﷽
#شنیدید
میگن تا مُضطر نشویم،
دعا اجابت نمی شود!
آقا
ببخش که مُضطَر نیستیم ...
ببخش که به قول خودتان
"به اندازه یک لیوان آب هم تشنه ظهورت
نیستیم!"
ببخش که منتظریم دشمن مضطرمان کند،
امنیتِ جان را از ما بگیرد،
| تا تــــو را صدا کنیم |😔
#مولای_من
نمیدانم اکنون در کدام خیابان این شهری
و چه میکنی...
| فقط میدانم هستی |
روی سنگفرش های همین شهرها راه میروی
و منتظری...
منتظری تا ما به خودمان بیاییم😔
به قول آیت الله بهجت:
"تا خودمون رو اصلاح نکنیم، آقا نمیــاد"
چقدر صبر کنی...
تا منِ بی سر و پا اصلاح بشم؟؟
چقدر تنها و مخفی و طرد شده باشی پسر فاطمه؟(💔)
چقدر صبر کنی...
تا منِ یه لا قَبا بفهمم زندگی فقط خوردن و
پوشیدن و خوابیدن و ازدواج و...نیست!
چرا نمیفهمم؟؟
که این زندگی،
| صاحبـــــــ دارد |😔
و این دنیا،
| مَهـــــــدی دارد |😭
سهم شمادر فرج ۵صلوات
❤️اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ❤️
#امام_زمان
#دختران_امنیت
@security_girls
حدیث_روز
پیامبر_اکرم_ص
هر فردى بتواند كار حرامى انجام دهد و آن را فقط به خاطر ترس از خدا فرو گذارد خداوند، پيش از آخرت، در همين دنيا بهتر از آن را به وى عوض دهد .
📚 كنز العمّال
#دختران_امنیت
@security_girls
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از
#شهید__اصغر_الیاسی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الحسین
#دختران_امنیت
@security_girls
⭕️اتفاقی جالب در تفحص شهدا
🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....
🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷
🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
❤️🩹اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن😭
نخونی ضررکردی👌
#دختران_امنیت
@security_girls
دختران امنیت..اللّهُم عَجِل لوَلیَک الفَرَج...
یاد بگیرید😂😆😉
23.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶احسنت به این شاعرانقلابی؛
درخیابان چهره آرایش مکن
ازجوانان سلب آسایش مکن
✅نشرآن صدقه جاریه است.
#دختران_امنیت
@security_girls
📣📣 قابل توجه کسانیکه میگویند: وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد!🤺🤺
🔴 تاکنون #امام_خامنهای "مدظله العالی" امر به چه جهادهایی فرمودند:
1⃣ جهادعلمی!✒🔬🧬
كار علمی در دانشگاه و در كشور باید جهادی باشد، ۹۲/۵/۶ ✏🔭
یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژهی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. ۸۹/۴/۲📒📚🔍📖
2⃣ جهاد اقتصادی!⚙🔩⚒
امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است. ۹۴/۱/۱
تعصب در مصرف کالای داخلی؛🎎 محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند»..... ۹۳/۱۱/۲۹❌❌
3⃣ جهاد فرهنگی!🔯🕎📳✏📒📚🎵📻🎤🎸
واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ .....۹۲/۹/۱۹
4⃣ جهادسیاسی!🇸🇩🇸🇾🇺🇸🇱🇧
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است، این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست، جهاد سیاسی است. ۸۷/۷/۱۰
باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم،....، جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ی ماست و ... ۸۶/۵/۲۸
مهمترین جهاد که کل مطلب رو گفتیم به اینجا برسیم👇👇👇
5⃣ جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری: 👨👩👧 👨👩👧👧 👶
مسئلهی جمعیّت یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است، یعنی مسئلهی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر میكنیم، نه! اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.۹۲/۹/۱۹
فرزندآوری یكی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظائف زنان است، چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است، اوست كه زحماتش را تحمل میكند، اوست كه رنجهایش را میبرد، اوست كه خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است.۹۲/۲/۱۱🤱
❓️❓️❓️❓️❓️❓️‼️‼️‼️‼️
از سال ۹۲ رهبر عزیز تاکیدات فراوان و دغدغه مند داشته اند نسبت به تشکیل خانواده و فرزند آوری ااااا این فرمان جهادی هنوز بین جانفدایی های ایشون در زمین مانده🤔
و چه خون دلها خورد علی (ع) از این جماعت سر به سجود عافیت طلب 😥😥😥
#دختران_امنیت
@security_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیها خیال میکنند که نشاط یعنی رقّاصی، که فلان برنامهی موسیقی را یا فلان برنامه را فلان جا بگذاریم، در تئاتر بگذاریم، در تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیداکنند
#دختران_امنیت
@security_girls