eitaa logo
🌷مسجد سبقت درخیرات🌷
217 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
749 ویدیو
149 فایل
📢 🕌 یک مسجد مجازی! ارائه محتواهایی از تفسیر آیات قرآن، درس اخلاق و شیوه بهتر زندگانی، شرح و توضیح دعاها و احادیث معصومان همراه با آيت الله دکتر حيدري فر (حفظه الله) مفسِّر قرآن مجيد و استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ما: @sebqat_14
مشاهده در ایتا
دانلود
✅همانطور كه در سوره¬ي حمد مي¬گوييم: 🗣«الحمدلله ربِّ العالمين» يعني همه ي كمالات و جمالات از آن خداست و من خداي داراي جمال و كمال را مي پسندم و دربرابر او زبان به ستايش مي¬گشايم. البته در آنجا(سوره حمد) دو دليل براي حمد ذكر شده است: 1️⃣يكي الله و 2️⃣ديگري ربّ العالمين؛ زيرا تنها معبودي كه شايسته¬ي پرستش است و تنها خدايي كه مدير و مدبِّر تمامي جهان هستي است، هموست، در اينجا(مناجات شعبانيه) نيز همانطور است و حضرت عرض مي¬كند: «فلك الحمد»، تقديم خبر بر مبتدا-فالحمد لك نه، بلكه فلك الحمد- نشانه¬ي انحصار بيشتر است، همه¬ي حمدها براي توست و الف و لام در «الحمد» نيز ⬇️يا جنس است يعني جنس و كمال و جمال مال توست ⬇️يا استغراق است يعني همه¬ي حمدها و كمالات و جمالات از آن توست. فزوني دارد و كاستي ندارد «ابداً أبداً دائماً سرمداً يزيد و لايبيد كما تحبُّ و ترضي»، مهم اين است كه همه¬ي كمالات و جمالات در محور محبّت و رضايت توست. ⬅️پس اگر كسي مي¬گويد «الحمدلله ربّ العالمين» يعني اقرار مي¬كند كه خداي منان مظهور و مجمع جمال و كمال است و او(انسان) اين مجمعِ كمال و جمال را مي¬پسندد و به او دل مي¬بندد و زبان به مدح او مي¬گشايد. پس دراين باره مقداري دقّت بيشتر لازم است.🍃🌼🍃@sebqat14
در حمد 📚البته در روايات آمده است كه مركب عليه السلام ظاهراً مركبي داشتند كه گم شده بود، حضرت فرمودند اگر مركب من پيدا شود، خدا را حمد مي¬كنم حمد بي نظيري؛ وقتي خبر آوردند كه مركب شما پيدا شده است، آقا فرمودند: «الحمدلله ربّ العالمين»، سؤال كردند كه آن حمد بي¬نظيري كه فرموديد همين بود؟‼️ آقا فرمودند: بله. 👈پس معلوم مي¬شود كه حمد در معناي شكر هم به كار مي¬رود، يعني من تشكر مي¬كنم از خدايي كه اين نعمت را به من بازگرداند، پس در حقيقت حمد، به معناي پسنديدن و رضايت دادن است، منتهي هميشه پسنديدن و رضايت، مقدمه اي دارد و آن زيبايي و كمال است، اگر چيزي عيب و نقض باشد هيچ وقت انسان آن را نمي¬پسندد و به آن رضايت ندارد چون رضايت ندارد و نمي¬پسندد پس مدح و حمد نمي¬كند و زبان به ستايش او باز نمي¬كند، اما چيزي كه جمال و كمال داشته باشد، آن را مي¬پسندد و در مقام تشكّر، او را حمد مي¬كند و مي¬ستايد و چون نعمت هايي كه از خدا مي رسد همه به عنوان كمال است انسان در برابر اين نعمت هايي كه پسنديده است، زبان به تشكر باز مي¬كند و او را شكر مي¬كند. «إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً يَزِيدُ وَ لَا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى»، اين¬ها همه اصطلاحاتي كنايي و استعاري است. اين كمالات و جمالات، همه در محور رضايت توست يعني آن كمال و جمالي را مي¬پسندم كه تو مي¬پسندي.✍@sebqat14
