆔 @Nava_iranseda 👈
🌸به مناسبت هفته بسیج ✅گمنامِ نامی من بسیجی نام دارم شهرتم گمنامی است مست صهبای غدیرم سرخوش ازجام الست کُنیه ام باشد غلام دستبوس مصطفی توتیای دیدگانم خاک پای مرتضی آشیان در خاک دارم دل ولی در آسمان از تبار بوترابم لافتی و بی نشان اهل شهر غربتم مشهور در صدق و صفا آشنای واژه های عشق و اخلاص و وفا بی نشانم لیک دارم شهرت دلدادگی شهره بازارهایم در خلوص و سادگی پیشوایم مصطفی و عترت اطهار اوست آدرسم:ایران.خیابان ولایت.کوی دوست هستم ازاقلیم ایران زادوبوم شیرها افتخارم هست سلمان مخلص آل عبا مست صهبای غدیر و جانفدای حیدرم چون پدر دراوج غربت، بی نشان چون مادرم من به خندق درس اخلاص از علی آموختم در شرار عشقِ حق پروانه سا، پر سوختم درس حُریت گرفتم از قیام ‌کربلا شد مرا گلبانگ عزت نی نوای نینوا هست راز ابتلایم عشق هفتادو دوتن تاختم با سر به سوی قله ایثار من زندگانی با مذلّت ننگ باشد پیش من مرگ‌ من بادا، کنم خم سر به پای اهرمن درس صبر آموختم از زینب و سجاد من در وفا برعهد هم عباس هست استاد من هست سودای سرم تنها وصال دلبرم دوست دارم او گذارد تاج عزت برسرم من تمام خویش را مدیون مردی از قمم از خم لعل خمینی مست و خمار خمم بسته بودم با خمینی در طریقت عهد خون تاشوم ققنوس قاف عشق و اقلیم جنون بر سر آن عهد هستم باز با سید علی مثل پیمان غدیرخم که بستم با ولی هست صدق ادعایم از رخ زردم عیان یافتم در بی نشانی این همه نام ونشان ذره ای تردید را در باور من راه نیست در دلم رازیست کز آن هیچکس آگاه نیست من غروب بدر را در شطی از خون دیده ام من زباغ باکری ها صدسبد گل چیده ام شاهد شیدایی مجنون به مجنون بوده ام با حمید و مرتضی هم هور را پیموده ام دیده ام در خون شناور لشکری غواص را دیده ام با دیده دل قامت عباس را اسوه هایی ماهرو دارم چو زین الدین من شیرمردانی چنان کاوه به جنگ تن به تن دیده ام در اوج همت همتی خیبرشکن دیده ام مثل بروجردی یلی مرحب فکن دیده ام در قاف عشق و معرفت چمران را دیده ام در فکه غرق ناز بس عمرانها با دو بال علم و ایمان خویش را آراستم وارث آلاله هایی چون جهان آراستم اقتدا کردم به ردانی نماز عشق را میثمی ها اسوه ام بودند در میدانها واژه بی ترمزی دارم به میدانها لقب تیر ازدشمن نخوردم هیچ موقع از عقب پهنه اروند را درخون شناگر بوده ام یک شبه من یک ره صدساله را پیموده ام زیر چرخ تانک من جسم برادر دیده ام بارها از داغ هجران جان به لب گردیده ام آشنای طعم تلخ ساچمه مین بوده ام بر سر سرنیزه ها هم مدتی سر سوده ام بارها خصم وطن را گوشمالی داده ام بهر دفع هر تجاوز باز هم آماده ام دیده دشمن در شلمچه ضرب شستم را عیان طعم تیغ غیرتم را هم چشیده بیگمان گر تن دشمن بخارد باز می خارم تنش میزنم آتش دلش را، میشکانم گردنش پای دارم در رکاب دلبری یوسف جمال رهسپارم باولایت تا بلندای کمال کاش روزی سرسپارم با تمنای ظهور یا کنم سر را فدای دوست در طور حضور هست در میدان بسیجی تا زوال دشمنان چشم دل بگشا حمید عمار می خواهد زمان ✍️شاعر: طلبه جانباز حمید مصطفی زاده گرامی!