✳️«إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي...»،‌ است!‼️ خيلي عجيب است، همه¬ي اين عبارات با زبان ناز شروع مي¬شود، لكن از اينجا به بعد -خودماني و صميمانه¬گويي- خيلي لطيف تر مي¬شود و گاهي اين قدر نزديكي و قُرب شديد مي¬شود كه گويا عبد در مقام استدلال و احتجاج بر مي¬آيد و مخلوق در برابر خالق خودش دست به استدلال مي¬زند، عرض مي¬كند: «إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»، اگر تو به من بگويي چرا گناه كردي؟ من مي¬گويم خدايا تو چرا مرا نبخشودي؟ « وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ» اگر تو به من بگويي چرا گناه كردي؟ مي¬گويم تو چرا مرا نيامرزيدي؟ اگر تو گناهان مرا پيش بكشي، من هم ستاريّت و اهل گذشت بودن تو را پيش مي¬كشم «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ»، خدايا، من اين¬قدر عاشق تو هستم و تو را دوست دارم كه اگر مرا در آتش جهنّم هم ببري، آنجا داد مي¬زنم، «أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا» با صداي بلند مي¬گويم« أَنِّي أُحِبُّكَ»، 💚خدايا دوستت دارم.💚 ، واي برما، واي برما، واي برما، اين عشقي را كه عليه السلام، اين عشقي را كه عليه السلام به خدا دارند و اينگونه با خدا راز و نياز مي¬كند، اين شدّت قربي كه دارد و –در دعاي كميل هم خوانده¬ايد-مي¬گويد: «خدايا در روز قيامت، در به كسي اجازه ي گفتگو و صحبت كردن نمي دهند اگر اجازه دهند، من در همان آتش جهنّم صدايت مي¬زنم: «يا غياث المستغيثين، يا غياث المستغيثين، يا غياث المستغيثين». اين است ، همين است.@sebqat14
✍🏻قبلاً عرض كرديم كه ¬ها سه مرحله دارد: كه مال بازرگانان است به طمع است و كه مال بردگان است، ترس از است اما ، مال ائمه اطهار عليهم السلام و صلوات الله عليهم اجمعين است كه اگر دربرابر اين عبوديّت، حتّي بهشتي هم دركار نباشد و مرا جهنّم ببري، داخل جهنّم هم، داد مي¬زنم و مي-گويم: خدايا دوستت دارم، 💚« رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِك‏». با توجه به اينكه آتش جهنّم قابل تحمل و درك نيست اگر فرض كنيم كه بتوانم آن را تحمّل كنم، نبود و فراق تو را چگونه تحمّل كنم؟ 💚«لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتُ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَال‏ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِين‏». از خداي منان مي¬طلبيم توفيق عبوديت حبّي را ولو در درجه ي پايينش به همه ي ما عنايت بفرمايد.@sebqat14🍃🌺🍃
✳️جمله اي مرحوم آقاي نقل مي¬كردند از رجب¬علي خياط كه ايشان گفتند من روزي نماز را بدون هيچ و درخواستي خواندند، در حالت منام و مكاشفه به او گفته بودند چرا دير آمدي؟ در اين 30 سال كجا بودي؟ آن¬وقت فهميدم كه خيلي اشتباه كردم به طمع بهشت و ترس از جهنّم عبادت كردم به من گفتند30 سال است چرا دير آمدي؟ يعني 30 سال است عبوديت من طمعي يا ترسي بوده است اما نداشتم. از خداي منان مي طلبيم به بركت صاحب اين شريف توفيق عبوديّت حبي هم به همه ي ما عنايت بفرمايد به بركت صلوات بر محمد و آل محد(اللهمَّ صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم».🍃🌺🍃@sebqat14
🌷مسجد سبقت درخیرات🌷
مناجات شعبانیه 🎧 #حاج_مهدی_سماواتی۲ @monajatshabanie
شعبانیه با صدای 4m در این شب و روزهای پایانی ماه شعبان وداع کنیم با این ماه و مناجات نازگونه اهل بیت علیهم السلام را زمزمه کنیم.👆👆
https://mychannels.ir جستجوي كانال هاي ايتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازي از 🍃🌺🍃@sebqat14🍃🌺🍃 💚هموطن گرامي شما به مسجدسبقت در معنويت به امامت دامت بركاته دعوت شده ايد. 🌺حضور شما و همچنين دعوت از دوستان و عزيزان شما به جمع ميهمانان خوب خدا، مي-تواند در گسترش معنويات، مؤثر و نقش-آفرين باشد. 🕊براي حضور در جمع ميهمانان خدا اين كلمه را👈 @sebqat14 👉 انتخاب كنيد. ✍🏻مسجد سبقت در معنويّت🕋 با برنامه-هاي ويژه ماه رمضان: آيات برگزيده، شرح دعاهاي(روزانه، و ثمالي)، سخنراني ها و...
✍🏻بسم الله الرحمن الرحيم ✳️«إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ»👇👇👇👇@sebqat14
براي حضور در پيشگاه حق ✳️«إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي» اين فقره نيز يكي از نمودهاي زبانِ ناز است؛ بارخدايا، اگر اعمال من دربرابر فرمان اطاعت تو كم و كوچك است وقابليت ندارد اما در برابر آن اميدي دارم، كه خيلي بزرگ است؛ يعني امام عليه السلام مي-خواهد اين نكته را بفهماند كه انسان با دو يافته در پيشگاه حضرت حقّ حاضر مي¬شود: ✅يافته¬ي كرداري و ✅يافته¬ي پنداري. @sebqat14
✅يافته-ي يكم مربوط به كرده¬ها و داشته¬هاي انسان است كه هيچ قابليتي براي عرضه ندارند، زيرا انسان هر عبادتي مي¬كند و هر طاعتي از او سر مي¬زند بدون هيچگونه منّ و استحقاقي، شايسته¬ي هيچي نيست، چرا كه اصلِ سرمايه و اصلِ وجود، از خداست و كمالات وجودي كه انسان به وسيله¬ي آن¬ها زندگي مي¬كند، همه از خداست.👈@sebqat14
¬هاي_ اساسي_انسان ✅ «اصول النعم ثلاثة: نعمت هاي اصيل و اساسي كه انسان بدون آن¬ها نمي¬تواند كاري انجام دهد سه چيز است: و هوشمندي و و توانمندي و ». 1️⃣ اگر انسان خداي ناكرده، اين خاكي كه تبديل به من و شما شده است به چوب و ميز و صندلي تبديل مي¬شد كه مورد استفاده¬ي من و شما قرار مي¬گيرد چقدر ما ضعيف و ذليل بوديم. اما خدا اين حيات انساني را به ما ارزاني داده است. 2️⃣ در مرحله¬ي دوم، هوشمندي و نيروي عقل به ما داده است تا به وسيله¬ي آن خير و شرّ و زشت و زيبا را تشخيص دهيم و بعد از تشخيص دنبال خير و زيبايي برويم و از شرّ و زشتي دوري كنيم. يعني عقل در دوشاخه به ما كمك مي¬كند: شاخه ي نظري و شاخه ي عملي. در حوزه نظري ما را به سوي تشخيص خير و كمال كمك مي¬دهد و در حوزه¬ي عملي ما را به انتخاب خير و كمال گرايش مي¬دهد. 3️⃣و سومين نعمت، نعمت توانمندي و قدرت است، اگر انسان عقل داشته باشد ولي قدرت نداشته باشد، هيچگونه توان اطاعت ندارد، پس هر اطاعتي از انسان سر مي¬زند معلول و محصول همين سه نعمت بزرگ است، كه همه از خدا هستند بنابراين در مقام طاعت، انسان چيزي ندارد كه قابليت عرضه به خدا را داشته باشد.«صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي».👈@sebqat14
¬ي_دوم ¬ي_دوم خيلي مهم است✳️«فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي»، من يك اقيانوس آرزو و اميد دارم، با يك اقيانوس اميد به درگاه تو آمدم، درست است كه اعمال من قابليت ارائه به پيشگاه تو را براي دريافت جايزه ندارد، اما از طرفي با اميدي كه اندازه¬ي اقيانوس¬هاي بزرگ جهان است به تو اميد بسته¬ام.👈@sebqat14
ظنّ_ به_خدا ✳️‏ «إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً» چگونه مي¬شود من با دست خالي از درگاه تو برگردم ✳️«وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً» درحالي كه من به شدت به تو حسن ظن دارم به اينكه تو اهل جود و كرمي و مرا با رحمت و حمايت و نجات از درگاه خودت برمي گرداني ✅اين دو جمله(فقره) اشاره به اين عنصر خيلي عجيب دارد كه در روايات آمده است اگر كسي با خدا صحبت مي كند در مقام خواستن از خدا و دعاها و نيازهاي خودش را عرضه مي¬دارد چند شرط دارد؛ يكي از شرايط، حسن ظنّ به خداست؛ آن كسي كه حسن ظنّ به خدا ندارد و سوء ظنّ به خدا دارد يقين بداند كه دعايش مستجاب نخواهد شد. يكي از شرايط مهم استجابت دعا، حسن ظنّ به خداست. ✳️‏ «إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً» مرا مورد رحمت قرار دهي و به وسيله ي اين حمايت مرا از منجلاب¬هاي معصيت و گرداب¬هاي هلاكت نجات دهي مرا از درگاه خودت مراني و به درگاه¬هاي ديگران محتاج نكني.👈@sebqat14
و_جواني ✳️«إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ» بارخدايا، من عمرم را در غفلت از تو و در بي توجهي به تو و در نسيان از تو گذراندم و جواني¬ام را در مستي و دوري از تو گذراندم و از خواب بيدار نشدم درحالتي كه مايل به غضب تو شدم ✅در اين فقره، امام به مي¬آموزد، اقرار كند، اين عمر را كه بهترين نعمت خداي منان بر انسان هست، كجا مصرف كرده است؛ اقرار كند بر اينكه عمرش را در فراموشي خدا مصرف كرده است و بهترين فصل از عمر را كه بخش است، در ❌⭕️مستي¬هاي مختلفي چون و و و ، مصرف كرده است❌⭕️ و انسان را از خدا دور مي كند و در خواب غفلت مي برد. كه بايد روزي از اين غفلت بيدار شود. اين «شرّة سهو و سكرة تباعد» باعث مي شود كه انسان در خواب غفلت فرو رود و به سخط و غضب خدا نزديك شود براي اينكه انسان بتواند از سخط خدا نجات يابد و از خواب غفلت بيدار شود، بايد هوشيار باشد و توجه اش را به خداي منان زياد كند، بزرگان ما فرموده اند: همواره به ياد نعمت هاي الاهي و ولي نعمت باشيد هم ولي نعمت شناس باشد و هم قدرشناس نعمت هاي الاهي باشيد يعني نعمت هاي الاهي را در جايي كه او امر كرده است مصرف كنيد. 🙏🏻اميدواريم كه إن¬شاءالله خداي منان به همه ي ما توفيق بيداري از خواب غفلت و سپري كردن عمرمان در مسير اطاعت عنايت بفرمايد به بركت صلوات بر محمّد و آل محمّد(اللهمَ صل علي محمّد و آل محمّد و عجِّل فرجهم).🙏🏻@sebqat14
✍🏻بسم الله الرحمن الرحيم شعبانيه ✳️«إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْك‏»بارها عرض كرديم، يكي از امتيازاتي كه دارد، اقرارهايي است كه در پيشگاه معبود خودش مي¬كند؛ از يك طرف، به ناتواني و ضعف خودش مي¬كند و از طرفي ديگر، اقرار به آمادگي خودش براي بندگي و مي¬كند. لذا در اين فقره از ، امام عليه السلام اين¬گونه با خدا راز و نياز مي¬كند «إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ» من بنده¬ي تو و فرزند بنده¬ي تو هستم «قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ» در برابر تو آماده ي خدمت و بندگي هستم «مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْك» من براي اينكه به تو برسم وسيله لازم دارم، وسيله¬ي من هم چيزي جزء خودت نيست؛ من از كرم تو، وسيله¬اي براي رسيدن به خودِ تو برگزيده¬ام. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 @sebqat14
✅در رابطه با ، ما دو نوع عبد داريم: عبد تكويني و عبد تشريعي. 1️⃣قسمت يكم از اين جمله« أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ» اشاره به عبد است، "عبدك يعني مخلوقك" كه مربوط به كون و وجود است؛ من آفريده¬ي تو و فرزند آفريده¬ي تو هستم. چرا اقرار به عبوديت تكويني مي¬كند؟ زيرا يكي از افتخارات انسان، اعتراف به داشتن آفريدگاري دانا و تواناست، اين در مقابل كه عبوديّت تكويني ندارند، آنان خودشان را عبد خدا نمي¬دانند ولي و خودشان را در حوزه¬ي تكوينِ عبد خدا مي¬دانند. 2️⃣قسمت دوم از اين جمله« قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ» اشاره به عبد دارد يعني عبوديت در مقام شريعت؛ خدايا من در مقام شريعت، عبد محض تو هستم يعني آماده¬ي اطاعت و اجراي فرمان-هاي تو هستم.🌺🌺🌺🌺🌺🌺@sebqat14
✳️«إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ» جمله¬ي قبل«الاهي أنا عبد...» زبان بود و اكنون دوباره به زبان برمي¬گردد. خدايا- خيلي خودماني بگويم- از خودم كه نتوانستم شرم حضور داشته باشم و در مقابل ديدگان تو خطاها و گناهاني انجام دادم، خجالت مي¬كشم و مي¬¬خواهم خودم را از آن آلودگي¬هايي كه پيش روي تو داشتم، پاك كنم. «مِن» در «مما كنتُ...» بيانيه است تا آن آلودگي¬ها را بيان كند؛« مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ»، اينكه در پيش چشمان تو شرم و حيا نكردم «وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ» و براي همين ¬شرمي از تو طلب گذشت مي¬كنم «إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِك‏» مي¬دانم تو هم كريمي و از ويژگي هاي كريم گذشتن است. 🌺🍃🌼🌺🍃🌼@sebqat14
🗣📣معروف است كه نقل كرده¬اند از مرحوم _آيت_الحقّ، آيت الله سيد علي _قاضي_طباطبايي- كه استاد عرفان بسياري از بزرگان معاصر ما بوده است- كه ايشان فرموده بودند: «اگر قرآن -قرآن 6236 آيه دارد طبق روايت امير المؤمنين عليه السلام كه كتاب شريف مجمع البيان ذكر شده است- هيچ آيه¬اي نداشته باشد جزء آيه 17 از سوره مباركه علق، كفايت مي كند كه انسان عبد خدا باشد و بندگي خدا كند»؛ آن آيه عبارت است از«ألَم يَعْلَم بأنَّ اللهَ يَرَي. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼@sebqat14
✅ اين همزه«أ»، استفهام است اما نه استفهام حقيقي، زيرا استفهام دو نوع است: و ؛ حقيقي پرسش نادان از داناست؛ مثلِ پرسش شاگرد از استاد كه براي فهميدن و دانستن است اما مجازي يا پرسش دانا از داناست يا دانا از نادان است كه در هر دو صورت، انگيزه براي دانستن و فهميدن نيست بلكه انگيزه¬ي ديگري مانند توبيخ و تقرير و تعيير و تعجيز است كه در كتاب¬هاي ادبي آمده است. ✅يادبگيريم اين قاعده¬ي كلي را كه هر وقت در كلمات خداي منان كه دانا و تواناي مطلق است استفهامي به كار رفته است به معناي حقيقي نيست بلكه به معناي مجازي است، پس اگر به معناي مجازي است ديگر با آيا ترجمه نمي¬كنيم بلكه با مگر و چرا و چگونه و ادات استفهامي كه دلالت بر استفهام غيرحقيقي مي¬كند، ترجمه مي¬كنيم. 👈پس در اينجا كه مي¬فرمايد: «ألَم يَعْلَم بأنَّ اللهَ يَرَي» معنايش اين نيست كه آيا انسان نمي¬داند كه خدا مي¬بيند؟ بلكه معنايش اين است كه چرا انسان نمي¬داند كه خدا او را مي¬بيند؟ 💽پس همانگونه كه مرحوم آقاي رضوان الله تعالي عليه فرمودند« كه اگر در قرآن جزء اين آيه نبود همين يك آيه براي بندگي انسان كافي است» زيرا هميشه انسان در معرض ديد خداست؛ ما در دنيا از ¬ها مي¬ترسيم اما خدا نزديك¬بين است؛ خدا مي¬فرمايد: «أقرب إليه مِن حَبلِ الوَريد» من از خودتان نزديك¬تر به خودتان هستم و از نزديك شما را مي¬بينم و مراقبت مي¬كنم. اما سؤال آيه اين است كه چرا انسان نمي¬داند و حواسش جمع نيست و خدا را حاضر و ناظر خود در زندگي نمي¬داند؟ 🌼🌼🍃🌼🍃🌼 @sebqat14